نیکو خردمند +بیوگرافی
نیکو خردمند
نیکو خردمند | |
---|---|
زمینه فعالیت | سینما و تلویزیون و رادیو |
تولد | ۵ آبان ۱۳۱۱ ۲۷ اکتبر ۱۹۳۲ تهران، ایران |
مرگ | ۲۶ آبان ۱۳۸۸ ۱۹ نوامبر ۲۰۰۹ (۷۷ سال) تهران، ایران |
مدفن | قطعه هنرمندان بهشت زهرا |
ملیت | ایرانی |
پیشه | بازیگر، دوبلور و گوینده |
مدرک تحصیلی | فارغ التحصیل کارگردانی سینما |
بیوگرافی و زندگینامه نیکو خردمند
نیکو خردمند (زاده ۵ آبان ۱۳۱۱ – درگذشته ۲۶ آبان ۱۳۸۸) گوینده و بازیگر ایرانی سینما و تلویزیون ایران بود. نیکو خردمند دارای مدرک تحصیلی دیپلم و فارغ التحصیل کارگردانی سینما[۱] در رویال تاتر سلطنتی بود. او خواهر بزرگتر آهو خردمند (بازیگر سینما و تئاتر) است.[۲] فعالیت هنری او از سال ۱۳۳۷ با گویندگی در رادیوشروع شد.[۳] وی گویندگی فیلم را در سال ۱۳۳۹ آغاز کرد و گوینده نقشهای کلودیا کاردیناله، آوا گاردنر، الیزابت تیلور، فخری خوروش، ایرن، کتایون و … بودهاست. او گوینده نمایشهای رادیویی برنامه دوم رادیو از سال ۱۳۴۲ تا سال ۱۳۴۷ و همچنین مجری برنامه معرفی تاتر در تلویزیون در سال ۱۳۵۱ بود. فعالیت سینمایی او با بازی در فیلم «پرده آخر» (واروژ کریم مسیحی) در سال ۱۳۶۹ شروع شد.
فیلمشناسی
سینما
- پرده آخر (واروژ کریممسیحی – ۱۳۶۹)
- حکایت آن مرد خوشبخت (رضا حیدرنژاد – ۱۳۶۹)
- خانه خلوت (مهدی صباغزاده – ۱۳۷۰)
- مسافران (بهرام بیضایی – ۱۳۷۰)
- بازیچه (تورج منصوری – ۱۳۷۲)
- راز گل شب بو (سعید خورشیدیان – ۱۳۷۲)
- زینت (ابراهیم مختاری – ۱۳۷۲)
- روزهای خوب زندگی (مهدی صباغزاده – ۱۳۷۳)
- نگاهی دیگر (حسین مختاری – ۱۳۷۳)
- غزال (مجتبی راعی – ۱۳۷۴)
- سفر پرماجرا (سیامک اطلسی – ۱۳۷۵)
- قاصدک (قاسم جعفری – ۱۳۷۵)
- روانی (داریوش فرهنگ – ۱۳۷۶)
- قاعده بازی (عبدالرضا نوابصفوی – ۱۳۷۶)
- هفت سنگ (عبدالرضا نوابصفوی – ۱۳۷۶)
- شراره (سیامک شایقی – ۱۳۷۸)
- کاغذ بیخط (ناصر تقوایی – ۱۳۸۰)
- قلبهای ناآرام (مجید مظفری – ۱۳۸۱)
- صبحانهای برای دو نفر (مهدی صباغزاده – ۱۳۸۱)
- پرونده هاوانا (علیرضا رئیسیان – ۱۳۸۳)
- کافه ستاره (سامان مقدم – ۱۳۸۳)
- پیشنهاد ۵۰ میلیونی (مهدی صباغزاده – ۱۳۸۳)
- خاک آشنا – (بهمن فرمانآرا – ۱۳۸۷)
تلویزیون
سال | نام | سمت | کارگردان | توضیحات |
---|---|---|---|---|
۱۳۸۶-۱۳۸۷ | قابهای خالی | بازیگر | مرتضی احمدیهرندی | شبکه ۲ |
۱۳۸۶ | تلهفیلم «تکمچی» | بازیگر | یدالله صمدی | |
۱۳۸۴ | تلهفیلم «مادر صدامو می شنوی؟» | بازیگر | کامبیز کاشفی | شبکه ۱ |
۱۳۸۰ | دیوار شیشهای | بازیگر | مهدی صباغزاده | شبکه ۲ |
۱۳۷۸ | مادر | بازیگر | شعبانعلی اسلامی | شبکه ۱ |
۱۳۷۷-۱۳۷۸ | کت جادویی | بازیگر | محمدحسین لطیفی | شبکه ۳ |
۱۳۷۵-۱۳۷۸ | آژانس دوستی | بازیگر | گروه کارگردانان | |
۱۳۷۶-۱۳۷۷ | برگ و باد | بازیگر | فیاض موسوی | از برنامه سیمای خانواده شبکه ۱ پخش می شد. |
۱۳۷۶-۱۳۷۷ | هفت سنگ | بازیگر | عبدالرضا نوابصفوی | شبکه ۲ از این مجموعه تلویزیونی، دو نسخه سینمایی، با نامهای «قاعده بازی» و «هفت سنگ» در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. |
۱۳۷۴-۱۳۷۵ | دزدان مادربزرگ | بازیگر | مهدی صباغزاده | شبکه ۱ |
۱۳۷۴ | جای خالی دریا | بازیگر | هوشنگ توکلی | |
۱۳۷۳ | آوای فاخته | بازیگر | بهمن زرینپور | شبکه ۱ |
۱۳۷۳ | بازگشت به خانه | بازیگر | مسعود نوابی | شبکه ۱ |
۱۳۷۳ | همسایهها | بازیگر | محمدحسین لطیفی | شبکه ۳ |
۱۳۷۲-۱۳۷۳ | باغ گیلاس | بازیگر | مجید بهشتی | شبکه ۱ |
۱۳۷۱-۱۳۷۲ | آپارتمان | بازیگر | اصغر هاشمی | شبکه ۱ |
۱۳۷۱ | آخرین سند | بازیگر | رضا گنجی | شبکه ۱ |
۱۳۶۷ | گالشهای مادربزرگ | بازیگر | بهمن زرینپور | در نوروز ۱۳۶۸ از شبکه ۱ پخش شد. |
مرگ
نیکو خردمند حدود ساعت ۴ بامداد ۲۶ آبان ۱۳۸۸، در سن ۷۷ سالگی و در بیمارستان ابن سینای تهران درگذشت.[۵] وی در پاییز سال ۱۳۸۷ چندین بار به بیمارستان منتقل شده بود. همچنین بیماری وی در ماههای آخرعمرش شدت یافته بود. نیکو خردمند در هفتههای پیش از مرگش به دلیل بیماری قلبی و عروقی و ضعف جسمانی تحت مراقبت پزشکی قرار گرفت و در بیمارستان بستری بود.
