آیا او (خدا) برای بنده اش کافی نیست؟ (قران کریم)
خوش آمدید - امروز : شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
خانه » آرشیو برچسب: بیوگرافی شهیدان

بایگانی برچسب ها: بیوگرافی شهیدان

زندگینامه شهید محمود قلی پور ساسانسرا

زندگینامه شهید محمود قلی پور ساسانسرا

 

Bio-martyr-Mhmvdqly-pour-Sasansra

 

شهید محمودقلی پور ساسانسرا

رئیس ستاد لشکر ۱۶ پیاده قدس گیلان

نام پدر: نوروز علی

تاریخ تولد: ۱۳۳۲

محل تولد: شیراز

تاریخ شهادت: ۱۱ شهریور ۱۳۶۵

محل شهادت: منطقه عمومی حاج عمران

علت شهادت: بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ

محل دفن: گلزار شهدای تازه آباد رشت

خاطراتی از شهید محمود قلی پور

محمود انسان وارسته‌ای بود، هیچ‌گاه از مسئولیت خودش سوءاستفاده نکرد، یادم هست بعضی اوقات که بچه‌ها دچار بیماری می‌شدند، محمود با ماشین سپاه آنها را به بیمارستان نمی‌برد، شبانه آنها را بغل می‌کرد و با وسیله کرایه‌ای به بیمارستان می‌رساند.

هر وقت از او می‌پرسیدم، در سپاه چه کار می‌کنی؟ پاسخ می‌داد: «جارو می‌کنم» یک روز از طریق دوستانش متوجه مسئولیت او شدم، اما او باز هم بدون اینکه در مورد کارش توضیح دهد، گفت: «مگر برای تو فرقی می‌کند،‌ من چه کاره هستم؟»

هر مقرراتی که افراد عادی ملزم به انجام آن بودند، خودش نیز رعایت می‌کرد، آنقدر در زندگی اخلاص داشت که بالاخره خدا او را نزد خویش پذیرفت.

نقل از همسر شهید

***************

در امور مختلف از نظر دیگران استفاده می کرد و با افراد تحت امر به مشورت می نشست و با آنها ارتباط صمیمی داشت و اغلب به مسائل خصوصی آنها رسیدگی می کرد. زمانی که از کسی عصبانی می شد فقط نگاه می کرد و هیچگاه عصبانیت خود را با پرخاشگری بروز نمی داد. حتی در زمانی که منافقین یا گروههای مخالف نظام را دستگیر می کرد و آنها با وی تندی می کردند، با آرامش برخورد می کرد.

شجاعت، مهربانی و تواضع از خصوصیات برجسته وی بود. در مواقع بحران زا بسیار خونسرد و جدی بود و به وظیفه خود با تمام جدیت عمل می کرد. نسبت به درستی عملکرد خود شک نمی کرد. همواره آرزوی اقتدار نظام جمهوری اسلامی را داشت و آرزو می کرد به شهادت برسد.

***************

محمود علاقه خاصی به امام خمینی داشت و همیشه سفارش می کرد «مطیع امام باشید و هیچگاه راه شهدا و راه امام را فراموش نکنید. همگام با امام باشید که رستگاری در همین راه است.» علاقه و توجه خاصی به نماز جمعه داشت و معتقد بود نماز جمعه یک نماز سیاسی عبادی است و به دشمنان ضربه می زند. زیارت عاشورا و دعای توسل را بسیار می خواند. به طور دایم در برنامه های قرآنی و ترویج آن شرکت می کرد. با مخالفان جمهوری اسلامی به گفتگو می نشست و در تحلیل جریانهای سیاسی بسیار متبحر بود.

