بیوگرافی شاعران ایرانی
بیوگرافی حامد نیک پی داور برنامه استیج
بیوگرافی حامد نیک پی +تصاویر حامد نیک پی
حامد نیک پی، خواننده و آهنگساز ایرانی
بیوگرافی حامد نیک پی
حامد نیک پی (زاده ۱۳۵۶ در تهران) آهنگساز و خواننده ایرانی مقیم آمریکا ست. از وی تاکنون آلبومهای “گذر تنها” و “آسوده” و “دیوانه تر” منتشر شده است.
حامد نیک پی در آلبوم “رومی ۱” با پدرام درخشانی همکاری کرده و به عنوان خواننده در آن اثر حضور داشته است. حامد نیک پی فارغ التحصیل رشته موسیقی از دانشگاه سوره است. او اولین حضورش با گروه رومی بود و در کنسرتهای این گروه حضور داشت. همچنین با گروه «مسعود حبیبی» به هند سفر کرد و در جشنواره «جهان خسرو» خواند.
حامد نیک پی زاده ۱۳۵۶ در تهران است
حامد نیک پی در آلبوم “رومی ۱” با پدرام درخشانی همکاری کرده است
حامد نیک پی هماکنون در آمریکا به سر میبرد و در زمینه تدریس موسیقی سنتی مشغول به کار است. شاید باور کردنش سخت باشد. خواننده آلبوم «رومی ۱» بعد از آن استقبال کم نظیر از این اثر و پدرام درخشانی، از کشور خارج شود و تنها به آموزش آواز بپردازد. او کنسرت های زیادی را در آمریکا و اروپا روی صحنه برده است.
عکس های حامد نیک پی
حامد نیک پی فارغ التحصیل رشته موسیقی از دانشگاه سوره است
حامد نیک پی در یکی از گفتگوهای خود با یکی از رسانه های ایرانی خارج از کشور درباره دغدغه های این روزهایش گفته: «بعضی وقت ها در آهنگ هایی که به صورت تصنیف نوشته می شود، تکنیک هایی بوده که فی البداهه اتفاق افتاده. من بعدا روی آنها فکر کرده ام و سروسامانی به آنها داده ام. سعی کرده ام منسجم تر در آن آهنگ استفاده کنم. یک بار با شعر زنده یاد مشیری، یک بار با صدای پای آب سهراب سپهری… بوده که مثلا با دو تحریر مختلف اجرا کرده ام.»
عکس های حامد نیک پی
تصاویر جدید از حامد نیک پی
حامد نیک پی در زمینه تدریس موسیقی سنتی مشغول به کار است
بیوگرافی کامل یغما گلرویی + ماجرای دستگیر شدن وی
بیوگرافی یغما گلرویی + تصاویر یغما گلرویی
ماجرای بازداشت یغما گلرویی با عکس همسرش
بیوگرافی یغما گلرویی
زادروز: ۶ مرداد ۱۳۵۴
ملیت: ایرانی
پیشه: شاعر، ترانهسرا، مترجم، خواننده، نویسنده
سالهای فعالیت: ۱۳۷۷-اکنون
سبک: موسیقی پاپ
لقب: گلایل
همسر: آتنا حبیبی
«یغماگلرویی» شاعر، ترانهسرا، نویسنده ایرانی در ساعت پنج بامدادِ روز ششمِ مرداد ۱۳۵۴ در بیمارستان «مهر» «شهرستانِ ارومیه» متولد شد. مادرش «نسرین آقاخانی»، پدرش «هوشنگ گلرویی» و خواهری بزرگتر از خود به نامِ «یلدا» دارد.
در یک سالگیاش خانواده به «تهران» نقل مکان کرد و در خیابان «گیشا» ساکن شد. در دوران ابتدایی سیاهی جنگ و مرگِ دوستانِ همکلاسش در بمباران را تجربه کرد. یغماگلرویی سال دوم دبیرستان بود که به خاطرِ درگیری فیزیکی با ناظم دبیرستان که در مراسم صبحگاه به گوش او سیلی زده بود برای دو سال از تحصیل در مدارس روزانه محروم شد و به دبیرستانِ شبانه رفت. در همان سالها به جرمِ «دیوارنویسی» برای چند روز بازداشت و به مدتِ شش ماه مجبور به خارج نشدن از «تهران» شد.
یغما گلرویی شاعر، ترانهسرا و نویسنده ایرانی است
یغماگلرویی در اوایل دههٔ هفتاد، با «غزاله علیزاده» آشنا شد و به سفارشِ او به دفترِ نشریه آدینه رفتوآمد پیدا کرد و توانست با نویسندگانی چون «فرج سرکوهی»، «مسعود بهنود»، «عمران صلاحی»، «محمدمختاری»، «حمید مصدق»، «علی باباچاهی»، «ناصرتقوایی» دیدار کند. در پاییز سال هفتاد و سه، برای بار نخست با «احمدشاملو» در دهکدی فردیس کرج دیدار کرد و آثار خود را برای او خواند. این دیدار و دیدارهای بعدی باعث مصمم شدنش به ادامه دادنِ راهِ شعر شد.
یغماگلرویی به همراهِ «عزت ابراهیمنژاد» کوشید نشریه یی با نامِ «آرمان» را راهاندازی کند اما تمامِ مطالبِ جمعآوری شده برای شماره نخست به همراه رایانه شبانه از تحریریه به سرقت رفت. در اردیبهشت سال هفتاد و هفت نخستین مجموعه شعرِ خود را با عنوان «گفتم: بمان! نماند…» توسط مؤسسه فرهنگی هنری دارینوش منتشر کرد و بعد از آن حدود سی عنوان کتاب از او در زمینههای شعر، ترانه، ترجمه، فیلمنامه بازسرایی متون منتشر شده است.
عکس های یغما گلرویی
یغماگلرویی به همراهِ «افشین یداللهی»، «نیلوفرلاریپو»، «سعید امیراصلانی»، «افشین سیاهپوش»، «مهدی محتشم» و… جلساتِ ترانهخوانی در خانهٔ پدری خود برگزار کرد و تداوم این جلسات رفته رفته باعث تشکیلِ «خانه ترانه» شد. بعد از حدود یک دهه در اعتراض به نحوهٔ گرداندن جلسات با نوشتن یک یادداشت از آن جلسات اعلام جدایی کرد. در فیلم سینمایی هفت ترانه به کارگردانیِ بهمن زرینپور در کنارِ ایرج راد، لعیا زنگنه، سحر جعفریجوزانی، شروین نجفیان بازی کرده و همچنین درچند مستند مانندِ «سفرنامه»، «شبِ شیدایی»، «خاطرههای خطخطی»، «ترانه در تبعید» و «یغما گلرویی: ترانهسرا» حضور داشته است.
