کیانوش رستمی +بیوگرافی
کیانوش رستمی
کیانوش رستمی | |
---|---|
زادروز | ۱ مرداد ۱۳۷۰ اسلام آباد غرب |
ملیت | ایرانی |
پیشه | ورزشکار |
مذهب | یارسان[۱] |
مدالها | ||
---|---|---|
شرکتکنندهٔ کشور ایران | ||
وزنهبرداری مردان | ||
بازیهای المپیک | ||
برنز | لندن ۲۰۱۲ | ۸۵ کگ |
قهرمانی جهان | ||
طلا | ۲۰۱۱ پاریس | ۸۵ کگ |
قهرمانی آسیا | ||
نقره | ۲۰۱۱ تونگلینگ | ۸۵ کگ |
نقره | ۲۰۱۲ پیونگتائک | ۸۵ کگ |
موفقیتهای بینالمللی
وی در سالهای ۲۰۱۱ میلادی و ۲۰۱۲ میلادی موفق به کسب نشان نقره مسابقات قهرمانی آسیا شد. وی در مسابقات وزنهبرداری قهرمانی جهان ۲۰۱۱ درشهر پاریس فرانسه به مدال طلا دست یافتهاست و همچنین در رقابتهای المپیک لندن موفق به دریافت مدال برنز شد.[۲][۳]
در المپیک لندن
در بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۱۲ لندن، در وزن ۸۵ کیلوگرم مردان با ۱۷۱ کیلوگرم در یک ضرب، ۲۰۹ کیلوگرم در دو ضرب و مجموع ۳۸۰ کیلوگرم پس از آدریان زیلنسکی از لهستان و آپتی آیوکادوف از روسیه، موفق به دریافت مدال برنز شد
کیانوش رستمی
کیانوش رستمی
کیانوش رستمی
علیرضا محمد +بیوگرافی
علیرضا محمد
علیرضا محمد | ||
شناسنامه | ||
---|---|---|
نام کامل | علیرضا محمد | |
زادروز | ۲۳ تیر ۱۳۶۰ (سن: ۳۲ سال) | |
زادگاه | تهران، ایران | |
پُست بازی | دفاع راست | |
اطلاعات باشگاهی | ||
باشگاه کنونی | ذوبآهن اصفهان | |
شماره پیراهن | ۲ | |
باشگاههای پایه | ||
فجر سپاه پیکان |
||
باشگاههای حرفهای۱ | ||
سالهای | باشگاه | بازی (گل)* |
۱۳۸۴-۱۳۸۲ ۱۳۸۷-۱۳۸۴ ۱۳۸۷-۱۳۹۱ ۱۳۹۱ ۱۳۹۱- |
شهاب زنجان راه آهن پرسپولیس گهر زاگرس ذوبآهن اصفهان |
۸۴ (۵) ۹۶ (۱) ۰ (۰) ۰ (۰) |
تیم ملی | ||
۱۳۸۸ | ایران | ۳ (۰) |
۱ در آمار بازیها و گلهای باشگاهی تنها بازیهای لیگ محاسبه شده است. * بازی (گل) |
بیوگرافی علیرضا محمد
علیرضا محمد (زاده ۲۳ تیر ۱۳۶۰ – تهران) بازیکن فوتبال اهل ایران است.
وی سابقه بازی در تیمهای راهآهن،[۱] پرسپولیس،[۲] گهر زاگرس،[۳] و ذوبآهن اصفهان[۴] را دارد.
دوران باشگاهی
آمار
فصل | باشگاه | کشور | بازی | گل |
---|---|---|---|---|
لیگ برتر فوتبال ایران ۸۵-۸۴ | راه آهن تهران | ایران | ۲۸ | ۲ |
لیگ برتر فوتبال ایران ۸۶-۸۵ | راه آهن تهران | ایران | ۲۵ | ۰ |
لیگ برتر فوتبال ایران ۸۷-۸۶ | راه آهن تهران | ایران | ۳۴ | ۳ |
لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ | پرسپولیس تهران | ایران | ۴۰ | ۰ |
لیگ برتر فوتبال ایران ۸۹-۸۸ | پرسپولیس تهران | ایران | ۳۲ | ۰ |
لیگ برتر فوتبال ایران ۹۰-۸۹ | پرسپولیس تهران | ایران | ۲۹ | ۰ |
لیگ برتر فوتبال ایران ۹۱-۹۰ | پرسپولیس تهران | ایران | ۱۸ | ۱ |
دوران ملی
بعد از انتخاب افشین قطبی به عنوان مربی تیم ملی و بدلیل اعتقاد این مربی به سبک بازی محمد او را در لیست دعوت شدگان به تیم ملی قرارداد.محمد اولین بازی ملی خود را در ۱۱ خرداد ۱۳۸۸ در مقابل چین و مدت یک نیمه انجام داده است.
افتخارات
- جام حذفی فوتبال ایران
- قهرمان: ۲
- ۱۰/۲۰۰۹ با پرسپولیس
- ۱۱/۲۰۱۰ با پرسپولیس
- قهرمان: ۲
علیرضا محمد
علیرضا محمد
سایت بیوگرافی
سپهر حیدری +بیوگرافی
سپهر حیدری
سپهر حیدری | ||
شناسنامه | ||
---|---|---|
نام کامل | سپهر حیدری چهارلنگ | |
زادروز | ۲۹ خرداد ۱۳۵۹ (سن: ۳۳ سال) | |
زادگاه | خوزستانی الاصل، ایران | |
قد | ۱۸۸ سانتیمتر | |
پُست بازی | مدافع | |
اطلاعات باشگاهی | ||
باشگاه کنونی | ذوبآهن | |
شماره پیراهن | ||
باشگاههای پایه | ||
۱۳۶۹-۱۳۷۹ | ذوب آهن | |
باشگاههای حرفهای۱ | ||
سالهای | باشگاه | بازی (گل)* |
۱۳۷۹-۱۳۸۶ ۱۳۸۶-۱۳۹۰ ۱۳۹۰-۱۳۹۱ ۱۳۹۱- |
ذوبآهن پرسپولیس مس کرمان ذوبآهن |
۱۲۸ (۱۰) ۱۲۲ (۱۱) ۳۱ (۱) ۵ (۰) |
تیم ملی | ||
۱۳۸۷-۱۳۸۹ | تیم ملی ایران | ۳ (۰) |
۱ در آمار بازیها و گلهای باشگاهی تنها بازیهای لیگ محاسبه شده است. بهروز رسانی: ۱۵ مرداد ۱۳۹۰ * بازی (گل) |
بیوگرافی کامل سپهر حیدری
سپهر حیدری چهارلنگ (زاده ۲۹ خرداد ۱۳۵۹ – اصفهان) بازیکن فوتبال اهل ایران است. وی هم اکنون عضو باشگاه فوتبال ذوبآهن است.
دوران باشگاهی
او در فصل ۸۶-۸۷ در حالی که کاپیتان تیم فوتبال ذوبآهن بود به پرسپولیس تهران پیوست[۱] و توانست همراه با این تیم به عنوان قهرمانی لیگ برتر فوتبال ایران دست یابد.
حیدری در سال ۱۳۹۰ به باشگاه فوتبال مس کرمان پیوست، وی در سال ۱۳۹۱ به سابق خود باشگاه فوتبال ذوبآهن بازگشت.[۲]
آمار
بروز رسانی ۲۶اسفند ۱۳۸۹
فصل | تیم | کشور | بازی | گل |
---|---|---|---|---|
لیگ برتر ۸۴-۸۳ | ذوبآهن | ایران | ۲۹ | ۳ |
لیگ برتر ۸۵-۸۴ | ذوبآهن | ایران | ۲۷ | ۱ |
لیگ برتر ۸۶-۸۵ | ذوبآهن | ایران | ۲۹ | ۳ |
لیگ برتر ۸۷-۸۶ | پرسپولیس | ایران | ۳۳ | ۳ |
لیگ برتر ۸۸-۸۷ | پرسپولیس | ایران | ۳۰ | ۱ |
لیگ برتر ۸۹-۸۸ | پرسپولیس | ایران | ۳۱ | ۴ |
لیگ برتر ۹۰-۸۹ | پرسپولیس | ایران | ۲۳ | ۳ |
گل قهرمانی
تیم فوتبال پرسپولیس تهران در هفتمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران نیز توانست به عنوان قهرمانی این مسابقات دست پیدا کند. در این دوره از مسابقات نیز پرسپولیس رقابت بسیار شدیدی با تیم فوتبالسپاهان اصفهان داشت و این دوتیم در حالی در آخرین مسابقه به مصاف یکدیگر رفتند که سپاهان با کسب تساوی نیز به عنوان قهرمانی دست پیدا میکرد، اما تیم پرسپولیس با گل دقیقه ۹۶ سپهر حیدری توانست با نتیجه ۲ بر ۱ سپاهان را شکست دهد و اولین تیمی باشد که ۲ بار به مقام قهرمانی لیگ برتر فوتبال ایران دست یافتهاست.