***************

در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۰ طی حکمی به سمت مسئول واحد عملیات سپاه پاسداران رشت منصوب شد. پس از ماه ها فعالیّت خستگی ناپذیر در این واحد در ۶ اسفند ۱۳۶۰ از سمت خود استعفا داد. در متن استعفای خود نوشت :

اینجانب مسئول عملیات رشت می باشم، در صورت موافقت فرماندهی مبنی بر رفتن به جبهه حق علیه باطل از مسئولیت خود استعفا می نمایم. با استعفایش موافقت نمی شود ولی او در ۲ اردیبهشت ۱۳۶۱ موفق شد با قبول سرپرستی نوزده نفر از نیروهای سپاه گیلان به جبهه های جنوب اعزام شود. در بیستم اردیبهشت همان سال در حالی که در جبهه های نبرد حضور داشت دومین فرزند او به دنیا آمد. از طریق تماس تلفنی از حال فرزندش آگاه شد و نام او را صدیقه نهاد.

***************

وصیت نامه شهید محمود قلی پور

بسم الله الرحمن الرحیم

یا ایتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربک راضیته مرضیه

هان اى آرامش گرفته، به جانب پروردگارت بازگرد و در آنى که تو خوشنود از خداى خود هستى وخدایت از تو خوشنود است

قرآن کریم

با سلام به منجى عالم بشریت و نجات دهنده انسانهاى روى زمین حضرت مهدى (عج) و نایب برحقش ولى امر زمان و مرجع تقلید مسلمین جهان ایت اله العظمى الامام خمینى و نمایندگان برحق امام در سراسرکشور خصوصا آیت اله احسان بخش. (امام جمعه سابق رشت)

درد هر تیر و ترکش را تحمل می کنم ولى اندوه خمینى را هرگز، از میان رنگها رنگ سرخ را برگزیده‌ام و از میان مرگها شهادت را. بار خدایا تورا سپاس میگویم که رهبر و مربى عظیم الشان از میان مردم برخواست و طاغوت را از بین برد و اسلام واقعى را براى امت به ارمغان آورد و ما را که فرسنگها با اسلام فاصله داشتیم نزدیک گردانید و حکومت الهى را در ایران و جهان به ثبت رسانید.

برادران وخواهران و اى امت مسلمان قدردان نعمت الهى  باشید و همیشه شکر خدا را به جا آوریم زیرا هرگاه ناشکرى کنید وکفران نعمت نمایید خداوند تمام نعمتها را از شما خواهد گرفت و آن روز دیگر چاره‌اى نداریم و دیر است.

********

به امید گوشه چشمی….

اللهم صل علی محمد و آل محمد

ما تا ظهور ایستاده ایم

اللهم عجل لولیک الفرج

عکس شهید محمود خضرایی + بیوگرافی

عکس شهید محمود خضرایی + بیوگرافی

 

Photo-martyr-Mahmoud-Khazraei-Picture

شهید محمود خضرایی

فرمانده مرکز آموزش های هوایی نیروی هوایی ارتش

تاریخ تولد : ۱۵ خرداد ۱۳۲۶

محل تولد: تهران

تاریخ شهادت : ۲۸ بهمن ۱۳۶۴

محل شهادت : اهواز

خاطراتی از شهید محمود خضرایی

درحالی که چند ماهی به پیروزی انقلاب اسلامی مانده بود، طی فرمانی از خلبانان پایگاه هوایی بوشهر خواسته می شود که هواپیماهای خود را به پایگاه هوایی چابهار منتقل کنند. در آن زمان با توجه به جو حاکم بر ارتش، کسی حق اعتراض به دستور را نداشت ولی خضرایی و شهید طالب مهر شجاعانه از جای برمی خیزند و با صراحت اعلام می کنند که این دستور را اجرا نمی کنند. در این حین به آنها تذکر داده می شود :

– لغو دستور می کنید و می دانید چه عواقبی در پی خواهد داشت!

که این دو بزگوار پاسخ می دهند:

– ما اهداف شوم شما را از این کار می دانیم. شما می خواهید با انتقال هواپیماها به چابهار، آنها را بر روی ناو آمریکایی ببرید. این هواپیماها اموال بیت المال است و ما اجازه چنین کاری را نخواهیم داد.

این حرکت شجاعانه باعث شد دیگر خلبانان نیز اعتراض خود را اعلام کنند و بدین ترتیب این پروازها لغو گردید.

