بایگانی برچسب ها: بیوگرافی
بیوگرافی و زندگینامه سمانه پاکدل + عکس
سمانه پاکدل / گپی با سمانه پاکدل بدون سانسور
بیوگرافی سمانه پاکدل
سمانه پاکدل از بازیگران زن سینما و تلویزیون متولد ۲۶ مهر ماه ۱۳۶۶ می باشد.
او عضو یک خانواده ۵ نفری می باشد.
سمانه پاکدل و مادرش
یک خواهر و یک برادر دارد. خواهر او سی ساله و برادرش بیست و هفت سال دارد.
سمانه پاکدل به همراه مادر و خواهرش
خواهرزاده های سمانه پاکدل
او تنها عضو مجرد خانواده شان است و فعلا هم ازدواج نکرده است و مجرد می باشد.
سمانه پاکدل و همسر برادرش
سمانه پاکدل در سال ۸۸ با حضور در مجموعه دلنوازان به کارگردانی حسین سهیلی زاده توانست به خوبی دیده شود.البته او قبل از آن نقش های کوتاهی در برخی مجموعه ها نیز داشته است.
به گفته ی خودش نیز او جایگاه فعلی اش را مدیون مسعود رسام( تهیه کننده ) است که وی را به حسین سهیلی زاده برای حضور در سریالش معرفی کرده است.
سمانه پاکدل در سریالهای روز حسرت , دلنوازان , دست بالای دست , دیگری و به تازگی در نقش رها (آیه) در سریال معراجی ها به ایفای نقش پرداخته است.
آخرین مصاحبه با سمانه پاکدل و دوست صمیمی اش سحر قریشی
از دلنوازان تا امروز با دلخوری!
پاکدل: روزی که برای سریال «دلنوازان» رفته بودیم، هم من و هم سحر، قبلا کارهای کوتاهی بازی کرده بودیم. سحر فیلم «لج و لجبازی» را داشت و من هم یک نقش در یکی از کارهای آقای سیروس مقدم داشتم ولی نقطه عطف بازیگری هر دو نفرمان «دلنوازان» بود.
رابطه من و سحر حین ساخت سریال « دلنوازان» شکل گرفت، نه بعد از سریال هر روز با هم درد و دل می کردیم. سرویس هایمان یکی بود و … اگر من و سحر فکر و درکی که امروز داریم را آن زمان داشتیم، شرایط به کلی تغییر می کرد. روزی که ما برای این سریال انتخاب شده بودیم فقط ۲۰ سال مان بود و هیچ درکی از شهرت و بازیگری نداشتیم. با این حال شرایط آن طور که باید پیش می رفت، پیش نرفت و اتفاقی که باید بعد از آن سریال برای مان می افتاد، نیفتاد.
در کل اگر بخواهم جمع بندی کنم من از شرایط امروز اصلا راضی نیستم. این که می گویند در سینما و تلویزیون باندبازی و مافیا وجود ندارد را من قبول ندارم چرا که هستند افرادی که پشت سر هم فیلم بازی می کنند و حمایت می شوند و حتی در نقش هایی ظاهر می شوند که حتی به سن و سال آنها نمی خورد ولی در همین بین بازیگرانی که چه به لحاظ سنی چه به لحاظ حرفه ای، مناسب آن نقش ها هستند، چون حمایتی برای آنها وجود ندارد، بیکار می مانند. در کل از ما هیچ حمایتی صورت نگرفت و حتی ما را از بازی در نقش های مشابه «دلنوازان» منع می کردند و می گفتند به تکرار نیفتید! بعد از آن هم که دیگر حمایتی در کار نبود.
قریشی: چند وقت پیش مصاحبه ای انجام داده بودم که فیدبک های مثبت و منفی زیادی دریافت کردم. من در آن مصاحبه گفتم چرا باب شده که امروزه همه در حال تماشای سریال های ترکیه ای هستند. آنقدری که بالی خان را می شناسند، ستاره های وطنی را نمی شناسند! آقای سهیلی زاده که آن زمان به ستاره سازی معروف بود دیگر نمی تواند این کار را بکند! آنقدر که بازیگران سریال های ترکیه ای بین مردم شناخته شده اند، بازیگران خودمان طرفدار ندارند و آن هم دو علت دارد؛ اول اینکه فیلمنامه های ما مدام تکرار و تکرار است و مسئله دوم و مهمترین مسئله، ممیزی های بیش از حدی است که روز به روز بیشتر می شوند.
امروز عصر اینترنت و ارتباطات است و جوان دهه ۷۰ و نوجوان ۸۰ با دهه ۶۰ تفکرات کاملا متفاوتی دارند. من در این جامعه زندگی می کنم و بازیگر همین کشور هستم ولی چرا باید آنقدر به من فشار بیکاری و بی پولی بیاید؟ مگر من از همین تلویزیون مطرح نشده ام؟ پس چرا باید این همه سال در سریال ها بازی نکنم بدون این که حتی دلیلش را هم بدانم!
من تا عمر دارم خودم را مدیون تلویزیون می دانم چون مرا با نقش «یلدا» در سریال «دلنوازان» می شناسند. هر چند که امروز دیگر کاری در تلویزیون برای من نیست! ما برای حضورمان در این عرصه زحمت کشیدیم. یادم می آید که به من تلفن شد که فلان جا تست بازیگری می گیرند، من هم رفتم و قبول شدم، بدون هیچ پیش زمینه ای… آموخته هایم را در این سال ها کسب کردم. ما از سینما و تلویزیون پول در می آوریم و بیرون خرج می کنیم نه مثل دوستان دیگر که پولی که بیرون از سینما به دست آورده اند را در سینما خرج می کنند تا نقشی داشته باشند. اگر قرار است محدودیتی وجود داشته باشد از هر نظر، این محدودیت باید برای همه وجود داشته باشد.
در کل باید بگویم که بچه های «دلنوازان» حق شان را نگرفتند. اگر دقت کنید بچه های این سریال نسبت به بازیگران تازه کار سریال های دیگر خیلی پیشرفت داشتند ولی چرا نباید دیگر در تلویزیون کار داشته باشیم؟ چرا من نباید در یک سریال نود شبی بازی داشته باشم؟ بارها و بارها از طرف خود سازمان به خاطر بازی در سریال «دلنوازان» از من تقدیر شد، نه تنها من، از همه بچه های سریال ولی سرنوشت ما در تلویزیون چه شد؟!
وقتی محدودیت ها یکسان نیست!
قریشی: متاسفانه باید این را اعتراف کنیم که محدودیت های در این وادی اصلا یکسان نیست و برای هر کسی یکجور اعمال می شود! من این را قبول دارم که باید به تمام قوانین کشورم و صدا و سیما و سینما احترام بگذارم و هرگز هم از این قوانین تخطی نکردم. آنقدر برای مان محدودیت ایجاد شده است که از ترس این که مبادا کسی از ما عکسی بگیرد، حتی در میهمانی های خانوادگی هم شرکت نمی کنیم ولی با این حال سازمان یا ارشاد هیچ حمایتی از ما ندارند اما در عین حال می بینم کسانی را که هر کاری می خواهند می کنند، عکس های آنها دائم در اینترنت پخش می شود ولی کسی محدودیتی برای آنها ایجاد نمی کند و مدام در حال کار کردن هستند!
