بیوگرافی بازیگران زن ایران
بیوگرافی پانته آ سیروس
“پانته آ سیروس“ متولد ۱ فروردین ۱۳۵۳ در تهران، بازیگر است
فارغ التحصیل لیسانس رشته طراحی صنعتی از دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز می باشد فعالیت اصلی ایشان نقاشی بوده و مربی ورزشی هم می باشد
نرگس محمدی (زادهٔ ۹ فروردین ۱۳۶۲ در تهران) بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر ایران است. او ابتدا به تئاتر مشغول شد. نخستین حضور جدی سینمایی نرگس محمدی در فیلم ریسمان باز بود. او با بازی در فیلم آناهیتا نشان داد که استعداد خوبی در این زمینه دارد و پخش مجموعهٔ تلویزیونی ستایش نیز زمینه شهرت وی را فراهم کرد. نرگس محمدی دارای مدرک کارشناسی پرستاری میباشد.
لادن مستوفی + بیوگرافی و عکس های شخصی
بیوگرافی و عکس های شخصی اینستاگرام لادن مستوفی بازیگر سریال پریا
عکس های شخصی اینستاگرام لادن مستوفی + بیوگرافی لادن مستوفی
بیوگرافی لادن مستوفی
لادن مستوفی بازیگر زن ایرانی ، متولد ۲۶ آبان سال ۱۳۵۱ در شهر تنکابن است. او با فیلم روز واقعه وارد عرصه بازیگری شد و بعدها با مجموعه دوران سرکشی کمال تبریزی به شهرت رسید. لادن مستوفی تحصیلات دانشگاهی خود را نیمهتمام رها کرده و وارد عرصه و دنیای بازیگری شده است. لادن مستوفی در فیلم سینمایی دختری به نام تندر، نقش دختری به نام آذر را بازی میکند که دوست ندارد دختر باشد و نسبت به جنسیت خود معترض است و میکوشد تا خود را شبیه پسران دربیاورد.
بیوگرافی صدف طاهریان از بازیگری تا کشف حجاب
بیوگرافی صدف طاهریان +عکس
عکس های اینستاگرام صدف طاهریان + بیوگرافی کامل صدف طاهریان
بیوگرافی صدف طاهریان
بیوگرافی و زندگینامه نازنین کریمی + عکس شخصی
بیوگرافی، عکس های شخصی اینستاگرام نازنین کریمی بازیگر
بیوگرافی و عکس های شخصی اینستاگرام نازنین کریمی بازیگر
بیوگرافی جدید و زندگینامه شیلا خداداد + عکس
بیوگرافی شیلا خداداد + تصاویر شیلا خداداد
شیلا خداداد
زمینه فعالیت : سینما و تلویزیون
تولد : ۱۴ آبان ۱۳۵۹
محل زندگی : تهران
پیشه : بازیگر
سالهای فعالیت : از ۱۳۷۸ تاکنون
همسر: فرزین سرکارات
فرزندان : سامیار
مدرک تحصیلی : رشته شیمی محض دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
شیلا خداداد (زاده ۱۴ آبان ۱۳۵۹ در تهران) بازیگر سینما و تلویزیون ایران است.
زندگی شیلا خداداد
شیلا خداداد دوران تحصیل خود را سپری کرد و در سال ۱۳۷۵ وارد دبیرستان شد. در دبیرستان در رشته ریاضی فیزیک به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۷۸ فارغ التحصیل شد و به دانشگاه راه یافت. در دانشگاه آزاد رشته شیمی محض را برگزید و در این رشته شروع به تحصیل کرد.
ورود شیلا خداداد به سینما
شیلا خداداد به طور کاملاً اتفاقی توسط مسعود کیمیایی وارد عرصه سینما شد و در کنار بزرگان این رشته شروع به کار کرد. شیلا خداداد همچنین در رشته موسیقی نیز فعالیت دارد و در چند گروه موسیقی مشغول به کار است. ورزش مورد علاقه شیلا خداداد، فوتبال و والیبال، و تیم مورد علاقهاش استقلال است. او با بازی در فیلم اعتراض به سینما آمد.
