امام حسين(ع):اگر دين نداريد لااقل آزاده باشيد.
خوش آمدید - امروز : دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

جین آرتور +بیوگرافی

جین آرتور +بیوگرافی

جین آرتور +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه جین آرتور +عکس,بیوگرافی جین آرتور

بیوگرافی جین آرتور

جین آرتور (به انگلیسی: Jean Arthur)‏(۱۹۹۱-۱۹۰۵) هنرپیشه آمریکایی، با نام اصلی گلادیس جرجیانا گرین(به انگلیسی: Gladys Georgianna Greene)‏ در ۱۷ اکتبر ۱۹۰۰ در پلاتسبورگ (نیویورک) زاده شد.

نام اصلی : گلادیس جرجیانا گرین

زمینه فعالیت : بازیگر

ملیت : ایالات متحده آمریکا

تولد : ۱۷ اکتبر ۱۹۰۵

پلاتسبورگ, نیویورک

مرگ : ۱۹ ژوئن ۱۹۹۱ (۸۵ سال)

کارمل, کالیفرنیا

سال‌های فعالیت : ۱۹۲۳-۱۹۶۶

 

همسر(ها) : جولیان انکر (۱۹۲۸)

فرانک راس جونیور (۱۹۴۹-۱۹۳۲)

 

جین آرتور +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه جین آرتور +عکس,بیوگرافی جین آرتور

زندگی جین آرتور

پدرش عکاس بود. در پانزده سالگی مدرسه را رها کرد تا مدل شود. در سال ۱۹۲۳ میلادی، برای نخستین بار جلوی دوربین رفت و تا مدتی صرفاً در فیلم‌های کوتاه و وسترن‌های کم هزینه بازی می‌کرد.

جین آرتور در سال ۱۹۲۸ با جولیان انکر ازدواج کرد که پس از یک روز جدا گردید. در اوایل فیلم‌های ناطق (بخاطر صدای گرفته غیر معمولی اش) و نیز سال ۱۹۳۲ (بخاطر کار و آموزش در تآتر) از کار سینما کنار ماند.

در ۱۹۳۲ با فرانک راس، کوچک که تهیه کننده و آوازخوان بود، ازدواج کرد.

جین آرتور چهره‌ای ظریف و کمابیش ملیح داشت، اما صدای خش دار او با این چهره همخوان نبود و به همین دلیل پس از ظهور فیلم‌های ناطق در سینما، مدتی از فعالیت در سینما کنار گذاشته شد. تا اینکه در نیمه دهه ۱۹۳۰ آرام آرام همین صدا به صورت علامت مشخصه او در آمد.

با فیلم تمام شهر حرف می‌زنند جان فورد به شهرت رسید. او در این فیلم کمدی، نقش دختر احساساتی خوش قلبی را که دم دست است، اما قهرمان مرد متوجه حضورش نمی‌شود، ایفاء کرد و این نقش،شخصیت سینمایی او را در دهه ۱۹۳۰ شکل داد؛ نقشی که مشابه آن را در دو فیلم فرانک کاپرا، یعنی آقای دیدز به شهر می‌رود و آقای اسمیت به واشنگتن می‌رود، مقابل گری کوپر و جیمز استوارت ایفا کرد و این کمدی‌های اجتماعی فرانک کاپرا، اوج کار او بود. بازی او در هر دو فیلم حیرت انگیز است و کاپرا از این تضاد میان صدا و چهره او برای تبیین شخصیت زنی که در جامعه‌ای مردسالار، رفتاری مردانه دارد، به نحو احسن استفاده کرد و همواره از او به عنوان بازیگر زن محبوب من نام می‌برد.

جین آرتور در شاهکار هوارد هاکس، فقط فرشته‌ها بال دارند، کنار کری گرانت، نیز درخشان بود. او در این فیلم باز هم نقشی مشابه را ایفا کرد، با این تفاوت که گرانت برخلاف کوپر و استوارت، جوانی شهرستانی و ساده دل نبود که تحت تأثیر احساسات پاکش قرار گیرد، بلکه مرد خشن و زن گریزی بود که آرتور تحت تأثیر بی تفاوتی اش قرار می‌گیرد.

آرتور در ایفای نقش کالامیتی جین در فیلم دشت نشین سیسیل بی. دومیل نیز بسیار موفق بود.

گارسن کانین فیلمنامه کمدی عاشقانه هر چه بیشتر، خوشحال تر را برای او نوشت و بازی او در این فیلم سبب شد جرج استیونس او را یکی از بزرگترین کمدین‌های تاریخ سینما بخواند.