برای من اتفاق افتاده که چند ماه بیکار بودم و هیچ کس در طول این مدت بیکاری سراغی از من نمی گرفت ولی به محض اینکه یک حاشیه ایجاد می شود، همه برای تذکر و محدود کردن حمله ور می شوند!
پاکدل: دقیقا همینطور است. زمانی که ما با «دلنوازان» شروع کردیم اصلا تجربه نداشتیم و نمی دانستیم مثلا برای مصاحبه با یک مجله چطور باید عکس بگیریم و چه بکنیم! در همان سریعا برای یک عکس به ما تذکر دادند و ما را احضار کردند و حالا هم این موضوع ادامه دارد و برای یک عکس در اینستاگرام سریعا به ما زنگ می زنند که عکس را بردارید و ما برای جوابگویی احضار می شویم! پس چرا وقتی که بیکار هستیم کسی به ما زنگ نمی زند؟ حرف من این است که چرا تلویزیونی که مثل خانه ما می ماند. ما را بلاتکلیف نگه داشته است؟ اگر ما را نمی خواهد یا الان دیگر ما را قبول ندارد بگوید تا ما برای زندگی مان برنامه ریزی داشته باشیم.
آقای قریشی و سمانه عروس!
پاکدل: اگر بخواهم سحر را تعریف کنم باید بگویم که او خیلی مهربان است ولی مهربانی هایش مادرانه است. مثلا گاهی پیش آمده که با او درد و دل می کنم و جاهایی پیش آمده که منتظرم الان سحر هم با من همدردی کند ولی در نهایت مثل یک مامان، من را توبیخ می کند و می گوید که کجای کارم اشتباه بوده است.
به نظرم مادر خیلی خوبی می شود. از نظر من، همه آدم ها خرده شیشه دارند، فقط مقدارش متفاوت است. خود من هم خرده شیشه دارم ولی خرده شیشه سحر آنقدر کم است که اصلا دیده نمی شود. خیلی مدیر خوبی است و مدیر بودن را دوست دارد. از آنجا که مستقل و روی پای خودمان بزرگ شده ایم، وجهه مرد بودن را در خودمان داریم ولی گاهی وجهه مردن بودن سحر خیلی به چشم می آید و گاهی او را «آقای قریشی» صدا می زنم!
سحر در عین این که خودش فکر می کند، نیم نگاهی هم به بقیه دارد. وقتی بتواند برای کسی کاری انجام بدهد، حتما انجام می دهد و هیچ بهانه ای نمی آورد. او حس ششم قوی دارد.
قریشی: اگر بخواهم سمانه را تعریف کنم، خیلی حرف ها دارم که دوست دارم بگویم… خالصانه ترین حرفی که می خواهم بگویم این است که اگر پدر یک خانواده بودم که پسری داشتم، حتما سمانه را به زور برای پسرم می گرفتم چون که سمانه به شدت زن خانه است، بارها پیش آمده که من خیلی ناراحت بودم و شده که ساعت ۴ صبح به سمانه زنگ زدم. سمانه زود آمده دنبال من و رفتیم امامزاده صالح (ع) در میدان تجریش و آنجا تا توانستیم با هم درد دل و گریه کردیم و برگشتیم خانه.
من و سمانه هم خون نیسیتم ولی همدل هستیم. سمانه تنها همکاری است که توانستم در این مدت فعالیت، به او آنقدر اطمینان کنم که رازهای نگفته زندگی ام را به او بگویم و مطمئن هستم که این راز را فقط من و سمانه می دانیم. رازی که به سمانه می گویم مطمئن هستم حتی اگر با هم قطع رابطه هم بکنیم، از زبان دیگری نمی شنوم.
همیشه سعی کردم آدم خوشدلی باشم و آدم های خوشدل هم دور خودم جمع کنم و سمانه یکی از بهترین خوشدل هاست. به خاطر ضرباتی که در زندگی خوردم تصمیم گرفتم که زیاد مسائل را جدی نگیرم و آدم ها را به شکل فانتزی ببینم و سمانه از دید فانتزی من یک عروس زیبا است. خیلی سمانه را سفید می بینم، حتی خاکستر هم نه، فقط سفید. گاهی احساس می کنم که مثل یک برادر بزرگتر برای او می شوم. به نوعی روی سمانه غیرت خاصی دارم. (با خنده)
سمانه پاکدل و رزیتا غفاری
وقتی ما مدرسه می رفتیم!
پاکدل: من به شدت درسخوان بودم و انضباطم بسیار خوب بود. همیشه معلم ها از من راضی بودند. فقط موردی وجود داشت و آن هم این بود که من همیشه تاخیر داشتم، یعنی روزی نمی شد که من زودتر از زنگ مدرسه رسیده باشم و همیشه دیر می رسیدم.
البته آنقدر از لحاظ رفتاری و اخلاقی و درسی خوب بودم که این موضوع را پوشش می داد. مدام در فعالیت های مدرسه شرکت می کردم، گروه سرود، تئاتر و … ولی بعضی مواقع پیش آمده بود که این فعالیت ها به دادم نرسید و یکی دو نمره از انضباطم کم شده بود.
در کل بچه خوبی بودم و یادم می آید زمان مدرسه، مادرم به غیر از روزهای کارنامه، دیگر به مدرسه نمی آمد، یعنی هیچ وقت مادرم را به مدرسه نخواسته بودند!
قریشی: یکی از درس نخوان ترین بچه های مدرسه من بودم. همیشه میز آخر کلاس می نشستم و مرا به زور به میز اول می آوردند. نمره انضباط بالای ۱۰ نداشتم! خانم راهپیما، ناظم دوران راهنمایی من بودند و یادم می آید که ایشان یک سال نمره انضباط به من ۹ دادند و من آن سال از انضباط هم تجدید شدم!
یادم می آید آن زمان همیشه معلم ها را به اسم کوچک شان صدا می کردم و مدام به خاطر این موضوع تذکر می گرفتم. همیشه وقتی سر کلاس درس بودیم، اگر کسی در کلاس را می زد، به بچه ها می گفتم: «قریشی بیاد دفتر» و وقتی طرف می آمد داخل می گفت «قریشی دارید؟ دفتر خواستنش».
همیشه کتاب های برنامه روز شنبه در کیفم بود چون واقعا عاشق معلم های روانشناسی و عربی بودم. البته این را هم بگویم واقعا عاشق مدرسه بودم ولی از طرفی آنقدر بین معلم ها شناخته شده بودم که بنده های خدا دیگر با من کاری نداشتند.
در دوران راهنمایی و دبیرستان دعوای بین دخترها در مدرسه خیلی زیاد است و من هم به نوعی رابین هود مدرسه بودم. مثلا یک سال پایینی می آمد و می گفت: «قریشی… فلانی ساندویچ منو به زور گرفت.» یا «قریشی… فلانی منو کتک زد.» و من هم رابین هود می شدم و می رفتم.