شیلا خداداد به طور کاملاً اتفاقی توسط مسعود کیمیایی وارد عرصه سینما شد
قسمتی از گفتگوی شیلا خداداد
«شیلا خداداد» و «فرزین سرکارات» چند سالی می شود که زندگی مشترک شان را با یکدیگر شروع کرده و ماحصل ازدواج آن ها پسرشان «سامیار» است. شیلا خداداد که به قول خودش شیفته بازیگری بوده، در زمانی که در اوج فعالیت حرفه ای اش قرار داشت، تصمیم گرفت در ابتدای زندگی مشترکش از این حرفه فاصله بگیرید و زمانش را بیشتر در خانه و کنار همسرش بگذراند.
هرچند که می گوید: به دلیل حرفه همسرش او بیشتر اوقات در مطب، بیمارستان و دانشگاه است، اما معتقد است اگر او هم در آن مقطع می خواست به بازیگری بپردازد و درگیر شب کاری ها می شد، نمی توانست آن طور که باید به زندگی مشترکش بپردازد. به ویژه این که دوست داشت خیلی زود مادر شود. حال که سامیار بزرگ تر شده این فرصت برای شیلا به وجود آمده تا حرفه بازیگری را از سر بگیرد.
قصه بازیگری شیلا خداداد از کجا آغاز شد؟
شیلا خداداد: تازه دیپلم گرفته بودم و منتظر نتیجه کنکور بودم، که یک روز داشتم به داروخانه می رفتم تا برای مادرم دارو بگیرم. آنجا با آقای مسعود کیمیایی مواجه شدم. درباره سینما صحبت کردیم و ایشان به من پیشنهاد بازی در فیلم شان را دادند. پس از بازی در فیلم اعتراض به کلاس های بازیگری رفتم و آقای علی ژکان خیلی برای من در زمینه رشد در بازیگری زحمت کشیدند.
کودکی شیلا خداداد
شیلا خداداد: خیلی شیطنت داشتم و بازیگری رویای کودکی ام نبود، مادرم سعی داشت مرا به حرفه موسیقی و نوازندگی سوق دهد، به همین خاطر از کودکی، تحت تعلیم سازهای پیانو، ویلن و گیتار و… قرار گرفتم، تمام سازهایم هنوز منزل مادری ام هست، اما هیچ کدام را پیگیر نشدم و در حال حاضر، هیچکدام از آموزه های موسیقی ام، به خاطر نیست!!
شیلا خانم در این مدت کجا بوده؟
شیلا خداداد: پس از ازدواجم، مدتی از بازیگری فاصله گرفتم و همین موضوع باعث شد، بسیاری بپرسند که «شیلا خداداد» این روزها کجاست؟ و این سوال برای شان پیش بیاید که چرا من دیگر در فیلم و سریالی حضور ندارم… واقعیت این است که حس کردم در شروع زندگی مشترک، نمی توانم کار و زندگی شخصی را با هم جلو ببرم، زمانی که به تازگی، زندگی مشترکم را شروع کردم، همزمان سر یک پروژه سینمایی بودم، همین موضوع باعث شده بود فشار زیادی را متحمل شوم و نتوانم زندگی شخصی ام را با زندگی کاری ام متعادل کنم.
در آن مقطع من تازه ازدواج کرده بودم و دوست داشتم وقت بیشتری را با همسرم بگذرانم. به همین خاطر کار کردن برایم مقداری دشوار بود، آن هم کار بازیگری که زمان مشخصی ندارد و شما نمی توانید برنامه ریزی دقیقی برای آن داشته باشید. از طرفی من از قبل هم، همیشه می گفتم که وقتی ازدواج کنم، کار نمی کنم، مخصوصا در سال های اول زندگی ام؛ چون معتقدم بهتر است بیشتر به روابط شخصی با همسرم بپردازم و پایه های زندگی مشترکم را محکم تر کنم. به همین خاطر، ترجیح دادم که زندگی زناشویی ام را سامان بدهم.
