بیوگرافی بازیگران ایران
بیوگرافی و زندگینامه ماهایا پطروسیان + عکس
بیوگرافی ماهایا پطروسیان + تصاویر ماهایا پطروسیان
ماهایا پطروسیان زادهٔ ۱۳ دی ۱۳۴۸ در تهران می باشد
ماهایا پطروسیان
زمینه فعالیت : سینما و تلویزیون
تولد : ۱۳ دی ۱۳۴۸
۳ ژانویهٔ : ۱۹۷۰ (۴۵ سال)
تهران : ایران
ملیت : ایرانی
پیشه : هنرپیشه
زندگینامه ماهایا پطروسیان
ماهایا پطروسیان (زادهٔ ۱۳ دی ۱۳۴۸ در تهران) هنرپیشه سینما و تئاتر اهل ایران است.
ماهایا پطروسیان از دانشکدهٔ هنرهای زیبا در رشتهٔ تئاتر فارغالتحصیل شد. با بازی در فیلم عشق و مرگ به کارگردانی محمدرضا اعلامی پا به عرصهٔ سینما گذاشت و با بازیگری در فیلمهای پردهٔ آخر، دیگه چه خبر، نابخشوده، و کمکم کن، در سینمای امروز ایران مشهور شد.
ماهایا پطروسیان در پی ازدواج با مردی مسلمان، تغییر دین داد و مسلمان شد؛ ولی به گفتهٔ خودش همچنان به هر دو دین اسلام و مسیحیت عشق میورزد.
قسمتی از گفتگو با ماهایا پطروسیان
ماهایا پطروسیان را همه میشناسند. بازیگری که نخستین بازیگر زن نقشهای کمدی شناخته میشود و با آمدنش تعریف جدید از بازی کمدی را ارائه داد. گرچه این روزها کمتر روی پرده نقرهای دیده میشود اما نمیتوان این موضوع را انکار کرد که او شناخته شدهترین بازیگر زن ایرانی است که در ژانر کمدی بازی میکند. با توجه به این موضوع که این روزها تعداد فیلمهای کمدی رو به افزایش است و استقبال خوبی نیز از آنها شده است، بسیاری از علاقهمندان به بازیگری تمایل دارند نقشهای طنز بازی کنند. ماهایا پطروسیان به این گروه توصیه میکند، سخت تلاش کنند و سعی کنند تا انتخاب خوبی داشته باشند و تن به بازی در هر فیلم کمدی را ندهند که تاریخچه یک بازیگر از تعداد فیلمهایی که بازی کرده، مهمتر است.
داستان بازیگرشدن ماهایا پطروسیان
من به همه علاقهمندان توصیه میکنم که به دانشگاه بروند و رشته هنر بخوانند. اگر هم به کارشان مطمئن نیستند حتما به یکی از کلاسهای بازیگری بروند. کلاسهای بازیگری راه ورود به سینما نیست بلکه محک زدن استعداد، پشتکار و اراده خودتان است. اگر از این کلاسها سربلند بیرون آمدید، مطمئن باشید که به هدفتان میرسید. این موضوع در مورد من نیز صادق بود. من از نوجوانی عاشق بازیگری بودم. هیچ کدام از خانوادهام اهل هنر نبودند؛ پدرم، مهندس راه و ساختمان و مادرم متخصص بهداشت کودکان است، دوران ابتدایی را در مدرسه فرانسوی زبان ژاندارک گذراندم و سال ۶۶ دیپلم تجربی گرفتم اما اصلا دوست نداشتم پزشکی بخوانم و عاشق بازیگری بودم. در اصل روحیه شاد و پرجنب و جوش من با پزشکی میانه خوبی نداشت، به همین دلیل تصمیم گرفتم تا هنرپیشه شوم. برای شروع کار در کلاسهای کنکور شرکت کردم و به کلاسهای «شهره لرستانی» در جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران رفتم و با نمرات بالا هم قبول شدم. نخستین تجربه بازی برای من در همین کلاسهای تئاتر آغاز شد. بعد از قبولی در رشته نمایش در دانشکده هنرهای زیبا، تنها شانسی که در این بین آوردم این بود که به اتفاق بچههای دانشکده در یک تئاتر خوب یعنی خواستگاری چخوف بازی کردم و این تئاتر توانست در تالار مولوی اجرا بگیرد و در همان اجرا بود که دستیار آقای اعلامی من را برای بازی فیلم «عشق و مرگ» انتخاب کرد.
ماهایا پطروسیان هنرپیشه سینما و تئاتر است
دانستنیهای یک بازیگر از نظر ماهایا پطروسیان
دانش و مطالعه برای یک بازیگر از هر فعالیت دیگری واجبتر است.یک بازیگر باید نسبت به اتفاقات پیرامون خود آگاه باشد و مطالعات کافی در زمینه هنر داشته باشد. فیلم زیاد ببینید و فیلمنامه هم زیاد بخواند، اما هیچ چیز مانند کتاب خواندن به ذهن یک بازیگر کمک نمیکند. ایدهها و شخصیتهایی که در داستانها وجود دارند موجب میشود تا بازیگر به جنبههای شخصیتی مختلف افراد رسوخ پیدا کند. بهتر است دیگر محافل و مجالسی که بازیگران تمام وقت خود را وقف حضور و دیده شدن در آن میکنند، هدر ندهید. استعداد شما سرمایه شماست.
ماهایا پطروسیان چه فیلم هایی را برای بازی انتخاب می کند؟
من از ابتدای ورودم به سینما در فیلمهایی که با مخاطب عام سروکار دارند، برای قشر وسیعی از تماشاگران ساخته میشوند و در این سالها نام سینمای بدنه را روی آن گذاشتهاند کار کردهام. در همان سالهای اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ که سالهای ابتدایی ورودم به سینما بودند در فیلمهای موفق و پرتماشاگری مانند «دیگه چه خبر» و «کمکم کن» بازی کردم و در سالهای بعد هم در فیلمهای «دختری به نام تندر» و «عروس خوشقدم» که متعلق به سینمای بدنه هستند بازی داشتم.
درواقع در انتخابهایم همیشه حضور در این نوع فیلمها را هم مدنظر داشتهام چون دوست دارم در آثاری بازی کنم که با طیف وسیعی از مردم ارتباط برقرار میکنند و این مسئله برایم بسیار مهم است، البته اگر با پیشنهاد خوبی از طرف کارگردانی شاخص روبهرو شوم و فیلمنامه را دوست داشته باشم درنهایت به بُعد هنری کار اهمیت میدهم و فرصت چنین همکاریهایی را به این خاطر که شاید مخاطب نداشته باشند یا مخاطبشان بسیار خاص باشد را از دست نخواهم داد.
خانم پطروسیان دوست دار د با کدام کارگردانها همکاری داشته باشد؟
حتما کارگردانهایی هستند که دوست دارم با آنها همکاری داشته باشم، بههرحال فیلمسازان موفقی وجود دارند که همکاری با آنها و حضور در آثار درخشانشان خواسته هر بازیگری است ولی در این بین خود نقش هم اهمیت زیادی دارد و طبعا دوست دارم نقشی که بازی میکنم تاثیرگذار باشد. از آن دست بازیگرانی نیستم که بگویم حاضرم از جلوی دوربین فلان کارگردان رد شوم (میخندد) چون به این شکل نه من چیزی خواهم آموخت و در آن فیلم اثری خواهم داشت و نه آن فیلم در کارنامهام تاثیری خواهد داشت پس همکاری با کارگردان بزرگ به شرطی خوب است که نقش هم جذاب و اثرگذار باشد.
ماهایا پطروسیان نخستین بازیگر زن نقشهای کمدی شناخته میشود
خاطرهانگیزترین نقش ماهایا پطروسیان
ماهایا پطروسیان می گوید: همیشه سعیام بر این بوده که نقشهای متفاوت را تجربه کنم. تازگی نقش برای بازیگر هم جالب و جذاب است مثلا بازی در فیلم «تاکسی نارنجی» برایم جالب بود. در آن فیلم نقش پیرزنی ۸۰ ساله را داشتم با گریم سنگین آن هم در فیلمی که فضای کمدی و فانتزی داشت. این نوع کارها که برایم تازگی داشته باشند طبعا تجربههای جدید هم محسوب میشوند و برای ادامه روند بازیگریام به من کمک خواهند کرد. بازی در نقشهای متفاوت هم خاطرهانگیز هستند، هم لذتبخش.
در کنار اینها به بخش موثر بودن نقش و اینکه حتما نقش در ذهن مخاطب بماند هم همواره فکر میکنم مثلا در فیلم آقای کاهانی من تنها در یک سکانس حضور داشتم اما این نقش در ذهن تماشاگران فیلم میماند چون کاراکتر ویژگیهای خاصی دارد. یا مثلا نقشی که در فیلم «ملاقات با طوطی» داشتم یک نقش مکمل محسوب میشود اما نقشی بسیار متفاوت است با ویژگیهای خاص در گفتار، ظاهر و رفتار، درنتیجه تمام این نقشها برایم خاطرهانگیزند و هر کدام هم سختیهای خاص خودشان را داشتهاند.
دلیل دوری ماهایا پطروسیان از سینما در این سال ها
طبعا بازیگرانی که در آن دوره وارد این حرفه شدند راه سختی را طی کردند و دشواری بسیاری را به جان خریدند تا راه را برای بازیگران دهههای بعد هموار کنند و نگاه جامعه را به این حرفه تغییر دهند. با این وجود راه بازیگر شدن و ورود به این حرفه به شکل اصولیاش چه برای مردان و چه برای زنان همچنان سخت و دشوار است. البته در دهه ۸۰ تغییراتی به وجود آمد که باعث شد برخی صرفا به جهت داشتن چهره خوب وارد سینما شوند اما کماکان شما میبینید بازیگرانی که توانایی بالاتری دارند بیشتر به چشم میآیند؛ بازیگرانی که قادر هستند از پس نقشهای سخت و پیچیده بربیایند و از ریسک کردن هراسی ندارند. من فکر میکنم مردم میدانند بازیگری کار سختی است و بازیگران حتما باید در نقشهای مختلف حضور داشته باشند و در هر زمینهای تواناییشان محک بخورد.