جایی که من درس خواندم حالت یاکوزایی داشت و مثل سمانه جای باکلاس درس نخواندم! (می خندد)
هر چند معلم های مدرسه هم مرا دوست داشتند و من همیشه برای شان شیرین زبانی می کردم ولی همیشه به من می گفتند «قریشی لااقل دوتا سوال را جواب بده که بتوانیم نمره ۱۰ را بدهیم و قبول شوی…» خلاصه دوران جالبی بود.
قدر هنرمندان را بدانیم…
قریشی: متاسفانه زمانه ای شده است که تا وقتی هنرمند زنده است قدر او را نمی دانیم ولی به محض اینکه از دنیا می رود، هر روز هزاران هزار نفر صفحه هایش را فالو و لایک می کنند و تا مدت ها سرتیتر خبرهاست. در کشورهای دیگر بازیگران و هنرمندان ارج و قرب دیگری دارند و مدام از سوی مردم حمایت می شوند ولی در کشور ما خیلی از مردم فقط دنبال این هستند که سوژه یا حاشیه ای از یک هنرمند به دست بیاورند تا خبر دست اول برای صفحه های مجازی شان داشته باشند و هیچ حمایتی وجود ندارد. من از هیچ کدام از این آدم ها که به راحتی پشت سر من شایعه درست می کنند، نمی گذرم.
پاکدل: کسی نیست بیاید بگوید که خرج زندگی ام را باید چگونه تامین کنم؟ واقعا آدم ولخرجی نیستم، نه سفر خارج از کشور دارم و نه سفر آنچنانی داخل کشور و نه خیلی خرج های دیگر. زمانی هست که شما در خانه نشستید و پدر و مادرتان خرج شما را می دهند یا شوهرتان خرج شما را می دهد یا آقایی هست که می گوید اگر بیکار شوم، همسرم شاغل است، خرج مان را تامین می کند و برعکس. ولی من بالشخصه واقعا روی این را ندارم که دوباره به خانواده ام رجوع کنم و بگویم هوای من را داشته باشید.
من ۸ سال در این عرصه مشغول کار هستم، ضمن این که آن اوایل خانواده ام آنچنان تمایل به حضور من در این عرصه را نداشتند. می توانستم درسم را ادامه بدهم و دکتر شوم که دفتر و دستکی راه بیندازم. چرا هنرمندان حتی نباید یک بیمه ساده داشته باشند تا یک روز به دردشان بخورد؟! هیچ حمایتی از هنرمندان انجام نمی شود.
دوستی های دور از رقابت…
قریشی: در دوستی واقعی رقابت وجود ندارد، یعنی این که من، سمانه را رقیب خودم نمی دانم و سمانه هم مرا رقیب خودش نمی داند. دوستی به طول یک رابطه نیست، دوستی به عمیق یک رابطه است.
من فکر می کنم آدم ها زمانی که با هم احساس رقابت کنند، دیگر با هم دوست نیستند. این که خیلی از همکاران ما با هم دوست نیستند یا رفت و آمد نمی کنند، از ترس شان است. مثلا همکاری به منزلش می رود ولی با آن چیزی که در ذهنش از زندگی همکارش تصور کرده بود، روبرو نمی شود و این باعث تغییر در نظرش می شود. خیلی از بازیگران برای این که تلاش بسیاری کردند که بیرون شان جلوه آنچنانی داشته باشد، می ترسند که کسی با زندگی درونی شان روبرو شود و نظرشان عوض شود.
کسانی که با من دوست هستند وقتی خانه من می آیند از من توقع یک پذیرایی آنچنانی در یک زندگی آنچنانی را ندارند چون من را می شناسند. من هم مانند باقی مردم زندگی می کنم، من هم شده که دوستانم به منزلم آمده اند ولی وسایل پذیرایی نداشتم و فقط املت خوردیم.
من و دوستانم به منزلم آمده اند، ولی وسایل پذیرایی نداشتم و فقط املت خوردیم. من و دوستانم، با هم رفیق هستیم، نه رقیب.
پاکدل: البته هستند دوستانی که با هم رقیب هستند ولی رفیق هم هستند که این را در هنرمندان کشورهای دیگر به وفور می شود یافت ولی در ایران خیلی کم این اتفاق می افتد، ضمن این که متاسفانه عزیزانی را هم دیده ام که خیلی راحت پشت سر هم صحبت می کنند.
من و سحر با هم دوست هستیم و شاید شب قبل شام با هم بیرون رفته باشیم ولی اگر فردایش کسی از من، حال سحر را بپرسد اصلا بروز نمی دهم که دیشب با هم بیرون بودیم.
یکی از دوستان سینمایی عزیز از دوستی من و سحر مطلع نبود و تا می توانست پشت سحر صحبت کرد و بعد متوجه شدم که همین کار را پشت سر من هم انجام می دهد. منظورم فقط من و سحر نیستیم. بازیگرها خیلی دوست و رفیق ندارند. من شخصا به عنوان یک بازیگر، تنها یک دوست صمیمی خارج از این عرصه دارم چون نیاز به درک متقابل وجود دارد.
قریشی: من این را هم اضافه کنم که اگر دوستی از بیرون از عرصه هنر داشته باشیم چون او در این عرصه نیست و شرایط این عرصه را درک نکرده است، ماجرای همان ماشین ۲۰۶ سمانه پاکدل پیش می آید و این شرایط زمانی بدتر می شود که این دوست شرایط مالی خیلی بهتری هم داشته باشد. یک بار توسط یکی از همکاران، یک سوءتفاهم بین من و سمانه ایجاد شده بود که سریعا حل شد ولی بعد از آن اتفاق، یک قانون گذاشتیم؛ این که هر جایی، هر لحظه و هر مکانی سوءتفاهمی پیش آمد، سریع به هم زنگ بزنیم و از هم بپرسیم و به حرف دیگران بسنده نکنیم. دوستی من و سمانه چند وقت دیگر دو رقمی می شود و این صمیمیت بین ما آنقدر زیاد شده که گاهی با نگاه کردن به یکدیگر، با هم صحبت می کنیم. آرامش سمانه روی من خیلی تاثیر می گذارد.
بیوگرافی بازیگران معروف ایرانی که مدل شدند! + تصاویر
بازیگران معروف ایرانی که مدل شدند! + تصاویر
دنیای مد جذابیت زیادی دارد. محصولات متنوع و رنگارنگش نظر میلیونها نفر را به خود جلب میکند و میتوان گفت لباس مهمترین بخش از محصولات دارای مد است. حتی اگر افراد تابع مد هم نباشند، به پیگیری آثار طراحان لباس و یا استفاده از لباسهای مطابق سلیقه خود علاقهمند هستند.
از سوی دیگر سینما را میتوان جذابترین هنر در میان انواع هنرها دانست. جادوی سینما سالهاست عده زیادی را به خود جلب میکند، چه آنها که آرزوی بازیگر شدن دارند و چه آنها که فقط به عنوان بیننده از سینما بهره میبرند، اما بسیاری از ستارگان سینما در کنار بازیگری پیگیر علایق دیگر خود هستند تا شغل دومی هم داشته باشند و چه بهتر اگر این شغل دوم، دنیای جذاب و پرهیجان دیگری را برای آنها همراه بیاورد.