مقالات یغماگلرویی در نشریههایی مانندِ «فیلم و سینما»، «ترانهٔ ماه»، «باور»، «گلستان ایران»، «نسیم هراز»، «گوهران»، «شرق»، «اعتماد»، «همشهری» منتشر شدهاند. مادرش علاقه زیادی به ادبیات داشت، به همین دلیل از وقتی کودک بود با ادبیات و شعر آشنا شد و همین موضوع یکی از عواملی بود که وی را برای ورود به حوزه شعر و ترانه علاقهمند کرد.
شروع کار یغما گلرویی در زمینهٔ شعر، با شعر سپید بود
یغما دربارهٔ سالهای تحصیلاتش میگوید:
دوران دبستان در مدرسه محمد باقر صدر خوندم، دورهٔ راهنمایی را در مدرسهٔ طالقانی و دبیرستان را مدرسهٔ مطهری که البته به دلایلی ۲ سال از تحصیل محروم شدم و بعد در مدرسه شبانه درس خوندم… من هیچ خاطره شیرینی از دوران مدرسه ندارم. چون آنقدر از مدرسه بدم میاومد که چیز شیرینی برام نداشت. همیشه از دیوار مدرسه میپریدم و فرار میکردم و …
زندگی حرفهای یغما گلرویی
شروع کار یغما گلرویی در زمینهٔ شعر، با شعر سپید بود و کتابهای اولش در قالب شعر سپید منتشر گشت. اولین کسی که شعرهای یغما را اجرا کرد، امیر کریمی بود که در «آلبوم تا همیشه» چهار شعر از ترانههای او را ضبط نمود. اما اولین آلبومی که انتشار یافت، کاری از ناصر عبداللهی بود در «آلبوم دوستت دارم» که ۲ ترانه از یغما در آن بود.
جدیدترین تصاویر یغما گلرویی
یغما گلرویی پس از نامهٔ خداحافظی خود از دنیای هنر مدتی بی سر و صدا به زندگی عادی ادامه داد اما شروع دوباره بر سرزبانها افتادن نام وی شروع کار با خوانندهٔ ایرانی ساکن در آلمان شاهین نجفی بود. در تاریخ ۱۰ اسفندماه ۱۳۹۰ چهارمین آلبوم شاهین نجفی با نام هیچ هیچ هیچ منتشر شد. این آلبوم که در مجموع دارای ده قطعه بود دو قطعهٔ آن توسط یغما گلرویی سراییده شده بود.
یغما گلرویی در صحنهها و رخدادهای اجتماعی حضوری ملموس دارد. در فروردین ماه ۱۳۹۳ خبر اعدام گروهبانی ایرانی با نام جمشید دانایی فر واکنشهایی را برانگیخت که یغما گلرویی هم با سرودن شعری با نام «این آسیاب به نوبت خون میگردد» انزجار خود را از این حرکت نشان داد.
اولین آلبومی که از ترانه های یغما گلرویی انتشار یافت، کاری از ناصر عبداللهی بود
آثار یغما گلرویی
از یغما گلرویی آثار متعددی از جمله شعر، داستان، ترجمهٔ شعر، فیلمنامه و غیره منتشر شده است و ترانههای او توسط خوانندگانی چون شادمهر عقیلی ،سیاوش قمیشی، امیر کریمی، حسن شماعی زاده، امید، شاهین نجفی، فرهاد جواهر کلام، ناصر عبدالهی، قاسم افشار، سعید شهروز، رضا یزدانی و چند خواننده دیگر اجرا شده است. ترانهٔ «تصور کن» که در آلبوم روزهای بیخاطرهٔ سیاوش قمیشی اجرا شد و ترانه ستاره که توسط شادمهر عقیلی در آلبوم آدم و حوا اجرا شد معروفترین ترانههای او است.
مجموعه شعرها و ترانههای یغما گلرویی
– رانندگی در مستی (در ایران مجوز چاپ نیافت و در آلمان منتشر شد)
– باران برای تو میبارد (مجموعه شعر چاپ پنجم زمستان سال ۱۳۹۲)
– گریههای گربه خاکستری (مجموعه شعر چاپ نشد)
– دیوارنوشتههای انفرادی (مجموعه شعر چاپ نشد)
– چپق صلح (مجموعه شعر)
– تصور کن (پنجمین مجموعه ترانه چاپ اول ۱۳۸۶)
– هایکوهای زندان (مجموعه شعرهای کوتاه چاپ نشد)
– ما رُ ببخشین! آقای دیکتاتور! (مجموعه شعر چاپ نشد)
– رقص در سلول انفرادی (چهارمین مجموعه ترانه چاپ اول ۱۳۸۴)
– بی سرزمین تر از باد (سومین مجموعه ترانه چاپ اول ۱۳۸۲)
– اینجا ایران است و من تو را دوست میدارم (مجموعه شعر چاپ اول ۱۳۸۱)
– تنها برای تو مینویسم، بی بی باران (دومین مجموعه ترانه چاپ اول ۱۳۸۰)
– پرنده بی پرنده (نخستین مجموعه ترانه چاپ اول ۱۳۷۹)
– فاصله (سیاوش قمیشی مجموعه شعر چاپ اول ۱۳۸۰)
– مگر تو با ما بودی!؟ (مجموعه شعر چاپ اول ۱۳۷۸)
– گفتم بمان! نماند… (مجموعه شعر چاپ اول ۱۳۷۷)
– آهنگ یه دختر (خواننده ابی و شادمهر ۱۳۹۲)
– من رؤیایی دارم (مجموعه شعر چاپ اول ۱۳۹۳)
داستان، فیلمنامه، مجموعهنامه
– مسیح سرگردان
– سلام! خانم رنگین کمان!
– زنجیری (فیلمنامه)
– پوکه (فیلمنامه)
برخی از ترجمههای یغما گلرویی
– جهان در بوسههای ما زاده میشود، اشعار شاعران جهان
– فرشتهای در کنارِ توست!، شعرهای مارگوت بیکل، با همکاری ندا زندیه
– دو فنجون قهوه، دو نخ سیگار، شل سیلور استاین
– باران یعنی: تو بر میگردی!، نزار قبانی
– نه! نمیخواهم ببینمش… ، فدریکو گارسیا لورکا
– آوازهای کولی، فدریکو گارسیا لورکا
– و ….
یغما گلرویی،ترانه سرا و شاعر مشهور ایرانی بازداشت شد،آتنا حبیبی در شبکه اجتماعی خود با انتشار عکسی از یغما گلرویی همسرش نوشت :
دیروز، دوشنبه ۹ آذر، ماموران امنیتی با مراجعه به خانهی ما، ضمن بازرسی خانه اقدام به بازداشت یغما گلرویی و انتقال او به مکان نامعلومی کردند. تا این لحظه، از او هیچ خبری نداریم و عمیقاً نگران وضعیت و سلامتیاش هستیم. از همهی دوستان و مخاطبان یغما گلرویی میخواهیم ضمن اطلاع رسانی در این خصوص- که ممکن است به دریافت خبری از وضعیتش کمک کند.