شیلا خداداد در رشته موسیقی نیز فعالیت دارد و در چند گروه موسیقی مشغول به کار است
راهکار شیلا خداداد با شروع زندگی مشترک
شیلا خداداد: تصمیم گرفتم راه حلی را اتخاذ کنم که بتوانم بین زندگی شخصی و کاری ام بالانس ایجاد کنم، چرا که در آن مقطع، برای من سخت بود، شب ها در حالی که همسرم تازه به خانه می آید، من برای کار از خانه خارج شوم و فرصت کافی برای بودن کنار همسرم را نداشته باشم. از طرفی ما دوست داشتیم که زودتر بچه دار شویم و کانون خانواده مان را گرم کنیم. پس از به دنیا آمدن سامیار، پسرم، من درگیر نگهداری او شدم، تا این که حس کردم حالا که او بزرگ تر شده، می توانم به عرصه بازیگری دوباره بازگردم.
نقش ها من را وسوسه نکرد
شیلا خداداد: در طول دورانی که از بازیگری فاصله گرفته بودم، ارتباطم را با این حرفه به طور کامل قطع نکردم و این طور نبود که آثار مختلف سینمایی و حتی تلویزیونی را دنبال نکنم. سعی می کردم از فرصتی که ایجاد شده بهره بگیرم و با مطالعه و تماشای فیلم، اطلاعات و دانش خودم را در حوزه بازیگری افزایش دهم، تا به نوعی دست پرتر به این حوزه بازگردم. در دورانی که سر کار بودم کمتر فرصت می کردم به علایق شخصی ام بپردازم، اما دوری از آن، این فرصت را ایجاد کرد تا وقت بیشتری برای آنها بگذارم.
ازدواج پزشک و هنرپیشه
شیلا خداداد: از نظر بعضی از افراد، زندگی مشترک «یک پزشک و یک هنرپیشه» کار ساده ای نیست، چرا که حرفه هر دوی آنها به گونه ای است که احتیاج به درک زیادی دارد، هردوی ما، فارغ از حرفه ای که داشتیم، سعی مان بر این بود که بتوانیم با عشق در کنار هم زندگی کنیم و با کمرنگ کردن مسائل حاشیه ای، عشق و علاقه مان در زندگی را پررنگ کنیم. به نظر من در زندگی مشترک «گذشت» حرف اول را می زند و تا زمانی که زن و شوهر به این عنصر جادویی توجه داشته باشند، زندگی شان از دوام برخوردار است. زندگی ما زندگی یک پزشک و یک هنرپیشه نیست. در خانه، ما دو تا انسانیم که می خواهیم در کنار هم، به خوبی و خوشی زندگی کنیم.
همسر شیلاد خداداد, فرزین سرکارات متخصص جراحی زیبایی است
برای جراحی زیبایی، هیچ وقت وسوسه نشدم
شیلا خداداد: بعضی از دوستانم به من می گویند، حالا که با یک جراح صورت ازدواج کردی، خیالت به نوعی راحت است و هروقت که اراده کردی می توانی صورتت را برای تغییر به همسرت بسپاری، در حالی که اصلا این طور نیست، من به جز عمل جراحی بینی، که آن را هم پیش از ازدواجم انجام دادم، علاقه ای به جراحی زیبایی ندارم و اعتقاد دارم صورت طبیعی به مراتب زیباتر است و جالب این که همسرم هم چنین دیدگاهی دارد و من را برای جراحی زیبایی تشویق نمی کند.