مدلینگ یکی از اولین فرصتهایی است که برای ستارگان سینما فراهم میشود. برندهای مطرح در سراسر دنیا برای تبلیغ محصولات خود از چهرههای مشهور بهره میبرند، اما عدهای از بازیگران هستند که دیدگاه تخصصیتری به مقوله مد دارند. آنها ترجیح میدهند به جای نمایش محصولات دیگران، خود تولیدکننده محصول باشند و سلیقه و دیدگاه خود را به مخاطب عرضه کنند.
در دنیای مد نام مطرحی مانند تام فورد وجود دارد که علاوه بر کارگردانی و فیلم نامهنویسی، به عنوان طراح لباس برند گوچی و تام فورد شناخته میشود و یا ملیسا مککارتی، بازیگری که با راهاندازی خط تولید پوشاک زنانه، لباسهایی مناسب زنان سایز بالا تولید کرده است. اما در ایران کدامیک از بازیگران سینما جذب دنیای مد و طراحی لباس شدهاند؟
مهتاب کرامتی بازیگر شناخته شدهای است که از حدود ۱۴ سال قبل در زمینه طراحی و تولید لباس فعالیت میکند. کرامتی پس از پایان تحصیلات خود و آشنایی با ندا معارفی که در زمینه طراحی لباس فعالیت میکرد، همکاری با او را آغاز کرد. ابتدای فعالیت او به صورت برگزاری نمایشگاههای مختلف بود اما پس از مدتی با استقبالی که از طرف مشتریان صورت گرفت تصمیم گرفت مزون لباس خود را تاسیس کند.
کرامتی با وجود اینکه طراحی لباس را به صورت آکادمیک فرا نگرفته است، علاقه زیادی به این کار دارد و عقیده دارد درون هر زن ایرانی علاقهای به این کار وجود دارد. او در کارهای خود هماهنگی مد، سنت و فرهنگ ایرانی را همیشه در نظر دارد و عقیده دارد اطلاعرسانی و فرهنگسازی برای پوشیدن لباس مناسب بسیار مهم است.
او که در کنار بازیگری و فعالیت به عنوان سفیر صلح سازمان یونیسف، زمانی را هم به طراحی لباس اختصاص میدهد، در سالهای اخیر شاهد افزایش تقاضا بود و همین موضوع رفتهرفته باعث گسترش کار شد تا سرانجام او با کمک همکارانش مزون خود را به یک تولیدی تبدیل کند. هم اکنون با صنعتی شدن کار، او و همکارانش برای یک برند تجاری، کار طراحی و تولید لباس انجام میدهند و حدود دو هزار تکه لباس در ماه تولید میکنند.
بهاره افشاری بازیگر دیگری است که فعالیت زیادی در زمینه طراحی لباس دارد. او هم طراحی لباس را پیش از بازیگری آغاز کرده است. افشاری که دارای دیپلم بازیگری و لیسانس نقاشی است، به دلیل اینکه پدرش تولیدی لباس داشت، از کودکی به مدل لباس و ترکیبرنگ علاقهمند شد. بنابراین همزمان با تحصیلات خود پیگیر صنعت مد بود و زمانی که هنوز مزونهای زیادی در شهر تهران وجود نداشت، کار خود را آغاز کرد. افشاری در سال ۸۳ با همراهی یکی از دوستانش که طراح صحنه و لباس بود فعالیت در زمینه طراحی لباس را آغاز کرد و همان زمان به عنوان جوانترین طراح لباس ایران با مجله چلچراغ مصاحبه کرد. همین موضوع راهی برای ورود او به دنیای بازیگری بود چون پوران درخشنده یکی از مشتریان آنها بود و برای اولین بار به افشاری پیشنهاد بازی داد. او با توجه به تحصیل در رشته نقاشی، در طراحی لباسهایش نیز به رنگ و ترکیبهای آن بیشتر اهمیت میدهد و سعی میکند لباسهایش طرح سادهای با رنگهای جذاب داشته باشد. افشاری مدتی با یک شرکت ایرانی و یک شرکت خارجی همکاری داشت اما چون ترجیح میداد طرح های خاصی ارائه کند همکاری با آنها را ادامه نداد. اما کار افشاری با فراز و نشیبهایی هم مواجه شد. او با آغاز بازیگری به خاطر مشغله کاری به مدت طولانی مزون خود را تعطیل کرد. اما مدتی است که دوباره فعالیت خود را آغاز کرده است و علاوه بر برگزاری شوهای فصلی، در دفتر خود سفارش قبول میکند. علاوه بر این او برای سازمانها و کارخانههایی که نیاز به لباس فرم دارند طراحی و تولید انبوه انجام داده است.
ستاره اسکندری یکی دیگر از بازیگرانی است که به سمت مد و طراحی لباس ایرانی رفته و با همراهی طراح لباسی به نام شیما وحدتی در سال ۸۶ برند «تار اول» را راهاندازی کرد. این کار که برگرفته از خاطرات دوران کودکی او و بافتهای سنتی محلی است بر اساس پارچههای دستبافت شکل گرفت.
لباسهای تار اول که با رنگ و تار و پودهای سنتی برگرفته از دار قالی، بافته میشوند، با پارچههای مدرن ماشینی تلفیق شده و به پوششی تبدیل میشوند که مناسب بانوی ایرانی باشد. اسکندری با علاقه به فرهنگ ایرانی تلاش کرد لباسی به وجود اورد که مناسب جامعه امروز باشد و به نوعی به ترکیب مدرنیته و سنت در آن انجام شود.
با توجه به ماشینی شدن پارچهبافی و سختیهایی که این کار دارد، عده کمی به سراغ طراحی و بافت پارچه میروند، اما اسکندری با کمک هنرمندانی که در این رشته تخصص دارند، سعی کرد برای جلوگیری از فراموش شدن این هنر اقدام کند.
مهناز افشار هم از بازیگرانی است که به پوشش خود اهمیت میدهد و مدتی هم مزون لباس داشت، اما به خاطر وقتگیر بودن این کار، آن را کنار گذاشت. افشار هماکنون در شاخه دیگری از مد فعالیت میکند و به طراحی جواهرات میپردازد. او با توجه به سابقه برادرش در جواهرسازی، گاهی طرحهای جدیدی به او ارائه میدهد تا آنها را بسازد.
نازنین بیاتی بازیگر جوانی که با نخستین حضورش در فیلم «دربند» توجه همه را جلب کرد، از دیگر افرادی است که وارد حوزه طراحی لباس شده است. او که در رشته تئاتر با گرایش طراحی صحنه تحصیل کرده است، فعلا به عنوان طراح لباس در نمایش «کشتن گربه بابا فونتن» فعالیت خود را آغاز کرده است. اما با توجه به علاقهای که به این حوزه دارد عجیب نیست اگر شاهد فعالیتهای بیشتر او در زمینه طراحی لباس باشیم.