از هر گونه اظهار نظر و پیشداوری که میتواند منجر به پیچیده شدن شرایط یغما شود خودداری کنند./ آتنا حبیبی-همسر یغما گلرویی ۱۰ آذر ۱۳۹۴
تصاویر + زندگینامه سهیل محمودی
سهیل محمودی ( شاعر و منتقد ادبی، مجری توانای مجالس ادبی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به ویژه برنامه ی تلویزیونی ” با کاروان شعر و موسیقی ” ) در اختیار بگذارم که به منبع معتبر و موثقی دست نیافتم . امید دارم خود آن بزرگوار و یا خواهرزاده محترمشان اطلاعاتی ولو محدود در اختیار دوستداران و علاقمندانشان قراردهند …
سهیل محمودی شاعر انقلابی متولد سال ۱۳۳۹ است
از جمله آثار ایشان دریا در غدیر و فصلی از عاشقانه ها را میتوان نام برد . محمودی در غزل ” کرامت آبی ” پایداری ، وسعت دید و ایمان و پاکبازی مردم ایران را توصیف میکند . مردمی که چون صخره در مقابل طوفانها ایستادند و به مدد عشق و ایمان حماسه های بزرگ را رقم زدند
شیخ محمود شبسترى + زندگینامه
زندگینامه شیخ محمود شبسترى
شیخ سعدالدین محمودبن امینالدین عبدالکریم بن یحیى شبسترى تبریزى از عارفان مشهور قرن هشتم و از شاعران متوسط پارسىگوى آن عهد است. ولادتش بهسال ۶۸۷ هجرى در شبستر “قریهاى نزدیک به تبریز” اتفاق افتاد و تربیتش در تبریز صورت گرفت و در تصوف مرید و شاگرد شیخ بهاءالدین یعقوب تبریزى بود…
وی در علوم معقول و منقول جامعیت و مرجعیت داشت و سفرهاى طولانى در ایران و خارج از ایران کرد و چندى نیز در کرمان اقامت گزید و فرزندان او در آن سامان باقى ماندند و طایفهاى را بهنام “خواجگان” تشکیل دادند. شیخ در جوانى و ظاهراً به سن سى و سه سالگى به سال ۷۲۰ هـ درگذشت و در زادگاهش شبستر در کنار استاد و مرادش شیخ بهاءالدین یعقوب بهخاک سپرده شد.
از شیخ محمود چند اثر بهنظم و نثر باقىمانده است که مهمتر از همهٔ آنها “گلشن راز” است و آن منظومهاى است بهبحر هزج مسدس مقصور یا محذوف در ۹۹۳ بیت که شیخ آن را در جواب هفده سؤال منظوم امیرحسینى سادات هروى از شیخ بهاءالدین یعقوب تبریزى سرود. این سؤالها که بنابر تصریح شیخ بهسال ۷۱۷ به مجلس شیخ بهاءالدین یعقوب رسید شبسترى به اشارت او فىالمجلس هر بیتى را به بیتى جواب گفت و باز پس فرستاد و بعد از آن بر بیتهاى سابق بیتهاى دیگرى افزود تا منظومهٔ گلشن راز بهوجود آمد. این منظومه نخستین اثر شعرى او است و بهسبب سادگى و روانى و اشتمال بر معنىهاى عرفانى بهزودى مطبوع طبعها قرار گرفت و شرحهائى بر آن نوشته شد که از آن میان روضهٔ اطهار از شاه نعمتالله ولى و مفاتیحالاعجاز از شمسالدین محمدبن على لاهیجى از همه معروفتر است. اثر منظوم دیگر شیخ “سعادتنامه” است مشتمل بر سه هزار بیت و در هشت باب که شیخ در این منظومه به سفرهاى طولانى خود و زیارت عالمان و مشیختان اشاره کرده و به ذکر مقامها و قولهاى پنجتن از عارفان مشهور آذربایجان در قرن ششم بهنامهای: باباحسن سرخابى بابا فرج تبریزی، خواجه محمد کججانی، خواجه عبدالرحیم تبریزى و خواجه صاینالدین تبریزى پرداخته است.
زندگی نامه خواجوی کرمانی + عکس
نام اصلی : کمالالدین ابوالعطاء محمودبن علیبن محمود
زمینهٔ کاری : شعر، عرفان، ریاضیات و طب
زادروز : ۶۸۹ (قمری) – کرمان
مرگ : ۷۵۲ (قمری) – شیراز
ملیت : ایرانی
جایگاه خاکسپاری : تنگ الله اکبر شیراز
در زمان حکومت : اییلخانان
لقب : نخلبند شاعران
سبک نوشتاری : سبک عراقی
کمالالدین ابوالعطا محمودبن على بن محمود مرشدى کرمانى عارف بزرگ و شاعر استاد ایران در قرن هشتم هجرى است. نسبت مرشدى به سبب انتساب او به فرقهٔ مرشدیه یعنى پیروان شیخ ابواسحق کازرونى است. بعضى از تذکرهنویسان به او عنوانهاى “نخلبند شعرا” و “خلاقالمعانی” و “ملکالفضلا” نیز دادهاند. تخلص او در همهٔ شعرهایش “خواجو” است که خود مصغر خواجه و این تصغیر از باب تحبیب است. ولادت شاعر به تصریح خودش به سال ۶۸۹ هـ اتفاق افتاده است.
وى که از خانوادهاى سرشناس در کرمان بود دوران کودکى را در آن شهر گذرانید و سپس سفرهاى طولانى به حجاز و شام و بیتالمقدس و عراق عجم و عراق عرب و مصر و بعضى از بندرهاى خلیجفارس کرد و در این سفرها توشهها از دانش و تحقیق اندوخت. خواجو چندگاهى در بغداد اقامت گزید و در سال ۷۳۲ هـ مثنوى هماى و همایون را بهنام سلطان ابوسعید و وزیرش غیاثالدین محمد در آن شهر به انجام رسانید و در سال ۷۳۶ به ایران بازگشت اما چون ابوسعید بهادرخان را مقتول یافت و غیاثالدین محمد هم مدتی، پس از ورود خواجو بهدست مخالفانش به قتل رسید و خواجو به قول خود سلطانیهٔ بىسلطان را لایق اقامت ندید(۱) به اصفهان رفت و پس از چندى اقامت، از آنجا به کرمان و فارس سفر کرد و در پناه خاندان اینجو علىالخصوص در ظل عنایت شاه شیخ ابواسحق درآمد و در حالىکه رقیب او امیر مبارزالدین را نیز مدح مىگفت مدتى به رفاه گذرانید تا بدرود حیات گفت.