جوایز
برخی از جوایز «نیکو خردمند» به شرح زیر است: [۶]
- برندۀ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن (پرده آخر) در نهمین جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) – ۱۳۶۹
- برندۀ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن (بازیچه) در دوازدهمین جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) – ۱۳۷۲
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن (غزال) در چهاردهمین جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) –
نگار جواهریان +بیوگرافی
نگار جواهریان
نگار جواهریان | |
---|---|
زمینه فعالیت | سینما، تلویزیون و تئاتر |
تولد | ۲۲ دی ۱۳۶۱ ۱۲ ژانویهٔ ۱۹۸۳ (۳۱ سال) تهران، ایران |
محل زندگی | تهران، ایران |
ملیت | ایران |
پیشه | بازیگری |
سالهای فعالیت | از ۱۳۸۰ تاکنون |
بیوگرافی و عکس های نگار جواهریان
نگار جواهریان ( زاده ۲۲ دی ۱۳۶۱ تهران) بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر ایرانی است. او در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر موفق به دریافت جایزه سیمرغ بلورین در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم طلا و مس شد.[۱]وی در چهاردهمین جشن خانه سینما نیز برای فیلم طلا و مس تندیس بهترین بازیگر زن نقش اول را دریافت کرد.
فیلمشناسی
فیلمهای سینمایی
سال | فیلم | کارگردان | یادداشت |
۱۳۹۳ | پریدن از ارتفاع کم | حامد رجبی | |
۱۳۹۲ | ملبورن | نیما جاویدی | |
۱۳۹۱ | حوض نقاشی | مازیار میری | |
۱۳۹۱ | آشغالهای دوست داشتنی | محسن امیریوسفی | |
۱۳۹۰ | قصهها | رخشان بنی اعتماد | |
۱۳۹۰ | بی خود و بی جهت | عبدالرضا کاهانی | |
۱۳۸۹ | اینجا بدون من | بهرام توکلی | |
۱۳۸۹ | یه حبه قند | رضا میرکریمی | |
۱۳۸۸ | هیچ | عبدالرضا کاهانی | |
۱۳۸۷ | طلا و مس | همایون اسعدیان | |
۱۳۸۷ | شبانه روز | امید بنکدار و کیوان علیمحمدی | |
۱۳۸۷ | کتاب قانون | مازیار میری | |
۱۳۸۶ | تنها دو بار زندگی میکنیم | بهنام بهزادی | |
۱۳۸۶ | صد سال به این سالها | سامان مقدم | |
۱۳۸۶ | جعبه موسیقی | فرزاد مؤتمن | |
۱۳۸۵ | نسل جادویی | ایرج کریمی | |
۱۳۸۴ | پابرهنه در بهشت | بهرام توکلی | |
۱۳۸۳ | خوابگاه دختران | محمدحسین لطیفی | |
۱۳۸۲ | چند تار مو | ایرج کریمی | |
۱۳۸۲ | قدمگاه | محمدمهدی عسگرپور | |
۱۳۸۰ | من ترانه پانزده سال دارم | رسول صدرعاملی |
گروه صحنه و لباس
سال | فیلم | کارگردان | یادداشت |
۱۳۸۳ | گیلانه | رخشان بنیاعتماد | در گروه صحنه و لباس |
مجموعه تلویزیونی
سال | مجموعه | کارگردان | یادداشت |
۱۳۹۳ | کلاه قرمزی ۹۳ | ایرج طهماسب | مهمان برنامه |
۱۳۹۰ | کلاه قرمزی ۹۰ | ایرج طهماسب | مهمان برنامه |
۱۳۸۵ | زیر تیغ | محمدرضا هنرمند | |
۱۳۸۲ | این راهش نیست | نوید میهن دوست |
تله فیلم و شبکه خانگی
سال | تله فیلم | کارگردان | یادداشت |
۱۳۸۹ | ستارههای سوخته | سیروس الوند | |
۱۳۸۹ | همین یک ساعت پیش | سینا آذین | فیلم کوتاه |
تئاتر
- همسران: رامبد جوان
- دیوار چهارم:رامبد جوان ۱۳۹۱ امیررضا کوهستانی
- دیوان تیاترال: ۱۳۸۱ محمود استاد محمد
- قرمز و دیگران: ۱۳۸۳ محمد یعقوبی
- شهرهای نامرئی: ۱۳۸۴ حسن معجونی
- بدون خداحافطی: ۱۳۸۵ کتایون فیض مرندی
- ایوانف: ۱۳۹۰ امیررضا کوهستانی
- رویاها وکابوسهای زنانه:
- گلهای شمعدانی: ۱۳۸۴ محمد یعقوبی
- تهرن: ۱۳۸۶ محمود استاد محمد
- خون خشک، سبزی تازه: ۱۳۸۶ امیررضا کوهستانی
- ۱۷ دی کجا بودی: ۱۳۸۸ امیررضا کوهستانی
- دون کیشوت: ۱۳۹۰
جوایزو افتخارات
- برنده تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن از چهارمین جشن انجمن منتقدان برای طلا و مس – ۱۳۸۹
- برنده تندیس بهترین بازیگر زن نقش اول از چهاردهمین جشن خانه سینما برای طلا و مس – ۱۳۸۹
- برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر برای طلا و مس – ۱۳۸۸
- برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن از جشنواره اوسیان سینه فن برای تنها دو بار زندگی میکنیم – ۱۳۸۸
- برنده تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل زن از پانزدهمین جشن خانه سینما برای اینجا بدون من – ۱۳۹۰
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن ازسی و یکمین جشنواره فیلم فجر برای حوض نقاشی – ۱۳۹۱
- برنده جایزه پروین بطور مشترک با (لیلا حاتمی وترانه علیدوستی) – ۱۳۹۱
- نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن از هفتمین دورهٔ جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک برای حوض نقاشی –
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
نگار جواهریان
عذرخواهی لیلا حاتمی در رسانه های جهان بازتاب گسترده داشت
نامه دیروز لیلا حاتمی در مورد صحنه ای که در مراسم معرفی با ژیل ژاکوب رییس ۸۴ ساله کن پیش آمد، بلافاصله در سایت های خبری جهان انعکاسی وسیع یافت.
خبرگزاری فرانسه با ترجمه کامل متن نامه لیلا حاتمی، مروری بر وقایع روزهای اخیر کرده است.
در بخشی از این نامه آمده است: هرچند از ادای این توضیحات شرم دارم اما شاید برای کسانی که نمی توانستند موقعیت ناگزیر من را درک کنند ناچار شدم وارد برخی جزییات شوم. با این حال از این پیشامد و اینکه احساسات کسانی را آزرده باشم بسیار متاسفم چه خود تربیت شده پدری هستم که همه از میزان علاقه او به دین و ملیت ایرانی آگاهند.
در ادامه این خبر با نقل قولی از حسین نوش آبادی معاون وزیر فرهنگ ایران، یادآور می شود که زنان ایرانی همیشه مظهر عفت و پاکی بودهاند بنابراین اینگونه حضورهای نامناسب که اخیرا در جشنواره کن اتفاق افتاده همسو با اعتقادات دینی ما نیست.
علاوه بر این نامه گروهی از دانشجویان حزب الله زن ایرانی که درخواست اقدام قانونی علیه لیلا حاتمی را کردند و با شکایت علیه وی خواستار زندانی شدن و شلاق وی شدند نیز در این خبر یادآوری شده است.
خبرگزاری فرانسه یادآور میشود لیلا حاتمی که زاده خانواده ای با پشتوانه قوی سینمایی است به دلیل بازی در فیلم «جدایی» ساخته اصغر فرهادی که تنها فیلم ایرانی برنده جایزه اسکار است، در سراسر جهان شناخته شده است.
بیش از ۱۲۰ منبع خبری، این خبر را به نقل از خبرگزاری فرانسه منعکس کردهاند.
لیلا حاتمی بازیگر ۴۱ ساله ایرانی امسال به عنوان یکی از اعضای گروه داوری بخش اصلی جشنواره کن، در این رویداد سینمایی حضور دارد.