امیر آقایی هم این روزها به عنوان یکی از فعالان عرصه مد شناخته میشود. او دو سال قبل به همراه خواهرش نرمین آقایی مزون لباس آوینو را افتتاح کرد و گرچه کار طراحی همه لباسها به عهده نرمین آقایی است، نام برادر مشهورش اعتبار دیگری به این مجموعه میدهد. علاوه بر آن امیر آقایی فعالیتهایی هم به عنوان مدل دارد و در عکسهای تبلیغاتی برند دولچه و گابانا در ایران حضور دارد.
محمدرضا گلزار سوپراستاری که تصویر او سالهاست به عنوان مدل روی بیلبوردهای شهر دیده میشود به تازگی تصمیم گرفته است فعالیت جدیتری در عرصه مد داشته باشد. او برند لباسی به نام «ریزار» را ثبت کرده و قصد دارد با همکاری تعدادی از طراحان لباس، به تولید و عرضه لباسهای مردانه بپردازد.
بهنوش بختیاری هم به شکل دیگری در زمینه مد فعالیت میکند. او که علاقه زیادی به لباسهای رنگارنگ و متنوع دارد، لباسهایی به تن میکرد که عدهای گمان میکردند طراحی خود اوست، اما در واقع این کارها محصول مزون خواهر همسر بختیاری، یعنی سعیده آریان هستند. اما بختیاری علاوه بر فعالیت در سینما و تلویزیون فعالیتهای دیگری هم دارد که یکی از آنها شراکت در مجموعه تولیدی چرم پاندورا است. عکسهای زیادی از بختیاری در حال تبلیغ محصولات پاندورا دیده میشود و او از مشارکت در تولید کیف و کفشهای چرم ایرانی بسیار راضی است.
بهرام رادان اما فعالیت خود را در حوزه مد به مدلینگ محدود کرده است. او که به عنوان مدل با برندهایی مانند نوین چرم همکاری طولانی داشته است رابطه خوبی با طراحان لباس دارد و معمولا سعی میکند از لباسهای طراحی شده آنها استفاده کند. علاوه بر فعالیتهای جدی و حرفهای در این زمینه، هر از گاهی تصویر بعضی از بازیگران در تبلیغات محصولات طراحان مختلف دیده میشود. بهاره رهنما، نگار عابدی، نیوشا ضیغمی، اندیشه فولادوند و… نمونه این افراد هستند و همکاری آنها با طراحان معمولا بر اساس روابط دوستانه شکل میگیرد.
علاوه بر فعالیتهای جدی و حرفهای در این زمینه، هر از گاهی تصویر بعضی از بازیگران در تبلیغات محصولات طراحان مختلف دیده میشود. بهاره رهنما، نگار عابدی، نیوشا ضیغمی، اندیشه فولادوند و… نمونه این افراد هستند و همکاری آنها با طراحان معمولا بر اساس روابط دوستانه شکل میگیرد.
امید حاجیلی + بیوگرافی کامل
بیوگرافی کامل امید حاجیلی +عکس های جدید ایشان
بیوگرافی کامل امید حاجیلی
امید حاجیلی (زادهٔ ۲ مهر ۱۳۶۲)، نوازنده ساز ترومپت، خواننده سبک پاپ، تنظیم کننده و آهنگساز است. او تاکنون دو آلبوم آلگرو و دارکوب را منتشر کرده است.
بیوگرافی کامل امید حاجیلی
زادروز : ۲ مهر ۱۳۶۲ اهل کشور : ایران سبکها : لاتین، پاپ، الکترونیک کار(ها) : خواننده، نوازنده، تنظیم کننده و آهنگساز ساز(ها) : ترومپت مدت کار : ۱۳۷۹-تاکنون
زندگی
امید حاجیلی ، متولد ۲ مهرماه ۱۳۶۲ در تهران از سن ۹ سالگی نوازندگی پیانو را آغاز کرد و از ۱۱ سالگی وارد هنرستان موسیقی شد، پس از حدود ۳ سال نوازندگی ویولن ساز خود را به ترومپت تغییر داد و هم زمان به صورت خود آموز نوازندگی پرکاشن و درام را آغاز کرد و سال ۱۳۷۷ دیپلم هنرستان را گرفت و تا مقطعِ لیسانس در همان جا ادامه داد و بعد از آن مدرک کارشناسی ارشد موسیقی را از دانشگاهِ هنر اخذ نمود.
امید حاجیلی ، استادِ اسبقِ دانشکده موسیقی صداوسیما و استاد حال حاضر دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد است. نوازندهی حرفه ای ساز ترومپت که در بسیاری از آلبومهای موسیقی حضور داشته است، سابقه ده سال نوازندگی در ارکستر سمفونیک تهران ،ارکستر فیلارمونیک تهران، ارکستر سمفونیکِ صدا و سیما و خیلی از ارکسترهای کلاسیک که تا به امروز وجود داشتهاند. آهنگساز و تنظیم کنندهی چندین ترک در آلبومهای مختلف و همکاری با خوانندگانی همچون : علیرضا عصار ، سیروان خسروی، علی لهراسبی، خشایار اعتمادی، حامی ، نیما مسیحا ، شاهکار بینش پژوه ، محمد زارع ، جمشید عزیزخانی و … داشته است و همچنین رهبر ارکسترِ چند گروهِ پاپ از جمله ناصر عبداللهی و رضا صادقی نیز بوده است و یکی از اعضای اصلی گروه دارکوب است.
اولین آلبومش ( به خوانندگی ، آهنگسازی و تنظیمِ خودش ) الگرو (Allegro) نام داشت که میکسی از چندین سبک موسیقی است،البته با گرایش به سمت موسیقی آمریکای جنوبی که در تاریخ آذرِ ۱۳۸۷ توسط شرکت ایران گام منتشر گردید. امید حاجیلی بیشتر به سبک لاتین، فانک و آهنگهای ریتمیک علاقهمند است ولی تحلیل بسیار خوبی از سبک های دیگر نیز دارد.
زندگینامه امید حاجیلی
دیسکوگرافی آلبومها
۱۳۸۷ – [[آلگرو]] ۱۳۸۸ – دارکوب (نوازنده ترومپ) تک آهنگ ها
۱۳۹۰ – بیا بریم بوم ۱۳۹۰ – گل نازم – سارا نائینی ۱۳۹۰ – عاشقتم – سیروان خسروی ۱۳۹۱ – دلبر
بیوگرافی کورت گودل،اسطوره و پدر منطق!
بیوگرافی کورت گودل،اسطوره منطق!
بیوگرافی کورت گودل،اسطوره منطق!
کورت گودل در ۲۸ آوریل ۱۹۰۶ در شهر برنو در بخش مرکزی کشور چکسلواکی سابق به دنیا آمد. او دومین فرزند از دو فرزند خانواده ای مهاجر و آلمانی بود که در صنایع نساجی شهر کار می کردند. کورت جوان در تمامی دوران تحصیل دبستان و دبیرستان خود حتی یک بار هم نمره ای غیر از عالی نگرفت، اما با این حال هنوز نشانه ای ویژه از نبوغ خارق العاده ی خود را بروز نداده بود.او کودکی بسیار پرسش گر بود، به طوری که دیگران او را آقای چرا می نامیدند. کورت در عین حال شخصیتی درون گرا داشت.