افتخارات
- جام خلیج فارس
- ۱۳۸۶-۸۷ قهرمان با پرسپولیس
- ۱۳۸۳-۸۴ نایب قهرمان با ذوب آهن
- جام حذفی
- جام حذفی ۸۹-۸۸ قهرمان با پرسپولیس
- جام حذفی ۹۰-۸۹ قهرمان با پرسپولیس
سپهر حیدری
سپهر حیدری
سپهر حیدری
سپهر حیدری
سپهر حیدری
سپهر حیدری
بیوگرافی
محمدرضا هدایتی +بیوگرافی
محمدرضا هدایتی
محمدرضا هدایتی | |
---|---|
زمینه فعالیت | بازیگر، خواننده |
تولد | ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۲ چابهار، ایران |
ملیت | ایرانی |
سالهای فعالیت | ۱۳۷۷ تا کنون |
وبگاه رسمی | وبگاه محمدرضا هدایتی |
محمدرضا هدایتی +بیوگرافی
محمدرضا هدایتی (۲۴ اردیبهشت ۱۳۵۲ – ) یک بازیگر مرد ایرانی است که به خاطر نقشهای کمدی او در سریالهای تلویزیونی به کارگردانی مهران مدیریشهرت پیدا کرده است. اما پیش از آنکه به شهرت برسد در عرصه تئاتر بسیار فعال بوده است.
زندگینامه
او متولد زابل در استان سیستان و بلوچستان است. وی از دوران کودکی به تئاتر روی آورده است. او خرداد ۷۴ به تهران آمد و در انتشارات مرغ آمین مشغول به کار شد.
سال ۱۳۷۷ یک تئاتر هم با اکبر زنجانپور کار کرد به نام گوریل پشمالو اثر یوجین اونیل. تا اینکه سال ۱۳۷۸ اولین همکاری را با مهران مدیری در مجموعه تلویزیونی به نام ببخشید شما؟ را تجربه کرد. از دیگر فعالیت های او می توان به کارگردانی یک فیلم کوتاه با نام برخورد کوتاه اشاره کرد .
او همچنین خوانندگی هم نموده و یک آلبوم به نام برگ و باد از او وارد بازار شده است.
آلبومهای موسیقی
- برگ و باد به عنوان خواننده
- ماه میخنده به عنوان خواننده و آهنگساز
- دلگیرم ازت
- دنیا کوچیکه
- با تو آرومم
- مشتاق
- سایه
- یادته
- سیستانی
فیلمشناسی
مجموعههای تلویزیونی
- داستانهای نوروزی
- ببخشید شما؟
- وکیل محل
- رانتخوار کوچک
- قهر و آشتی
- نیستان
- پاورچین
- نقطه چین
- پلاک ۱۴
- کمین
- در چشم باد
- شبهای برره
- باغ مظفر
- لطفا دور نزنیم
- مرد دو هزار چهره
- کلاه قرمزی ۸۸
قهوه تلخ# کلاه قرمزی ۹۰
- کلاه قرمزی ۹۱
- کلاه قرمزی ۹۲
شوخی کردم# کلاه قرمزی ۹۳
سینمایی
- اینجا آسمان همیشه بارانی است (۱۳۹۲)
- دلقک
- کلاه قرمزی و بچه ننه (۱۳۹۰)
- تاکسی نارنجی (۱۳۸۷)
- کیش و مات (۱۳۸۷)
- بی وفا (۱۳۸۵)
- شام عروسی (۱۳۸۴)
- الهه زیگورات (۱۳۸۲)
- روز کارنامه (۱۳۸۱)
- مردی از جنس بلور (۱۳۷۷)
- داماد خوش قدم
تئاتر
- نیرنگ باری
- لولوی عزیز من
- میزان
- خواستگاری
- گوریل پشمالو
- دلم دریا
- زمانی برای کشتن
- دزد و مهتاب
- بار دیگر هابیل
- شب بخیر سرهنگ
شبکه خانگی
- داماد خوش قدم
- فضانوردان
- قهوه تلخ
- گنج مظفر
- شوخی کردم
محمدرضا هدایتی
محمدرضا هدایتی
محمدرضا هدایتی
عکسهای محمدرضا هدایتی
محمدرضا هدایتی
محمدرضا هدایتی
محمدرضا هدایتی
محمدرضا هدایتی
محمدرضا هدایتی
سایت بیوگرافی,بیوگرافی هنرمندان ایرانی,
مجتبی شیری +بیوگرافی
مجتبی شیری
مجتبی شیری | ||
شناسنامه | ||
---|---|---|
نام کامل | مجتبی شیری شوریجه | |
زادروز | ۷ آبان ۱۳۵۸ (سن: ۳۴ سال) | |
زادگاه | شیراز، ایران | |
پُست بازی | مدافع | |
اطلاعات باشگاهی | ||
باشگاه کنونی | باشگاه فوتبال مس کرمان | |
شماره پیراهن | ۴ | |
باشگاههای پایه | ||
برق شیراز | ||
باشگاههای حرفهای۱ | ||
سالهای | باشگاه | بازی (گل)* |
۱۳۸۲-۱۳۸۳ ۱۳۸۳-۱۳۸۷ -۱۳۸۷ |
پرسپولیس استقلال اهواز پرسپولیس |
۱۴ (۰) ۱۱۰ (۵) ۵۶ (۰) |
تیم ملی | ||
۱۳۸۸ | ایران | ۷ (۰) |
۱ در آمار بازیها و گلهای باشگاهی تنها بازیهای لیگ محاسبه شده است. بهروز رسانی: ۷ مرداد ۱۳۸۸ * بازی (گل) |
بیوگرافی مجتبی شیری
مجتبی شیری شوریجه (۷ آبان ۱۳۵۸ در شیراز[۱]) بازیکن فوتبال اهل ایران است. وی برادر کوچکتر مهدی شیری دیگر بازیکن فوتبال ایرانی است. این بازیکن هم اکنون عضو باشگاه فوتبال پرسپولیس است.