از آن خواجو ازین منزل سفر کرد که سلطانیه بىسلطان نخواهد
خواجو پسرى داشته است بهنام مجیرالدین ابوعلى سعید که از او در منظومهٔ کمالنامه که بهسال ۷۴۴ سروده است نام مىبرد. وى غیر از پیران گذشته (شیخ ابواسحق کازرونى م ۴۲۶ و سیفالدین باخرزى م ۶۵۸) عدهٔ کثیرى از بزرگان و معروفان عهد خود را مدح کرده است که از آن جمله امینالدین بلیانى و شیخ علاءالدولهٔ سمنانى و از پادشاهان سلطان ابوسعید بهادر (م ۷۳۶)، اَرپاگاون (م ۷۲۶)، شیخ حسن ایلکانى (م ۷۵۷) جلالالدین شاه مسعود اینجو (م ۷۳۶)، خواجه تاجالدین احمدبن على عراقى وزیر امیر مبارزالدین، خواجه بهاءالدین محمود یزدى و خواجه شمسالدین محمد صاین از همه معروفتر هستند از این میان خواجو نسبت به شیخالاسلام امینالدین بلیانى و شیخ علاءالدولهٔ سمنانى ارادت بسیار مىورزید و ظاهراً مدتى در خانقاه شیخ علاءالدوله اقامت گزید و به گردآورى دیوان او همت گماشت و چون به فرقهٔ مرشدیه اختصاص داشت و از پیروان شیخ امینالدین بلیانى بود نسبت به این شاعر عارف که ذکرش گذشت عشق مىورزید.
از میان معاصران خواجو، حافظ از همه مشهورتر است. خواجو، که به سال و تجربت شاعرى بر خواجه تقدم داشت، در مدتى که مقیم شیراز بود مانند دوستى که سمت رهبر داشته باشد بر اندیشهٔ حافظ پرتو تعلیم افگنده بود و بههمین سبب است که در دیوان خواجهٔ شیراز بیتهاى بسیارى را مىبینیم که به تقلید یا به استقبال از غزلهاى خواجو ساخته و یا گاه معنى و لفظى از او اقتباس کرده است (رجوع شود به مقدمهٔ دیوان خواجو به قلم آقاى احمد سهیلى خوانساری، ص ۴۷ تا ۵۴.).
مرگ خواجو در حدود سال ۷۵۲ هـ و گویا در شیراز اتفاق افتاد و گور او در تنگ اللهاکبر شیراز نزدیک دروازهٔ قرآن واقع است
آثار خواجو
آثار خواجو متعدد و کلیان او مفصل و از هر حیث سزاوار دقت و شایان اهمیت است. وى که سرودن شعر را از اوان جوانى آغاز کرد تا پایان حیات به آفرینش آثار منظوم و منثور خود سرگرم بود. مجموعهٔ شعرهایش متجاوز از چهل هزار بیت است. وى در دوران زندگانیش به اشارهٔ تاجالدین احمد وزیر و به دستیارى جمعى از محرران به جمعآورى و تدوین شعرهاى خود پرداخت.
دیوان خواجو که به دو بخش “صنایعالکمال” و “بدایعالجمال” تقسیم شده است مشتمل بر انواع قصیده، غزل، قطعه، ترجیع، ترکیب، مثنوى و رباعى است. قصیدههاى خواجو در مدح و گاه در وعظ و بخشى از آنها در منقبت بزرگان دین است.
مثنوىهاى ششگانهٔ او که خواجو در سرودن آنها به نظامى و فردوسى نظر داشته عبارتست از:
۱. سامنامه که منظومهاى است حماسى و عشقى به بحر متقارب مثمن مقصور یا محذوف و به تقلید از شاهنامهٔ فردوسى ساخته شده و راجع است به سرگذشت سام نریمان. این منظومه در حدود ۱۴۵۰۰ بیت دارد و شاعر آن را بهنام ابوالفتح مجدالدین محمود وزیر ساخته است.
۲. هماى و همایون و آن مثنوئى است عاشقانه در داستان عشق همایون با هماى دختر فغفور چین به بحر متقارب که خواجو آن را به سال ۷۳۲ هجرى در ۴۴۰۷ بیت به پایان رسانید و بهنام شمسالدین صاین و فرزندش عمیدالملک رکنالدین کرد.
۳. گل و نوروز که منظومهاى است به بحر هزج مسدس محذوف یا مقصور در عشق شاهزادهاى نوروز نام با “گل” دختر پادشاه روم که خواجو آن را به سال ۷۴۲ در ۵۳۰۲ بیت و براى نظیرهسازى در برابر خسرو و شیرین نظامى سروده است.
۴. روضهالانوار که منظومهاى است به یکى از متفرعات به بحر سریع (مفتعلن مفتعلن فاعلن – یا: فاعلان) و خواجو آن را به پیروى از مخزنالاسرار نظامى در اندکى بیش از دو هزار بیت بهنام خواجو شمسالدین صاین ساخت و بهسال ۷۴۳ به اتمام آورد. موضوع این منظومه اخلاق و عرفان و وصف حالى رسا از خود شاعر است.
۵. کمالنامه و آن منظومهاى است عرفانى در دوازده باب بر وزن سیرالعباد سنائى در ۱۸۴۹ بیت که خواجو آن را به یاد شیخ مرشد ابواسحق کازرونى آغاز و بهنام شاه شیخ ابواسحق اینجو بهسال ۷۴۴ هـ ختم کرده است.
۶. گوهرنامه و آن منظومهاى است در ۱۰۲۲ بیت به بحر هزج مسدس مقصور یا محذوف که بهسال ۷۴۶ هـ به اتمام رسیده است و شاعر آن را بهنام امیر مبارزالدین محمد و وزیر او بهاءالدین محمود و در منقبت او و پدر و نیاکانش ساخته است.
آثار دیگر خواجو عبارتست از مفاتیحالقلوب که متخبى است از شعرهاى او، رسالهالبادیه به نثر در سوانح سفر مکه، رسالهٔ سبعالمثانى در مناظرهٔ شمشیر و قلم، رسالهٔ مناظرهٔ شمس و سحاب به نثر.
سبک و روش خواجو
خواجو بنابر روش ادیبان زمان از بیشتر دانشهاى عصر خود بهره داشت و در بعضى مانند نجوم و هیئت ذیفن بود. علوّ سخنش در قصیده و غزل و دیگر انواع شعر قدرت او را در سخنورى نشان مىدهد. با اینحال به اقتفاء استادان پیشین نیز مىپرداخت چنانکه در قصیده از سنائى و خاقانى و ظهیر و در مثنوى از شیوهٔ نظامى و مثنوىگویان قرن هفتم و در غزل از سعدى پیروى کرده است و از این بابت در جزو آن دسته از شاعران است که غزلهاى آنان در سیر تحول غزل میان سعدى و حافظ قرار داشته یعنى مضمونهاى عرفانى و اندرزى و حکمى را همراه با مضمونهاى عاشقانه دارد.
وى در غزل قافیهها و ردیفهاى دشوار بسیار بهکار برده است و با این همه سخن او در آنها روان و دلپذیر است و همین روانى و دلپذیرى سبب شده است تا برخى از ناقدان سخن، او را متتبع غزلهاى سعدى و حتى دزد آنها بنامند. قسمتى از قصیدههاى خواجو در زهد و وعظ و قسمتى در توحید و نعت و بعضى در منقبت بزرگان دین و برخى از آنها شامل مطلبهاى انتقادى و مطایبه است. وى به شیوهٔ نظامى به نظم ساقىنامه نیز مبادرت جست.