گودل در سال ۱۹۲۴، به دانشگاه وین رفت و ابتدا قصد تحصیل در رشته ی فیزیک را داشت اما پس از زمان کوتاهی و تحت تاثیر برنامه های سخنرانی فیلیپ فورت وانگلر و هانس هان به ریاضیات روی آورد . چیزی نگذشت که استعداد خارق العاده ی او توجه دیگران را جلب کرد؛ به طوری که تنها دو سال پس از ورود به دانشگاه از او دعوت شد که در جلسات مناظره ی گروهی که توسط هان و فیلسوفی به نام موریتزشلیک از دو سال قبل پایه گذاری شده بود، شرکت کند. این گروه بعدها به حلقه ی وین شهرت یافت.
شهرت گودل به واسطه ی قضیه ای با عنوان ناتمامیت است که در ریاضیات اثبات کرد. او به کمک منطق ریاضی، ثابت کرد که عبارت های درستی در ریاضیات وجود دارند که درستی آن ها توسط اصول ریاضی قابل اثبات نیست. این کشف، شکوه و جلال اسطوره ای بنای ریاضیات را که به عنوان قدرتمندترین ابزار شناخت هستی در دست اندیشه ی انسان پذیرفته شده بود و طی زمانی بیش از ۲ هزار سال در تاریخ علم، قد علم کرده بود، را به ناگهان فرو ریخت و بدین ترتیب، متفکران را بر آن داشت که در پندارهای خود نسبت به بنیادهای حقیقت، به طور جدی تجدیدنظر کنند. این گونه بود که تاریخ علم، بار دیگر شاهد شکست کمیت ها در برابر کیفیت شد و یک مرد، به تنهایی حقیقتی را آشکار کرد که هزاران اندیشمند بزرگ، پیش از او درباره ی آن می اندیشیدند.
گودل، سال تحصیلی ۱۹۳۴-۱۹۳۳ را در مرکز تازه تاسیس مطالعات پیشرفته ی دانشگاه پرینستون در نیوجرسی آمریکا سپری کرد ،جالب است که آلبرت اینشتین نیز در همان سال، کار خود را در پرینستون آغاز کرد و با یکدیگر دوستانی صمیمی شدند. گودل که اغلب او را به عنوان بزرگ ترین منطق دان از زمان ارسطو تاکنون مى شناسند، مردى عجیب و در نهایت تراژیک بود. اینشتین خونگرم و خوش خنده اما گودل جدى و سنگین، منزوى و منفى باف بود.
گودل در دوران اقامت خود در آمریکا در زمینه ی نظریه ی مجموعه های نامتناهی در ریاضیات، فلسفه و همین طور نسبیت، دستاوردهای بزرگی به بشریت ارائه کرد. وی در سال ۱۹۴۹ برای نخستین بار در تاریخ علم، امکان سفر در زمان و بازگشت به گذشته را بر مبنای قوانین پذیرفته شده ی علمی و با به کارگیری نظریه نسبیت عام اینشتین مطرح کرد. گودل در سال ۱۹۵۳ به عضویت فرهنگستان ملی علوم آمریکا درآمد. هرچند گودل در ۱۴ژانویه ۱۹۷۸ چشم از این جهان فروبست، اما نتیجه ی دستاوردهای او در تغییر بنیادهای تفکر انسان، هنوز دوران تولد خود را می گذراند.
خسرو شکیبایی + بیوگرافی کامل به همراه عکس
بیوگرافی خسرو شکیبایی
نام و نام خانوادگی : خسرو شکیبایی
تولد : ۷ فروردین ۱۳۲۳
والدین : احمد شکیبایی
فریده خاتمی
همسر(ها) : پروین کوشیار
تانیا جوهری (همسر سابق)
پروین کوشیار
تانیا جوهری
فرزندان: پویا شکیبایی (فرزند پروین کوشیار)
پوپک شکیبایی (فرزند تانیا جوهری)
پویا شکیبایی
پوپک شکیبایی
مدرک تحصیلی : رشته بازیگری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
دوران کودکی خسرو شکیبایی
خسرو شکیبایی (زاده ۷ فروردین ۱۳۲۳ تهران – درگذشت ۲۸ تیر ۱۳۸۷ ساعت ۴ صبح در بیمارستان پارسیان تهران به دلیل سرطان کبد و نارسایی قلبی) بازیگر معروف سینمای ایران بود. او تحصیلاتش را در رشتهٔ بازیگری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان برد. تا پیش از انقلاب فقط در عرصه تئاتر فعالیت داشت و فعالیت حرفهای در عرصه سینما را با بازی در فیلم «خط قرمز» (مسعود کیمیایی – ۱۳۶۱) آغاز کرد. او در نزدیک به ۴۰ فیلم سینمایی بازی کرد. بازی در نقش حمید هامون در فیلم هامون ساختهٔ داریوش مهرجویی یکی از ماندگارترین نقشهایی است که ایفا کرده است.
دوران کودکی و نوجوانی
خسرو شکیبایی در ۷ فروردین ماه سال ۱۳۲۳ در خیابان مولوی تهران به دنیا آمد. در شناسنامه نامش «خسرو» است ولی خانواده و نزدیکان او را «محمود» صدا میکردند. پدر خسرو سرگرد ارتش بود و وقتی او ۱۴ ساله بود بر اثر سرطان از دنیا رفت. او قبل از اینکه وارد عرصه تئاتر شود، در حرفههایی چون خیاطی و کانالسازی وآسانسورسازی کار میکرد. در ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتررفت و بعد از مدتی به عباس جوانمرد، معرفی و به صورت کاملا حرفهای بازیگر تئاتر شد. وی فارغالتحصیل بازیگری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ با بازیگری تئاتر آغاز کرد، ۵ سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۷ وارد حرفهٔ دوبلوری شد.
کودکی خسرو شکیبایی
دوران کاری
تئاتر
خسرو شکیبایی فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ با بازیگری تئاتر آغاز کرد. در ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتر رفت و بعد از مدتی به عباس جوانمرد، معرفی و به صورت کاملاً حرفهای بازیگر تئاتر شد. از جمله نمایشهایی که وی در آنها ایفای نقش نمودهاست، میتوان به سنگ و سرنا، همه پسران من، شب بیست و یکم و بیا تا گل بر افشانیم اشاره کرد. او چندین نمایش تلویزیونی مانند فیزیکدانها و هنگامه شیرین وصال را هم در کارنامه دارد. ۵ سال پس از ورود به تئاتر، یعنی در سال ۱۳۴۷ وارد حرفهٔ دوبلوری شد و مدت کوتاهی نیز در زمینه دوبله به فعالیت پرداخت.