آثار سینمایی ماهایا پطروسیان
مجرد ۴۰ ساله | ۱۳۹۳ | شاهین باباپور |
اسب حیوان نجیبی است | ۱۳۸۹ | عبدالرضا کاهانی |
ازدواج در وقت اضافه | ۱۳۸۸ | سعید سهیلی |
تاکسی نارنجی | ۱۳۸۷ | ابراهیم وحیدزاده |
خواب لیلا | ۱۳۸۶ | مهرداد میرفلاح |
شبی در تهران | ۱۳۸۶ | بهرام کاظمی |
زن بدلی | ۱۳۸۴ | مهرداد میرفلاح |
پیشنهاد ۵۰ میلیونی | ۱۳۸۴ | مهدی صباغزاده |
انتخاب | ۱۳۸۳ | تورج منصوری |
هشت پا | ۱۳۸۳ | علیرضا داوودنژاد |
ملاقات با طوطی | ۱۳۸۲ | علیرضا داوودنژاد |
عروس خوش قدم | ۱۳۸۱ | کاظم راست گفتار |
دختری بنام تندر | ۱۳۷۹ | حمیدرضا آشتیانیپور |
هفت پرده | ۱۳۷۹ | فرزاد موتمن |
کمکم کن | ۱۳۷۷ | رسول ملاقلی پور |
قاصدک | ۱۳۷۵ | قاسم جعفری |
نابخشوده | ۱۳۷۵ | ایرج قادری |
حسرت دیدار | ۱۳۷۳ | احمد زینال زاده |
راز گل شب بو | ۱۳۷۲ | سعید خورشیدیان |
هنرپیشه | ۱۳۷۱ | محسن مخملباف |
دیگه چه خبر!؟ | ۱۳۷۰ | تهمینه میلانی |
ناصرالدین شاه آکتور سینما | ۱۳۷۰ | محسن مخملباف |
پرده آخر | ۱۳۶۹ | واروژ کریممسیحی |
عشق و مرگ | محمدرضا اعلامی |
سریال های تلویزیونی ماهایا پطروسیان
شیخ مفید |
گلمنگلی |
باچراغهای خاموش |
۳ کیلومتر جلوتر |
سیاه و سفید |
نمایش های ماهایا پطروسیان
دختر گل فروش |
معرکه در معرکه |
عشق آباد |
تصاویر ماهایا پطروسیان
جدیدترین تصاویر ماهایا پطروسیان
عکس های ماهایا پطروسیان
بیوگرافی ماهایا پطروسیان
تصاویر جدید ماهایا پطروسیان
بیوگرافی ماهایا پطروسیان و عکس های ماهایا پطروسیان
زندگینامه ماهایا پطروسیان
زیباترین تصاویر ماهایا پطروسیان
عکس های جدید از ماهایا پطروسیان
ماهایا پطروسیان
عکسهای ماهایا پطروسیان
عکس های مانی کسراییان + بیوگرافی مانی کسراییان
مانی کسراییان + بیوگرافی کامل
بیوگرافی مانی کسراییان بازیگر ایرانی همراه با مانی کسراییان
مانی کسرائیان بازیگری سینما را با فیلم «روزی که هوا ایستاد» آغاز کرد. کسرائیان فعالیت هنری را با بازیگری تئاتر آغاز کرد و در نمایش هایی چون کبودان ، اسفندیار و سیاوش به روایت من ایفای نقش نمود . وی نخستین بار در سال ۱۳۷۶ در فیلم « بانوی اردیبهشت » به کارگردانی رخشان بنی اعتماد مقابل دوربین قرار گرفت . او در سال ۱۳۸۰ برای اولین بار بازیگری در تلویزیون را با مجموعه «داستان یک شهر» تجربه کرد.
کسرائیان بازی در سری دوم مجموعه تلویزیونی « داستان یک شهر » را در کارنامه دارد ، عشق طاهر (۱۳۷۸) ، مانی و ندا (۱۳۷۹) ، هفت پرده (۱۳۷۹) ، جایی دیگر
بیوگرافی بازیگران معروف ایرانی که مدل شدند! + تصاویر
بازیگران معروف ایرانی که مدل شدند! + تصاویر
دنیای مد جذابیت زیادی دارد. محصولات متنوع و رنگارنگش نظر میلیونها نفر را به خود جلب میکند و میتوان گفت لباس مهمترین بخش از محصولات دارای مد است. حتی اگر افراد تابع مد هم نباشند، به پیگیری آثار طراحان لباس و یا استفاده از لباسهای مطابق سلیقه خود علاقهمند هستند.
از سوی دیگر سینما را میتوان جذابترین هنر در میان انواع هنرها دانست. جادوی سینما سالهاست عده زیادی را به خود جلب میکند، چه آنها که آرزوی بازیگر شدن دارند و چه آنها که فقط به عنوان بیننده از سینما بهره میبرند، اما بسیاری از ستارگان سینما در کنار بازیگری پیگیر علایق دیگر خود هستند تا شغل دومی هم داشته باشند و چه بهتر اگر این شغل دوم، دنیای جذاب و پرهیجان دیگری را برای آنها همراه بیاورد.
مدلینگ یکی از اولین فرصتهایی است که برای ستارگان سینما فراهم میشود. برندهای مطرح در سراسر دنیا برای تبلیغ محصولات خود از چهرههای مشهور بهره میبرند، اما عدهای از بازیگران هستند که دیدگاه تخصصیتری به مقوله مد دارند. آنها ترجیح میدهند به جای نمایش محصولات دیگران، خود تولیدکننده محصول باشند و سلیقه و دیدگاه خود را به مخاطب عرضه کنند.
در دنیای مد نام مطرحی مانند تام فورد وجود دارد که علاوه بر کارگردانی و فیلم نامهنویسی، به عنوان طراح لباس برند گوچی و تام فورد شناخته میشود و یا ملیسا مککارتی، بازیگری که با راهاندازی خط تولید پوشاک زنانه، لباسهایی مناسب زنان سایز بالا تولید کرده است. اما در ایران کدامیک از بازیگران سینما جذب دنیای مد و طراحی لباس شدهاند؟
مهتاب کرامتی بازیگر شناخته شدهای است که از حدود ۱۴ سال قبل در زمینه طراحی و تولید لباس فعالیت میکند. کرامتی پس از پایان تحصیلات خود و آشنایی با ندا معارفی که در زمینه طراحی لباس فعالیت میکرد، همکاری با او را آغاز کرد. ابتدای فعالیت او به صورت برگزاری نمایشگاههای مختلف بود اما پس از مدتی با استقبالی که از طرف مشتریان صورت گرفت تصمیم گرفت مزون لباس خود را تاسیس کند.
کرامتی با وجود اینکه طراحی لباس را به صورت آکادمیک فرا نگرفته است، علاقه زیادی به این کار دارد و عقیده دارد درون هر زن ایرانی علاقهای به این کار وجود دارد. او در کارهای خود هماهنگی مد، سنت و فرهنگ ایرانی را همیشه در نظر دارد و عقیده دارد اطلاعرسانی و فرهنگسازی برای پوشیدن لباس مناسب بسیار مهم است.
او که در کنار بازیگری و فعالیت به عنوان سفیر صلح سازمان یونیسف، زمانی را هم به طراحی لباس اختصاص میدهد، در سالهای اخیر شاهد افزایش تقاضا بود و همین موضوع رفتهرفته باعث گسترش کار شد تا سرانجام او با کمک همکارانش مزون خود را به یک تولیدی تبدیل کند. هم اکنون با صنعتی شدن کار، او و همکارانش برای یک برند تجاری، کار طراحی و تولید لباس انجام میدهند و حدود دو هزار تکه لباس در ماه تولید میکنند.
بهاره افشاری بازیگر دیگری است که فعالیت زیادی در زمینه طراحی لباس دارد. او هم طراحی لباس را پیش از بازیگری آغاز کرده است. افشاری که دارای دیپلم بازیگری و لیسانس نقاشی است، به دلیل اینکه پدرش تولیدی لباس داشت، از کودکی به مدل لباس و ترکیبرنگ علاقهمند شد. بنابراین همزمان با تحصیلات خود پیگیر صنعت مد بود و زمانی که هنوز مزونهای زیادی در شهر تهران وجود نداشت، کار خود را آغاز کرد. افشاری در سال ۸۳ با همراهی یکی از دوستانش که طراح صحنه و لباس بود فعالیت در زمینه طراحی لباس را آغاز کرد و همان زمان به عنوان جوانترین طراح لباس ایران با مجله چلچراغ مصاحبه کرد. همین موضوع راهی برای ورود او به دنیای بازیگری بود چون پوران درخشنده یکی از مشتریان آنها بود و برای اولین بار به افشاری پیشنهاد بازی داد. او با توجه به تحصیل در رشته نقاشی، در طراحی لباسهایش نیز به رنگ و ترکیبهای آن بیشتر اهمیت میدهد و سعی میکند لباسهایش طرح سادهای با رنگهای جذاب داشته باشد. افشاری مدتی با یک شرکت ایرانی و یک شرکت خارجی همکاری داشت اما چون ترجیح میداد طرح های خاصی ارائه کند همکاری با آنها را ادامه نداد. اما کار افشاری با فراز و نشیبهایی هم مواجه شد. او با آغاز بازیگری به خاطر مشغله کاری به مدت طولانی مزون خود را تعطیل کرد. اما مدتی است که دوباره فعالیت خود را آغاز کرده است و علاوه بر برگزاری شوهای فصلی، در دفتر خود سفارش قبول میکند. علاوه بر این او برای سازمانها و کارخانههایی که نیاز به لباس فرم دارند طراحی و تولید انبوه انجام داده است.
ستاره اسکندری یکی دیگر از بازیگرانی است که به سمت مد و طراحی لباس ایرانی رفته و با همراهی طراح لباسی به نام شیما وحدتی در سال ۸۶ برند «تار اول» را راهاندازی کرد. این کار که برگرفته از خاطرات دوران کودکی او و بافتهای سنتی محلی است بر اساس پارچههای دستبافت شکل گرفت.
لباسهای تار اول که با رنگ و تار و پودهای سنتی برگرفته از دار قالی، بافته میشوند، با پارچههای مدرن ماشینی تلفیق شده و به پوششی تبدیل میشوند که مناسب بانوی ایرانی باشد. اسکندری با علاقه به فرهنگ ایرانی تلاش کرد لباسی به وجود اورد که مناسب جامعه امروز باشد و به نوعی به ترکیب مدرنیته و سنت در آن انجام شود.