بهجت صدر +بیوگرافی
بهجت صدر
بهجت صدر | |
نام | بهجت صدر |
زادهٔ | ۱۳۰۳ خورشیدی ۲۹ مهٔ ۱۹۲۴ اراک، ایران |
درگذشت | دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۸ ۱۱ اوت ۲۰۰۹ (۸۵ سال) جزیره کرس، جنوب فرانسه |
علت مرگ | سرطان سینه، حمله قلبی |
پدر و مادر | محمد صدر محلاتی و قمر امینی صدر |
همسر(ها) | مرتضی حنانه |
فرزندان | کاکوتی “میترا” حنانه |
رشته | نقاشی |
جنبش | آبستره |
امضا |
بیوگرافی کامل بهجت صدر
بهجت صدر محلاتی (۱۳۰۳-۱۳۸۸) نقاش ایرانی بود.
او زاده اراک است. پدرش محمد صدر محلاتی و مادرش قمر امینی صدر از خانوادههای سرشناس اراک بودند.
بهجت صدر در سال ۱۳۳۳ با رتبهٔ نخست در رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پایان نامه هنری دریافت کرد. سپس در سال ۱۳۳۴ بورسی برای هنرآموزی از Accademia di Belle Arti در ایتالیا گرفت. در سال ۱۳۳۵ برنده جایزه سیمین همترازی شهر سنویتو شد و یک پرده او به همراه چند کار از نگارگران جوان ایران در دوسالانه ونیز پذیرفته شد.
در سال ۱۳۳۶ نخستین نمایشگاه انفرادی او در نگارخانه «پینچو» در رم برگزار شد و در سال ۱۳۳۹ پس از زناشویی با مرتضی حنانه در دانشگاه تهران به آمورش نگارگری میپردازد و تنها فرزندش، دختری بنام میترا که کاکوتی صدایش میزنند، را به جهان میآورد.
در سال ۱۳۴۱ نیز در سومین دوسالانه تهران، جایزه نخست را میگیرد و نگارههایش به دوسالانه سی و یکم ونیز، فرستاده میشود. در سالهای پایانی دههٔ شصت بیماری سرطان سینه را در او نشان یابی میکنند . ورا که او هنوز نگاره گری را با آسوده دلی دنبال میکند.
بهجت هشیارانه در پردههای تازهاش رنگهای سرد و مات را با بازی سایه روشنها به هماهنگی و با مواد گوناگونی همچون چوب، فلز، رنگ روغن و اکرلیک و دیگر ماتهها به کار میبرد. کارهای آبستره وی یادآور پردیسها و باغهای پارسی ست.
میزان تحصیلات ستاره های مشهور سینمای ایران
آیا همه بازیگران معروف سینما در رشته مرتبط با کارشان درس خوانده اند؟ مطالعه اطلاعات این گزارش نشان می دهد که پاسخ این سوال منفی است.
اکثر بازیگران ایرانی در رشته های غیرمرتبط درس خوانده اند و خیلی هایشان بعد از این که کمی مشهور شده اند درس و تحصیل را کنار گذاشته اند.
پاسخ این سوال را در زیر ببینید:
شهاب حسینی: متولد ۵۲ در تهران (تحصیل در رشته روانشناسی را رها کرد)
شهرام حقیقت دوست: متولد ۵۱(کارشناس رشته تئاتر)
رضا داوود نژاد:متولد ۵۹ در تهران ( تحصیل در رشته حقوق را رها کرد)
سام درخشانی: متولد ۵۹ در تهران(تحصیل در رشته نمایش را رها کرد)
بهرام رادان: متولد ۵۸ در تهران( لیسانس مدیریت بازرگانی)
مریلا زارعی: متولد ۵۳ در تهران(لیسانس مهندسی صنایع غذایی)
فقیهه سلطانی: متولد ۵۳ در تهران(لیسانس ادبیات نمایشی)
رامبد شکرآبی: متولد ۵۱ در تهران( دیپلم ریاضی)
رضا شفیعی جم: متولد ۵۰ در تهران( لیسانس نقاشی)
امیر حسین صدیق: متولد ۵۱ در نیشابور( دیپلم بازیگری)
لادن طباطبایی: متولد ۴۹ در تهران(لیسانس بازیگری)
پرستو صالحی: متولد ۵۶ در تهران( لیسانس)
رزیتا غفاری: متولد ۵۱ در تهران(لیسانس کارگردانی سینما)
شقایق فراهانی: متولد ۵۱ در تهران( لیسانس نقاشی)
نگار فروزنده: متولد ۵۷ در تهران(دیپلم)
حدیث فولادوند: متولد ۵۶ در تهران(فوق دیپلم)
شبنم قلی خانی: متولد ۵۶ در تهران(فوق لیسانس رشته تئاتر)
محمد رضا گلزار: متولد ۵۴ در تهران(لیسانس مکانیک سیالات)
سروش گودرزی: متولد ۵۳ در تهران( لیسانس کامپوتر)
یکتا ناصر:متولد ۵۷ در تهران(لیسانس مهندسی محیط زیست)
بهاره رهنما: متولد ۵۲ در تهران(لیسانس ادبیات فارسی و حقوق قضایی.دانشجوی فوق لیسانس در رشته نمایش)
لیلا حاتمی: متولد ۵۱ در تهران ( تحصیل در مهندسی برق و ادبیات مدرن فرانسه را در سوییس نیمه کاره رها کرد)
امین آقا فرزانه +بیوگرافی
امین آقا فرزانه
بیوگرافی امین آقا فرزانه
امین اقا فرزانه متولد ۱۳۴۳ صادره شهر ری و در حالحاضر ساکن ۱۳ ابان شهر ری میباشد او بسیار مردیخوش قلب و مهربان هست. امین اقا فرزانه یکی از لوتیهای بسیار پر طرفدار و پر هوادار هست او در حال حاضر در میدان تربار میوه یک حجره دارد که اسم اون حجره لوتیها خوش امدید است و او را در ردیف بزرگانی همچون طیب رمضون یخی ، شعبان جعفری ،…. البته با فاصله زمانی در بازار تره بار تهران قرار داده. یکی از بهترین خصوصیاتش جهزیه دادن به دخترهای بی بضاعت و برگزاری مراسم عزاداری برای ایمه و نیز آشتی دادن و رضایت گرفتن برا مقروضین دیه …. هست و بخاطر همین کار ها و مردم داری ذاتی کلیه مردم به او لقب اقا رو دادن.
امین آقا فرزانه
امین آقا فرزانه
امین آقا فرزانه
امین آقا فرزانه
امین آقا فرزانه
امین آقا فرزانه
امین آقا فرزانه
امین آقا فرزانه
مصاحبه با آناهیتا نعمتی از ازدواجش با پورعرب
آناهیتا نعمتی بازیگر زن سینمای ایران، به تازگی در گفت و گویی مفصل درباره همه اتفاقات مهم زندگیاش از ابتدا تا کنون صحبت کرده است.
او از زندگی مشترک با ابوالفضل پورعرب گفت تا این روزهای مادر بودن، سفرهای هیجان انگیزش و حتی حضور در کلاس های بازیگری آمریکا. این گفت و گو را حتما بخوانید.
–اوایل فعالیت تان، آناهیتا نعمتی بودید چه شد که اسمتان را به آنا تغییر دادید؟ این امر قبل از انقلاب خیلی باب بود اما بعد از انقلاب کمتر این اتفاق میافتد.