سینما
شکیبایی نخستین بار در سال ۱۳۵۳ در فیلم کوتاه و ۱۶ میلیمتری «کتیبه» به کارگردانی فریبرز صالح مقابل دوربین رفت. در سال ۱۳۶۱ در حالی که مشغول بازی در نمایش «شب بیست و یکم» بود، مورد توجه مسعود کیمیایی قرار گرفت و با بازی در نقش کوتاهی در فیلم خط قرمز (مسعود کیمیایی-۱۳۶۱) به سینما آمد و تا سال ۱۳۶۸ نقش آفرینیهایی کرد. از جمله در فیلمهای دزد و نویسنده، ترن و رابطه خوب ظاهر شد. اما از بعد از بازی در فیلم هامون (داریوش مهرجویی-۱۳۶۸) بود که نام خسرو شکیبایی بر سر زبانها افتاد. او برای بازیش در همین فیلم از «هشتمین جشنواره فیلم فجر»، سیمرغ بلورین دریافت کرد و تحسین منتقدان و مردم را برانگیخت.
خسرو شکیبایی از سال ۱۳۶۸ به بعد، دیگر نتوانست از جلد حمید هامون بیرون بیاید و حمید هامون را در انواع اقسام لباسها و تیپهای مختلف تکرار کرد. اما تواناییهای انکار ناپذیرش را در چند فیلم به معرض نمایش گذاشت: بازی تاثیرگذار او در دو فضای کاملاً متفاوت در فیلم کیمیا و کاغذ بی خط.
او برای بازی در فیلم کیمیا (احمد رضا درویش-۱۳۷۳) بار دیگر برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر شد. او سومین سیمرغ خود را هم را برای بازی در نقش عادل مشرقی فیلم سالاد فصل (فریدون جیرانی) گرفت. از آخرین افتخارات شکیبایی هم دیپلم افتخار برای فیلم اتوبوس شب (کیومرث پوراحمد) بود.شکیبایی آخرین جایزهاش را از ششمین جشن ماهنامه «دنیای تصویر» برای بازی در فیلم «کاغذ بی خط» دریافت کرد.
پس از گذشت نزدیک به ۲۲ سال از اولین حضورش در فیلم کیمیایی، در فیلم حکم (۱۳۸۳) باری دیگر در فیلم وی در کنار عزتالله انتظامی ایفای نقش کرد.
در ۹ تیرماه ۱۳۸۷ در دومین جشن منتقدان سینمایی، جایزه یکی از برترین بازیگران سی سال سینمای پس از انقلاب را گرفت. او همچنین در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر، بازیگر و گوینده تیزر جشنواره بود.
تلویزیون
خسرو شکیبایی در سال ۱۳۵۴، یعنی یک سال بعد از اولین حضور خود در فیلم کوتاه «کتیبه»، به دعوت محمدرضا اصلانی در سریال «سمک عیار» ایفای نقش کرد و پس از آن در سریالهایی چون لحظه، کوچک جنگلی، مدرس، روزی روزگاری، خانه سبز، کاکتوس، آواز مه، تفنگ سر پر و در کنار هم.
خسرو شکیبایی و پسرش
او در تلویزیون هم موفق بود. از همان زمان که در نقش «سید حسن مدرس» بازی کرد و آن مونولوگ طولانی معروفش را اجرا کرد. تا کارهای به یاد ماندنی ای همچون روزی روزگاری، خانه سبز، کاکتوس،تفنگ سر پر و در کنار هم.
عکس قدیمی خسرو شکیبایی
خسرو شکیبایی در چند فیلم تلویزیونی هم به ایفای نقش پرداخت. فیلم آخرین نقشآفرینی این هنرمند در فیلم تلویزیونی پیوند (سعید عالمزاده) و آخرین نمایش فیلمش، آشیانهای برای زندگی (حمید طالقانی) بود که به مناسبت روز پدر از تلویزیون پخش شد.
دکلمه
او علاوه بر هنرنمایی در نقش آفرینی سینما و تئاتر و تلویزیون، برخی از سرودههای فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، سید علی صالحی و محمدرضا عبدالملکیان را به صورت دکلمه اجرا کرده بود.
وفات
خسرو شکیبایی در ساعت ۴ صبح جمعه ۲۸ تیرماه ۱۳۸۷ در سن ۶۴ سالگی در اثر بیماری عارضه قلبی در بیمارستان پارسیان تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان گورستان بهشت زهرا دفن شد. او مدتها از عارضه سرطان کبد رنج میبرد.
در پی این رویداد، محمد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران، غلامعلی حداد عادل، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس و عزتالله ضرغامی، رئیس سازمان صدا و سیما پیام تسلیت صادر کردند، همچنین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، پیام تسلیت محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران را در مراسم تشییع پیکر «خسرو شکیبایی» اعلام داشت.
تشییع جنازه خسرو شکیبایی
تشییع پیکر خسرو شکیبایی
مزار خسرو شکیبایی
بیوگرافی تانیا جوهری
تانیا جوهری (مهرآزاد جوهری) متولد ۱۳۲۹ و خواهر الیزا جوهری و همسر سابق خسرو شکیبایی است.
وی فارغ التحصیل بازیگری و کارگردانی تاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال ١٣۶٣ می باشد.
شروع بازی او در تاتر با بازی در نمایش “مادموازل ژولی” در سال ١٣۵١و شروع فعالیت سینمایی وی با بازی در فیلم “بازجویی یک جنایت” (محمدعلی سجادی) در سال ١٣۶٢ بود.
خسرو شکیبایی ، تانیا جوهری
تصاویر گلچین شده خسرو شکیبایی
عکسی قدیمی از خسرو شکیبایی
عکس تازه منتشر شده توسط پویا شکیبایی
پروین کوشیار
هنرنمایی زنده یاد خسرو شکیبایی در فیلم دست های خالی
دوران جوانی خسرو شکیبایی
سارا لی بولگر + بیوگرافی و عکسهای سارا بولگر
سارا لی بولگر بیوگرافی و عکس های سارا بولگر
عکس های دیدنی سارا لی بولگر و بیوگرافی سارا لی بولگر
سارا لی بولگر (به انگلیسی: Sarah Lee Bolger) (زاده ۲۸ فوریه ۱۹۹۱) بازیگر ایرلندیاست.
او بیشتر با نقش پرنسس در سریال تیودر و همچنین نقش مالوری گریس در فیلمماجراهای اسپایدرویک و مجموعه تودورها شناخته می شود.
اوایل زندگی سارا بولگر
بولگر در دوبلین، ایرلند به دنیا آمد. او دختر مونیکا و درک بولگر است که یک قصاب می باشد. او خواهر بزرگتر بازیگر اما بولگر نیز می باشد.
فعالیت هنری سارا بولگر
وی در فیلم در امریکا محصول سال ۲۰۰۳ با خواهرش همبازی شد. در سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ در سریال تیودر به ایفای نقش پرداخت.
ماجراهای اسپایدرویک نیز از مشهورترین فیلمهای این بازیگر است که در ان با فردی هایمور همبازی شده است.