جدیدترین عکس و بیوگرافی مریم حیدرزاده
بیوگرافی مریم حیدرزاده (+تصاویر)
گینامه مریم حیدرزاده, عکس های مریم حیدرزاده, تصاویر مریم حیدرزاده, مصاحبه با مریم حیدرزاده, گفتگو با مریم حیدرزاده, بیوگرافی هنرمندان,بیوگرافی شعرا و نویسندگان
بیوگرافی مریم حیدرزاده (+تصاویر)
زادروز : ۲۹ آبان ۱۳۵۶
پیشه : شاعر ، ترانهسرا ٬ نویسنده ، نقاش
مریم حیدرزاده متولد ۲۹ آبان ۱۳۵۶ نقاش ٬ نویسنده ٬ شاعر و ترانهسرای ایرانی است.
مریم حیدرزاده که بینایی خود را بر اثر چند عمل جراحی در کودکی از دست داد، در اواخر دههٔ ۷۰ با نوشتن شعرهایی به سبک محاورهای و با بهکارگیری کلمات ساده و روان شهرت یافت. بسیاری از خوانندگان داخل کشور و همچنین خوانندگان فارسی زبان در بیرون از ایران از ترانههای او در آهنگهایشان استفادهکردهاند.
گفتگویی کوتاه با مریم حیدرزاده
متولد چه سالی هستی:
مریم حیدرزاده: متولد ۲۹ آبان سال ۱۳۵۶ در بیمارستان شهدای تهران به دنیا آمدم.
از چه سنی شعر می گفتی؟
مریم حیدرزاده: همیشه مادرم تعریف می کند که از سه , چهار سالگی جملاتی را که می گفتم آخرشان یک شباهتی به هم داشت البته خودم که یادم نمی آید. ولی از ۸ سالگی یادم هست که شعر می گفتم و شعرهایم را به کمک معلم هایم تصحیح می کردم.
شروع کار حرفه ایت از کجا بود؟
مریم حیدرزاده: شروع کار حرفه ای من درسال ۷۵ با یک برنامه تلوزیونی به نام با طراوت به کارگردانی آقای کاشانی بود که خیلی به ایشان سلام میرسانم و تشکر می کنم چون برای من زحمات زیادی کشیدند. اجرا بخش عربی این برنامه با من بود بعد اولین کتابم به نام پروانه ات خواهم ماند در اردیبهشت ۷۷ منتشر کردم. سال ۷۸ کتاب مال تمام من, سال ۷۹ تقصیر من نبود, سال ۸۰ مجموعه نامه های عاشقانه , سال ۸۱ با تو یا هیچ کس, سال ۸۲ دیگر میذارمت کنار, سال ۸۳ مجموعه نثر این نامه هایی که پاره کردی و پاییز ۸۳ کتاب اون یکی رو جز من.
اولین کاستی را که دکلمه کردی کدام بود؟
مریم حیدرزاده: انتشارات کتاب به پیشنهاد آقای کاشانی کارگردان برنامه با طراوت بود. وقتی استقبال از این برنامه را دیدند خیلی اصرار کردند که کتاب منتشر کنم. بعد از آن هم پیشنهاد کردند چون سبک خواندنت با سبک های دیگر متفاوت است بهتر است اشعارت را بخوانی این طوری مخاطب بیشتری پیدا می کنی من هم اشعارم را در (( مثل هیچ کس)) اولین کاستی بود که دکلمه کردم و سال ۸۰ دومین کاستم به خاطر تولدت با آهنگسازی فریبرز لاچینی بود که فقط دکلمه من بود.
دوست داری کدام خواننده اشعارت را بخواند؟
مریم حیدرزاده: روی این مسئله تعصب ندارم که کدام خواننده اشعار من را بخواند. ولی هر کس صدایش قشنگتر باشد و با اشعار من ارتباط برقرار کند من با او همکاری می کنم, ولی خواننده ای که خیلی محبوب من است و بیشتر از همه در کار کردن با ایشان راحت تر هستم آقای عصار است, چون به صدایشان علاقه مند هستم ولی تا به حال پیش نیامده با هم همکاری کنیم شاید به دلیل متقاوت بودن سبک خواندنشان باشه و شعرهایی که انتخاب می کند با شعرهای من فرق می کند, ولی خب خودشان می دانند که من صدایشان را خیلی دوست دارم و حتما هم نباید که شعرهای من را بخوانند.!!
کدام اشعارت را بیشتر دوست داری؟
مریم حیدرزاده: همه شعرهایم را دوست دارم, ولی قشنگترین شعری که گفتم یک نامه بی جواب و سلام بهونه قشنگم برای زندگی بود که از همه بیشتر دوستش دارم و از بین ترانه ها(نفرین ) آقای چاووشی را دوست دارم. شعر من را خیلی زیبا خواندند و من از اینجا از ایشان تشکر می کنم کار آقای اعتمادی هم خوب است.
تنهایی را دوست داری؟
مریم حیدرزاده: آره , تنهایی را دوست دارم همان طور که می دانید اکثر شعرا عاشق تنها هستند، عاشق تنهایی ام , چون هر چیزی که خلوت آدم را به هم بزند و من را اذیت کند از آن بیزارم. تنهایی نعمت بزرگی است و اکثر شبها شعر می گویم, چون با سکوتش سازگارتر هستم.
موضوعات شعرهایت را چگونه انتخاب می کنی؟
مریم حیدرزاده: ترجیح می دهم موضوعی را که در خلوت خودم و در تنهایی ام به ذهنم می رسد را بنویسم تا اینکه در مورد چیزی که به من گفته می شود, چون هر موضوعی که به آدم پیشنهاد شود راحت می شود نوشت ولی چیزی که به ذهن آدم بیاید دلنشین تر است.
چه شعرای ایرانی را دوست داری؟
مریم حیدرزاده: حافظ از آن شاعرهایی است که من خیلی دوستش دارم و خیلی هم به فال حافظ اعتقاد دارم. همیشه برای کوچکترین کاری که بخواهم انجام بدهم فال حافظ می گیرم. ما شبی دست بر آریم و دعایی می کنیم/ غم هجران تو را چاره به جایی می کنیم.
اشعار نیما, فروغ و مولانا را هم هر روز می خوانم.
از روحیات خودت بگو؟
مریم حیدرزاده: برعکس همه از فصل بهار بدم می آید. عاشق پاییزم اما ماه اردیبهشت را خیلی دوست دارم. گل سرخ و رنگ قرمز را دوست دارم از رنگ آبی متنفرم. از سفر کردن خوشم نمی آید مگر قصدم کره ماه باشد. خیلی احساساتی و هیجانی هستم و به عشقی که دارم خیلی حسود و انحصار طلبم و در بدترین شرایط , نوشتن آرومم می کند.