دلیلش تشابه اسمی با خانم آناهیتا همتی بود که قبل از من و در سال ۱۳۷۲ وارد این عرصه شده بود، در حالی که من سال ۷۶ وارد سینما شدم. خب خانم همتی قدیمیتر از من بود. اسمشان هم جا افتاده بود و شناخته شده بودند. سه – چهار سال اولی که وارد این عرصه شدم، اغلب مصاحبه هایی که از من چاپ میشد، اطلاعات غلط داشت! در حقیقت اطلاعات خانم همتی جای من نوشته میشد! از سال تولد بگیرید تا اطلاعات فیلمها و سریالها. و همینطور عکس! حتی گاهی در تیتراژها هم این اشتباه پیش می آمد. به همین خاطر احساس کردم که باید یک تفاوتی ایجاد شود. از فیلم «پارک وی» به بعد بود که تصمیم گرفتم اسمم را به آنا تغییر دهم.
–پس خانواده و دوستانتان همچنان آناهیتا خطابتان میکنند؟
بله. آناهیتا صدایم میکنند. -کمی از دوران کودکی و نوجوانی و شرایط خانوادگیتان بگویید. پدر و مادرم هر دو فرهنگی بودند. مادربزرگم هم همینطور. در کودکی بسیار شیطنت میکردم و در فضای ورزش و نقاشی و خطاطی سیر میکردم. چون پدرم همزمان نقاشی و خطاطی هم درس می دادند. ولی زیاد در فضای نمایش و بازیگری و… نبودم. بیشتر علاقه ام سمت موسیقی بود. موسیقیهای مختلف و به خصوص موسیقی های شرقی. کنکور دادم و در حقیقت انتخاب پنجم من هنرهای دراماتیک نوشهر بود و قبولیام در آنجا شاید یک جرقه برای ورود به عالم بازیگری. البته چون شهرستان بود نرفتم و در تهران دورههایی مثل کلاسهای بازیگری استاد سمندریان و… را دیدم. حدودا ۱۸-۱۷ سالم بود که وارد این حوزه شدم و به صورت حرفهای با فیلم «هیوا»ی مرحوم ملاقلی پور به سینما معرفی شدم. وقتی وارد فیلم هیوا شدم، تابلویی را از آقای ملاقلی پور کادو گرفتم که انگیزهام را بیشتر کرد. همینطور منتقدان و اهالی رسانه و مطبوعات که آن سال استقبال خیلی خوبی از من کردند. یادم می آید یک منتقد در گزارش فیلم مطلبی نوشتند و از من به عنوان پدیدهی جدید سینمای ایران یاد کردند. همه ی اینها انگیزه ای شدند برای علاقه ی بیشتر من به این حرفه.
–خانواده تان مخالفتی نداشتند؟
نه، پدر و مادرم خیلی حمایت و تشویقم کردند و خیلی خوشحال بودند. حتی تابلویی را که آقای ملاقلی پور برایم امضا کردند به خوبی نگه داشتیم.
–کنار امضایشان، نکته یا یادداشتی هم نوشتند؟
بله… نوشتند که: «من قول میدهم ۵ سال آینده آناهیتا نعمتی جزو ۵ بازیگر زن اول ایران خواهد بود.» و امضاء و تاریخی که به یادگار برایم گذاشتند. البته بعد از هیوا و دو فیلم دیگری که بازی کردم، ۴- ۳ سالی بازیگری را به دلیل ازدواج و به دنیا آمدن فرزندم کنار گذاشتم و آن چیزی که ایشان گفت محقق نشد تا اینکه مجدد به طور جدی با «پارکوی» شروعی دوباره داشتم.
–البته سریال مسافر هم خیلی با استقبال مواجه شد.
سریال مسافر را بعد از سه فیلم سینمایی اولم هیوا، دلباخته و زندانی ۷۰۷ کار کردم. بعد از زندانی ۷۰۷ ازدواج کردم و بلافاصله سریال مسافر را بازی کردم و دیگر کار نکردم. زمانی که کار نمیکردم این سریال پخش شد و با استقبال ۹۸ درصدی بیننده ها مواجه شد. طوری که رسانه ها میگفتند پنجشنبه ها و زمان پخش این سریال، ترافیک خیابانها کم میشود.
–چرا بعد از مسافر، چند سالی کار نکردید؟
به دلیل به دنیا آمدن دخترم رایکا و زندگی خانوادگی. می خواستم خودم بالای سر رایکا باشم تا او بزرگتر شود و به نقطه ای برسد که از عهده یکسری از کارهایش بربیاید.
–پس این تصور اشتباهی است که می گویند شما به دلیل ازدواجتان خیلی شناخته شدید؟
دقیقا. خیلی ها ادعا کردند که آناهیتا نعمتی بعد از ازدواجش هنرپیشه شد ولی خب، اصلا اینگونه نبود. من کار می کردم و پیشنهادهای خوبی داشتم و حتی فرصت همکاری با چند کارگردان مشهور را هم از دست دادم. دقیقا زمانی که ازدواج کردم دیگر کار نکردم.
–در آن برهه ای که مشکلاتی بر سر زندگی شخصی تان پیش آمد و از همسرتان جدا شدید، آن اتفاقات به زندگی حرفه ای شما آسیب زدند؟ در حقیقت اگر آن اتفاق ها نمی افتاد الان خودتان را جلوتر می دیدید یا اینکه فرقی نمی کرد؟
من اگر ازدواج نمی کردم الان قطعا مسیر دیگری را در کارم پیش می گرفتم. صددرصد پیشرفت می کردم چون پیشنهادات خیلی خوبی از کارگردان های خوب داشتم، ولی خب آن زمان همسرم دوست نداشت من کار کنم. تنها کاری که فقط در همان اوایل ازدواج انجام دادم سریال مسافر بود که خود ایشان هم حضور داشتند.
–یک مقدار اطلاعات غلط در مورد شما در ویکی پدیا و دیگر منابع اینترنتی وجود دارد. مثلا اینکه در سال ۷۲ و با بازی در نمایشی از آقای مرزبان وارد عرصه ی نمایش شدید یا اولین فیلمتان، یک فیلم به نمایش درنیامده است یا در فیلم کوتاهی از آقای مخملباف شرکت داشتید. کمی در مورد این اشتباهات توضیح می دهد.
بله… متاسفانه این اشتباهات وجود دارد. این اطلاعاتی که گفتید هم مربوط به خانم همتی است که امیدوارم در منابعی که گفتید تصحیح شوند. حتی گاهی سال تولد من را ۱۳۵۲ می زنند که باز هم اشتباه است آنقدر که گاهی می پرسند چرا آناهیتا نعمتی پیر نمی شود؟!! (می خندد) در حالی که من تیرماه ۵۶ به دنیا آمده ام. در ۲۶ سالگی نقش چند سال بزرگتر از خودم را در پارک وی بازی کرده ام، در زن دوم اجازه دادم که پیرترم کنند و فیلم هایی مثل شیش و بش که در سن و سال خودم بازی کردم اغلب تعجب کردند که چرا نقش از سن خودم پایین تر است! الان هم در فیلم های آخرم با گریم های سنگین حاضر شده ام یا در یکی می خواد باهات حرف بزنه که ۸-۷ کیلو اضافه وزن پیدا کردم، برای اینکه بتوانند گریم خوبی روی صورتم اجرا کنند و از این قبیل مسائل
اولین بار که جلوی دوربین رفتید و اولین بار که پا روی صحنه ی تئاتر گذاشتید چه حسی داشتید؟
اولین بار که روی صحنه ی تئاتر رفتم مثل یک سقوط آزاد بود! آن هم در سالن چهار سو، در جشنواره تئاتر فجر با آن ازدحام جمعیت، خانم ثمینی، زمانی که می خواستم از پشت صحنه به روی صحنه بیایم. وقتی جمعیت را از پشت پرده دیدم، ناخودآگاه دیگر نتوانستم قدم بردارم. چند بار بلند شدم و نشستم و نفس عمیق کشیدم اما باز هم نشد و دیگر نتوانستم بلند شوم. به قول معروف کُپ کرده بودم. نور صحنه هم داشت می آمد.