در سال ۱۳۸۹، شیری که در این فصل فرصت چندانی هم برای بازی کردن نداشت، موفق به دریافت پاداش ویژۀ اخلاق باشگاه پرسپولیس گردید. علی دایی و کادر فنی تیم پرسپولیس تصمیم گرفتند تا او را بهعنوان «بااخلاقترین بازیکن تیم پرسپولیس» انتخاب نمایند
دوران باشگاهی
آمار
فصل | باشگاه | کشور | بازی | گل |
---|---|---|---|---|
لیگ برتر فوتبال ایران ۸۳-۸۲ | پرسپولیس تهران | ایران | ۱۴ | ۰ |
لیگ برتر فوتبال ایران ۸۴-۸۳ | استقلال اهواز | ایران | ۱۸ | ۰ |
لیگ برتر فوتبال ایران ۸۵-۸۴ | استقلال اهواز | ایران | ۲۸ | ۰ |
لیگ برتر فوتبال ایران ۸۶-۸۵ | استقلال اهواز | ایران | ۳۰ | ۱ |
لیگ برتر فوتبال ایران ۸۷-۸۶ | استقلال اهواز | ایران | ۳۴ | ۴ |
لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ | پرسپولیس تهران | ایران | ۳۰ | ۰ |
لیگ برتر فوتبال ایران ۸۹-۸۸ | پرسپولیس تهران | ایران | ۱۸ | ۰ |
لیگ برتر فوتبال ایران ۹۰-۸۹ | پرسپولیس تهران | ایران | ۸ | ۰ |
افتخارات
- بازیهای فوتبال غرب آسیا قهرمان:۲
- بازیهای فوتبال غرب آسیا ۲۰۰۸،۲۰۰۸
- جام خلیج فارس نایب قهرمان:۱
- ۱۳۸۵-۸۶
- جام حذفی فوتبال ایران
- قهرمان: ۲
- ۱۰/۲۰۰۹ با پرسپولیس
- ۱۱/۲۰۱۰ با پرسپولیس
- قهرمان: ۲
مجتبی شیری
سایت بیوگرافی
مجتبی شیری
نبیالله باقریها +بیوگرافی
نبیالله باقریها
نبیالله باقریها | ||
شناسنامه | ||
---|---|---|
نام کامل | نبیالله باقریها | |
زادروز | ۲۵ خرداد ۱۳۵۸ (سن: ۳۴ سال) | |
زادگاه | تهران، ایران | |
پُست بازی | مدافع | |
باشگاههای حرفهای۱ | ||
سالهای | باشگاه | بازی (گل)* |
۲۰۰۴-۲۰۰۶ ۲۰۰۶-۲۰۰۷ ۲۰۰۷-۲۰۱۰ ۲۰۱۰-۲۰۱۱ ۲۰۱۱-۲۰۱۲ ۲۰۱۲ |
عقاب تراکتورسازی پرسپولیس مس کرمان شهرداری تبریز نفت آبادان |
۵۵ (۵۱) ۲۱ (۱) ۰ (۰) |
۱ در آمار بازیها و گلهای باشگاهی تنها بازیهای لیگ محاسبه شده است. * بازی (گل) |
بیوگرافی و زندگینامه نبیالله باقریها
نبیالله باقریها (زاده ۲۵ خرداد ۱۳۵۸) بازیکن فوتبال اهل ایران است.
وی سابقه عضویت در تیمهای عقاب، تراکتورسازی، پرسپولیس،[۱] مس کرمان[۲] و شهرداری تبریز[۳] را دارد، باقریها در سال ۱۳۹۱ به تیمنفت آبادان پیوست[۴] ولی در نیمفصل بدلیل نیمکتنشین بودن تصمیم به جدایی از این تیم گرفت
فصلهای بازی
فصل | باشگاه | کشور | بازی | گل |
---|---|---|---|---|
لیگ برتر فوتبال ایران ۸۷-۸۶ | پرسپولیس تهران | ایران | ۱۵ | ۰ |
لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ | پرسپولیس تهران | ایران | ۲۳ | ۱ |
لیگ برتر فوتبال ایران ۸۹-۸۸ | پرسپولیس تهران | ایران | ۰ | ۰ |
افتخارات
- جام خلیج فارس قهرمان:۱
- ۱۳۸۶-۸۷ با پرسپولیس
- جام حذفی فوتبال ایران قهرمان:۱
- ۱۰-۲۰۰۹ با پرسپولیس
نبیالله باقریها
نبیالله باقریها
نبیالله باقریها
بیوگرافی
نبیالله باقریها
سایت بیوگرافی
حمیدرضا حامی +بیوگرافی
حمیدرضا حامی
حمید حامی | |
---|---|
اطلاعات هنرمند | |
نام اصلی | حمیدرضا حامی |
نام مستعار | حامی |
زادروز | ۱۴ خرداد ۱۳۵۵ (سن:۳۷ سال) |
اهل کشور | ایرانی |
سبکها | موسیقی پاپ کلاسیک |
کار(ها) | خواننده |
ساز(ها) | پیانو |
مدت کار | ۱۳۷۷ تا کنون |
وبگاه | http://www.hamimusic.ir |
سازهای برجسته | |
پیانو |
بیوگرافی حمیدرضا حامی
حمید حامی ( زادۀ ۱۴ خرداد ۱۳۵۵ ) از خوانندگان پاپ ایرانی است که با موسیقی دانان بزرگ همچون بابک بیات، ناصر چشم آذر و… همکاری داشته است.
زندگی
حامی در خانوادهای بزرگ شد که بهموسیقی علاقه داشتند. پدر و مخصوصاً مادر او از صدای مناسبی برخوردار بودند؛ بهطوری که خود حامی در مصاحبههایش میگوید که «صدایش را از پدر و مادر خود بهارث برده است». او در گفتههای خود از سخنان یکی از برترین هنرمندان تاریخ سینمای جهان نام می برد: «چارلی چاپلین می گوید: همه چی ژن است، یعنی آموزش میتواند مؤثر باشد ولی ژن ۹۰ درصد و آموزش ۱۰ درصد مؤثر است.»
حامی از همان بچگی فردی خجالتی بود و همین موضوع باعث میشد که در گروههای سرود مدرسه شرکت نکند؛ تا سن ۱۱ سالگی که این خجالت با خواندن در یک محیط خانوادگی از بین رفت. حامی همچنین شعر میگوید و عکاسی و نقاشی را هم دنبال میکند. ولی بهگفتهٔ خودش تنها کار کردن در زمینهٔ موسیقی را دوست دارد و تنها از فعالیت کردن در زمینهٔ موسیقی لذت میبرد. حامی فوقالعاده آدم احساسی و مهربانی است. او پدرش را در ۱۱ سال پیش بر اثرسکتهٔ قلبی از دست داد. حامی دوست دارد هنرمند تاریخ باشد. نام حامی شریف را بابک بیات برایش برگزید اما پیش از این او را با نام حامی می شناختیم
تحصیلات و فعالیتهای هنری
حامی تحصیلات خود را در دبیرستان در رشتۀ علوم تجربی دنبال کردو همچنین به صورت آزاد در کلاسهای دکوراسیون جهاد دانشگاهی تحصیل کرد که به دلایل نامعلومی آن را نیمه تمام رها کرد
کنسرت ۲۱ آذر ۱۳۸۸ اریکه ایرانیان
حامی کار خوانندگی را در سال ۱۳۷۷ در جشن عاطفهها و فیلم سینمایی فالگیر آغاز کرد. او اولین آلبوم خود با نام حامی بهآهنگسازیمحمدرضا چراغعلی را در سال ۱۳۷۹ روانۀ بازار کرد.
حامی تاکنون چهار آلبوم به بازار عرضه کرده است. او همچنین آثاری را در فیلمهای سینمایی نظیر سام و نرگس، گل یخ، هدف اصلی و در مجموعههای تلویزیونی مردان کوچک، جوانی، سلام و با من حرف بزن خوانده است.
حامی با موسیقیدانان بزرگی از جمله زندهیاد بابک بیات، مجید انتظامی، ناصر چشم آذر، محمدرضا چراغعلی و شاهین فرهت همکاری داشته است. علاوه بر آلبومهای مستقلش در سمفونی ایثار مجید انتظامی و سمفونی پیامبر شاهین فرهت نیز حضور داشته است.
آخرین آلبوم حامی به نام آخدا در روز ۱۳۸۹/۲/۲۹ توسط شرکت ایران گام منتشر شد. در این آلبوم ۱۲ قطعهای، هنرمندانی همچون بابک صحرایی،افشین یدالهی، بابک زرین، رضا تاجبخش و دیگران حضور دارند. این آلبوم شامل چند موسیقی تیتراژ فیلم و سریال با تنظیم مجدد و چند کار جدید از حامی میباشد که از لحاظ بعد موسیقیایی و فنی در سطح بسیار بالایی قرار دارد.
یک لحظه عاشق شو نام تازه ترین آلبوم حامی است که به تازگی وارد بازار شده است .