از چه ورزشی خوشت می اید؟
مریم حیدرزاده: فوتبال و اسکی ورزشهای مورد علاقه من است. شدیدا طرفدار پرسپلیسی هستم و پرسپولیسی ها را دوست دارم, ولی متعصب ترین آنها علی انصاریان است. علاقه ام به پرسپولیس به حدی است که در بازی های مهم من به اردوی آنها می روم .
از خارجی ها هم منچستر و رئال مادرید و میلان ایتالیا تیم های خوبی هستند و بازی هایشان را دنبال می کنم.
رشته ای را که انتخاب کردی دوست داری؟
مریم حیدرزاده: کلاس پنجم ابتدایی که بودم دوست داشتم پزشک بشوم ولی در دوره دبیرستان تصمیمم عوض شد. در دانشگاه رشته حقوق خواندم ولی رشته ام را اصلا دوست ندارم.
از چه فیلمی خوشت می آید؟
مریم حیدرزاده: بهترین فیلم من لیلا ساخته داریوش مهرجویی است . بیشتر فیلم هایی که ساخته می شود فیلم های خوبی نیستند. بازیگرهای مورد علاقه ام : لیلا حاتمی , علی مصفا, محمد رضا فروتن و عرب نیا هستند.
در آخر حرفی داری بگویید؟
مریم حیدرزاده: آرزو می کنم همه به آرزوهایی که نرسیدند برسند.
گفتگوی خصوصی با شهرام شکیبا +عکس
گفتگوی خصوصی با شهرام شکیبا
مجله همشهری جوان – محدثه طالبی: چندسالی است که کم پیش می آید جشنواره ای، شب شعری، مراسم مهمی با موضوع طنزنوسی و شعر طنز برگزار شود و اسمی ازش در آن مراسم برده نشود یا حضور نداشته باشد. شهرام شکیبا که گاه گاهی اجرای تلویزیونی هم می کند، خودش از تلویزیون رادیو و مظاهر تکنولوژی متنفر است. بیشتر طرفدار سنگفرش است تا آسفالت و همین علاقه به سنت است که تا می تواند از فضای مجازی هم فاصله می گیرد. بعید نیست تحصیل در رشته ادبیات فارسی در ایجاد طنز متفاوتش موثر بوده باشد، اما هرچه که هست، همیشه نوع کمتر دیده و شنیده شده ای از طنز ارائه داده؛ طنزی که هم برای مردم باشد هم اخلاقی و عمیق. با چنین دیدگاهی هم به پاسخ صفحه آخر این هفته نشسته. حرف های جدی و تیز پیچیده شده در نرمی لفافه و شوخی.
طولانی ترین روز زندگی تان کی بود؟ چرا به نظرتان این قدر طولانی آمد؟– روز اول خدمت سربازی، نقد من به آفرینش این است که روزهای سخت خیلی دیر تمام می شوند. روز اول آموزشی سختترین روز زندگی ام بودم.اگر آخرین بازمانده زمین باشید چه کار می کنید؟– اگر هوا خیلی سرد نباشد با کمترین لباس می روم بیرون. در حوض یکی از میادین تهران شنا می کنم. در سینمای میدان ولیعصر فیلم می گذارم و می بینم. از همه بهتر اینکه موقع فیلم دیدن سیگار می کشم و کسی اعتراض نمی کند.می خواهید به سیاره دیگری سفر کنید. فقط می توانید یک چیز با خودتان ببرید. چه چیزی را همراه تان بر می دارید؟ چرا؟– کتاب. اگر بخواهم یک کتاب را انتخاب کنم، آن قرآن است. اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید و بفهمید صندوق دریافت مسیج هایتان در فیس بوک یا وایبر و… به صورت عمومی درآمده، چه کار می کنید؟ چیزی هست که بابت آن خیلی نگران شوید؟– خیلی اهل شوخی در فضای مجازی نیستم و به همین خاطر مشکلی پیش نمی آید. اما حسی شبیه به عریان شدن به آدم دست می دهد. مثل وقتی که خواب می بینید لباس تنتان نیست و در خیابان گیر کرده اید.
اگر به خاطر اظهارنظر در فضای مجازی مورد هجوم کاربران قرار بگیرید چه کار می کنید؟– از مردم هیچ انتظاری ندارم. بابت همین حرف هم بهم فحش می دهند اما برایم مهم نیست. برای اینکه میزان بی ادبی از بسیاری مردم را بفهمید، وقتی چراغ قرمز سبز شد، برای یک پیرمرد عصازنان بایستید تا او با آرامش رد شود، ببینید مردم چه واکنشی نشان می دهند. برعکس چیزی که ادعای آن را داریم در زندگی اجتماعی به هیچ وجه با فرهنگ نیستیم. در این خصوص کاملا با نظرات استاد درجه یک جامعه شناسی آقای اباذری هم عقیده هستم. ایشان مرد بزرگی هستند که خطر کرده و حرف شان را زده اند. مردم دوست دارند شما تاییدشان کنید. برای همین م جری ها همیشه می گویند: «قربون مردم فرهنگی مون برم.» اما اینها همش دروغ است.در برابر آنهایی که در مهمانی ها با هیجان می گویند: «یه روز دو تا چینی می خوردن به هم می شکنن!» بعدشم بلند بلند می خندد، چه واکنشی نشان می دهید؟– دلم برای آدم هایی که شوخی نمی فهمند و درک درستی از شوخ طبعی و عمیق بودن ندارند، می سوزد.یک جمله، شعر، ذکری هست که موقع نگرانی ها آرامتان کند؟ چه جمله ای است؟– معمولا صلوات می فرستم.اگر بخواهید فیلم زندگی یک نفر را بسازید فیلم چه کسی را می سازید؟– نیما یوشیج. مدت ها به دوستان سینماگرم می گفتم تا زمانی که آقای کیومرث ملک مطیعی هستند، فیلم نیما را بسازید و از ایشان بخواهید نقش اش را بازی کنند. چون فوق العاده شباهت داشتند، اما نشد. می گویند نیما آدم دست و پاداری نبوده، وقتی گلایه های همسرش را از اطرافیان می شنیده با همکاران و هم محلی ها مسخره اش می کردند، به چندتا مگس نخ می بسته و می گفته این مثلا قصاب است. این آن نویسنده ای است که به من توهین کرد و… آدمی که واکنش های این چنینی دارد، خیلی بامزه است.باید به شما و یک نفر دیگر برای مدت طولانی دستبند بزنند. دوست دارید آن یک نفر، چه کسی باشد؟– ناصر فیض. ناصر را می شود تحمل کرد!