به هر حال با کمک دوستان و عوامل بلند شدم و زمانی که می خواستم وارد صحنه شوم احساس یک سقوط آزاد را داشتم. انگار پاهایم روی زمین نبود و هیچ استقامتی نداشتم. وقتی قدم برمی داشتم، خدا خدا می کردم که بتونم استقامتم را حفظ و ضربان قلبم را کنترل کنم تا بتوانم شروع کنم به دیالوگ گفتن. خیلی حس عجیبی بود! هر طور بود توانستم به خودم مسلط بشوم و روی صحنه حاضر شوم. ولی برای سینما، آنقدر سخت نبود و راحت با دوربین و… کنار آمدم. یادم می آید وقتی اولین بار که دوربین را گذاشتند و من قرار بود در یک پلانی از هیوا حاضر شوم، باید یک ری اکشن می دادم به یک پایی که از قبر درآمده بود.
آقای ملاقلی پور جلوی من نشست و دستش را جلو آورد و گفت: «دست من را می بینی، فکر کن همین پایی ست که بعد از سال ها از قبر بیرون کشیده اند؟ چه حسی نسبت به آن داری؟ ری اکشنت به آن چیست؟ خب، من تصور می کردم که الان خیلی باید چندشم بشود و حالم بد. صورتم را به هم ریختم و خلاصه یک ری اکشن دادم. آتیلا پسیانی سریع آمد و گفت: «نه، نه… اصلا اینطوری نیست. دارند از تو کلوزآپ می گیرند و لازم نیست اووراکت بکنی و…»
توضیحاتی از این قبیل داد و تاکید کرد که باید یک برداشت این پلان را بازی کنی. با اینکه کم سن و سال بودم اما خیلی ساپورتم می کردند. نمی گذاشتند بترسم. همه در پشت صحنه به من امیدواری می دادند. انرژی می دادند. درهر حال، راهنمایی های درست آقای پسیانی باعث شد راحت تر باشم و از پس نقش بربیایم. با یک برداشت اجرا کردم و بعد همه دست زدند و تشویقم کردند. از آنجا به بعد بود که شور و شوقی درونم ایجاد شد و همش می گفتم پس کی نوبت من می شود (می خندد) خلاصه سعی کردم حرفه ای باشم، حرفه ای برخورد کنم، همیشه اخلاق را مدنظر بگیرم. در سینمای ایران و درکارم همیشه مدیون هیوا و عوامل حرفه ای آن هستم.
–تلاش های شخصی هم داشتید برای ارتقاء سطح بازیگری تان؟ گویا در کلاس های بازیگری در آمریکا شرکت داشتید؟
بله، بعد از فیلم «یکی می خواد باهات حرف بزنه» حالم زیاد مساعد نبود و ۳-۲ ماهی سفری داشتم به آمریکا؛ هم سفر شخصی بود و هم شرکت در فستیوال فیلم نور که برای فیلم های ایرانی است و من به جای آقای میهندوست که آن زمان مادرشان به رحمت خدا رفته بودند، شرکت کردم و به کلاس های هالیوود اکتینگ استلا ادلر معرفی شدم.
یک شیوه ی بازیگری متفاوت که با آنچه در ایران آموخته بودم کاملا فرق می کرد. گرچه در ایران باز هم آنچه را آموخته ای نمی توانی کامل به نمایش بگذاری. به دلیل محدودیت هایی که برای یک زن بازیگر وجود دارد. استاد ادلر نقطه ی مقابل شیوه ی استانیسلاوسکی است که با آقای سمندریان کار می کردیم. در کل باید بگویم خیلی دنیای متفاوتی دارد. نکته اینجاست که اگر بتوانی از هر دو شیوه ی بازیگری بهره ببری، موفق خواهی شد.
–شما در حرفه های مختلف هنری دستی بر آتش دارید. از مزون لباس گرفته تا طراحی دکوراسیون و دیزاین. این کارها را برای درآمدزایی انجام می دهید یا علاقه ی شخصی؟
نمی شود گفت درآمدزایی، چراکه مثلا در دکوراسیون با تعدادی از جوانان تحصیلکرده داخل و خارج کار می کنم و به نوعی درکنار آنها هستم. خب، حرفه ی اصلی من هم نیست و تخصص های لازم را می خواهد و به واسطه ی سفارش هایی که می گیریم، کارها را تقسیم بندی می کنیم و انجام می دهیم. در مورد مزون لباس عروس هم باید بگویم که الان به دلیل وقت کمی که دارم بیشتر کارها را واگذار کرده ام، چراکه طرح ها و لباس ها از آن طرف می آمد و رسیدگی زیادی را می طلبد. در حال حاضر بیشتر تمرکزم را روی سینما گذاشته ام و امیدوارم آن اتفاق و آن نقشی را که دوست دارم برایم پیش بیاید، محقق بشود
اهل ورزش هم هستید؟
بله، خیلی زیاد. از کودکی همه اش در حیاط و کوچه بودیم و ورزش می کردیم. دوچرخه سواری و والیبال حتی فوتبال! الان رایکا را هم سعی می کنم همین گونه تربیت کنم. چند رشته همزمان البته نه به صورت تخصصی که حرفه اش بشود. از کودکی دوست داشتم ورزش های مختلف را در حد بلد بودن یاد بگیرم. بعد از فیلم «هدف اصلی» رفتم کیک بوکسینگ کار کردم و…
–در وبسایت تان هم عکس با اتومبیل دارید.
بله، یک دوره ای در رالی شرکت می کردم که به دلیل عدم ایمنی در پیست دیگر ادامه ندادم. البته الان شنیدم که پیست را درست کرده اند. ضمن اینکه هزینه های بالایی داشت. آماده سازی ماشین و تجهیز کردنش با خودت بود و باید می رفتی اسپانسر جذب می کردی.
–گویا خیلی اهل سفر هستید.
بله… زیاد… به قول شاعر: بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی. سفر در ایران و خارج از ایران بسیار به شناخت آدم کمک می کند. مثلا شیراز، یزد، اصفهان و… از چند سال پیش و به خصوص از زمانی که دخترم رایکا بزرگتر شد اعتیاد به سفر پیدا کردم. خوشبختانه الان کیفیت پروازهای داخلی هم بهتر شده و می توان همه جا رفت. کشورهای مختلف هم همینطور. دیدن آدم های مختلف، شکل ها و قیافه های مختلفشان، فرهنگشان، سبک زندگی هایشان، تنوع غذایی شان و… همه ی اینها را بسیار دوست دارم. شاید در ایران دانستن چند زبان به درد آدم نخورد اما در اغلب کشورها حداقل به سه زبان صحبت می کنند.
–به چه زبان هایی مسلط هستید؟
یک مدت فرانسه را به خاطر فیلمی شروع کردم اما چون فیلم لغو شد رهایش کردم، سخت هم بود واقعا. انگلیسی را هم دست و پا شکسته در حدی که امور روزمره ام در سفر بگذرد. متاسفانه نتوانستم زبان را کامل فرا بگیرم.