آلبومها
حامی ۱۳۷۹
نام ترانه | ترانه سرا | آهنگساز | تنظیم |
---|---|---|---|
ترانه سکوت | یغما گلرویی | محمدرضا چراغعلی | محمدرضا چراغعلی |
روزگار | یغما گلرویی | محمدرضا چراغعلی | محمدرضا چراغعلی |
کسی نیست | یغما گلرویی | محمدرضا چراغعلی | محمدرضا چراغعلی |
حامی | یغما گلرویی | محمدرضا چراغعلی | محمدرضا چراغعلی |
دیدار | یغما گلرویی | محمدرضا چراغعلی | محمدرضا چراغعلی |
آدمک | یغما گلرویی | محمدرضا چراغعلی | محمدرضا چراغعلی |
کیمیاگر | یغما گلرویی | محمدرضا چراغعلی | محمدرضا چراغعلی |
تکنوازی | یغما گلرویی | محمدرضا چراغعلی | محمدرضا چراغعلی |
مقصد | یغما گلرویی | محمدرضا چراغعلی | محمدرضا چراغعلی |
آدمک (رمیکس) | یغما گلرویی | محمدرضا چراغعلی |
دونیمه رویا ۱۳۸۱
نام ترانه | ترانه سرا | آهنگساز | تنظیم |
---|---|---|---|
همگریه | بابک صحرایی | بابک بیات | بامداد بیات |
دو نیمه ی رویا | اهورا ایمان | بامداد بیات | بامداد بیات |
لیلای من کو | آزیتا قاسمی | بابک بیات | بامداد بیات |
سیاه و سپید | اهورا ایمان | بابک بیات | بامداد بیات |
دلم گرفت (با گیتار) | اهورا ایمان | بابک بیات | محسن مرشد |
شب عشق | اهورا ایمان | بابک بیات | بامداد بیات |
دلم گرفت | اهورا ایمان | بابک بیات | بابک بیات |
لیلای من کو (با پیانو) | آزیتا قاسمی | بابک بیات | بامداد بیات |
بوی گندم ۱۳۸۷
نام ترانه | ترانه سرا | آهنگساز | تنظیم |
---|---|---|---|
بوی گندم | شهیار قنبری | واروژان | |
شب شیشه ای | ایرج جنتی عطایی | واروژان | |
حرف | شهیار قنبری | واروژان | |
اجازه | رضا عطایی | واروژان | |
همسفر | ایرج جنتی عطایی | واروژان | |
پوست شیر | ایرج جنتی عطایی | واروژان | |
ماه پیشونی | ایرج جنتی عطایی | واروژان | |
خوابم یا بیدارم | ایرج جنتی عطایی | واروژان |
فقط نگاه می کنم ۱۳۸۶
نام ترانه | ترانه سرا | آهنگساز | تنظیم |
---|---|---|---|
شب نقاشی | افشین یدالهی | فردین خلعتبری | بامداد بیات |
فقط نگاه میکنم | بابک صحرایی | حامی | رضا تاجبخش |
غزل | رضا اشعاری | ناصر چشم اذر | رضا تاجبخش |
ماهی دلتنگ | اردلان سرفراز | پرویز مقصدی | واروژان |
گل مینا | بابک صحرایی | بامداد بیات وحامی | بامداد بیات |
خداحافظ | بابک صحرایی | حامی | بامداد بیات |
ستاره | داوود بصیری | حامی | بهرام دهقانیار |
فقط نگاه میکنم۲ | حامی | سیروان خسروی و حامی | سیروان خسروی |
آخدا ۱۳۸۹
نام ترانه | ترانه سرا | آهنگساز | تنظیم |
---|---|---|---|
سفر | حمیدرضا صمدی | بابک زرین | بابک زرین |
کوچ | بابک صحرایی | بابک زرین | بابک زرین |
یادِ من باش | یغما گلرویی | حامی | رضا تاجبخش |
خاکسترِ شب | بابک صحرایی | حامی | رضا تاجبخش |
پرستش | افشین یداللهی | سعید شعبانی نژاد | سعید شعبانی نژاد |
سوگند | بابک صحرایی | ستار اورکی | ستار اورکی |
آخدا | علی رویین تن | محمد فرشته نژاد | محمد فرشته نژاد |
شب | علی رویین تن | محمد فرشته نژاد | محمد فرشته نژاد |
ماه دلگیر | بابک صحرایی | ستار اورکی | ستار اورکی |
جدایی | بابک صحرایی | ستار اورکی | ستار اورکی |
خاکسترِ شب (با گیتار) | بابک صحرایی | حامی | رضا تاجبخش |
سوگند (با پیانو) | بابک صحرایی | ستار اورکی | ستار اورکی |
یه لحظه عاشق شو ۱۳۹۲
نام ترانه | ترانه سرا | آهنگساز | تنظیم |
---|---|---|---|
یک لحظه عاشق شو | مریم اسدی | حامی | مهران خلیلی |
گلایه ای نمی کنم | بابک صحرایی | حامی | رضا تاجبخش |
تقویم | بابک صحرایی | رضا تاجبخش | رضا تاجبخش |
دست خودم نیست | بابک صحرایی | حامی | رضا تاجبخش |
خواب سیاه | پوریا ربیعی | علیرضا قرایی منش | رضا تاجبخش |
با من حرف بزن | بابک صحرایی | حامی | نیکان |
تماشایی | بابک صحرایی | علی موثقی | علی موثقی |
همچون سرو | بیژن بیرنگ | علی بیرنگ | علی بیرنگ |
دیوونگی | بابک صحرایی | حامی | حامی |
پرواز ممنوع با (نیما مسیحا) | بابک صحرایی | ستار اورکی | ستار اورکی |
طلایه دار | بابک صحرایی | حمید حامی | رضا تاجبخش |
تک آهنگها
نام ترانه | ترانه سرا | آهنگساز | تنظیم |
---|---|---|---|
غزل | رضا اشعاری | ناصر چشمآذر | ناصر چشمآذر |
غزل با (پیانو) | رضا اشعاری | ناصر چشمآذر | ناصر چشمآذر |
من وگنجشک های خونه (با گیتار) | اردلان سرفراز | حسن شماعی زاده | واروژان |
غم تنهایی (با گیتار) | آرش سزاوار | ویلیام خنو | اریک ارکانت |
پل | ایرج جنتی عطایی | واروژان | واروژان |
آبی شو | بابک صحرایی | ناصر چشمآذر | ناصر چشمآذر |
فیلم[ویرایش]
- سام و نرگس
- گل یخ
- فالگیر
- هدف اصلی
حمیدرضا حامی
حمیدرضا حامی
حمیدرضا حامی
حمیدرضا حامی
مصاحبه با محسن تنابنده بازیگر نقش نقی در سریال پایتخت
تقریبا کسی نیست که سریال پایتخت را تماشا کرده باشد و نداند که این سریال، بخش قابل توجهی از هویتش را مدیون محسن تنابنده است که به عنوان طراح داستان و شخصیتها، سرپرست نویسندگان، بازیگردان و بازیگر در کنار گروه تولید این سریال بوده است.
او سه بهار در هیات نقی مهمان خانههای ما بوده و این بار در پایتخت۳ باری سنگینتر از همیشه بردوش داشته است. از ماهها پیش، خلق موقعیتهای تازه برای خانواده معمولی را آغاز کرده و همراه نقی از روزهای سرافکندگی تا لحظههای قهرمانی دویده و حالا ۱۱ کیلو وزن کم کرده و یک دوره درمان کوتاه را در بیمارستان گذرانده است.
گفتوگو با محسن تنابنده، کمی بعد از اتمام سریال پایتخت ۳ انجام شد، در حالی که هنوز خستگی ناشی از کار سخت و فشرده چند ماه از تنش بیرون نرفته و گویی رنج افسردگی، بیکاری، زندگی در خانه داماد و بیپولی نقی را هنوز بر شانههای خود احساس میکند و از همین روست که از میان این همه کف و سوت و هورایی که برای قهرمانی پایتخت۳ برخاسته، گوش به معدود معترضان سپرده و گلهمند است.
تنابنده به دلیل کاهش وزن و گذراندن دوره کسالت، از قرار گرفتن مقابل دوربین عکاس روزنامه امتناع کرد، اما کمتر کسی است که او را نشناسد و چهره واقعیاش را در کارناوال تقدیرها و تجلیلها و مصاحبهها ندیده باشد.