به درد نخورترین اختراع بشر چه چیزی بوده است؟– احمقانه ترین اختراع انسان دموکراسی بود. احمقانه است که یک استاد خبره در علوم سیاسی، یک سیاستمدار، رای اش در مسائل سیاسی همان قدر ارزش داشته باشد که یک بی سواد که چیزی از سیاست نمی داند و مسائل کوچک تری برایش مهم است. نتیجه این نوع دموکراسی این است که اوضاع کلی مملکت می ریزد به هم. اختراع ورزش هم از به دردنخورهاست. وزنه برداری به دردنخوردترین ورزش است. حتی به لحاظ فیزیکی هم کاری را انجام نمی دهند و جسمی جا به جا نمی کنند. کار لیفتراک را انجام دادن که باعث افتخار نیست.آخرین باری که بهت زده شدید کی بوده؟ چه اتفاقی افتاده؟– وقتی خبر این اختلاس های عجیب و غریب را شنیدم. آن قدر سریع هم پیش می آید که آخرینش یادم نیست. هر دو دوره ای هم که آقای احمدی نژاد رای آوردند، بهت زده شدم.اگر مجبور باشید بین یک اسب آبی و زرافه یکی را به عنوان حیوان خانگی یک هفته نگه دارید، کدام را انتخاب می کنید؟– اسب آبی، زرافه را باید تا کرد. تاکردن حیوانات کار سختی است.دوست دارید جای کدام کاراکتر داستان/ فیلم های عاشقانه باشید؟– رت باتلر در برباد رفتهآیا خوابی می بینید که چندین بار تکرارشده باشد؟ چه خوابی؟– من نزدیک ۸-۷ سال در کودکی، هرشب فقط یک خواب می دیدم. اینکه رو به روی یک گیشه سینما هستم، صدای جارو می آید، بر می گردم، می بینم یک آقایی که موهای فرفری خیلی بلندی دارد مشغول جارو کردن است و زمین تا بی نهایت شطرنجی است.
تا به حال اسمتان را در گوگل سرچ کرده اید؟ هر چند وقت یکبار این کار را می کنید؟– بله، مثل همه آدم های راستگو. چندسالی است این کار را نکردم چون دیگر برایم مهم نیست چه چیزی درباره ام نوشته می شود. اما اوایل ذوق زدگی دسترسی به اینترنت، خیلی این کار را می کردم.می توانید جایی/ کسی/ چیزی را نام ببرید که زندگی تان را به دو قسمت قبل و بعد تقسیم کرده باشد؟– قبل از تولدم و بعد از آن. متاسفانه نمی دانم چرا قبلش خیلی یادم نمی آید.اگر الان بفهمید سرطان دارید، چه حسی پیدا می کنید؟ اولین کاری که انجام می دهید چیست؟– استراحت، آن موقع دیگر کسی نمی تواند بگوید چرا آن قدر می خوابی. هرچقدر بخواهم می خوابم.وقتی به مرگ و مردن فکر می کنید، از دست دادن چه چیزی/ کسی از همه بیشتر ناراحت تان می کند؟– طبیعتا همسر و فرزندم. البته من جزء آدم هایی هستم که یاد مرگ افتادن ذوق زده ام می کند. اینکه آدم می میرد، تمام می شود و حقیقت عالم را می بیند. امیرالمومنین فرمودند: «فمن یموت، یرنی». برای من هیچ مژده ای شیرین تر از این نیست.به نظر شما آخرش چی می شه؟!– آخر مثل داستان فیلم ترومن شواست. همه می فهمیم داشتیم بازی می کردیم. یا آخرش مثل امتحان معرفی به راهنمایی و دبیرستان است. خیلی ما را می ترسانند که درسمان را بخوانیم اما نهایتا پشت شیشه می زدند که همه به امتحان نهایی معرفی شده اند. آخرش همه را معرفی می کنند، مگر جند نفر که خیلی کار خرابی کردند؛ کسانی که به بشریت ظلم کردند.
سوالی هست که بخواهید ازتان بپرسیم؟– من همیشه دوست دارم یکی ازم بپرسد از چی بدت می آید؟ از اخلاق آدم هایی که هیچ چیزی از ایران نمی دانند و به ایرانی بودن خودشان می بالند بدم می آید. از عرق ملی آدم هایی که ملیت خودشان را نمی شناسند. آنهایی که ادای آدم های فهمیده را در می آورند. از اینکه شکر روی زمین آشپزخانه ریخته باشد و رویش راه بروم و از اینکه نوشابه داخل سفره بریزد!
یغما گلرویی +بیوگرافی و عکس
یغما گلرویی
یغما گلرویی | |
---|---|
زادروز | ۶ مرداد ۱۳۵۴ ۲۸ ژوئیهٔ ۱۹۷۵ (۳۸ سال) ارومیه (رسماً در تهران) |
محل زندگی | تهران |
ملیت | ایرانی |
پیشه | شاعر، ترانهسرا |
سالهای فعالیت | ۱۳۷۷-اکنون |
سبک | موسیقی پاپ |
|
|
لقب | یغما |
والدین | هوشنگ گلرویی نسرین آقاخانی |
خویشاوندان | یلدا گلرویی |
وبگاه |
بیوگرافی یغما گلرویی
یغما گلرویی (۶ مرداد ۱۳۵۴ ارومیه) ترانهسرا، شاعر، نویسنده و مترجم ایرانی است.
کودکی و نوجوانی
یغما گلرویی به گفتهٔ خودش در ۶ مرداد ۱۳۵۴ در ارومیه به دنیا آمد، البته در شناسنامه محل تولد تهران ذکر شده، پدرش آن زمان در شعبهٔ روزنامهٔ اطلاعات ارومیه کار میکرد، بعدها به تهران منتقل شد و در محلهٔ گیشا ساکن شدند.[۱] مادرش علاقه زیادی به ادبیات داشت، به همین دلیل از وقتی کودک بود با ادبیات و شعر آشنا شد و همین موضوع یکی از عواملی بود که وی را برای ورود به حوزه شعر و ترانه علاقمند کرد.