************

از دوست ایشان نقل شده است که یک بار در پایگاه به صورت آماده بودیم که در ساعت ۴ صبح صدای آژیر اضطراری شنیده شد. بلافاصله به اتفاق خضرایی به پرواز در آمدیم. بعد از ماموریت، تازه هوا درحال روشن شدن بود که او گفت:

– موافقی نماز را همین جا (داخل کابین هواپیما) بخوانیم؟

گفتم: خیلی خوبه، از این بهتر نمی شه.

گفت: پس اجازه بده با رادار صحبت کنیم و به سمت قبله پرواز کنیم.

پس از هماهنگی با رادار، سمت قبله را برگزیدیم. ابتدا او نمازش را خواند و آن گاه من هم نمازم را بجا آوردم. پس از ادای نماز، او با صدای گیرایش با خدای خود مشغول مناجات شد و آن گونه ملتمسانه سخن می گفت که من را هم تحت تاثیر قرار داد.

این نماز یکی از نمازهای منحصر به فردی بود که هرگز آن را فراموش نمی کنم.

چقدر دل انگیز و زیباست خلوت با خدا در دل آسمان، گویی روحمان نیز همچون جسم پرواز می کرد و خدایی شده بود. انگار به زمین تعلق نداشتیم و دوست داشتیم برای همیشه در آسمان پرواز کنیم.

************

در دو ماه آخر عمرش، مرتبا می گفت مدت زیادی این جا نیستم و پی گیر کارها بود. مرتب به مناطق جنگی پرواز می کرد تا این که روز وصال می رسد.

تصمیم گرفته می شود با توجه به شروع عملیات والفجر ۸، عده ای از یاران امام برای بازدید مناطق جنگی به اهواز بروند. قرار می شود که خضرایی هم با این جمع به اهواز برود.

صبح روز بیست و هشتم بهمن سال ۱۳۶۴ خضرایی در حال ترک منزل، از همسرش وصیتنامه اش را طلب می کند و آخرین تغییرات را در آن اعمال می کند.

با عزیمت به فرودگاه مهرآباد تهران، هواپیمای مسافربری به مقصد اهواز به پرواز در می آید. همه چیز به خوبی پیش می رفت که ناگهان اهواز مورد حمله هوایی قرار می گیرد و یکی از جنگنده های دشمن در آستانه ظهر، هواپیمای مسافربری حامل آنها را در آسمان شهر اهواز هدف قرار می دهد و تمامی نفرات حاضر در هواپیما شهید می شوند و به ملکوت اعلی می پیوندند.

در این پرواز سرهنگ محمود خضرایی به همراه آیت الله محلاتی و تعدادی از نمایندگان مجلس شواری اسلامی و قضات دیوان عالی کشور شهید می شوند.

************

هنگامی که پیکر مطهر او را پیدا کرده و آن را مشاهده می کنند، می ببینند که در یک دست تسبیح و درلابه لای انگشتان دست دیگرش ورقه های قرآن بوده است.

شهید خضرایی به آرزوی دیرینه خود رسیده بود. او بارها می گفت:

– من دوست ندارم که بر روی زمین بمیرم، دوست دارم تا در آن بالا بمیرم.

و حقیقتا که چه خوب شهید شد و چقدر زیبا به آرزوی خود رسید در آن بالاها در حال راز و نیاز با خدای خود.

************

قسمتی از وصیت نامه شهید محمود خضرایی

“… همسرم! شما را سفارش می  کنم به حفظ  حجاب خود و دختران و حفظ عفت به نحوی که الگوی شما حضرت زهرا (س) باشد. شما و بچه ها را سفارش می کنم به رعایت حدود الهی، دستگیری از فقرا و یتیمان، شرکت درکارهای خیر برای تقویت اسلام و ولایت فقیه. همیشه توکل به خدای بزرگ داشته باشید و لاغیر، تا خیرآخرت نصیب شما بشود…”

********

به امید گوشه چشمی….

اللهم صل علی محمد و آل محمد

ما تا ظهور ایستاده ایم

اللهم عجل لولیک الفرج

طراحی و توسعه توسط بهترین بک لینک