نسخه عجیب و غریبی ندارم
شیلا خداداد: به نظرم، نمی توان از یک نسخه مشترک برای زندگی مشترک استفاده کرد و گفت افرادی که به طور مثال از این نسخه پیروی کنند، در زندگی شان موفق تر هستند، چون افرادی که زیر یک سقف قرار می گیرند، خصوصیات متفاوتی دارند، با هم فرق می کنند، حتی خواهر و برادرها هم با وجود این که زیر یک سقف بزرگ شدند و پدر و مادر مشترکی دارند، اما به لحاظ اخلاقی با هم متفاوت هستند و ممکن است دچار اختلاف با یکدیگر شوند، به همین خاطر، من نمی توانم بگویم که اگر زندگی ام خوشبختانه دوام داشته است، مدیون راهکاری است که اتخاذ کرده ام.
من و همسرم هر دو سعی کردیم برای رسیدن به آرامش در زندگی مان تلاش کنیم و اجازه ندهیم مسائل پیش پا افتاده، روی زندگی ما اثر بگذارد.
دست پختم خوب است اما…
شیلا خداداد: همیشه دوست داشتم که خودم در خانه آشپزی کنم، به همین خاطر به ندرت پیش می آید که غذا را از بیرون سفارش دهیم، چرا که به سلامت و تغذیه اهمیت زیادی می دهم. انصافا دستپختم هم بد نیست، اما در مورد سایر کارهای خانه، باید بگویم راستش چندان اهل نظافت کردن خانه نیستم و ترجیح می دهم از انجام آن به نوعی شانه خالی کنم. به همین خاطر از فرد دیگری در این کار کمک می گیرم.
خودم، تک فرزندم
شیلا خداداد: قبل از به دنیا آمدن سامیار، همیشه دلم می خواست، چند فرزند داشته باشم و با تک فرزندی موافق نبودم، اما، ماشاا… سامیار آنقدر شیطون است، که گاهی پشیمان می شوم فرزند دیگری به دنیا بیاورم، اما قصد ندارم سامیار بدون خواهر و برادر بماند، چون خودم تک فرزند بودم، گاهی احساس می کردم که چقدر خوب بود اگر خواهر و برادر داشتم. باید اشاره داشته باشم که حس شیرین مادری برایم غیرقابل وصف است وقتی سامیار را بغل می گیرم و وقتی بوسه به صورتش می زنم تمام خستگی ام در می رود.
شیلا خداداد تک فرزند است و خواهر و برادری ندارد
فیلمشناسی شیلا خداداد
سینمایی
سال | نام فیلم | کارگردان |
---|---|---|
۱۳۹۴ | بادیگارد | ابراهیم حاتمی کیا |
۱۳۸۹ | زنان ونوسی، مردان مریخی | کاظم راست گفتار |
۱۳۸۸ | زمهریر | علی روئین تن |
۱۳۸۸ | سن پترزبورگ | بهروز افخمی |
۱۳۸۷ | اخراجیها ۲ | مسعود دهنمکی |
۱۳۸۷ | پسر تهرانی | کاظم راستگفتار |
۱۳۸۷ | پاتو زمین نذار | ایرج قادری |
۱۳۸۷ | پسر آدم، دختر حوا | رامبد جوان |
۱۳۸۷ | خیابان بیست و چهارم | سعید اسدی |
۱۳۸۷ | سایه وحشت | عماد اسدی |
۱۳۸۷ | یک اشتباه کوچولو | محسن دامادی |
۱۳۸۵ | سوغات فرنگ | کامران قدکچیان |
۱۳۸۴ | آکواریوم | ایرج قادری |
۱۳۸۳ | ازدواج به سبک ایرانی | حسن فتحی |
۱۳۸۱ | قلبهای ناآرام | مجید مظفری |
۱۳۸۰ | عیسی میآید | علی ژکان |
۱۳۷۹ | آبی | حمید لبخنده |
۱۳۷۸ | اعتراض | مسعود کیمیایی |
مجموعه تلویزیونی
* مسافری از هند
* پیامک از دیار باقی
تصاویر شیلا خداداد
شیلا خداداد
شیلا خدادادو همسرش
تصاویر شیلا خداداد
جدیدترین تصاویر شیلا خداداد
عکس های شیلا خداداد
بیوگرافی و زندگینامه کامل از طناز طباطبایی + عکس
نام : طناز
نام خانوادگی : طباطبایی
تاریخ تولد : ۱۳۶۲/۲/۲
محل تولد : تهران
تحصیلات : فارغ التحصیل کارگردانی تئاتر
تاهل: مجرد
——————————————-
طناز طباطبایی در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۲ در محله نیاوران تهران متولد شد.