با توجه به ماشینی شدن پارچهبافی و سختیهایی که این کار دارد، عده کمی به سراغ طراحی و بافت پارچه میروند، اما اسکندری با کمک هنرمندانی که در این رشته تخصص دارند، سعی کرد برای جلوگیری از فراموش شدن این هنر اقدام کند.
مهناز افشار هم از بازیگرانی است که به پوشش خود اهمیت میدهد و مدتی هم مزون لباس داشت، اما به خاطر وقتگیر بودن این کار، آن را کنار گذاشت. افشار هماکنون در شاخه دیگری از مد فعالیت میکند و به طراحی جواهرات میپردازد. او با توجه به سابقه برادرش در جواهرسازی، گاهی طرحهای جدیدی به او ارائه میدهد تا آنها را بسازد.
نازنین بیاتی بازیگر جوانی که با نخستین حضورش در فیلم «دربند» توجه همه را جلب کرد، از دیگر افرادی است که وارد حوزه طراحی لباس شده است. او که در رشته تئاتر با گرایش طراحی صحنه تحصیل کرده است، فعلا به عنوان طراح لباس در نمایش «کشتن گربه بابا فونتن» فعالیت خود را آغاز کرده است. اما با توجه به علاقهای که به این حوزه دارد عجیب نیست اگر شاهد فعالیتهای بیشتر او در زمینه طراحی لباس باشیم.
امیر آقایی هم این روزها به عنوان یکی از فعالان عرصه مد شناخته میشود. او دو سال قبل به همراه خواهرش نرمین آقایی مزون لباس آوینو را افتتاح کرد و گرچه کار طراحی همه لباسها به عهده نرمین آقایی است، نام برادر مشهورش اعتبار دیگری به این مجموعه میدهد. علاوه بر آن امیر آقایی فعالیتهایی هم به عنوان مدل دارد و در عکسهای تبلیغاتی برند دولچه و گابانا در ایران حضور دارد.
محمدرضا گلزار سوپراستاری که تصویر او سالهاست به عنوان مدل روی بیلبوردهای شهر دیده میشود به تازگی تصمیم گرفته است فعالیت جدیتری در عرصه مد داشته باشد. او برند لباسی به نام «ریزار» را ثبت کرده و قصد دارد با همکاری تعدادی از طراحان لباس، به تولید و عرضه لباسهای مردانه بپردازد.
بهنوش بختیاری هم به شکل دیگری در زمینه مد فعالیت میکند. او که علاقه زیادی به لباسهای رنگارنگ و متنوع دارد، لباسهایی به تن میکرد که عدهای گمان میکردند طراحی خود اوست، اما در واقع این کارها محصول مزون خواهر همسر بختیاری، یعنی سعیده آریان هستند. اما بختیاری علاوه بر فعالیت در سینما و تلویزیون فعالیتهای دیگری هم دارد که یکی از آنها شراکت در مجموعه تولیدی چرم پاندورا است. عکسهای زیادی از بختیاری در حال تبلیغ محصولات پاندورا دیده میشود و او از مشارکت در تولید کیف و کفشهای چرم ایرانی بسیار راضی است.
بهرام رادان اما فعالیت خود را در حوزه مد به مدلینگ محدود کرده است. او که به عنوان مدل با برندهایی مانند نوین چرم همکاری طولانی داشته است رابطه خوبی با طراحان لباس دارد و معمولا سعی میکند از لباسهای طراحی شده آنها استفاده کند. علاوه بر فعالیتهای جدی و حرفهای در این زمینه، هر از گاهی تصویر بعضی از بازیگران در تبلیغات محصولات طراحان مختلف دیده میشود. بهاره رهنما، نگار عابدی، نیوشا ضیغمی، اندیشه فولادوند و… نمونه این افراد هستند و همکاری آنها با طراحان معمولا بر اساس روابط دوستانه شکل میگیرد.
علاوه بر فعالیتهای جدی و حرفهای در این زمینه، هر از گاهی تصویر بعضی از بازیگران در تبلیغات محصولات طراحان مختلف دیده میشود. بهاره رهنما، نگار عابدی، نیوشا ضیغمی، اندیشه فولادوند و… نمونه این افراد هستند و همکاری آنها با طراحان معمولا بر اساس روابط دوستانه شکل میگیرد.
عکس شهره لرستانی که ۴۰ کیلو لاغر کرد + بیوگرافی کامل شهره لرستانی
شهره لرستانی جدید با ۴۰ کیلو کاهش وزن
بیوگرافی شهره لرستانی
نام: شهره صالحی لرستانی
تاریخ تولد: ۲۶ مهر ۱۳۴۵
محل تولد: خرم آباد
تحصیلات: فوق لیسانس فیلمنامه نویسی
—————————————————-
شهره صالحی لرستانی متولد ۱۳۴۵ خرم آباد بازیگر تئاتر و سینما و فیلمنامه نویس است.
شهره لرستانی فعالیت خود را در تئاتر از سال ۱۳۶۴ با عنوان کارگردانی آغاز نمود. در سال ۱۳۷۰ با بازی در فیلم نیاز به کارگردانی علیرضا داودنژاد به سینما راه یافت.
شهره لرستانی در کودکی
خاطرات شهره لرستانی :
پدرم قاضی دادگستری و مادرم معلم بود. شاید دیدن مادری که هر روز شال و کلاه می کرد و سر کار می رفت، باعث شد تصویری که از زن در ذهن کودکانه من و خواهر بزرگم شکل گرفت، تصویر زنی شاغل باشد. اصلا فکر نمی کردیم چیزی به اسم زن خانه دار هم وجود داشته باشد.
پ
کودکی شهره لرستانی
در همان بازی های کودکانه هر کدام کاری را انتخاب کرده بودیم، انگار جنم بعضی کارها از همان زمان در خونمان بود و امواج نامرئی تقدیر ما را به سمت شان هدایت می کرد.
دوران خردسالی شهره لرستانی
من از پنج سالگی دوست داشتم نمایش اجرا کنم و در همان عوالم بچگی، بدون اینکه بدانم اسم این کار کارگردانی است، نمایش های کودکانه ام را خودم کارگردانی می کردم. در خانه مان پرده ای اتاق نشیمن را از پذیرایی جدا می کرد. من همه را جلوی این پرده به صف می نشاندم و با صدای بلند اعلام می کردم: ساکت باشید. کارگردان شهره اجرا می کند.
سال ۶۴ به تهران برگشتیم. من دیپلم گرفتم و بلافاصله وارد دانشگاه هنر شدم. سال عجیب و غریبی بود. من چند کار را با هم انجام دادم، تصدیق و دیپلمم را در اوج بمباران های جنگ گرفتم و در دانشگاه قبول شدم. در حالی که مردم همه در حال فرار بودند و صدای آژیر خطر تبدیل به موسیقی متن زندگی تک تک مان شده بود. طنز عجیبی بود، من زیر نور چراغ داشبورد ماشین در جاده فشم فلسفه و منطق می خواندم، در صورتی که همه چیز در دنیای اطرافم غیر منطقی بود. در همین حال و هوا شدم دانشجوی رشته کارگردانی و بازیگری دانشکده هنرهای نمایشی. در همان ترم های اول که اکثر درس هایمان عمومی بود، من غرق تئاتر شدم و ۱۷ نمایش را به کارگردانی خودم روی صحنه بردم.
کم کم شروع به بازی کردم و توجه ها بیشتر به بازی ام جلب شد و پیشنهاد پشت پیشنهاد از راه رسید. با محمد رحمانیان، مهتاب نصیرپور، علی دهکردی و خیلی های دیگر هم دوره بودیم. شروع به بازی در تلویزیون و سینما کردم، کارهایی مثل سریال «عبور به خیر» و… اما اولین کار جدی ام که خیلی دیده شد، سریال «آپارتمان» بود. اواسط دهه هفتاد بود. جنگ تمام شده ودوران اصلاحات هم رو به پایان بود و فضای جامعه داشت بازتر می شد. من هم دیگر ده سالی بود به عنوان بازیگر شناخته شده بودم.
شهره لرستانی بعد از وزن کم کردن
اما آپارتمان نقطه اوج کارم بود. بعد نوبت به «امام علی(ع)» و «لیلی با من است» و… رسید تا دیگر کاملا به عنوان بازیگری جدی ثبت شوم، در حالی که همیشه ذوق و شوق کارگردانی داشتم.
اولین خاطره ای که یادتان می آید چه خاطره ای است؟
من گم شده بودم. برای گردش و تفریح به تهران آمده بودیم. دو سالم بود. کوچه برلن و کوچه مهران دقیق یادم نیست، آن طرف ها گم شدم. یک آدامس فروش پیدایم کرد و من را بغل کرد گذاشت روی دستگاهش و گفت کدام آدامس را می خواهی. احساس خوبی داشتم. آن آدامس خوردن مفت و مجانی خیلی بهم مزه داد. با خودم می گفتم خدا کند پدر و مادرم پیدایشان نشود تا من بیشتر از این آدامس ها بخورم. تصویر آن آدامس ها و همه مهربانی آن مرد که امیدوارم هر جا که هست خوشبخت باشد از ذهنم پاک نمی شود. اما مادرم خیلی ترسیده بود و حال بدی داشت. او هنوز که هنوز است گاهی با جیغ و گریه از خواب بیدار می شود و می گوید خواب دیدم تو گم شدی.
عکس جدید شهره لرستانی
مصاحبه با شهره لرستانی
* بهترین هدیه ای که در زندگی تان گرفته اید چه بوده است؟
یک دوچرخه بود. بچه بودم و آبله مرغان گرفته بودم. یک روز در همان حال مریضی پدر و مادر و خواهر و برادرم همه با هم آمدند من را بردند روی بالکن. چیزی را که می دیدم باورم نمی شد. یک دوچرخه نارنجی خیلی خوشگل بود. فوق العاده خوشحال شدم.
* تفریح شما چیست؟
تماشای فیلم با دوستانم و سفر. من خیلی سفرهای داخلی و خارجی رفتم.
* اهل آشپزی هم هستید؟
آشپزی را خیلی دوست دارم.
گربه های شهره لرستانی
* چه غذایی را خیلی خوب می پزید؟
تبحرم در پخت استانبولی و خورشت کرفس و خورشت بادمجان است.
دلیلی که باعث شد این سبک از زندگی را برای خودتان انتخاب کنید و مجرد بمانید، چه بود؟
در این سالها چندین مورد جدی برای ازدواج داشتم اما به هر کدام از آنها فکر کردم و شرایط خودم را سنجیدم، دیدم تمایلی به این کار ندارم زیرا کار من طوری است که اگر طرف مقابل با خودم همکار نباشد نمیتواند شرایط را به درستی درک کند.