میدانیم که سریال پایتخت هر بار شما را راهی مطب پزشک کرده، اما این بار گویا برای مدتی بستری هم شدید. درست است؟
بله! در پایتخت۳ من همزمان با کار، برای رسیدن به وزن متعادل و تناسب باید رژیم میگرفتم تا فیزیکم برای ظاهرشدن در قالب یک کشتیگیر پذیرفتنی باشد. به همین دلیل کارم به بیمارستان کشیده شد. خوشبختانه پزشکان به دادم رسیدند، اما هنوز بهبود کامل حاصل نشده است.
تا جایی که به خاطر دارم ابتدا یعنی زمانی که سری اول سریال پایتخت تولید میشد، قرار نبود هیچ نقشی بازی کنید، اما نه تنها نقش نقی قسمت شما شد بلکه در بخش سوم، هم در بطن داستان و هم در ورزش کشتی، آن را به یک قهرمان بدل کردهاید!
به نظر من در هر سه پایتخت، قهرمان قصهها نقی است.
اما در «پایتخت۱» خانواده قهرمان اصلی بود.
نه، بالاخره خانواده رهبری دارد که اعضای آن را هدایت میکند.
هد فامیل!
بله، هد فامیلی وجود دارد که در پایتخت۱ خانواده را به تهران میآورد، در پایتخت۲ تصمیم میگیرد گنبد و گلدستهای را به جنوب ببرد و در پایتخت۳ همه مسئولیتها را به عهده دارد. در تمام پایتختها قصه طوری طراحی شده که خانواده بسیار اهمیت دارد و در راس همه امور قرار میگیرد. در پایتخت۳ هم همینطور است، اما همیشه یک نفر باید پیشبرنده قصه باشد.
قصدم از طرح این نکته، طرح سوالی درباره دشواری بازی در نقش نقی بود چراکه از سویی کار راحتتری در پیش داشتید چون نقی را دیگر کاملا میشناسید و برای رسیدن به نقش مسألهای نداشتید، اما این بار بخش اجرایی کارتان سختتر از همیشه بود.
نه، اصلا این طور نیست؛ باید حتما این شخصیت را دوباره طراحی میکردم. در اجرای نقشی که بازیگر قبلا ارائه کرده، هم سود هست و هم زیان؛ از سویی میگویند این شخصیتها قبلا معرفی شدهاند و ضررش هم دقیقا از همینجاست که میگویند این شخصیتها قبلا معرفی شدهاند. شناخت مخاطب از شخصیتها به همان اندازه که خوب است، میتواند بد باشد چون ممکن است همه چیز تکراری شود. به همین دلیل، وضع شخصیتها در پایتخت۳ کاملا تغییر کرده. زندگی نقی با مسائلی روبهرو میشود که به افسردگی او میانجامد، ارسطو در یک وضع جدید قرار گرفته، بهبود و همسرش تغییر کردهاند، یکی زخمی شده و دیگری باردار است، هما به خاطر شرایط نقی در وضع جدیدی قرار گرفته و بیماری باباپنجعلی هم پیشرفت کرده است. میبینید که همه چیز در مقایسه با سال گذشته تغییر کرده است. همانطور که آدمیزاد ممکن است از امسال تا سال آینده با حفظ جوهر و بنمایه شخصیتیاش، دستخوش تغییرات کوچک و بزرگ موقعیتی و وضعی بشود و همین تغییرات باعث میشود سریالی که از سری یک به ۲ و ۳ رسیده، دچار افت نشود.
درست است، اما به عنوان بازیگر وقتی نقی را دوبار بازی کردهاید، برای بار سوم میدانید او چطور راه میرود، چطور نگاه میکند، چطور فکر میکند، عکسالعملهایش چیست و همه خصوصیات فیزیکی و رفتاری او را میشناسید. به نظرم تغییر وضع، تاثیر زیادی در تحلیل شخصیت و رسیدن به نقش ندارد!
بله اما وقتی نقش در وضع تازه قرار میگیرد، بازیگر هم باید او را در وضع تازه ببیند و دوباره آن را طراحی کند. من راهرفتن و حرفزدن و دیگر رفتارهای نقی را میشناسم، اما کشتی گرفتن او را نه! برای همین وقتی قرار است نقی کشتی بگیرد، باید ۱۱ کیلو وزن کم کنم. همین یعنی این نقی دیگر نقی سال گذشته نیست و تحت تاثیر شرایط و وضع جدید قرار گرفته است.
شما از ابتدای سریال وزن کم کردید یا بعد از سریال به خاطر بیماری اینقدر لاغر شدهاید؟
از شروع تا پایان پایتخت۳ نقی ۱۱ کیلو وزن کم میکند. این اتفاق آنقدر تدریجی و نرم رخ میدهد که تماشاگر در انتهای سریال، شاهد یک تعادل فیزیکی است و میتواند باور کند که نقی یک کشتیگیر ورزیده است.
جایی خواندم که قبلا بوکس کار میکردید و به همین دلیل برای انجام فعالیتهای ورزشی آماده بودید، اما فکر نمیکنم این مربوط به حالا یا گذشته نزدیک باشد.
بله. این مربوط به زمانی است که خیلی جوانتر بودم ولی بوکس و کشتی دو ورزش کاملا متفاوت است؛ بوکس اصلا منشا ایرانی ندارد و کشتی کاملا یک ورزش ایرانی باستانی و پهلوانی است. جولان دادن در این عرصه خیلی با بوکس فرق دارد.
در این که شما کار سختی را به انجام رساندهاید، حرفی نیست، اما به نظر میرسد آمادگی بدنی لازم را برای صحنههای ورزشی داشتید.
من معمولا در طول سال با تیم هنرمندان فوتبال بازی میکنم و در خانه هم ورزش میکنم که وقتی قرار است سر کاری حاضر شوم که نیاز به آمادگی بدنی دارد، خیلی اذیت نشوم و آماده باشم.
فنون کشتی را میشناختید یا در جریان همین سریال با آنها آشنا شدید و یاد گرفتید؟
همه چیز در سریال پایتخت با تحقیق و بررسی انجام میشود. از روز اول دوستان زیادی در کنار ما بودند و در این زمینه یاریمان کردند که بهتر است اسمشان را نیاورم چون میترسم برخی از آنها را از قلم بیندازم. این دوستان در کنار ما بودند تا همه چیز با نظر ایشان و اصولی انجام شود. نه فقط در این مورد بلکه در همه موارد مدیون دوستانی هستیم که چه برای ارائه نظرات کارشناسانه و چه برای همراهی و حمایت در کنارمان بودهاند. ما خیلی مدیون کشتیگیران کشورمان از جمله رسول خادم و مجید خدایی هستیم که در تمام مدت کنار گروه بودند و خیلی کمکهای عجیب و غریبی به ما کردند؛ همینطور بهرام مشتاقی سرپرست تیم ملی کشتیفرنگی، حمید سوریان و دیگرانی که خیلی به ما کمک کردند. با یاری این دوستان هر آنچه در زمینه کشتی نوشته و در مقابل دوربین اجرا شد، برمبنای اصول کشتی بود. درباره همه جنبههای کشتی گرفتن تحقیق کردیم و من تمام فنون را قبل از اجرا مرور میکردم.
با این همه معرفی یک بازیگر به عنوان قهرمان کشتی در یک سریال تلویزیونی کار پرخطری است!
بله و به همین دلیل همه کارها را با نظر کارشناسان انجام دادیم. سیروس مقدم، هم نگران وضع فیزیکی من بود و هم نگران این که وقتی یک بازیگر نقش یک کشتیگیر را بازی میکند نتیجه مورد قبول در میآید یا نه که خوشبختانه درآمد. حتی ایشان اصرار داشتند در جاهایی از بدلکار استفاده کنیم، اما من ترجیح دادم خودم تمام نقش را بازی کنم.