دوران کودکی طناز طباطبایی
بر خلاف تشابه چهرهاش با بهنوش طباطبایی نه تنها هیچ نسبتی با او، بلکه با هیچکدام از طباطباییهای سینمای ایران نسبتی ندارد.
تنها خواهر او لیلا نام دارد و به خواهرش خیلی علاقهمند است و از او بزرگتر است، که در سینما هیچ فعالیتی ندارد، بلکه شغل اصلی او مترجمی زبان است.
طناز طباطبایی مجرد است و بسیار اهل خانه و خانواده است، مادرش را بسیار دوست دارد و به او شدیدا وابسته است، کارگردانی تئاترخوانده، با موسیقی آشنایی دارد و گیتار میزند،
مدتی هم کار نقاشی میکرد، پدرش در عرصه تجارت آدم بسیار موفقی است و نیز در زمینهی موسیقی فعالیت دارد، در کلاسهای آزاد بازیگری شرکت کرده بود که هنوز یک ماه از کلاسهایش نگذشته بود برای بازی در «جوانی» سعید سلطانی انتخاب شد و اولین بازی خود را در سال ۸۰ انجام داد که در آن سریال ۱۸ ساله بود. خانوادهاش برای ورود او به عرصه بازیگری مخالفتی نکردند و بیشتر همراهش بودند.
پدرش به او گفته بود: من دوست ندارم تو از کوچه و بازار بازیگر شوی. دوست دارم تحصیلات آکادمیک داشته باشی و طناز طباطبایی تصمیم گرفت در دانشگاه کارگردانی نمایش و تئاتر بخواند.
خانوادهای دارد که همیشه به او چند گزینه میدهند و میگویند انتخاب کن و هیچگاه دست و پای او را برای انجام کاری نمیبندند. او در ۱۸ سالگی گواهینامه گرفت. بجز بازیگری در دیگر عرصههای هنر از جمله موسیقی و نقاشی آشنایی دارد. گیتار میزند و گاهی نقاشی میکند، کم و بیش نزد پدرش در عرصه بازرگانی فعالیت میکند.
اهل غرور و کلاس گذاشتن نیست، دوستان اندک و گزیدهای دارد. به روانشناسی عشق میورزد. انسان جسور و آینده نگریست و از زندگی عادی تنفر دارد. در اوقات فراغت خود به گالریهای عکس و نقاشی میرود، همینطور فیلم تماشا میکند و کتاب میخواند.
میگوید زیاد آدم معاشرتی نیست. منطق خاص خودش را دارد و براساس آن عمل میکند، حالا میخواهد بقیه خوششان بیاید یا نیاید. کمی عصبی است و به روانشناسی هم علاقه دارد. اصولاً آدم عجیبی نیست، اما عجیب است!
طناز طباطبایی فکر میکند الان در حد خودش میتواند آدم موفقی باشد، اما حالاحالاها با آن موفقیتی که ته ذهنش را قلقلک میدهد فاصله دارد. زیاد کتاب میخواند و بیشتر نمایشنامه. «خاطرات یک گیشا» و «بادبادکباز» را خیلی دوست دارد و این کتابها روی او تأثیر زیادی گذاشتهاند.
از نظر تصویری و سریالی اولین کار او مجموعه “میوه ممنوعه” است. اما بطور حرفهای سه کار سینمایی قبل از این سریال داشته است. “در چشم باد”، “چهارانگشتی”، “جعبه موسیقی” که هیچکدام هنوز اکران نشدهاند. از دیگر فیلمهای توقیفی که او در آنها نقش داشته است، میتوان “پریناز” و “گزارش یک جشن” و شخصیت رادیکال و متفاوتش در “زندگی خصوصی” را نام برد.