شهره لرستانی برایتان از زندگی مجردی میگوید
در کنار این اگر هر دو طرف هم هنرمند باشند دیگر نمیتوانند قواعد جاری و ساری را انجام دهند و آن زندگی دیگر ارزش ندارد. افتوخیزهای کاری ممکن است منجر به چیزهایی شود که برای زندگی خوب نیست. به همین دلیل در این سالها هرچه فکر کردم، دیدم نه از میان همکارانم میتوانم انتخابی داشته باشم و نه از بین افراد معمولی و به همین دلیل به شکل خودخواسته ترجیح دادم مجرد بمانم.
یعنی تا به حال به این فکر نکردهاید که چه خوب بود اگر راه دیگری را انتخاب میکردید؟
به هر حال ممکن است آدم در مقطعی فکر کند که چه خوب بود اگر راه دیگری را انتخاب کرده بودم و فرزند داشتم، اما این نهایتا ۱۰، ۱۵ دقیقه دوام دارد و من هم این را تجربه کردهام اما درنهایت به این نتیجه رسیدهام که همین راه، بهترین است. البته من خیلی هم تنها نیستم. چندین سال پیش یک گربه به خانهام آوردم و بعد از مدتی برایش زن گرفتم و حالا ۷ گربه پرشین دارم که آنها به اندازه کافی وقتم را میگیرند و مسئولیتم را زیاد کردهاند.
عکس قدیمی شهره لرستانی
این طرز فکر را در اوج جوانی هم داشتید؛ زمانی که ۱۸ ساله بودید؟
بله، به خاطر اینکه من بلافاصله بعد از گرفتن دیپلم وارد دانشگاه هنر شدم و همان زمان کار تئاتر را شروع کردم. من اهل کار و فعالیتهای بیرون از خانه بودم و خاطرم هست آن زمانها گاهی ۱۵ ساعت تمرین تئاتر انجام میدادم و در این شرایط نمیتوانستم یک زندگی مشترک را اداره کنم. در تمام این سالها هم هرجا احساس کردم ماجرایی دارد برایم جدی میشود سریع آن را قیچی کردم تا وابستگی عاطفی پیدا نکنم.
فکر میکنید انتخابتان برای این سبک از زندگی درست بوده؟
تنها چیزی که میدانم این است که وقتی با آنهایی که با هم بزرگ شدهایم دور هم جمع میشویم به من میگویند خوش به حالت که ازدواج نکردی و ما چه اشتباهی کردیم که این کار را انجام دادیم! درحالیکه من در خلوتم گاهی به آنها فکر میکنم که کار خوبی کردهاند که راه من را نرفتهاند و بچه دارند و از آرامش نسبی در زندگی برخوردارند و دغدغه تامین زندگی ندارند. هر زمان این حرفها را میشنوم متوجه میشوم که همزیستی شاید اتفاق جالبی نیست چراکه این افراد بعد از گذشت چندین سال به این نتیجه رسیدهاند که اشتباه کردهاند.
البته شاید هم این بحثها نباشد و قصه همان است که میگویند :«مرغ همسایه غاز است» و همیشه فکر میکنیم جایگاه دیگری از ما بهتر است! واقعیت این است که تنها خدا میداند پشت هر چراغی که در این شهر روشن است، چه رابطهای وجود دارد و آدمها چقدر از زندگیشان راضی هستند. شاید کاملترین جوابی که برای سؤالتان دارم این است که «انسان امروز، انسان تنهایی است».
پس هیچوقت فرصت عاشق شدن به خودتان ندادید؟
چرا اتفاقا عاشق شدم و به نظرم عاشق شدن ربطی به این ماجرا ندارد، چون کار دل است و نمیتوانیم جلویش را بگیریم. اما تلاش کردم تا این رابطه آنقدر برایم جدی نشود که بخواهد گرفتارم کند تا به ازدواج فکر کنم. تا این مرحله هیچوقت پیش نرفتم.
فکر میکنید این روند و احساس رضایت خاطر همیشه وجود خواهد داشت؟
تا الان که ۴۷ سال زندگی کردهام این اتفاق افتاده و شاید در آینده هم همین روند باشد. واقعیت دیگری هم وجود دارد و آن اینکه وقتی سن شما بالاتر میرود آدم قرصی هم دیگر وجود ندارد که بخواهید به شکل جدی به او فکر کنید.
به دلیل اینکه شخصیت آدمها در سن بالاتر کاملا شکل گرفته و کمتر کسی را میتوانید پیدا کنید که ویژگیهایتان با هم منطبق شود. موضوع دیگر اینکه در زندگی تمام هنرمندان همیشه هوادارانی وجود دارند که با دیدن یک فیلم یا سریال به آنها علاقهمند شدهاند و من هم با این موارد متعدد روبهرو شدهام اما هیچگاه آنها را جدی نگرفتهام، چون معتقدم این افراد به آن شخصیت قصه علاقهمند شدهاند نه من واقعی بازیگر و به همین دلیل به این افراد هم جدی نگاه نکردهام.
در بین هنرمندان ازدواج و طلاقهای مکرر دیده میشود، دلیل این اتفاق را چه میدانید؟
بله، این موضوع وجود دارد و بهشخصه هیچگاه دوست نداشتهام که درگیر این ازدواج و طلاقهای هنری شوم. مسئله اینجاست که شما وقتی درگیر کار تئاتر یا فیلمی میشوید گاهی بازیگر نقش مقابلی دارید که نقش عشق شما را بازی میکند و این موضوع باعث ایجاد علاقه میشود که اگر فردی زود نرم شود و در مورد آن ابراز احساسات کند وارد رابطهای میشود که معمولا سرانجام خوبی ندارد؛ زیرا آن حس به خاطر فضای کار به وجود آمده و وقتی پروژه به پایان میرسد آن حس هم فروکش میکند و شما میمانید و یک توهم غلیانکرده!
اما اگر بهعنوان یک کارگردان، بازیگر و… درک کنید که چرا جمعی تشکیل شده و شما در آن حضور دارید، دیگر این اتفاق نمیافتد چون میدانید هدف بزرگتری وجود دارد که باید به آن برسید. به خاطر این مسائل همواره سعی کردهام هوشیار باشم و اگر چنین حسهایی را در وجودم دیدم آنها را مدیریت کنم و اجازه ندهم وارد این بازی شوم که منجر به تشکیل زندگی مشترک اما ناپایدار شود.
البته موضوع دیگری هم وجود دارد که همواره باعث این اتفاق شده، آن هم این است که من اصالتا لر هستم و مردمان لر عقیدهای دارند مبنی بر اینکه زن دو لباس سفید میپوشد لباس عروس و کفن. یعنی وقتی زندگی را شروع کرد تا لحظه مرگ پای آن زندگی میایستد.
اولین عکس شهره لرستانی
ماه چهره خلیلی + بیوگرافی کامل به همراه عکس
بیوگرافی ماه چهره خلیلی
نام اصلی : ماهچهره خلیلی
زمینه فعالیت : بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر
تولد: ۲۵ دی ۱۳۵۵
سن : ۳۸ سال
نوه پروین سلیمانی
محل زندگی : تهران، ایران
ملیت : ایران
پیشه : بازیگری
سالهای فعالیت : از ۱۳۸۲ تاکنون
همسر(ها) : ابراهیم اشرفی
مدرک تحصیلی :فوق لیسانس معماری از دانشگاه آکسفورد انگلستان
ماه چهره خلیلی متولد ۱۳۵۵ تهران است. وی دارای مدرک فوق لیسانس معماری از دانشگاه اکسفورد انگلستان می باشد. وی دوره بازیگری را در method school در لندن گذراند و در سال ۱۳۸۲ برای اولین فعالیت سینمایی خود جهت بازی در فیلم چشمان سیاه بعد از ۲۲ سال به ایران آمد و دوره دیگری از بازیگری و کارگردانی را در مؤسسه سمعی و بصری استاد سمندریان در سال ۸۴ پشت سر گذاشت.
ماه چهره خلیلی نوه دختری پروین سلیمانی در سریالهای «در چشم باد»، «مختارنامه» و «کلاه پهلوی» ایفای نقش نموده است از جمله فعالیت های دیگر وی فیلمسازی فیلم کوتاه و مستند/ داستانی «عید قربان» (مراسم عید قربان از دید قربانی) می باشد که برنده جوایز بسیاری از جشنواره های مختلف از جمله جشنواره فیلم سان فرانسیسکو ۲۰۰۶ شده است.
ماه چهره خلیلی و پروین سلیمانی
ماه چهره خلیلی و مادر و خواهرانش
ماه چهره خلیلی و همسرش به تازگی صاحب پسری زیبا به نام پرواز شده اند.
پرواز پسر ماه چهره خلیلی
بیوگرافی پروین سلیمانی مادربزرگ ماه چهره خلیلی
بتول سلیمانیخو با نام هنری پروین سلیمانی (۲۲ خرداد ۱۳۰۱، تهران – ۱۲ خرداد ۱۳۸۸) یکی از بازیگران زن سینمای ایران بود.
او اولین بازی خود را در سال ۱۳۲۳ در تئاتر «شهرزاد قصهگو» انجام دادهاست و اولین فیلم سینمایی خویش را با نام گلنسا در سال ۱۳۳۲ بازی کردهاست. ماهچهره خلیلی نوه دختری اوست.
بتول سلیمانی در ساعت بیست روز دوشنبه ۱۲ خرداد ماه ۱۳۸۸، در پی یک دوره بیماری، درگذشت.
مصاحبه ای با ماه چهره خلیلی و همسرش قبل از به دنیا آمدن پسرشان
لذت شیرین بچه دار شدن
ماهچهره: ما خیلی بچه دوست داریم و حتی قبل از ازدواج مان هم درباره بچه دار شدن صحبت می کردیم و از همان موقع متوجه شدیم این علاقه مشترک است. تصمیم مان از ابتدا این بود که بعد از ازدواج مان بچه دار شدن را خیلی به تعویق نیندازیم.