–معمولا سفرها را تنهایی انجام می دهید یا با دوستان؟
هم تنهایی بوده و هم با رایکا. با دوستان کمتر ولی پیش آمده.
–هیجان انگیزترین سفری که رفته اید؟
سفرهای هیجان انگیز زیادی داشته ام اما… والت دیزنی خیلی خوب بود. هیجان انگیز بود. طوری که از رایکا هم بیشتر هیجان داشتم. (می خندد(
–از رابطه ی مادر و دختریتان با رایکا بگویید.
خیلی خوشحالم که رایکا را دارم و خوشحالم که با سن و سال کم او را به دنیا آورده ام، چون الان خیلی با هم دوست هستیم. همیشه به خودم می گویم ای کاش در ۱۷-۱۸ سالگی به دنیا می آوردمش. رایکا انگیزه ی زندگی، کار کردن، موفقیت، پیشرفت و ساختن من است. بسیار دختر باهوشی است و منتقد کارهای من. یکی از دلایلی که بعضی از فیلم ها را بازی نکردم رایکا بود
چطور؟
چند تا از کارهای من را دید و گفت خجالت نمی کشی اینها را بازی کرده ای؟ این چه بازی است کردی؟ (می خندد) ولی خیلی جاها آمده و تئاترهایم را دیده و تشویقم هم کرده. خیلی بیشتر از سن اش می-فهمد.
–شغل بازیگری و این که مجبور است تنها بماند اذیتتان نمی کند؟
تنها که نمی ماند. چون با پدر و مادرم زندگی می کنیم، همه ی خانواده با همیم.
مصاحبه با آناهیتا نعمتی
ندا جناب +بیوگرافی
ندا جناب
ندا جناب | |
---|---|
محل زندگی | لندن، بریتانیا |
ملیت | ایرانی |
پیشه | تهیهکننده و مجری تلویزیونی[۱] |
سالهای فعالیت | ۲۰۰۵ تا کنون[۱] |
کارفرما | شبکه تلویزیونی من و تو |
بیوگرافی کامل ندا جناب
ندا جناب از تهیهکنندگان و مجریان شبکه تلویزیونی من و تو ۱ است و برنامههای چرا که نه؟، موزیک و شاخ نبات را اجرا میکند.[۲][۱]
او دانشآموختهٔ کارشناسی رشتهٔ حقوق از دانشگاه آزاد نجف آباد است و اکنون در رشتهٔ علوم رسانه (مدیا) تحصیل میکند. او از کودکی به کار در تلویزیون علاقهمند بوده و در دوران دانشجویی در ایران با گروههای فیلمبرداری همکاری میکرد. در لندن نیز از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ در شبکه تلویزیونی طپش لندن مجری و گزارشگر بود
ندا جناب,بیوگرافی,سایت بیوگرافی
ندا جناب,بیوگرافی,سایت بیوگرافی
ندا جناب,بیوگرافی,سایت بیوگرافی
نیکی کریمی +بیوگرافی
نیکی کریمی
نیکی کریمی | |
---|---|
نام اصلی | نیکی کریمی |
زمینه فعالیت | بازیگر، کارگردان، مترجم و عکاس |
تولد | ۱۹ آبان ۱۳۵۰ ۱۰ نوامبر ۱۹۷۱ (۴۲ سال) تهران، ایران |
ملیت | ایران |
سالهای فعالیت | از ۱۳۶۸ تاکنون |
تأثیرات | مهین در عروس سارا در سارا پری در پری فرشته در دو زن |
بیوگرافی و عکس های نیکی کریمی
نیکی کریمی (زاده ۱۹ آبان ۱۳۵۰ در تهران) بازیگر، کارگردان، مترجم و عکاس ایرانی است. کریمی با کسب جوایز متعدد از جشنوارههای گوناگون بینالمللی یکی از موفقترین هنرمندان سینمای ایران از لحاظ تعداد جوایز جهانی بوده است. وی همچنین تاکنون در چندین جشنواره جهانی فیلم به عنوان داور حضور داشته است
زندگی و فعالیتها
نیکی کریمی در ۱۹ آبان ۱۳۵۰ در تهران به دنیا آمد. وی از دوران دبستان بازی در گروههای کوچک تئاتری را آغاز کرد. نخستین نقش سینماییاش را در سال ۱۳۶۸ در فیلم «وسوسه» به کارگردانی جمشید حیدری به دستآورد. اما نخستین حضور جدیاش را میتوان در فیلم «عروس» به کارگردانی بهروز افخمی در سال ۱۳۶۹ دانست. نیکی کریمی و ابوالفضل پورعرب را اولین ستارگان سینمای ایران پس از انقلاب میدانند. پس از آن، وی در دو فیلم مهم از داریوش مهرجویی به نامهای «سارا» و «پری» بازی کرد. در سال ۱۳۷۱ بازی در فیلم «سارا» (اقتباسی از «خانه عروسک» اثر هنریک ایبسن) توانست برایش جایزه بهترین بازیگر زن جشنوارههای سن سباستین و نانت را به ارمغان بیاورد. در همان سال برای تحصیل در رشته طراحی لباس به آمریکا رفت و تا زمان بازی در فیلم «پری» اثر داریوش مهرجویی به ایران بازنگشت. بازیاش در این فیلم که اقتباسی از کتاب «فرنی و زویی» اثر سلینجر بود مورد توجه قرار گرفت و او برای بار سوم در جشنواره فیلم فجر نامزد سیمرغ بلورین شد.
پس از بازی در چند فیلم از کارگردانانی چون ابراهیم حاتمیکیا، بهروز افخمی و داریوش فرهنگ در سال ۱۳۷۷ در فیلم «دو زن»به کارگردانی تهمینه میلانی بازی کرد. نیکی کریمی با بازی در این فیلم، به بازیگر ثابت چند فیلم بعدی تهمینه میلانی تبدیل شد و این همکاری تا فیلم «واکنش پنجم» ادامه یافت. وی برای پنجمین بار برای فیلم «دو زن» نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شد و جایزه بهترین بازیگر زن را به خاطر بازی در همین فیلم از جشنواره تائورمینا ایتالیا گرفت.
پس از اینکه دستیاری عباس کیارستمی را در فیلم «A.B.C. Africa» به عهده گرفت، در سال ۱۳۸۰ فیلم کوتاه مستندی با عنوان «داشتن یا نداشتن» ساخت که به موضوع زوجهای نابارور مراجعهکننده به کلینیک رویان میپرداخت. این مستند برنده جایزه باران شد. در سال ۱۳۸۱ در دو فیلم «دیوانهای از قفس پرید» به کارگردانی احمدرضا معتمدی و «واکنش پنجم» به کارگردانی تهمینه میلانی بازی کرد که به خاطر بازی در این دو فیلم جایزه سیمرغ بلورین جشنواره فجر را گرفت. وی برای اولین بار در فیلم «باج خور» اثر «فرزاد مؤتمن» در یک نقش خاکستری بازی کرد.
در سال ۱۳۸۳ اولین فیلم بلندش به نام یک شب را کارگردانی کرد. این فیلم به خاطر شرایط ممیزی در ایران اکران نشد ولی در جشنوارههای معتبر خارجی درخشید از جمله در جشنواره فیلم کن مورد توجه قرار گرفت. نیکی کریمی فیلم بعدی خود به نام چند روز بعد را در سال ۱۳۸۵ و در شرایطی ساخت که هنوز تکلیف اکران یک شب در هالهای از ابهام قرار داشت او در فیلم دوم خود بازی هم کرد و فیلمی قابل قبول و تحسین شده کارگردانی کرد ولی باز این فیلم هم به خاطر مسائل ممیزی در ایران هنوز اکران نشده است. سومین فیلم نیکی کریمی با نام سوت پایان در سال ۱۳۸۹ خورشیدی ساخته شد.