قبل از “میوه ممنوعه” هم پیشنهاد تلویزیونی داشت اما چون به سینما علاقه داشت، پیشنهادات تلویزیونی را قبول نمی کرد. اما زمانی که فتحی پیشنهاد بازی در “میوه ممنوعه” را داد به علت علاقمندی به ایشان حضور در این سریال را پذیرفت.
از معیارهای انتخاب نقش برای او ویژه بودن کاراکتر است و یک سری حرفهایی که کاراکترهای دیگر نمیتوانند آنها را بزنند. اما نقشهای متفاوت وابسته به حال و هوای آن فیلم و داستان است، شیوه انتخاب ثابتی یا شیوه کار ثابتی ندارد.به گفته خودش:”بستگی به فیلمنامه دارد” بازی در نقش یک سگ قطعا تجربه ای متفاوت برای هر بازیگری است. دیدن بازی ستارهای مشهور در نقش یک سگ هم تجربه ای متفاوت برای علاقمندان به بازیگری و هنرهای نمایشی است. طناز طباطبایی ، ستاره سینما، با بازی در نقش “میلو” سگ محبوب «تن تن» روی دیگری از تواناییهایش را به نمایش گذاشته است. طباطبایی با کارنامه کاری درخشان و قابل دفاعی که ارائه داده است ثابت کرده از شیفتگان تجربههای متفاوت است.
بیشتر به سینما علاقمند است و عاشق پرده نقره ایست. به نظر او سینما سبک بازی و ژانرو مدل متفاوتی از بازی را میطلبد، نمی توان این دو را با هم مقایسه کرد زیرا شبیه به هم نیستند.
طناز طباطبایی در سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر با فیلم جنجالی و بحث برانگیز “هیس دخترها فریاد نمی زنند!” در نقش دختری که مورد تجاوز و آزار و اذیت جنسی قرار گرفته حاضر شد. تجربه بازی در تئاتر را داشته است. در این رابطه میگوید:” فضای تئاتر نسبت به سینما به من اجازه تجربه بیشتری میدهد. به اضافه اینکه من آن تجربیاتی که برای ورود و شناخت و یادگیری بازیگری در مدیوم سینما و تلویزیون لازم داشتم را پیدا کردم. در نمایش “درس” آقای مهرجویی و بعدتر نمایش «کمی بالاتر»، به کارگردانی آروند دشت آرایی، من هنوز مدیوم تئاتر را خوب نمیشناختم و کمی با آن برخورد سینمایی میکردم. اما در این کار به خصوص، “تن تن و راز قصر موندوس”، یک شب هایی با تماشاچی بی واسطه حرف میزنم و این تجربه نفس به نفس بودن با تماشاگر را واقعا دارم لمس میکنم.” او به اصل ” کم دیده شدن ولی خوب دیده شدن” بسیار معتقد است. و ترجیح میدهد ۱۰ نفر مخاطب در تئاتر داشته باشد اما همان ده نفر متفاوت بودن نقش او را تایید کنند تا در سینما مخاطبی میلیونی داشته باشد و آنطور که باید و شاید عمل نکند.
به گفته خودش اصلا به ازدواج فکر نمیکند و اگر فرزندی هم داشته باشد خودش را بیشتر از فرزندش دوست خواهد داشت و به شدت از پیر شدن هراس دارد و دوست دارد همیشه جوان و شاداب باشد. نه تنها از پیرشدن جسم که از پیرشدن فکر نیز میترسد و از یک جا ماندن و بیهوده بودن متنفر است و میگوید:”اگر روزی بدانم که دیگر نمیتوانم کار کنم دچار افسردگی حاد خواهم شد.”!!!