ابراهیم: تصمیم ما برای بچه دار شدن اتفاقی نبود و از قبل خیلی درباره اش صحبت کردیم. در واقع می توانم بگویم خودمان را برای این موضوع آماده کرده بودیم و برایش برناتمه ریزی داشتیم. به نظرم بعد از ازدواج لذت در کنار هم بودن آنقدر زیاد است که همه دوست دارند این اتفاق برایشان بیفتد و با هم باشند، سفر بروند و زندگی کنند. البته برای ما به واسطه کارمان شاید این مسئله کمتر پیش می آید. مثلا من مدت ها زبان خوانده بودم و می خواستم ادامه بدهم اما واقعا فرصتش را پیدا نمی کردم. در مورد زندگی همان هم همین اتفاق می افتاد. به همین دلیل گفتیم ما که زندگی مان را در کنار هم داریم پس می توانیم بچه را هم به جمع مان اضافه کنیم. این را هم باید بگویم که تصمیم مان به همین سادگی و آسانی نبود. خیلی صحبت کردیم و همه چیز را طبق برنامه ریزی جلو بردیم. درباره کارهایمان حرف زدیم و حتی مثلا این نکته را هم بررسی کردیم که بعداز به دنیا آمدن فرزندمان کدام مان سر کار باشیم. در واقع همه جزییات را در نظر گرفتیم.
عاشق هم باشید بعد بچه دار شوید
ماهچهره: وجود عشق در هر زندگی معنای آن زندگی است. الان دیگر می توانم قسم بخورم این موضوع خیلی مهم است. کسی را که می خواهی با او ازدواج کنی و در کنارش بچه به دنیا بیاوری باید بی نهایت دوست داشته باشی. بارداری تغییرات زیادی به وجود می آورد و دنیایت را به هم می ریزد. من خیلی وقت ها به ابراهیم می گویم اگر دوستت نداشتم نمی توانستم به بچه دار شدن فکر کنم. به نظر من خیلی مهم است که زن همسرش را خیلی دوست داشته باشد تا بتواند بچه دار شدن را ثمره عشق اش بداند.
ابراهیم: من هم حرف های ماهچهره را کاملا تایید می کنم. جالب است برایتان بگویم صمیمیت و عشق بین ما در حدی است که وقتی در جمع خانواده و دوستان می رویم همه به شوخی می گویند این بابا باز این دوتا آمدند! مثلا همین که ماهچهره یک لقمه غذا در دهانم بگذارد همه صدایشان در می آید و می گویند ای بابا بس کنید… (خنده) ولی ما واقعا اینطور هستیم و دلتنگ هم می شویم. واقعا اگر دو ساعت دیرتر ماهچهره را ببینم کلافه می شوم و سعی می کنم هر چه سریع تر خودم را به خانه برسانم تا در کنار اوباشم. واقعا کارهای ما ادا نیست یا اینکه بخواهیم مثلا جلوی دیگران فیلم بازی کنیم. رفتار ما دلی است و از دل مان برمی آید.
در فیلم «هدیه» هم باردار هستم
ماهچهره: بازی ام در فیلم سینمایی «هدیه» خیلی اتفاقی پیش آمد و واقعا هم شانس آوردم. خدا همیشه دوستم دارد. وقتی این کار به من پیشنهاد شد گفتم من باردارم و نمی توانم بیایم. گفتند اتفاقا شخصیت فیلم هم یک خانم باردار است و وقتی فیلمنامه را خواندم متوجه شدم نقش سختی است اما به این فکر کردم که می تواند چالش های جذاب و هیجان انگیزی برای من داشته باشد. در این فیلم نقش مادری را بازی می کنم که سرطان دارد. او بعد از حاملگی متوجه بیماری اش می شود.این فیلم برای خودم تجربه درونی عجیبی به همراه داشت چون باعث شد سلامتی ام برایم مهمتر شود و از طرف دیگر بیشتر خدا را شکر کنم که سالم هستم.
ابراهیم: راستش زمانی که به ماهچهره کار پیشنهاد می شد خیلی نگران می شدم. مثال معروفی است درباره خانم های باردار که اصطلاحا می گویند بار شیشه دارد و با یک تلنگر آسیب می بیند. وقتی ماهچهره می خواست کاری را قبول کند از او خواهش کردم تا یکسری شرایط را در قراردادش لحاظ کند، مثل ساعت کاری و چگونگی رفت و آمد. از حق نگذریم باید بگویم تیمی که ماهچهره در فیلم سینمایی «هدیه» با آنها همکاری کرد، برایش سنگ تمام گذاشتند.
خرید لذتبخش ما برای پسرمان
ابراهیم: چند ماه پیش ماهچهره سفری به لندن داشت و یکسری خریدها را برای پسرمان انجام داد. از آنجایی که من هم خیلی دوست داشتم در این خرید شریک باشم اینجا هم یکسری خریدها را انجام دادیم. من خیلی خرید کردن را دوست دارم.
ماه چهره خلیلی و پسرش در لندن
ماهچهره: من سعی کردم درانگلیس وسائل جزیی تری را که مربوط به شش ماه اول است بخرم تا همه استانداردهای لازم را داشته باشد. در ایران هم به همراه ابراهیم وسایل اصلی را خریدیم. موقع خرید و امضای سفارش ها من مدام از ابراهیم عکس می گرفتم چون خیلی برای خرید هیجان داشت.
دوست داشتیم پسرمان اینجا به دنیا بیاید
ماهچهره: واقعیت این است ما برای اینکه فرزندمان در ایران به دنیا بیاید یا در انگلیس خیلی با هم حرف زدیم و همه چیز را بررسی کردیم ولی در نهایت تصمیم گرفتیم فرزندمان اینجا به دنیا بیاید. به چند دلیل به این نتیجه رسیدیم. یکی اینکه من مهر و صفا و دور هم بودن ایرانی ها بعد از زایمان را خیلی دوست دارم. وقتی یک نفر زایمان می کند همه به بیمارستان می روند و حس خیلی خوبی به وجودمی آید، به ویژه آنکه بچه ما هم از سمت خانواده ابراهیم و هم خانواده خودم خیلی عزیز است و همه انتظارش را می کشند. فضای گرم و صمیمی ایران در آنجا نمی تواند وجودداشته باشد. ممن است از لحاظ تجهیزات پزشکی یا موقعیت پاسپورت و شناسنامه برای بچه مان، زایمان در آنطرف بهتر باشد ولی برای من موضوعاتی که اشاره کردم مهمتر بود، ضمن اینکه زمان زایمان من در ایام عید است و ایران برای من حس خیلی خوبی دارد.
ابراهیم: ما درباره این قضیه خیلی فکر کردیم و اتفاقا رایزنی های زیادی هم با دوستان و آشنایانی که ماهچهره در انگلیس دارد انجام دادیم. قریب به اتفاق دوستان می گفتند به دنیا آوردن بچه در آنجا بهتر است. البته آنها هم به دلیل گرفتن شناسنامه و پاسپورت خارجی این حرف را می زدند و می گفتند اگر این اتفاق بیفتد موقعیت خوبی است ولی برای ما چیزهای دیگر مهمتر از پاسپورت وجود داشت که ماهچهره به آنها اشاره کرد.
ماه چهره خلیلی در سریال مختارنامه
ماهچهره: بچه ما فروردین ماه به دنیا می آید. در ماه فروردین اینجا هوا خیلی خوب است و واقعا بهاری است اما آنجا خیلی سرد است و همین شرایط را سخت تر می کرد. از طرف دیگر ممکن بود تاریخ ویزای ابراهیم و زمان به دنیا آمدن بچه مان با هم جور درنیاید و با وجود اینکه من می توانستم در بهترین شرایط و مجهزترین بیمارستان ها به لحاظ امکانات زایمان کنم هرگز این ریسک را نمی پذیرفتم که شاید در زمان زایمان ابراهیم کنارم نباشد. وقتی تات اینجا با هم بوده ایم تا انتهایش را هم باید با هم باشیم. لذت های زندگی یک جاهایی خیلی برایم مهمتر از آینده ای است که حالا معلوم نیست چه می شود. من خودم بعد از این همه سال زندگی در انگلیس دوست دارم اینجا زندگی کنم. نمی دانم بچه مان در این مورد چه تصمیمی خواهد گرفت و در آینده خودش می داند که چه کار کند.
من پسر دوست داشتم ابراهیم دختر
ماهچهره: من خیلی دوست داشتم بچه مان پسر باشد اما فکر می کنم ابراهیم دختر می خواست.
ابراهیم: معمولا آقایان بیشتر دختری هستند اما وقتی شنیدم بچه ما پسر است خیلی خوشحال شدم. ما از ابتدا نمی خواستیم جنسیت بچه مان را بدانیم و خیلی اتفاقی در یکی از سونوگرافی ها دکتر از دهانش پرید که بچه مان پسر است. البته برای خودمان هم سخت بود که تحمل کنیم و جنسیت را ندارینم، ضمن اینکه حس پدر و مادر شدن برای آنقدر قشنگ است که خیلی به جنسیت فکر نمی کردیم. اینطور معمول شده که با هر مردی صحبت کنیم می گوید من دختر دوست دارم اما این بچه اول ماست و چه پسر باشد و چه دختر، قدمش برایمان مبارک و خوش یمن است.
پسر ماه چهره خلیلی
ماهچهره: همیشه به پزشک مان می گفتیم درباره جنسیت بچه چیزی به ا نگوید. کنجکاو بودیم که بدانیم اما لذت بچه دار شدن برای مان شیرین تر بود چون ما نه دختر داشتیم و نه پسر. هر بار که سونوگرافی می رفتیم خانواده های مان می پرسیدند جنسیت بچه چیست و ما هم می گفتیم نپرسیدیم. جالب اینجاست که کمتر باور می کردند چون واقعا نمی شود نپرسید. ما خیلی اتفاقی از زبان پزشک شنیدیم که بچه مان پسر است.
ابراهیم نباشد، شرایط خیلی سخت می شود
ماهچهره: بچه دار شدن برای دومین بار تصمیمی است که پدر و مادرها خیلی زود می گیرند چون معمولا می گویند اگر تصمیم به دوباره بچه دار شدن دارید زیاد بینش فاصله نیندازید که بچه ها با هم بزرگ شوند یا اینکه مثلا حالا که بچه داری وقت تان را می گیرد هر دو با هم بزرگ شوند تا زمان زودتر بگذرد. البته نظرات و دیدگاه های مختلفی درباره این قضیه وجود دارد ولی من فکر می کنم اگر این اتفاق خیلی هم زود بیفتد برای بچه اول شرایط کمی ناعادلانه می شود چون او تازه می خواهد بچگی کند اما با حضور یک بچه دیگر این موضوع کمرنگ می شود.