وی در تله تئاتر خرده جنایتهای زن و شوهری برای اولین بار در یک کار تلویزیونی حاضر شد.
در دومین مراسم تجلیل از سینماگران سلامتمحور که فروردین ماه سال ۱۳۹۱ در خانه سلامت شهرداری منطقه ۷ تهران برگزار شد ضمن نمایش فیلم مستند داشتن یا نداشتن، از نیکی کریمی برای ساخت فیلمی با رویکردی هنری و اجتماعی درباره یکی از حوزههای مهم سلامت شهروندان، تقدیر و قدردانی شد. همچنین در این مراسم از کتاب «گزارش عملکرد سینما سلامت» توسط نیکی کریمی رونمایی شد.[۳]
در دومین جشنواره فیلمهای فارسیزبان سیدنی که در شهریور ۱۳۹۲ برگزار شد از نیکی کریمی تقدیر شد. در این مراسم فیلمهای چند روز بعد، سوت پایان و یک شب از ساختههای نیکی کریمی به نمایش درآمد.[۴][۵]
نیکی کریمی همچنین در زمینه عکاسی نیز فعالیت دارد. وی همچنین تاکنون چندین نمایشگاه عکس از کارهای خود، برگزار کرده است. وی تاکنون سبکهای مختلف عکاسی همچون پرتره و… را تجربه کرده ولی عکاسی از طبیعت در آثار او چشمگیرتر است.[۶]
نیکی کریمی که اعضای خانوادهاش در انگلستان زندگی میکنند بین تهران و لندن در رفتوآمد است
جوایز و افتخارات
خارجی
- برنده جایزه بهترین فیلم از جشنواره بینالمللی فیلم مانهایم-هایدلبرگ برای کارگردانی فیلم سوت پایان (آلمان، ۲۰۱۲)[۸]
- برنده جایزه امیل گوئیمت (Emile Guimet) از جشنواره بینالمللی فیلم وزول برای کارگردانی فیلم سوت پایان (فرانسه، ۲۰۱۲)[۸]
- برنده جایزه INALCO Jury از جشنواره بینالمللی فیلم وزول برای کارگردانی فیلم سوت پایان (فرانسه، ۲۰۱۲)[۸]
- برنده جایزه High Schools از جشنواره بینالمللی فیلم وزول برای کارگردانی فیلم سوت پایان (فرانسه، ۲۰۱۲)[۸]
- نامزد دریافت جایزه چرخ طلایی از جشنواره بینالمللی فیلم وزول برای کارگردانی فیلم سوت پایان (فرانسه، ۲۰۱۲)[۹]
- نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم در جشنواره بینالمللی فیلم دوبی برای کارگردانی فیلم سوت پایان (۲۰۱۱)[۹]
- نامزد دریافت جایزه بزرگ (Grand Prix) در جشنواره بینالمللی فیلم فریبورگ برای کارگردانی فیلم چند روز بعد (سوئیس، ۲۰۰۷)[۹]
- برنده جایزه Bastone Bianco از جشنواره فیلم تورین برای کارگردانی فیلم یک شب (ایتالیا، ۲۰۰۵)[۸]
- نامزد دریافت جایزه الکساندر طلایی در جشنواره بینالمللی فیلم تسالونیکی برای کارگردانی فیلم یک شب (یونان، ۲۰۰۵)[۹]
- برنده جایزه بهترین بازیگر از جشنواره فیلم قاهره (۲۰۰۱) برای بازی در فیلم نیمه پنهان (تهمینه میلانی)[۱]
- برنده جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم تائورمینا (ایتالیا، ۱۹۹۹) برای بازی در فیلم دو زن
- برنده جایزه صدف نقرهای برای نقش اول زن بطور مشترک از چهل و یکمین جشنواره فیلم سن سباستین (اسپانیا، ۱۹۹۳) برای بازی در فیلم سارا
- برنده جایزه مونگولفیه نقرهای برای نقش اول زن بطور مشترک از یازدهمین جشنواره سه قاره نانت (فرانسه، ۱۹۹۲) برای بازی در فیلم سارا[۱۰]
داخلی
- برنده جایزه بهترین بازیگر زن برای بازی در فیلم زن دوم، اولین جشنواره بینالمللی فیلم کیش (۱۳۹۰)[۱۱]
- نامزد دریافت تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم واکنش پنجم، هفتمین دوره جشن خانه سینما – (۱۳۸۲)
- برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن برای فیلم دیوانهای از قفس پرید، بیست و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر – (۱۳۸۱)
- نامزد دریافت تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم نیمه پنهان، پنجمین دوره جشن خانه سینما – (۱۳۸۰)
- با تقدیر از بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم دو زن، هفدهمین دوره جشنواره فیلم فجر – (۱۳۷۷)
- نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم روانی، شانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر – (۱۳۷۶)
- نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم پری، سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر – (۱۳۷۳)
- نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم سارا، یازدهمین دوره جشنواره فیلم فجر – (۱۳۷۱)
- نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم عروس، نهمین دوره جشنواره فیلم فجر – (۱۳۶۹)
آثار
کارگردانی
- روزی روزگاری فوتبال (مستند، ۱۳۹۱، شبکه نمایش خانگی)[۱۲]
- سوت پایان (فیلم، ۱۳۸۹)
- چند روز بعد (فیلم، ۱۳۸۵)
- یک شب (فیلم، ۱۳۸۳)
- داشتن یا نداشتن (مستند، ۱۳۸۰)[۱۳]
بازیگری سینما
- تمشک (۱۳۹۲)
- زندگی جای دیگری است (۱۳۹۲)
- لاله (۱۳۹۲)
- بشارت به یک شهروند هزاره سوم (۱۳۹۱)
- تلفن همراه رئیسجمهور (۱۳۹۰)
- من همسرش هستم (۱۳۹۰)
- سوت پایان (۱۳۸۹)
- خیابانهای آرام (۱۳۸۹)
- جرم (۱۳۸۹)
- دموکراسی تو روز روشن (۱۳۸۸)
- سلام بر عشق (۱۳۸۸)
- شکلات داغ (۱۳۸۸)
- همبازی (۱۳۸۸)
- آقای هفت رنگ (۱۳۸۷)
- بیداری (۱۳۸۷)
- خیابان بیست و چهارم (۱۳۸۷)
- دو خواهر (۱۳۸۷)
- شبانه روز (۱۳۸۷)
- محاکمه در خیابان (۱۳۸۷)
- جعبه موسیقی (۱۳۸۶)
- زن دوم (۱۳۸۶)