بخشی از مصاحبه طناز طباطبایی:
این روزها مهمترین دغدغه طناز طباطبایی چیست؟
– کهنه نشدن. من از پیر شدن میترسم. از ذهن پیر میترسم. از جسم پیر میترسم.
چند سالتان است؟
– متولد سال ۶۲ هستم اما این مربوط به سن من و لب مرز ۳۰ بودن نیست. من ۱۸ سالگی هم که گواهینامه گرفتم و فکر کردم که دیگر خیلی بزرگ شدم سریع این فیلم از ذهنم عبور کرد که یعنی دارم پیر میشوم و هر روز که جلو میروم بیشتر و بیشتر از این فرسودگی و کهنه شدن میترسم.
هیچ وقت این ترس را هم دارید که وای الان ۳۰ سالم شد. هنوز ازدواج نکردم یا هنوز بچه ای ندارم؟ نگران نیستید برای مادر شدن دیر شود؟
– این حرفی که الان می خواهم بگویم خیلی حرف رادیکالی است شاید خیلی ها با من مخالف باشند و البته خیلی مسئله شخصی است ولی تصورم این است که با ازدواج و بچهدار شدن و با هر چیزی که از این دست به من اضافه میشود انگار که من یک مرحله عقب میروم و این حس کهنگی به من دست خواهد داد که حالا دیگر الان تمام شدم و بچهام از من مهمتر است. الان خودت نباید غذا بخوری و اول باید بچه ات را سیر کنی. الان جیب خودت ممکن است خالی باشد اما جیب بچهات باید پر باشد. خودت نباید فلان کار را کنی که شوهرت بتواند فلان کار را کند. الان مجبوری کار نکنی چون بچه کوچک داری و … راستش را بخواهید من یک ذره خودخواهم، نه خیلی خودخواهم. این خیلی خودخواه بودن و ترس از کهنه شدن باعث میشود که محتاط باشم. همیشه دوست دارم جوان باشم و تازه باشم و همه چیز تازه باشد. این خیلی خطرناک است چون فکر می کنم اگر یک روزی کهنه شوم و به این باور برسم که کهنه شدم دچار افسردگی خیلی حاد میشوم که حتی ممکن است بلایی سر خودم بیاورم. همه آرزوی زندگیام هم همین است که خداوند این تازگی را از من نگیرد.
و برای همین میخواهی این مراحل ازدواج و بچهدار شدن و تشکیل خانواده را بگذارید برای بعدتر؟
– نه اینکه بعدتر، اصلا هیچ وقت به آن فکر هم نمیکنم، هرگز. عشق مادر و فرزندی و عشق به خانواده، عشقی طبیعی و در نهاد بشر است ولی چیزی که من میگویم کمی متفاوت است. نمیدانم شاید من یک مقدار کمی خودشیفتگی بازیگری دارم و این چیزی است که به نظرم همه بازیگران دارند و اگر نداشته باشند اصلا نمیتوانند بازیگر شوند. آن خودشیفتگی هم این است که من خودم را از هر چیزی در جهان بیشتر دوست دارم و فکر میکنم حتی اگر روزی بچهدار شوم باز هم خودم را بیشتر از او دوست خواهم داشت. آنقدر خودم را دوست دارم که حاضر نمیشوم این همه سختی به خودم بدهم که عشق دیگری را تجربه کنم. آن عشق را خودم به خودم دارم.
جوایز و افتخارات :
– بهترین بازیگر زن کمدی تلویزیونی در سال ۱۳۸۸
– برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن از سومین جشن منتقدان برای بازی در فیلم “صداها” – ۱۳۸۸
– برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن از پنجمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران برای بازی در فیلم “مرهم” – ۱۳۹۰
– جایزه بهترین بازیگر زن در کرمان و سنندج برای فیلم هیس!دخترها فریاد نمیزنند – سال ۱۳۹۱
– کاندیدای بهترین بازیگر زن در کرمانشاه برای فیلم هیس!دخترها فریاد نمیزنند – سال ۱۳۹۱