خیلی از مادرها هم به سلامتی خودشان فکر می کنند. همین الان وقتی فکر می کنم اگر بچه دیگری هم بیاید باید از او هم مراقبت کنم و به نظرم خیلی سخت است. من به تنهایی از خودم هم نمی توانم مراقبت کنم و واقعا اگر ابراهیم نباشد شرایط برایم سخت می شود؛ به ویژه در یک ماه اخیر که انجام خیلی از کارها برایم سخت شده است.
از زمانی که من باردار شدم ابراهیم سر کار نرفته تا با هم باشیم. اوائل ازدوجمان که درباره بچه دار شدن حرف می زدیم می گفتیم فقط یک بچه نداشته باشیم. مثلا موقع خرید می گفتیم این را می خریم برای بعدی هم می ماند ولی یک بار من درد داشتم و در شرایط نرمالی نبودم و ابراهیم گفت من دیگر بچه نمی خواهم. پیش خودم گفتم چرا این حرف را می زند تا اینکه به من گفت نمی توانم تحمل کنم تو اینقدر اذیت شوی و به همین دلیل نمی خواهم این اتفاق بیفتد.
ماه چهره خلیلی و بهنوش بختیاری
امیدوارم پسرم بگذارد سر کار بروم
ماهچهره: از زمانی که من باردار شدم ابراهیم با اینکه پیشنهاد کار زیادی داشت اما قبول نکرد. حالا که بچه نیامده شرایط ما اینطوری است وای به حال روزی که بچه هم به دنیا بیاید.
ابراهیم: سر کار رفتن ماهچهره برای سریال «گذر از رنج ها» به این دلیل بود که از قبل قرارداد داشت و باید می رفت. فیلم سینمایی «هدیه» هم شرایط خاصی داشت که به بارداری ماهچهره ارتباط داشت و خودش هم دوست داشت چنین نقشی را تجربه کند اما من در این مدت کاری را نپذیرفتم چون واقعا شرایط سخت بود. من نمی توانستم کار در شهرستان را قبول کنم. حتی اگر تهران هم بود باز نمی توانستم بطور مداوم سر کار باشم و همسرم در خانه تنها بماند. بعد از به دنیا آمدن پسرمان سر کار می روم؛ البته اگر بگذارد!
ماهچهره: فکر نکنم بگذارد. اینقدر پشت سرت گریه می کند که دلت نمی آید بروی. (خنده)
ابراهیم: با خودم به سر کار می برم (خنده) قرار است من پسرمان را سر کار ببرم و دستیارم باشد.
باز هم عاشقیم
ماهچهره: این قضیه که بعد از بچه دار شدن عشق بین زن و شوهر کم می شود و توجه و محبت زن بیشتر متوجه بچه می شود را خیلی شنیده ام ولی الان به عشق ابراهیم است که می توانم این بچه را داشته باشم و در وجودم احساسش کنم. همه اینها به خاطر بودن و عشق اوست که برای من هم شیرین و لذتبخش می شود.
ابراهیم: برخی از زوج ها هستندکه نمی توانند مسئولیت بچه دار شدن را به هر دلیلی قبول کنند چون واقعا مسئولیت سخت و سنگینی است، چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ معنوی سخت است. آینده هم برای هیچ کس قابل پیش بینی نیست و همین موضوع هم تصمیم گیری درباره این اقدام مهم را سخت تر می کند. با اینحال خدا را صد هزار مرتبه شکر که درباره مسائل مادی شرایط را کمی آسان تر گرفتیم. هر دوی ما می دانیم که مسئولیت سنگینی بر روی دوشمان است و هدف مان این است که بچه مان را به نحو احسن بزرگ کرده و درست تربیتش کنیم. به نظرم برای بچه دار شدن باید ایثا رو از خودگذشتگی وجود داشته باشد تا این اتفاق میسر شود. قرار نیست باری به هر جهت پیش رویم.حتی ممکن است در این مسیر عشق و علاقه ای که بین زن و شوهر وجود دارد تقسیم شود که به نظرم طبیعی هم هست. من تا الان درگیر این موضوع نشدم اما فکر می کنم وقتی پای نفر سومی هم به وسط می آید، طبیعی است که توجه مادر یک مقدار به سمت او بیشتر شود.
ماهچهره: نه نمی شود، مطمئن باش. (خنده)
خسرو شکیبایی + بیوگرافی کامل به همراه عکس
بیوگرافی خسرو شکیبایی
نام و نام خانوادگی : خسرو شکیبایی
تولد : ۷ فروردین ۱۳۲۳
والدین : احمد شکیبایی
فریده خاتمی
همسر(ها) : پروین کوشیار
تانیا جوهری (همسر سابق)
پروین کوشیار
تانیا جوهری
فرزندان: پویا شکیبایی (فرزند پروین کوشیار)
پوپک شکیبایی (فرزند تانیا جوهری)
پویا شکیبایی
پوپک شکیبایی
مدرک تحصیلی : رشته بازیگری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
دوران کودکی خسرو شکیبایی
خسرو شکیبایی (زاده ۷ فروردین ۱۳۲۳ تهران – درگذشت ۲۸ تیر ۱۳۸۷ ساعت ۴ صبح در بیمارستان پارسیان تهران به دلیل سرطان کبد و نارسایی قلبی) بازیگر معروف سینمای ایران بود. او تحصیلاتش را در رشتهٔ بازیگری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان برد. تا پیش از انقلاب فقط در عرصه تئاتر فعالیت داشت و فعالیت حرفهای در عرصه سینما را با بازی در فیلم «خط قرمز» (مسعود کیمیایی – ۱۳۶۱) آغاز کرد. او در نزدیک به ۴۰ فیلم سینمایی بازی کرد. بازی در نقش حمید هامون در فیلم هامون ساختهٔ داریوش مهرجویی یکی از ماندگارترین نقشهایی است که ایفا کرده است.
دوران کودکی و نوجوانی
خسرو شکیبایی در ۷ فروردین ماه سال ۱۳۲۳ در خیابان مولوی تهران به دنیا آمد. در شناسنامه نامش «خسرو» است ولی خانواده و نزدیکان او را «محمود» صدا میکردند. پدر خسرو سرگرد ارتش بود و وقتی او ۱۴ ساله بود بر اثر سرطان از دنیا رفت. او قبل از اینکه وارد عرصه تئاتر شود، در حرفههایی چون خیاطی و کانالسازی وآسانسورسازی کار میکرد. در ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتررفت و بعد از مدتی به عباس جوانمرد، معرفی و به صورت کاملا حرفهای بازیگر تئاتر شد. وی فارغالتحصیل بازیگری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ با بازیگری تئاتر آغاز کرد، ۵ سال بعد یعنی در سال ۱۳۴۷ وارد حرفهٔ دوبلوری شد.
کودکی خسرو شکیبایی
دوران کاری
تئاتر
خسرو شکیبایی فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۴۲ با بازیگری تئاتر آغاز کرد. در ۱۹ سالگی برای اولین بار روی صحنه تئاتر رفت و بعد از مدتی به عباس جوانمرد، معرفی و به صورت کاملاً حرفهای بازیگر تئاتر شد. از جمله نمایشهایی که وی در آنها ایفای نقش نمودهاست، میتوان به سنگ و سرنا، همه پسران من، شب بیست و یکم و بیا تا گل بر افشانیم اشاره کرد. او چندین نمایش تلویزیونی مانند فیزیکدانها و هنگامه شیرین وصال را هم در کارنامه دارد. ۵ سال پس از ورود به تئاتر، یعنی در سال ۱۳۴۷ وارد حرفهٔ دوبلوری شد و مدت کوتاهی نیز در زمینه دوبله به فعالیت پرداخت.
سینما
شکیبایی نخستین بار در سال ۱۳۵۳ در فیلم کوتاه و ۱۶ میلیمتری «کتیبه» به کارگردانی فریبرز صالح مقابل دوربین رفت. در سال ۱۳۶۱ در حالی که مشغول بازی در نمایش «شب بیست و یکم» بود، مورد توجه مسعود کیمیایی قرار گرفت و با بازی در نقش کوتاهی در فیلم خط قرمز (مسعود کیمیایی-۱۳۶۱) به سینما آمد و تا سال ۱۳۶۸ نقش آفرینیهایی کرد. از جمله در فیلمهای دزد و نویسنده، ترن و رابطه خوب ظاهر شد. اما از بعد از بازی در فیلم هامون (داریوش مهرجویی-۱۳۶۸) بود که نام خسرو شکیبایی بر سر زبانها افتاد. او برای بازیش در همین فیلم از «هشتمین جشنواره فیلم فجر»، سیمرغ بلورین دریافت کرد و تحسین منتقدان و مردم را برانگیخت.
خسرو شکیبایی از سال ۱۳۶۸ به بعد، دیگر نتوانست از جلد حمید هامون بیرون بیاید و حمید هامون را در انواع اقسام لباسها و تیپهای مختلف تکرار کرد. اما تواناییهای انکار ناپذیرش را در چند فیلم به معرض نمایش گذاشت: بازی تاثیرگذار او در دو فضای کاملاً متفاوت در فیلم کیمیا و کاغذ بی خط.
او برای بازی در فیلم کیمیا (احمد رضا درویش-۱۳۷۳) بار دیگر برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر شد. او سومین سیمرغ خود را هم را برای بازی در نقش عادل مشرقی فیلم سالاد فصل (فریدون جیرانی) گرفت. از آخرین افتخارات شکیبایی هم دیپلم افتخار برای فیلم اتوبوس شب (کیومرث پوراحمد) بود.شکیبایی آخرین جایزهاش را از ششمین جشن ماهنامه «دنیای تصویر» برای بازی در فیلم «کاغذ بی خط» دریافت کرد.
پس از گذشت نزدیک به ۲۲ سال از اولین حضورش در فیلم کیمیایی، در فیلم حکم (۱۳۸۳) باری دیگر در فیلم وی در کنار عزتالله انتظامی ایفای نقش کرد.
در ۹ تیرماه ۱۳۸۷ در دومین جشن منتقدان سینمایی، جایزه یکی از برترین بازیگران سی سال سینمای پس از انقلاب را گرفت. او همچنین در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر، بازیگر و گوینده تیزر جشنواره بود.