- زنها فرشتهاند (۱۳۸۶)
- چند روز بعد (گریز) (۱۳۸۵)
- سه زن (۱۳۸۵)
- بر باد رفته (۱۳۸۴)
- پرونده هاوانا (۱۳۸۴)
- چه کسی امیر را کشت؟ (۱۳۸۴)
- ستارهها ۲: ستاره است
- شام عروسی (۱۳۸۴)
- نوک برج (۱۳۸۴)
- باج خور (۱۳۸۲)
- دیوانهای از قفس پرید (۱۳۸۱)
- واکنش پنجم (۱۳۸۱)
- نیمه پنهان (۱۳۸۰) (بازیگر و سرمایهگذار)
- هزاران زن مثل من (۱۳۷۹)
- ایبیسی آفریقا (۱۳۷۹) (با تشکر از)
- بازیگر (۱۳۷۸)
- دختران انتظار (۱۳۷۸)
- میکس (۱۳۷۸)
- نسل سوخته (۱۳۷۸)
- دو زن (۱۳۷۷)
- سیب سرخ حوا (۱۳۷۷)
- باد و شقایق (۱۳۷۶)
- جهان پهلوان تختی (۱۳۷۶)
- روانی (۱۳۷۶)
- ابر و آفتاب (۱۳۷۵) (با تشکر از)
- برج مینو (۱۳۷۴)
- سایه به سایه (۱۳۷۴)
- بوی پیراهن یوسف (۱۳۷۴)
- پری (۱۳۷۳)
- سارا (۱۳۷۱)
- ردپای گرگ (۱۳۷۰)
- عروس (۱۳۶۹)
- وسوسه (۱۳۶۸)
بازیگری تئاتر
- شام با دوستان (به کارگردانی آیدا کیخایی، ۱۳۹۲)[۱۴]
بازیگری تلویزیون
- سرزمین کهن (سریال، به کارگردانی کمال تبریزی، ۱۳۹۲)
- خرده جنایتهای زن و شوهری (تله تئاتر، به کارگردانی فرهاد آییش – ۱۳۸۷)
داوری
- دوازدهمین جشنواره بینالمللی فیلم پونا، هند (۲۰۱۴)[۱۵]
- بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان، اصفهان (۱۳۹۲)[۱۶]
- بیستمین جشنواره بینالمللی فیلم پراگ، جمهوری چک (۲۰۱۳)[۱۷]
- ششمین جشنواره فیلم ابوظبی (۲۰۱۲)[۱۸][۱۹]
- دهمین دوره جشن تصویر سال، تهران (۱۳۹۱)[۲۰]
- چهل و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم پرتقال طلایی آنتالیا، ترکیه (۲۰۱۱)[۲۱]
- چهارمین جشنواره فیلم شهر، تهران (۱۳۹۰)[۲۲]
- چهل و چهارمین جشنواره فیلم کارلووی واری، جمهوری چک (۲۰۰۹)[۲۳]
- چهارمین دوره جایزه ادبی والس (۱۳۸۷)[۲۴]
- پنجمین جشنواره فیلم دبی (۲۰۰۸)[۲۵]
- سی و نهمین جشنواره بینالمللی فیلم هند، گوا (۲۰۰۸)[۲۶]
- چهاردهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلمهای آسیایی در وزول، فرانسه (۲۰۰۸)[۲۷]
- بخش فیلم کوتاه شصتمین جشنواره فیلم کن، فرانسه (۲۰۰۷)[۲۸]
- پنجاه و هفتمین دوره جشنواره فیلم برلین (۲۰۰۷)[۲۹]
- بیست و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم دوربان، آفریقای جنوبی (۲۰۰۷)[۳۰]
- هفتمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کوتاه ازمیر، ترکیه (۲۰۰۶)[۳۱]
- سومین جشنواره بینالمللی فیلم ریکیاویک، ایسلند (۲۰۰۶)[۳۲]
- پنجاه و هشتمین جشنواره فیلم لوکارنو، سوئیس (۲۰۰۶)[۳۳]
- جشنواره فیلم دهلی، هند (۲۰۰۶)[۳۴]
- جشنواره بینالمللی فیلم دمشق (۲۰۰۴)[۳۵][۳۶]
- جشنواره فیلم رن، فرانسه (۲۰۰۳)[۳۷]
- نخستین جشنواره بینالمللی فیلم نفت (۱۳۸۲)[۳۸]
- چهل و سومین جشنواره بینالمللی فیلم تسالونیکی، یونان (۲۰۰۲)
نیکی کریمی
نیکی کریمی
نیکی کریمی
نیکی کریمی
نیکی کریمی
نیکی کریمی
نیکی کریمی
نیکی کریمی
نیکی کریمی
نیکی کریمی
نیکی کریمی
نیکی کریمی
نیکی کریمی
نیکی کریمی
نیکی کریمی
نیکی کریمی
نگار فروزنده +بیوگرافی
نگار فروزنده
نگار فروزنده | |
---|---|
نگار فروزنده. پشت صحنهٔ تلهفیلم انتقال | |
زمینه فعالیت | بازیگر |
تولد | ۳ تیر ۱۳۵۷ (٣۵ سال) شمیران، تهران |
ملیت | ایرانی |
سالهای فعالیت | ۱۳۷۴ تا کنون |
همسر(ها) | فربد زمهریری |
بیوگرافی و عکسهای نگار فروزنده
نگار فروزنده (زاده ۳ تیر ۱۳۵۷ در شمیران، تهران) بازیگر ایرانی است. وی کلاسهای بازیگری را زیر نظر حمید سمندریان گذراند و سپس به سینمای حرفهای ایران روی آورد. بهترین بازی او در فیلم کافه ستاره اثر سامان مقدم بودهاست.[۱]
بعد از بازی در فیلم پاپیتال بسیاری از منتقدین بازی وی را ستودند. فیلم پاپیتال با اینکه فیلم ضعیفی بود اما برای نگار فروزنده اتفاق بزرگی محسوب میشد. چون برای اولین بار در فیلمی سینمایی نقش اول را بازی می کرد.
فیلمشناسی
سینمایی
سال | نام فیلم | کارگردان |
---|---|---|
۱۳۸۸ | انتقام | سیاوش شهرکی |
شرط اول | مسعود اطیابی | |
۱۳۸۷ | اخراجیها ۲ | مسعود ده نمکی |
دعوت | ابراهیم حاتمیکیا | |
محاکمه در خیابان | مسعود کیمیایی | |
۱۳۸۶ | دایره زنگی | پریسا بختآور |
۱۳۸۵ | بلند گریه کن | اسماعیل فلاح پور |
اخراجیها | مسعود ده نمکی | |
پاپیتال | اردشیر شلیله | |
۱۳۸۳ | کافه ستاره | سامان مقدم |
۱۳۷۹ | دعوت به شام | داوود موثقی |
۱۳۷۸ | داستانهای جزیره، اپیزود دختردایی گمشده |
داریوش مهرجویی |
۱۳۷۷ | میکس | داریوش مهرجویی |
معصوم | داود توحیدپرست | |
۱۳۷۶ | پشت دیوار شیشه | مهران تاییدی |
۱۳۷۴ | بازیهای پنهان | کریم هاتفینیا |
تلهفیلم
- انتقال (علیرضا بذرافشان، ۱۳۸۷)
مجموعههای تلویزیونی
سال | نام مجموعه | کارگردان |
---|---|---|
۱۳۹۰ | شهر دقیانوس[۲] | مهرداد خوشبخت |
۱۳۸۹ | دارا و ندار | مسعود ده نمکی |
۱۳۸۴ | ریحانه[۳] | سیروس مقدم |
۱۳۸۲ | من یک مستاجرم | پریسا بخت اور |
۱۳۸۱ | پاورچین (بازیگر مهمان) | مهران مدیری |
۱۳۷۸ | جوان امروز | سید یوسف سیدمهدوی |
نگار فروزنده
نگار فروزنده
نگار فروزنده
بیوگرافی,سایت بیوگرافی,نگار فروزنده
نگار فروزنده
نگار فروزنده