یغما دربارهٔ سالهای تحصیلاتش میگوید:[۲]
دوران دبستان در مدرسه محمد باقر صدر خوندم، دورهٔ راهنمایی را در مدرسهٔ طالقانی و دبیرستان را مدرسهٔ مطهری که البته به دلایلی ۲ سال از تحصیل محروم شدم و بعد در مدرسه شبانه درس خوندم… من هیچ خاطره شیرینی از دوران مدرسه ندارم. چون انقدر از مدرسه بدم میاومد که چیز شیرینی برام نداشت. همیشه از دیوار مدرسه میپریدم و فرار میکردم و…
زندگی حرفه ای
شروع کار یغما در زمینهٔ شعر، با شعر سپید بود و کتابهای اولش در قالب شعر سپید منتشر گشت.[۳]
اولین کسی که شعرهای یغما را اجرا کرد، امیر کریمی بود که در «آلبوم تا همیشه» چهار شعر از ترانههای او را ضبط نمود. اما اولین آلبومی که انتشار یافت، کاری از ناصر عبداللهی بود در «آلبوم دوستت دارم» که ۲ ترانه از یغما در آن بود.[۴]
یغما گلرویی پس از نامهٔ خداحافظی خود از دنیای هنر مدتی بی سر و صدا به زندگی عادی ادامه داد اما شروع دوباره بر سرزبانها افتادن نام وی شروع کار با خوانندهٔ ایرانی ساکن در آلمان شاهین نجفی بود. در تاریخ ۱۰ اسفندماه ۱۳۹۰ چهارمین آلبوم شاهین نجفی با نام هیچ هیچ هیچ منتشر شد. این آلبوم که در مجموع دارای ده قطعه بود دو قطعهٔ آن توسط یغما گلرویی سراییده شده بود. قطعه شماره ۱ با نام رانندگی در مستی و قطعهٔ شماره ۳ با نام سگ هار. ترانهٔ رانندگی در مستی خود نام کتاب ترانهٔ یغما گلرویی است که توسط انتشارات زخمه در آلمان انتشار یافت. گفتنی است این کتاب به علت مخالفت وزارت ارشاد ایران به طور مستقل توسط یغما گلرویی در آلمان چاپ شد. قطعهٔ رانندگی در مستی با واکنش مثبت هواداران هر دو قرار گرفت به طوری که در برنامهٔ پلی لیست منوتو ۱۳۹۳ این اثر توسط مخاطبان شبکه بین لیستی ۱۰۰ آهنگی قرار داشت. در پاییز ۱۳۹۲ شاهین نجفی آلبومی با نام ترامادول منتشر ساخت که قطعهای با نام پونز از یغما گلرویی در آن قرار داشت. وی در صحنهها و رخدادهای اجتماعی حضوری ملموس دارد. در فروردین ماه ۱۳۹۳ خبر اعدام گروهبانی ایرانی با نام جمشید دانایی فر واکنشهایی را برانگیخت که یغما گلرویی هم با سرودن شعری با نام “این آسیاب به نوبت خون میگردد” انزجار خود را از این حرکت نشان داد. یغما گلرویی در تهران زندگی میکند و ارتباط محدودی هم با ترانه سرایان جوان در غالب برنامهٔ کارگاه ترانه دارد. در این برنامهٔ هنری حسن علیشیری نیز وی را همراهی میکند. این کارگاه در شهرهای مختلف ایران به صورت دورههای ۲ الی ۳ روزه برگزار میشود و تا کنون در شهرهای تهران، اصفهان، اهواز،… برگزار شده است[نیازمند منبع] در پایان باید اشاره کرد که او از بزرگ ترین شاعران و ترانه سرایان معاصر است چنان که شاهین نجفی در باره ی وی چنین می گوید:شما اگر کارهای ترانه سرایان را بعد از انقلاب نگاه کنید یغما گلرویی سه چهار قدم جلوتر از بقیه است.
آثار
از او آثار متعددی از جمله شعر، داستان، ترجمهٔ شعر، فیلمنامه و غیره منتشر شده است و در ضمن ترانههای او توسط خوانندگانی چون شادمهر عقیلی ،سیاوش قمیشی، امیر کریمی، حسن شماعی زاده، امید، شاهین نجفی، فرهاد جواهر کلام، ناصر عبدالهی، ، قاسم افشار، سعید شهروز، رضا یزدانی و چند خواننده دیگر اجرا شده است.
همکاری او با شاهین نجفی در آلبوم هیچ هیچ هیچ یکی از متفاوتترین آثار اوست. ترانهٔ «تصور کن» که در آلبوم روزهای بیخاطرهٔ سیاوش قمیشی اجرا شد را می توان یکی از زیباترین کارهای یغما به حساب آورد ، به عنوان معروف ترین و محبوب ترین ترانه هم میتوان به ترانه ستاره که توسط شادمهر عقیلی در آلبوم آدم و حوا اجرا شد اشاره کرد ، که این آلبوم هیچ وقت مجوز در ایران نگرفت و چندی بعد آلبوم با کیفیت پایین بدون اجازه از صاحب اثر در ایران پخش شد.
مجموعه شعرها و ترانهها
- رانندگی در مستی (که در ایران مجوز چاپ نیافت و در آلمان منتشر شد)
- باران برای تو میبارد (مجموعه شعر چاپ پنجم زمستان سال ۱۳۹۲)
- گریههای گربه خاکستری (مجموعه شعر چاپ نشد)
- دیوارنوشتههای انفرادی (مجموعه شعر چاپ نشد)
- چپق صلح (مجموعه شعر)
- تصور کن (پنجمین مجموعه ترانه چاپ اول ۱۳۸۶)
- هایکوهای زندان (مجموعه شعرهای کوتاه چاپ نشد)
- ما رُ ببخشین! آقای دیکتاتور! (مجموعه شعر چاپ نشد)
- رقص در سلول انفرادی (چهارمین مجموعه ترانه چاپ اول ۱۳۸۴)
- بی سرزمین تر از باد (سومین مجموعه ترانه چاپ اول ۱۳۸۲)
- اینجا ایران است و من تو را دوست میدارم (مجموعه شعر چاپ اول ۱۳۸۱)
- تنها برای تو مینویسم، بی بی باران (دومین مجموعه ترانه چاپ اول ۱۳۸۰)
- پرنده بی پرنده (نخستین مجموعه ترانه چاپ اول ۱۳۷۹)
- مگر تو با ما بودی!؟ (مجموعه شعر چاپ اول ۱۳۷۸)
- گفتم بمان! نماند… (مجموعه شعر چاپ اول ۱۳۷۷)
- آهنگ یه دختر (خواننده ابی و شادمهر ۱۳۹۲)
داستان، فیلمنامه، مجموعهنامه
- مسیح سرگردان
- سلام! خانم رنگین کمان!
- زنجیری (فیلمنامه)
- پوکه (فیلمنامه)
ترجمهها
- جهان در بوسههای ما زاده میشود، اشعار شاعران جهان
- فرشتهای در کنارِ توست!، شعرهای مارگوت بیکل، با همکاری ندا زندیه
- دو فنجون قهوه، دو نخ سیگار، شل سیلور استاین
- باران یعنی: تو بر میگردی!، نزار قبانی
- نه! نمیخواهم ببینمش… ، فدریکو گارسیا لورکا
- آوازهای کولی، فدریکو گارسیا لورکا
- تمامِ کودکانِ جهان شاعرند!، اشعار شاعران جهان
- نامه به کودکی که هرگز زاده نشد، اوریانا فالاچی
- یک مرد، اوریانا فالاچی
- به سلامتی برادرم هیچ کس!، چارلز بوکوفسکی
- ماهی مست، اورهان ولی
- زوزه، آلن گینزبرگ، با همکاری حسن علیشیری
- چشمان تو قاتل منند، مختوم قلی فراغی
- دیوارها سخن نمیگویند، احمد کایا، با همکاری آیدین آقاخانی
- جنس ضعیف، اوریانا فالاچی
- خدا در لباس کارگری، کارل سندبرگ
تصحیح متون، بازسرایی، گردآوری
- عاشقانههای سلیمان، (بازسرایی غزل غزلهای سلیمان)
- حافظ یاغی
- پری کوچک
- مَرا به خانه اَم ببر!
یغما گلرویی
یغما گلرویی
یغما گلرویی
یغما گلرویی
یغما گلرویی
یغما گلرویی