تلویزیون
خسرو شکیبایی در سال ۱۳۵۴، یعنی یک سال بعد از اولین حضور خود در فیلم کوتاه «کتیبه»، به دعوت محمدرضا اصلانی در سریال «سمک عیار» ایفای نقش کرد و پس از آن در سریالهایی چون لحظه، کوچک جنگلی، مدرس، روزی روزگاری، خانه سبز، کاکتوس، آواز مه، تفنگ سر پر و در کنار هم.
خسرو شکیبایی و پسرش
او در تلویزیون هم موفق بود. از همان زمان که در نقش «سید حسن مدرس» بازی کرد و آن مونولوگ طولانی معروفش را اجرا کرد. تا کارهای به یاد ماندنی ای همچون روزی روزگاری، خانه سبز، کاکتوس،تفنگ سر پر و در کنار هم.
عکس قدیمی خسرو شکیبایی
خسرو شکیبایی در چند فیلم تلویزیونی هم به ایفای نقش پرداخت. فیلم آخرین نقشآفرینی این هنرمند در فیلم تلویزیونی پیوند (سعید عالمزاده) و آخرین نمایش فیلمش، آشیانهای برای زندگی (حمید طالقانی) بود که به مناسبت روز پدر از تلویزیون پخش شد.
دکلمه
او علاوه بر هنرنمایی در نقش آفرینی سینما و تئاتر و تلویزیون، برخی از سرودههای فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، سید علی صالحی و محمدرضا عبدالملکیان را به صورت دکلمه اجرا کرده بود.
وفات
خسرو شکیبایی در ساعت ۴ صبح جمعه ۲۸ تیرماه ۱۳۸۷ در سن ۶۴ سالگی در اثر بیماری عارضه قلبی در بیمارستان پارسیان تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان گورستان بهشت زهرا دفن شد. او مدتها از عارضه سرطان کبد رنج میبرد.
در پی این رویداد، محمد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران، غلامعلی حداد عادل، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس و عزتالله ضرغامی، رئیس سازمان صدا و سیما پیام تسلیت صادر کردند، همچنین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، پیام تسلیت محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران را در مراسم تشییع پیکر «خسرو شکیبایی» اعلام داشت.
تشییع جنازه خسرو شکیبایی
تشییع پیکر خسرو شکیبایی
مزار خسرو شکیبایی
بیوگرافی تانیا جوهری
تانیا جوهری (مهرآزاد جوهری) متولد ۱۳۲۹ و خواهر الیزا جوهری و همسر سابق خسرو شکیبایی است.
وی فارغ التحصیل بازیگری و کارگردانی تاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال ١٣۶٣ می باشد.
شروع بازی او در تاتر با بازی در نمایش “مادموازل ژولی” در سال ١٣۵١و شروع فعالیت سینمایی وی با بازی در فیلم “بازجویی یک جنایت” (محمدعلی سجادی) در سال ١٣۶٢ بود.
خسرو شکیبایی ، تانیا جوهری
تصاویر گلچین شده خسرو شکیبایی
عکسی قدیمی از خسرو شکیبایی
عکس تازه منتشر شده توسط پویا شکیبایی
پروین کوشیار
هنرنمایی زنده یاد خسرو شکیبایی در فیلم دست های خالی
دوران جوانی خسرو شکیبایی
نگار جواهریان + بیوگرافی کامل به همراه عکس
بیوگرافی نگار جواهریان
نام: نگار
نام خانوادگی: جواهریان
تاریخ تولد:۱۳۶۱/۱۰/۲۲
محل تولد: تهران
————————————-
نگار جواهریان بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون، در ۲۲ دی ماه ۱۳۶۱ در تهران متولد شد. به گفته خودش، او بازیگری را از ۱۴-۱۳سالگی که به مدرسه هنر و ادبیات کودکان و نوجوانان می رفت یادگرفت و در ۱۵سالگی با رفتن روی سن تئاتر شهر، کار خود را به صورت حرفهای آغاز کرد و سپس در رشته طراحی صحنه دانشگاه هنر و معماری تحصیلات خود را ادامه داد. نگار جواهریان بازیگری است که هم در عرصه تلویزیون و هم سینما و تئاتر فعال است و از اوایل دهه هشتاد با فیلم «من ترانه پانزده سال دارم» از رسول صدر عاملی و سپس «خوابگاه دختران» اثر محمدحسین لطیفی پا به سینمای حرفه ای گذاشت.
نگار جواهریان و پدرش
نگار جواهریان و خواهرانش
نگار جواهریان و خواهرزاده اش مایا
نگار جواهریان در بیشتر فیلم هایی که بازی کرده است، نقش های مکمل و یا فرعی را داشت. نقطه عطف کارنامه بازیگری او، سریال «زیر تیغ» به کارگردانی محمدرضا هنرمند است که در این سریال با بازیگران بزرگی چون پرویز پرستویی و فاطمه معتمد آریا هم بازی بود. اوج بازیگری جواهریان فیلم «طلا و مس» محسوب می شود که به خاطر بازی در این فیلم بسیار مورد توجه قرار گرفته و برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از جشنواره فیلم فجر شد.
او که از سال ۷۷ کار خود را آغاز کرد، در فیلم هایی نظیر: «قدمگاه» محمدمهدی عسگرپور (۱۳۸۲)، «چند تار مو» ایرج کریمی (۱۳۸۲)، «خوابگاه دختران» محمدحسین لطیفی (۱۳۸۳)، «پابرهنه در بهشت» بهرام توکلی (۱۳۸۴)، «جعبه موسیقی» فرزاد مؤتمن (۱۳۸۶)، «نسل جادویی» ایرج کریمی (۱۳۸۵)، «اینجا بدون من» بهرام توکلی (۱۳۸۹)، «یه حبه قند» رضا میرکریمی (۱۳۸۹)، «هیچ» عبدالرضا کاهانی (۱۳۸۸)، «طلا و مس» همایون اسعدیان (۱۳۸۷)، «کتاب قانون» مازیار میری (۱۳۸۷)، «تنها دو بار زندگی میکنیم» بهنام بهزادی (۱۳۸۶)، «صد سال به این سالها» سامان مقدم (۱۳۸۶) و سریالهایی چون: «زیر تیغ» محمدرضا هنرمند (۱۳۸۵)، «کلاه قرمزی ۹۰» ایرج طهماسب (۱۳۹۰) ایفای نقش کرده است.
نگار جواهریان علاوه بر بازیگری در زمینه خبرنگاری و عکاسی نیز فعالیت میکند. او همچنین ترجمه نمایشنامه «خیانت»، اثر هارولد پینتر، با همکاری تینوش نظمجو را در کارنامه خود دارد و در ترانه آنونس فیلم «بوسیدن روی ماه» نیز همکاری داشت. ترانه این آنونس که عاشقانهای برای مادران ایرانی است، با صدای محمد اصفهانی و نگار جواهریان و سروده عبدالجبار کاکایی است و موسیقی آن را آریا عظیمینژاد ساخته است.
نگار جواهریان ، هدیه تهرانی را ستاره سینمای ایران پس از انقلاب می داند. او در این مورد در مصاحبه ای گفته است: «من اگر بخواهم در سینمای بعد از انقلاب چند تا ستاره بشمارم، به نظرم یک نفر است و آن هدیه تهرانی است و من جز او به کس دیگری ستاره نمیگویم. دلیلش هم این است که به نظرم ستاره یعنی کسی که نشود در هر ژانری از خبرهای داغش گذشت؛ او یک آیکون است و لزوما فقط بازیگر نیست. به نظرم هدیه تهرانی یک ستاره است، چون حتی با اینکه چند سالی است کار نمیکند، اما هنوز خبرساز است و کارنامه کاری او هم بسیار درخشان است. او میتواند تبدیل به شمایلی شود که حتی بعد از چند سال کار نکردن بتواند تیتر یک روزنامهها شود. بازیگرها میتوانند زندگی خصوصی جذابی نداشته باشند، اما هر حرکتی از ستاره باید جذاب باشد. ستاره یعنی این.»
نگار جواهریان
او در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر موفق به دریافت جایزه سیمرغ بلورین در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم طلا و مس شد. وی در چهاردهمین جشن خانه سینما نیز برای فیلم طلا و مس تندیس بهترین بازیگر زن نقش اول را دریافت کرد.
نگار جواهریان
نگار جواهریان در سال ۱۳۸۸ در فیلم سینمایی هیچ عبدالرضا کاهانی به ایفای نقش پرداخت. داستان این فیلم درباره مردی است که زیاد میخورد و همه اطرافیان خود را ناراضی کرده، به بهانه ازدواج با مادر خانواده وارد یک خانواده شلوغ و بی پول جنوب شهری میشود…
نگار جواهریان در فیلم اینجا بدونم من:
جواهریان در فیلم سینمایی اینجا بدون من نقش یک دختر معلول به نام یلدا را بازی میکند این فیلم به کارگردانی بهرام توکلی که در سال ۱۳۸۹ تولید و در تابستان ۱۳۹۰ اکران شد. فاطمه معتمدآریا برای بازی در این فیلم برنده جایزه بهترین بازیگر زن در سی و پنجمین دوره جشنواره بین المللی فیلم مونترال کانادا شد.
فیلم داستان خانواده ای ست متشکل از مادر (فاطمه معتمد آریا) و دو فرزندش، احسان (صابر ابر) و یلدا (نگار جواهریان) که در آرزوی دستیابی به رویاهای خود هستند و امیدوارانه تحولی را انتظار می کشند. یلدا معلول است و تمام دغدغه مادر تامین آینده اوست. ورود رضا دوست احسان با بازی (پارسا پیروزفر) زندگی آنان را دستخوش تغییراتی می کند…
جشنواره های خارجی
تیبورون: فیلم در بخش بلند داستانی یازدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم تیبورون در آمریکا در روز ۲ اردیبهشت ماه به نمایش درآمد و با استقبال تماشاچیان و سینماگران حاضر در این فستیوال مواجه شد. همچنین این فیلم در ۳۵ امین جشنواره فیلم مونترئال(۲۰۱۱)، دومین جشنواره فیلم ایرانی استرالیا (۲۰۱۲) و ۳۶امین جشنواره بین المللی فیلم در کلولاند (۲۰۱۲) به نمایش درآمد.