این که شما اصرار دارید مسئولیتهای متعدد را به عهده بگیرید یا همه بخشهای یک کار را خودتان انجام بدهید و در مورد خیلی چیزها کوتاه نمیآیید، ناشی از چیست؟
بخشی از آن به این مربوط است که به خودم اطمینان بیشتری دارم و میدانم اگر کاری را به خودم واگذار کنم، احتمال این که دقیقتر انجام شود، خیلی بیشتر از آن است که آن را به دیگران واگذار کنم. بخشی از این مسأله هم به خاطر جذابیتهای کار است که باعث میشود خودم انجام آنها را به عهده بگیرم. مثلا ورود به وادی کشتی، تجربه کشتیگرفتن و سرشاخشدن با یک حریف واقعی برایم جذابیت زیادی داشت. به عنوان بازیگر، نقش نقی در پایتخت۳ برایم چالش زیادی داشت. من داشتم این نقش را برای سومین بار بازی میکردم و دلم میخواست این بار همراه با نقی اتفاقات تازهتری را تجربه کنم و وارد چالش بشوم. این طوری هم من با لذت بیشتری کار میکردم و هم تماشاگر میتوانست از تماشای آن بیشتر لذت ببرد چون هر چه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند. همیشه ردشدن از برخی مرزها و تجربههای متفاوت برایم جذاب است.
به نظر میرسد بیشتر از این که مسائل اطرافتان را مدیریت کنید، یک ماجراجو هستید!
بله، ماجراجو هم هستم.
گفتید همه چیز در این سریال بر مبنای تحقیق و مطالعه بوده است. این درباره تکیهکلامهایی مثل فداییداری هم صدق میکند؟
همه تکیهکلامها در سریال پایتخت با تحقیق اجرا شده و مطمئن باشید هیچ چیزی در هیچ کدام از پایتختهای۱ و ۲ و ۳ نبوده که به آن فکر نشده باشد. ما تمام این تکیهکلامها را از زبان مازندرانیها شنیدهایم. من دوستان زیادی از خطه مازندران دارم و این تکیهکلامها از جمله فداییداری را بارها از آنها شنیدهام. این تکیهکلام کاملا مودبانه و جذاب است و به جامعه آسیب نمیرساند و اگر هم بین تماشاگران سریال و مردم جا باز کند، چیز بدی نیست.
بعد از پخش سه سری از سریال پایتخت و بخصوص بعد از پایتخت۳ حالا شما با نقش نقی به یک فرد محبوب برای همه ایرانیها بدل شدهاید. این محبوبیت برایتان چقدر جذاب است؟
در شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی فعلی بهوجود آوردن قهرمان، مانا شدن و اسم پیداکردن به شکل درست و صحیح آن کار بسیار بسیار بسیار سختی است. من از این بابت خوشحالم که کار آبرومند و باشرفی انجام دادهایم. خیلی از بازیگران از برچسب خوردن میترسند، از این که بگویند فلانی فقط کمدی بازی میکند یا فقط بازیگر تلویزیون است، اما این مساله در عین حال میتواند بسیار دوست داشتنی باشد، به شرط آن که بازیگر جوهره یک بازیگر بزرگ را در وجودش داشته باشد و تحت تاثیر نقش و شخصیتی که خودش ساخته، قرار نگیرد و بتواند بسادگی یک نقش متفاوتتر در یک رسانه دیگر را بازی کند. یک بازیگر اگر به اندازه کافی توانمند باشد، میتواند افقهای جدیدی برای خودش تعریف کند.
به نظرم زمانی احتمال وقوع این امر برای یک بازیگر وجود دارد که در همه رسانهها چه تئاتر، چه سینما و چه تلویزیون فیلمنامههای خوب نوشته شود چون در غیر این صورت بازیگر اگر هم بخواهد، خیلی قدرت ارائه یک تصویر متفاوت از خود و توانمندیهایش را نخواهد داشت!
دلیل اصلی رسیدن پایتخت به سری سوم، متن خوب و شخصیتهایی است که پاهایشان درست روی زمین است؛ مثل بعضی سریالها شخصیتها پا در هوا نیستند که خیلی نشود چیزی روی آنها سوار کرد و برایشان موقعیتهای تازه به وجود آورد. شخصیتهای پایتخت از پایه آنقدر خوب طراحی شدهاند که راحت بتوان موقعیتهای زیادی برایشان طراحی کرد و گستره قابل توجهی از رویدادها را رقم زد.
منظور من دقیقا همین است؛ اگر قرار باشد به عنوان بازیگر از زیر سایه نقی در بیایید، باید باز هم متنهایی به این خوبی نوشته شود.
یکی از ضعفهای ما در کل بخشهای نمایشی این است که نمیفهمیم شروع کار زمانی است که ایدهای روی کاغذ میآید و نگارش متن آغاز میشود، نه زمانی که پیش تولید آغاز میشود و همه میدوند که مقدمات را آماده کنند. هر اثر نمایشی یک بار زمانی که نویسنده آن را خلق میکند در ذهن نویسنده ساخته میشود، یعنی داستانش، لحنش و شخصیتهایش شکل میگیرد. البته ممکن است همه اینها در رویارویی با کارگردان دچار تغییراتی بشود، اما همیشه متن اصل بوده است. شما اگر زمین خوبی نداشته باشید، حتی اگر بهترین بذر را بکارید فایده ندارد؛ در شورهزار هیچ چیز نمیروید.
یعنی باید منتظر بمانید تا معدود نویسندههای خوبمان فیلمنامهای بنویسند و این فیلمنامه را به کارگردانی بسپارند که شما را دعوت به کار کند، اما احتمال وقوع این امر زیاد نیست!
معتقدم مهمترین چیز شکل گرفتن گروه کاری است. ما در پایتخت بسیار تلاش کردهایم که تبدیل به یک گروه بشویم و معمولا کمترین تغییرات را داشتهایم. همه تلاش کردهایم داشتههایمان را با چنگ و دندان نگه داریم. خشایار الوند در پایتخت یک همراه ما بود و در سری سوم او را دعوت کردیم، اصلا چه کسی بهتر از او. امیر معقولی تصویربردار خوبمان را در پایتخت۲ نداشتیم، اما در پایتخت۳ توانستیم او را در کنار خودمان داشته باشیم. ما یک گروه هستیم و همه حرف همدیگر را میفهمیم. باور کنید نمیشود دقیقا گفت چه کسی سریال را نوشت، چه کسی دقیقا کارگردانی کرد و چه کسی بازیگری کرد. در گروه تولید پایتخت، تصویربردار راجع به بازیها نظر میدهد، من راجع به نور و زوایای دوربین حرف میزنم، کارگردان راجع به ریزترین مسائل اظهارنظر میکند. همه به هم آمیخته هستیم و طبیعی است چندین فکر بهتر از یکی است.
یعنی قصد دارید همیشه در همین گروه بمانید؟
تا وقتی که بشود. بخش مهمی از تصمیمگیری در این باره به سیاستگذاران بر میگردد، نه به انتخاب من. پایتخت سریالی است که برایش زحمت کشیده شده و مورد توجه قرار گرفته است و باید دید سیاستگذاران و مدیران تلویزیون دوست دارند، این سریال تکرار بشود یا نه.
مهمترین چیزی که میخواهم به جامجم بگویم، این است که مهندس ضرغامی، آقایان دارابی و فرجی خیلی به ما کمک کردند، اما ما واقعا به حمایتهای دولتی در حد وسیعتر احتیاج داریم! متاسفانه الان به جایی رسیدهایم که من پذیرفتهام دشمنهای بسیار زیادی داریم؛ دشمنانی که به بدترین شیوه یعنی در پوست بره ظاهر میشوند و مهمترین شیوه دشمنی آنها تفرقهافکنی است. همه چیز را دشمنانه میبینند و روی دو چیز دست میگذارند که وحدت و انسجام یک ملت را حفظ میکند؛ یکی از این دو چیز مذهب است و دیگری وحدت اقوام. این دشمنان فهمیدهاند در این دو مقوله میتوانند رخنههایی ایجاد کنند و به هدفشان برسند.