سارا لی بولگر + بیوگرافی و عکسهای سارا بولگر
سارا لی بولگر + بیوگرافی و عکسهای سارا بولگر
سارا لی بولگر + بیوگرافی و عکسهای سارا بولگر
سارا لی بولگر + بیوگرافی و عکسهای سارا بولگر
سارا لی بولگر + بیوگرافی و عکسهای سارا بولگر
السا فیروز آذر + بیوگرافی کامل و عکس
بیوگرافی کامل السا فیروز آذر
نام اصلی السا فیروزآذر
تولد ۲۵ شهریور ۱۳۶۲تهران ، ایران
محل زندگی تهران
پیشه بازیگر ، منشی صحنه
سالهای فعالیت از ۱۳۶۹ تا کنون
مدرک تحصیلی دانشجوی رشته معماری
بیوگرافی کامل السا فیروز آذر
السا فیروز آذر متولد ۱۳۶۲ دانشجوی رشته معماری و خواهرزاده کارگردان برجسته کشورمان تهمینه میلانی است. وی علاوه بر بازیگری منشی صحنه هم بوده ، خواهر وی نیز به نام الناز فیروزآذر هنرپیشه است ، او اولین فعالیت خود را با بازی در فیلم افسانه آه ۱۳۶۹ آغاز کرد. بعد از آن در فیلم های دیگه چه خبر ۱۳۷۰، کاکادو ۱۳۷۱، زن زیادی ۱۳۸۳، تقاطع ۱۳۸۴، آتش بس ۱۳۸۴، می ترسم پس دروغ می گویم ۱۳۸۴، نسکافه داغ داغ ۱۳۸۵، تسویه حساب ۱۳۸۶، سوپراستار ۱۳۸۶، مجنون لیلی ۱۳۸۶، ساعت سوخته ۱۳۸۶ و گروگان ۱۳۸۷ به ایفای نقش پرداخت.
فیلم های السا فیروز آذر
فیلم شناسی السا فیروز آذر
۱۳۶۹-افسانه آه-تهمینه میلانی و مهدی احمدیگرکانی
۱۳۷۰-دیگه چه خبر؟!-تهمینه میلانی
۱۳۷۱-کاکادو-تهمینه میلانی
۱۳۸۳-زن زیادی-تهمینه میلانی
۱۳۸۴-تقاطع-ابوالحسن داودی
۱۳۸۴-آتشبس-تهمینه میلانی
۱۳۸۵-نسکافه داغ داغ-علی قوی تن
۱۳۸۶-تسویه حساب-تهمینه میلانی
۱۳۸۶-مجنون لیلی-قاسم جعفری
۱۳۸۶-سوپراستار-تهمینه میلانی
۱۳۸۹-یکی از ما دو نفر-تهمینه میلانی
۱۳۸۹-چگونه میلیاردر شدم-علی عبدالعلی زاده
آسمونی
بیوگرافی زهرا نعمتی ورزشکار ایرانی که به المپیک رفت
عکس های زهرا نعمتی و بیوگرافی زهرا نعمتی (دختر المپیکی ایرانی)
زهرا نعمتی (زادهٔ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۴) عضو تیمملی تیراندازی با کمان بانوان معلولایران است. وی نخستین و تنها زن در تاریخ ورزش ایران است که موفق به کسب مدال طلا در سطح بازیهای جهانی المپیک و پارالیمپیک شده است.[۱][۲] او همچنین، در ۲۹می ۲۰۱۳ (۸ خرداد ۱۳۹۲) در مراسم کمیته بینالمللی المپیک در سن پترزبورگ روسیهمفتخر به دریافت جایزه معتبر ورزشکار برتر پارالیمپیک ۲۰۱۲ لندن از سوی «بنیاد بینالمللی اسپورت آکورد» شد. حامی مالی زهرا نعمتی به مدت دوسال تا پایان مسابقات المپیک ۲۰۱۶ شرکت پتروآذرپاد میباشد.
همسرزهرا نعمتی
زهرا نعمتی همسر «رهام شهابیپور» عضو تیمملی تیراندازی با کمان مردان معلول ایران است. این زوج قهرمان، جشن عروسی خود را پس از دریافت مدال طلای زهرا نعمتی در دهکده المپیک لندن ۲۰۱۲ برگزار کردند.
عضویت در تیمملی تکواندوی بانوان ایران
زهرا نعمتی، پیش از این، عضو تیمملی تکواندوی بانوان ایران بود. وی پس از این که در سال ۱۳۸۳ در اثر سانحهٔ رانندگی ویلچرنشین شد به ورزش تیراندازی با کمان روی آورد.
افتخارات زهرا نعمتی
- پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن
زهرا نعمتی با کسب مدال طلای بازیهای پارالمپیک تابستانی ۲۰۱۲ در شاخهٔ ریکرو انفرادی نام خود را به عنوان نخستین و تنها زن در تاریخ ورزش ایران که موفق به کسب مدال طلا در سطح المپیک و پارالیمپیک شدهاست، جاودانه کرد.[۶]
وی همچنین به همراه راضیه شیرمحمدی و زهرا جوانمرد که تیم ملی تیراندازی با کمان بانوان ایران را در قسمت تیمی تشکیل میدادند عنوان سومی و مدال برنز پارالیمپیک ۲۰۱۲ لندنرا بهدست آوردند.
- جایزه ورزشکار برتر پارالیمپیک ۲۰۱۲ لندن
زهرا نعمتی در ۲۹ می ۲۰۱۳ از سوی «بنیاد بینالمللی اسپورت آکورد» مفتخر به دریافت جایزه معتبر ورزشکار برتر پارالیمپیک ۲۰۱۲ لندنشد. مراسم اهدای جوایز منتخبین اسپورت آکورد با حضور رئیس کمیته بینالمللی المپیک، رئیس کمیته ملی المپیک و وزیر ورزش روسیه و روسای فدراسیونهای جهانی و نامزدهای معرفیشده برای دریافت این جایزه در شهر سن پترزبورگ روسیه برگزار شد.
بیوگرافی زهرا نعمتی ورزشکار ایرانی
بیوگرافی زهرا نعمتی ورزشکار ایرانی
رزیتا غفاری + بیوگرافی
بیوگرافی کامل رزیتا غفاری +عکس های جدید ایشان
بیوگرافی کامل رزیتا غفاری
نام: رزیتا
نام خانوادگی: غفاری
تاریخ تولد: ۱۳۵۱/۱۰/۲۷
محل تولد : تهران
تحصیلات: فارغ التحصیل کارگردانی
تاهل: متاهل
خاطره اسدی + بیوگرافی
بیوگرافی کامل خاطره اسدی +عکس های جدید ایشان
بیوگرافی کامل خاطره اسدی
نام و نام خانوادگی : خاطره اسدی
تاریخ تولد دقیق: ۷ مهر ماه ۱۳۶۲
فعالیت حرفه ای : بازیگر سینما و تلویزیون
تحصیلات : بازیگری در دانشگاه هنر و معماری دانشگاه آزاد – فارغ التحصیل دوره بازیگری از مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما (۱۳۸۱)