نگار جواهریان در جشنواره آسیا پاسفیک
نگار جواهریان در سال ۱۳۸۹ در فیلم یه حبه قند ششمین فیلم سینمایی رضا میرکریمی نقش دختری به نام پسند را بازی کرد. داستان از این قرار است که پسند (پسندیده) دختر کوچک یک خانواده یزدی قرار است با پسری به نام کیوان از خانواده متمولی در همسایگی، که حالا مقیم آمریکاست، ازدواج غیابی کند و به آمریکا برود.
طلا و مس، فیلمی است از همایون اسعدیان که در بیست و هشتمین جشنوارهٔ فیلم فجر به نمایش در آمد. در این فیلم نگار جواهریان نقش زنی به نام زهرا سادات را بازی میکند. سیدرضاطلبه ای که به تازگی با خانواده اش به تهران آمده، تا در کلاس های استاد اخلاقی که وصف او را بسیار شنیده است شرکت کند. اما متوجه بیماری اسکلروز چندگانه همسرش زهرا می شود و به ناچار برای تهیه هزینه درمان او تغییراتی در شیوه زندگیش می دهد.
نگار جواهریان و رامبد جوان
حوض نقاشی فیلمی به کارگردانی مازیار میری داستان زن و شوهری به نام مریم و رضا را نقل میکرد که با آدم های دیگر فرق دارند، آن هم نه یک فرق ساده، بلکه بسیار بزرگ و آن ها باید تلاش کنند تا به دیگران ثابت کنند این تفاوت بزرگ را با معجزه عشق حل کرده اند. این فیلم که بازیگران نقش اصلی آن را نگارجواهریان و شهاب حسینی بازی کردند در صدر آرای تماشاگران سی و یکمین جشنواره فیلم فجر قرار داشت.
نگار جواهریان در فیلم حوض نقاشی
نگار جواهریان و دیگر داوران جشنواره آسیا پاسفیک
السا فیروز آذر + بیوگرافی کامل و عکس
بیوگرافی کامل السا فیروز آذر
نام اصلی السا فیروزآذر
تولد ۲۵ شهریور ۱۳۶۲تهران ، ایران
محل زندگی تهران
پیشه بازیگر ، منشی صحنه
سالهای فعالیت از ۱۳۶۹ تا کنون
مدرک تحصیلی دانشجوی رشته معماری
بیوگرافی کامل السا فیروز آذر
السا فیروز آذر متولد ۱۳۶۲ دانشجوی رشته معماری و خواهرزاده کارگردان برجسته کشورمان تهمینه میلانی است. وی علاوه بر بازیگری منشی صحنه هم بوده ، خواهر وی نیز به نام الناز فیروزآذر هنرپیشه است ، او اولین فعالیت خود را با بازی در فیلم افسانه آه ۱۳۶۹ آغاز کرد. بعد از آن در فیلم های دیگه چه خبر ۱۳۷۰، کاکادو ۱۳۷۱، زن زیادی ۱۳۸۳، تقاطع ۱۳۸۴، آتش بس ۱۳۸۴، می ترسم پس دروغ می گویم ۱۳۸۴، نسکافه داغ داغ ۱۳۸۵، تسویه حساب ۱۳۸۶، سوپراستار ۱۳۸۶، مجنون لیلی ۱۳۸۶، ساعت سوخته ۱۳۸۶ و گروگان ۱۳۸۷ به ایفای نقش پرداخت.
فیلم های السا فیروز آذر
فیلم شناسی السا فیروز آذر
۱۳۶۹-افسانه آه-تهمینه میلانی و مهدی احمدیگرکانی
۱۳۷۰-دیگه چه خبر؟!-تهمینه میلانی
۱۳۷۱-کاکادو-تهمینه میلانی
۱۳۸۳-زن زیادی-تهمینه میلانی
۱۳۸۴-تقاطع-ابوالحسن داودی
۱۳۸۴-آتشبس-تهمینه میلانی
۱۳۸۵-نسکافه داغ داغ-علی قوی تن
۱۳۸۶-تسویه حساب-تهمینه میلانی
۱۳۸۶-مجنون لیلی-قاسم جعفری
۱۳۸۶-سوپراستار-تهمینه میلانی
۱۳۸۹-یکی از ما دو نفر-تهمینه میلانی
۱۳۸۹-چگونه میلیاردر شدم-علی عبدالعلی زاده
آسمونی
آهو خردمند + بیوگرافی کامل و عکس
بیوگرافی کامل آهو خردمند +عکس های جدید ایشان
بیوگرافی کامل آهو خردمند
زمینه فعالیت : بازیگر تئاتر و سینما و مترجم.
ملیت : ایرانی
تولد : ۱۳۲۹تهران
سالهای فعالیت : از سال ۱۳۵۵ تا کنون
بیوگرافی کامل آهو خردمند
بیوگرافی آهو خردمند
آهو خردمند (متولد ۱۳۲۹ در تهران) بازیگر تئاتر و سینما و مترجم
زندگینامه
خواهر نیکو خردمند بازیگر و دوبلور.
فارغ التحصیل دانشکده هنرهای دراماتیک.
آغاز فعالیت هنری از سال ۱۳۴۷ با حضور در صحنه از نمایشها: «خسرو و شیرین» ، «افول» ، «لبخند باشکوه آقای گیل» .
فعالیت در تلویزیون از سال ۱۳۵۱ با مجموعه «آدم و حوا».
از دیگر مجموعهها: «خلیل ده مرده»، «طلاق»، «در گذر عاشقی». آغاز فعالیت در سینما از سال ۱۳۵۲ با فیلم «پسر ایران از مادرش بی خبر است» ساخته فریدون رهنما.
خردمند در سال ۱۳۶۳ ایران را ترک کرد و نزدیک به دو دهه در آمریکا و کانادا اقامت داشت . او در این سالها در چند نمایش و مجموعه تلویزیونی حضور یافت خردمند سال ۱۳۸۱ به ایران بازگشت و فعالیت سینمایی اش را پی گرفت.
زندگینامه آهو خردمند
فیلمشناسی آهو خردمند
سینمایی
سال نام فیلم کارگردان
۱۳۹۱ مهمان داریم محمدمهدی عسگرپور
۱۳۹۱ آینه شمعدون بهرام بهرامیان
یک خانواده محترم مسعود بخشی
۱۳۸۹ قفس طلایی (فیلم) محمد زریندست
۱۳۸۹ قصه پریا
۱۳۸۹ پرتقال خونی سیروس الوند
۱۳۸۵ بچههای ابدی پوران درخشنده
۱۳۸۴ ستارهها ۱: ستاره میشود فریدون جیرانی
۱۳۸۳ ما همه خوبیم بیژن میرباقری
۱۳۸۳ گاهی واقعی رامین لباسچی
۱۳۸۲ شهر زیبا اصغر فرهادی
۱۳۸۱ واکنش پنجم تهمینه میلانی
۱۳۶۵ دزد و نویسنده کاظم معصومی
۱۳۶۴ پدربزرگ مجید قاریزاده
۱۳۶۲ دادشاه حبیب کاوش
۱۳۶۲ سیاه راه کوپال مشکوه
۱۳۶۱ تفنگدار جمشید حیدری
۱۳۶۱ عفریت فرشید فلک نازی
۱۳۵۹ انفجار ساموئل خاچیکیان
۱۳۵۹ مرز جمشید حیدری
۱۳۵۵ پسر ایران از مادرش بی خبر است فریدون رهنما
مجموعه تلویزیونی
۱۳۸۸ به کجا چنین شتابان
۱۳۸۹ ملکوت
افتخارات
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن (ما همه خوبیم) – [دوره ۲۳ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) – سال ۱۳۸۳]
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن (شهر زیبا) – [دوره ۲۲ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) – سال ۱۳۸۲]
کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن (ما همه خوبیم) – [دوره ۹ جشن خانه سینما (مسابقه) – سال ۱۳۸۴]
کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن (شهر زیبا) – [دوره ۸ جشن خانه سینما (مسابقه) – سال ۱۳۸۳]
کاندید لوح زرین بهترین بازیگر زن (شهر زیبا) – [دوره ۵ منتخب سایت ایران اکتور (بهترینهای سال) – سال ۱۳۸۴]
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن (ستارهها – جلد اول: ستاره می شود) – [دوره ۲۴ جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران) – سال ۱۳۸۴]
افسر اسدی + بیوگرافی کامل به همراه عکس
بیوگرافی کامل افسر اسدی +عکس های جدید ایشان
بیوگرافی کامل افسر اسدی
تولد ۲۶ دی ۱۳۳۶میانه
ملیت ایرانی
پیشه بازیگر، چهره پرداز
همسر(ها) اصغر همت
مدرک تحصیلی لیسانس، دانشگاه تهران
بیوگرافی کامل افسر اسدی
بیوگرافی افسر اسدی
افسر اسدی (زاده ۱۳۳۶، میانه) بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و چهره پرداز ایرانی است. او دارای لیسانس کارگردانی و بازیگری تئاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. وی همسر اصغر همت است.
فیلمشناسی افسر اسدی به عنوان بازیگر
فیلم ها
عنوان سال
۱۳۶۳ شب مکافات
۱۳۶۴ جستجو در شهر
۱۳۶۵ روزهای انتظار
۱۳۶۸ عبور از غبار
۱۳۶۸ زمان از دست رفته
۱۳۶۹ راز خنجر
۱۳۷۳ سربلند
۱۳۷۳ روسری آبی
۱۳۷۸ تهران روزگار نو
۱۳۸۱ کودکانه
۱۳۸۴ اسب
۱۳۸۷ یک وجب از آسمان
۱۳۹۰ دوازده صندلی
۱۳۹۱ گهواره ای برای مادر
فیلم های افسر اسدی
سریال ها
سال عنوان
۱۳۵۸ هزاردستان
۱۳۶۹ وزیرمختار
۱۳۸۸ ماه عسل
۱۳۷۴ دزدان مادربزرگ
۱۳۷۸ تنها در تاریکی
۱۳۷۷ بسوی افتخار
۱۳۷۲ روزگار وصل
۱۳۷۲ عبور
تله موش (تله تئاتر)
به عنوان چهره پرداز
سال عنوان
۱۳۶۸ پرواز پنجم ژوئن
جوایز
بازیگر زن مکمل منتخب، دوره هشتم جشنواره فیلم فجر، برای فیلم عبور از غبار، سال ۱۳۶۸
نامزد بازیگر زن مکمل، دورهسیزدهم جشنواره فیلم فجر، برای فیلم روسری آبی، سال ۱۳۷۳