این دشمنان دقیقا چه کسانی هستند؟
کسانی هستند که به تلاشها و زحمات یک گروه مانند سازندگان سریال پایتخت اعتراض میکنند، بدون این که اعتراضشان منبعی داشته باشد و قابل توضیح و قبول باشد. آنها هیچ دلیلی برای اعتراضهایشان ندارند و برخی از آنها حتی با ما سر کارمان حاضر شدند و چلوماهیچه خوردند و بهبه و چهچه کردند و چند قدم که دور شدند، احساس کردند شاید اگر نقش معترض را ایفا کنند، به نفعشان باشد یا مثلا شرایط سیاسی میطلبد که خودی نشان بدهند و فضای بهتری برای خودشان بهوجود بیاورند. با این کارها سعی میکردند وحدت و انسجام ما را مخدوش کنند.
این افراد جزو نهادهای سیاسی و مسئولان هستند؟
بگذارید اصلا این بحث را باز نکنم. پایتخت معترضانی دارد که بر اساس منابع و دلایل درست و موثق اعتراض میکنند، با این دسته از مخالفان میتوان حرف زد و سوءتفاهمها را از بین برد، اما دسته دیگری از معترضان هم هستند که به خاطر نداشتن دلیل و مدرک موثق به فکر جمعکردن طومار هستند! این در حالی است که پایتخت به فرهنگ مازندران خدمت کرده است. یادم هست زمان نقد و بررسی سریال پایتخت۲ نماینده مردم بابل گفت، شرایط به جایی رسیده که در خانوادههای مازنی، فرزندان ما با والدینشان مازنی حرف نمیزنند و خودمان داریم این لهجه را از بین میبریم. البته پایتخت گویشی از زبان مازنی یا نوعی فارسی با لحن و پیرنگ مازنی را ارائه میکند، اما به هر حال توانسته قدمی بردارد تا توجه به فرهنگ و زبان مازندران جلب شود. از دست دادن این داشتههای فرهنگی خطرناک است.
آقای مقدم اعلام کرده پایتخت۴ ساخته نمیشود، ولی انگار…
آقای مقدم بیش از همه تحت فشار بوده است. آقایان مسئول دولتی، خوب نیست ما این همه برای فرهنگ کشورمان زحمت بکشیم و مورد توهین قرار بگیریم و هیچ کسی از شما پا پیش نگذارد و حمایت نکند.
به نظرم شما بیشتر از آقای مقدم تحت تاثیر برخی واکنشها قرار گرفتهاید، چون آقای مقدم در این فکر است که در آینده سریالی درباره یکی دیگر از اقوام ایران بسازد!
من میگویم قبل از این که چنین سریالهایی ساخته شود، باید ریشهیابی کنیم و ببینیم چرا عدهای هر اتفاقی رخ میدهد، بیخود و بیجهت بدون این که منتظر نتایج بمانند، از جا میپرند تا قومی را بشورانند؟ این افراد چه کسانی هستند و چه دلیل و مدرکی دارند؟ واقعا ما این همه سختی و گرفتاری به جان میخریم برای این که هموطنان خودمان را مسخره کنیم؟ این طرز تلقی با کدام عقل سلیم جور در میآید؟ من این افراد را ارجاع میدهم به فردوس حاجیان که از همان خطه شمال است، دکترای یونسکو را دارد و انسان فرهیختهای است و هزاران نفر دیگر که پایتخت را با دقت دیده و تحلیل کردهاند. ما این سریال را در مازندران ساختهایم و هر روز و شب جمعیت کثیری از مردم همین استان شاهد کار ما بودند. اصلا چطور ممکن است این همه آدم این سریال را دیده و دوست داشته باشند و از میان آنها فقط چهار نفر شعورشان برسد و بفهمند و دلسوز جامعه باشند!
برای شما نظر این چهار نفر مهم است؟!
برای من خدمت به جامعهام در حدی که توان دارم و در کنار آن، لذتی که خودم از یک کار میبرم، اهمیت دارد. من داشتم سریال شاهگوش را بازی میکردم که شرایط بهتری برای من داشت و میتوانستم بازی در پایتخت را قبول نکنم تا حجم کارم اینقدر سنگین نشود، مریضی نکشم، در شرایط سخت کار نکنم، اما این کار را کردم به خاطر عشقی که به این کار داشتم و خدمتی که میتوانستم به جامعه بکنم؛ حضور در پایتخت۳ را پذیرفتم، اما بعضی رفتارها خیلی توهینآمیز است؛ ما داریم کار فرهنگی میکنیم و این گناه نیست.
از همان موقع میدانستید نقی قرار است کشتی بگیرد و وارد این همه ماجرای پرافت و خیز شود؟
بله، از اول قرار بر همین بود و طبق صحبتهایی که با خشایار الوند داشتیم، او پیشنهاد کرد نقی وارد ماجرای کشتی شود. دیدیم خیلی ایده خوبی است و آن را گسترش دادیم. من میدانستم برای بازی در این نقش کار سختی پیشرو دارم و اگر کار سختی نبود، اصلا آن را قبول نمیکردم. مهمترین جذابیت بازی در نقش نقی در پایتخت۳ سختی و چالشبرانگیزبودن این نقش بود وگرنه بازی نمیکردم.
ارتباط شما با کشتیگیران دیگر چطور بود؟
این کشتیگیران از قهرمانان جهان بودند یا از پیشکسوتان و همه آنها کشتیگیران نامداری بودند که خیلی پهلوانانه به من و در واقع به کشتی کمک کردند.
تصاویر سریال حاکی از آن است که شما هر کشتی را به صورت کامل اجرا کردهاید و نماها جداگانه ضبط نشده است.
بله. بین هر کشتی ما حسابی فنها را مرور میکردیم و بعد روی تشک واقعا کشتی میگرفتیم و حتی گاهی فنهایی اجرا میکردم که همه میگفتند این خیلی بهتر است، اما همه اینها نتیجه کمکهای کشتیگیرانی چون بهرام مشتاقی، مجید خدایی و دیگران بود.
چند سال از زندگی خودتان را صرف کاری کردهاید که سخت، اما ماندگار بوده است. چه احساسی نسبت به این سالها دارید؟
تمام این سالها پربارترین سالهای عمرم بودهاست. نمیتوانم به این فکر کنم که اگر در پایتخت همکاری نمیکردم، کار مهمتری انجام میدادم. آنقدر از این کار لذت بردهام و آنقدر خدمتگزارانه بوده که آن را مهمترین اتفاق زندگیام بدانم و دارم میبینم که مردم هم از پایتخت لذت بردهاند و دوستش دارند. همین برای من کافی است.
شما خیلی جدی و تا حدودی بداخلاق به نظر میرسید. پس این همه کمدی که در آثارتان میبینیم از کجا میآید؟
سوال عجیبی است؛ الزامی ندارد بازیگر پشت دوربین هم همان شکلی باشد که جلوی دوربین هست.
بله اما مسأله این است که این نگاه کمدی از کجا نشات میگیرد؟ چون شما فقط بازی نمیکنید، کمدی هم مینویسید!
هر قصهای را که نوشتهام و شیرین و کمیک به نظر میرسد، در حقیقت یک قصه تلخ است که فقط شیرین روایت شده چون روایت شیرین یکی از کارکردهای مهم طنز است.
شما به فرهنگ مازندران آشنایی داشتید و همین شد که پایتخت به قصه یک خانواده مازنی بدل شد. اگر قرار باشد آقای مقدم سریال دیگری درباره خانوادهای از یکی دیگر از اقوام ایرانی بسازد، شما با ایشان همکاری میکنید؟
اگر به آن فرهنگ تسلط داشته باشم و آن را خیلی خوب بشناسم، حتما این کار را میکنم.
اگر نشناسید واقعا همکاری نمیکنید؟
در این صورت باید فرصت کافی داشته باشم تا بتوانم درباره آن فرهنگ خوب تحقیق و بررسی کنم، ابعادش را بشناسم و اگر برایم جذاب باشد، حتما همکاری خواهم کرد.
استشهادی برای بازیگر
محسن تنابنده متولد ۱۳۵۴، فارغالتحصیل رشته بازیگری از دانشگاه هنر و معماری است. او که پس از ورود به دانشگاه، بازیگری را در صحنه تئاتر تجربه کرده در فیلمها و سریالهای بسیاری حضور داشته و گاه به عنوان نویسنده و بازیگردان نیز ظاهر شده است. از جمله فیلمهایی که تنابنده در آنها بازی داشته میتوان به لامپ ۱۰۰ به کارگردانی سعید آقاخانی، محمد(ص) (مجید مجیدی)، ندارها (محمدرضا عرب)، سنگ اول و زمانی برای دوست داشتن (ابراهیم فروزش)، سنپترزبورگ (بهروز افخمی)، هفت دقیقه تا پاییز، دانههای ریز برف، کنار رودخانه و استشهادی برای خدا (علیرضا امینی)، اگه میتونی منو بگیر و چند میگیری گریه کنی (شاهد احمدلو) و… چند کیلو خرما برای مراسم تدفین (سامان سالور) اشاره کرد.
او همچنین در سریالهای متعددی بازی داشته که از آن جمله میتوان به پایتخت ۱ و۲ و ۳، چاردیواری و پیامک از دیار باقی به کارگردانی سیروس مقدم، سرزمین کهن به کارگردانی کمال تبریزی و مامور بدرقه سعید سلطانی اشاره کرد. این بازیگر در نگارش فیلمنامه نیز دستی دارد و فیلمنامه سهگانه پایتخت، سریالهای چاردیواری و پیامک از دیار باقی، فیلمهای هفت دقیقه تا پاییز، اگه میتونی منو بگیر و چند میگیری گریه کنی را نگاشته است. او همچنین در پایتخت و فیلم کنار رودخانه، وظیفه بازیگردانی را نیز به عهده داشته است.
فعالیتهای این بازیگر در سینما به دو جایزه از جشنواره فیلم فجر منجر شده است؛ او در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۶ برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم استشهادی برای خدا شد و در بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نفش اول مرد را برای بازی در فیلمهای سنگ اول و هفت دقیقه تا پاییز دریافت کرد.
تنابنده در استشهادی برای خدا نقش یک روحانی معروف به شیخ را به عهده داشت که با لهجه مشهدی سخن میگفت و در فیلم سنگ اول، نقش حسنعلی را بازی کرد که چند بار خواب مرگ میبیند و برای خودش سنگ قبر میخرد و به روستا میآورد. او در این فیلم به لهجه ملایری حرف میزد.
محسن تنابنده اما برای بخشی از مردم ایران زمانی شناخته شد که در سریال پایتخت نقش نقی را بازی کرد. او در پایتخت هم در نگارش متون سهم داشته و هم بازیگردانی و هم بازی کرده است. داستان اولیه سریال بر اساس ایدهای از تورج اصلانی شکل گرفت و تنابنده بر اساس این ایده فیلمنامهای درباره خانوادهای نوشت که با یک کامیون در تهران سرگردان میشوند؛ سپس به این نتیجه رسید برای این که سرگردانی خانواده در پایتخت منطقی باشد، آنها به یکی از شهرستانهای کشور تعلق داشته باشند. از آنجا که تنابنده بستگانی در بندر گز و دوستانی از خطه مازندران داشته، تصمیم میگیرد این خانواده مازنی باشند و به این ترتیب خاستگاه اجتماعی، فرهنگی خانواده پایتخت به مازندران تعلق پیدا کرده است. تنابنده در این سریال بازی در نقش نقی را نیز به عهده گرفت و این بار با لهجه مازنی هنرنمایی کرد.
بعد از استقبال مردم از پایتخت، قرار بر آن شد که سری دوم سریال هم ساخته شود؛ اگرچه تجربه نشان داده معمولا سری دوم یک سریال بهتر از سری اول از کار در نمیآید، تنابنده و همکارانش برای سری دوم قصههای متنوعی طراحی کردند و همین ماجرا برای پایتخت ۳ نیز تکرار شد با این تفاوت که در پایتخت۳ با پیشنهادهای خشایار الوند در مقام نویسنده و ایدههای تنابنده داستان پایتخت رنگ و بوی متفاوتی به خود گرفت و توانست موفقیتهای سری اول و دوم سریال را تکرار کند.
حسین هدایتی +بیوگرافی
حسین هدایتی
حسین هدایتی |
|
---|---|
زادروز | ۱۳۴۲ ایران، تهران |
ملیت | ایرانی |
پیشه | تاجر کارآفرین |
شناختهشده برای | تاسیس باشگاه فوتبال استیلآذین |
بیوگرافی و زندگینامه حسین هدایتی
حسین هدایتی دولابی (زاده ۱۳۴۲ در دولاب، تهران) سرمایهدار و مدیر ورزشی ایرانی است. شهرت وی بیشتر به جهت کمکهای مالی کلان در اواخر دههٔ ۱۳۸۰ به تیم فوتبال پرسپولیس تهران و تأسیس باشگاه فوتبال استیلآذین تهران است که با هزینهٔ بسیار در لیگ برتر فوتبال ایران حضور یافتهاست
داراییها
از داراییهای که به وی نسبت داده شدهاست میتوان به مالکیت شرکت هلدینگ استیل آذین ایرانیان ، صنایع استیل آذین، شرکت خاورآذین، شرکت فجر گالوانیزه سپاهان کاشان، چندین کارخانهٔ فولادسازی و ورق، شرکت نایبند بزرگترین شرکت پرورش میگوی ایران، و نیز برجسازی در دبی، سهامداری بانک خصوصی تات، ریاست چندین شرکت تجاری در ایران و کشورهای دیگر خاورمیانه،و داشتن املاک کشاورزی و مسکونی متعدد در ایران و کشورهای حاشیهٔ خلیج فارس اشاره کرد.[۱]
سایت رسمی حسین هدایتی دولابی
www.hedayatie.com
شرکت هلدینگ استیل آذین ایرانیان
www.steelaziniranian.ir
سرمایه گذاری در فوتبال
- باشگاه فوتبال استیل آذین
- باشگاه فوتبال ملوان بندرانزلی :این باشگاه یکی از باشگاههای حسین هدایتی دولابی در ایران است هدایتی با در اختیار گرفتن ۷۰ سهام ملوان تعیین کننده هیات مدیره باشگاه است و نداجا ۳۰ درصد مابقی سهام را در اختیار دارد.[۲][۳]
- باشگاه فوتبال گهر دورود
حسین هدایتی
حسین هدایتی
حسین هدایتی
حسین هدایتی
عکسهای حسین هدایتی
حسین هدایتی
سایت بیوگرافی
گلشیفته فراهانی +بیوگرافی
گلشیفته فراهانی
بیوگرافی گلشیفته فراهانی
متولد ۱۳۶۲
دختر بهزاد فراهانی (بازیگر)
خواهر شقایق فراهانی (بازیگر)
مدرک تحصیلی: فارغ التحصیل هنرستان موسیقی
زندگینامه
برای اولین بار در سن ۱۴ سالگی در فیلم بیادماندنی « درخت گلابی » نقشی ماندگار ایفا کرد و نامش سر زبانها افتاد: گلشیفته فراهانی.
اما کمی بیش از حد معمول طول کشید تا گلشیفته ثابت کند بازیگر درجه یکی است. تا اینکه بازی در فیلم « بوتیک » و « اشک سرما » پیش آمد و گلی در هر دو عالی بود. اما گلشیفته فراهانی سال ۱۳۸۵ را هیچگاه از یاد نخواهد برد. او در این سال ۳ فیلم با بازی بسیار خوبش بر پرده سینماها داشت: به نام پدر، گیس بریده و میم مثل مادر. او در جشنواره همان سال هم یه آس دیگر رو کرد: « سنتوری ». و حالا یکی از ستاره های دهه هشتاد سینمای ایران است.
گلشیفته فراهانی
گلشیفته فراهانی
عکسهای گلشیفته فراهانی
گلشیفته فراهانی
گلشیفته فراهانی
گلشیفته فراهانی
گلشیفته فراهانی
گلشیفته فراهانی
مرجع بیوگرافی ایران
گلشیفته فراهانی
گلشیفته فراهانی
بیوگرافی