در میانه دهه ۱۹۴۰،پس از جنگ و جدالی طولانی با رییس کلمبیا، هری کان، از قید و بند قراردادش رها شد. با این همه تنها دو بار در فیلم‌های سینمایی ایفای نقش‌هایی را به عهده گرفت. برای آخرین بار، در نقش خاطره انگیز همسر ون هفلین در وسترن شین بازی کرد.

جین آرتور در دو فیلم آخرش ماجرای خارجی و شین نیز موفق ظاهر شد.

او در سال ۱۹۴۹ از شوهر دومش، فرانک راس جدا شد.

در ۱۹۵۰ میلادی، برای بازی در نقش اصلی یک اجرای برودوی پیتر پن مورد استقبال بسیار قرار گرفت.

در تلویزیون نیز در سال ۱۹۵۶ شوی جین آرتور را اجرا می‌کرد.

جین آرتور مدتی نیز در واسار و دیگر کالج‌ها تدریس تآتر می‌کرد و گهگاه روی صحنه می‌رفت. برای فیلم هر چه بیشتر، خوشحال تر نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

جین آرتور در ۱۹ ژوئن ۱۹۹۱ در کارمل کالیفرنیا در گذشت.

 

جین آرتور +بیوگرافی

فیلم نگاری

سال نام فیلم یادداشت
۱۹۲۳ یکی دروغ گفت مستند
کامیو کربی
۱۹۲۴ تب بهاری مستند
مورد منفصل از خدمت مستند
چشم پر قدرت مستند
شراب جوانی در عنوان بندی نیامده
معبد ونوس
سریع و بی باک
بیف بنگ بودی
به خانه آوردن ژامبون
مسافرت سریع
از عهده کار برآمدن
عشق رعدآسا
۱۹۲۵ هفت شانس
لبخند مبارزه
داروخانه گاوچران
مأمور اعصاب
رها از اشک
۱۹۲۶ زیر آتش
پلیس گاوچران
جرأت مضاعف
سلام لافایت
سرتاسر رعد
جنگاور مادرزاد
جنگاور بالفطره
بول هشت سیلندری مستند
سوار گردباد
پاشنه چرخان
سوار جنجالی
کلاهبردار مبارز
حریفان سوارکار
کالج بوب
بیل برق آسا
مسابقه دهنده دیوانه مستند
۱۹۲۷ موطلایی‌های بزرگتر و بهتر مستند
علامت مانع
شوهران شکارچی
دروازه شکسته
نعل اسب‌ها
برنده‌های وحشیگری
جوان بیچاره
بخت در پرواز
تهدید با نقاب مجموعه
۱۹۲۸ عشق برادرانه
گل‌های دیواری
آسه بیا، آسه برو
گرم شدن
گناه پدران
۱۹۲۹ پرونده قتل قناری
دکتر فو مانچوی مرموز
آدم شنبه شب
پرونده قتل گرین
نیمه راه بهشت
پله‌های شنی
۱۹۳۰ بازگشت دکتر فو مانچو
عقاب‌های جوان
خیابان شانس
رکورد دو
رژه پارامونت
چراغ‌های خطر
گروه نقره‌ای
۱۹۳۱ دشمن تبهکاران
راز وکیل
شوهر وفادار
مرد بد سابق
۱۹۳۳ گذشته مری هلمز
آن ونوس را بگیر
۱۹۳۴| گرداب
گرانبهاترین چیز زندگی
پناهگاه‌های دفاعی
تمام شهر حرف می‌زنند
۱۹۳۵ قهرمان شماره یک مردم
تلگراف مهمانی
دایموند جیم
تهدید مردم
اگر می‌توانی فقط بپز
۱۹۳۶ آقای دیدز به شهر می‌رود
خانم برافورد سابق
ماجرا در منهتن
مأمور غیرنظامی
بیشتر از یک منشی
۱۹۳۷ زندگی آسان
تاریخ در شب ساخته می‌شود
دشت نشین
۱۹۳۸ نمی‌توانی آن را با خوت ببری
۱۹۳۹ فقط فرشته‌ها بال دارند
آقای اسمیت به واشنگتن می‌رود
۱۹۴۰ آریزونا
این همه شوهر
۱۹۴۱ شیطان و دوشیزه جونز
۱۹۴۲ صحبت شهر / شایعه در شهر /
شهره شهر
۱۹۴۳ هر چه بیشتر خوشحال تر
بخت یک بانو
۱۹۴۴ سال‌های بی آرام
۱۹۴۸ ماجرای خارجی
۱۹۵۳ شین
۱۹۶۵ دود اسلحه تلویزیونی – یک قسمت
۱۹۶۶ نمایش جین آرتور تلویزیونی – یازده قسمت

 

 

جین آرتور +بیوگرافی

جین آرتور +بیوگرافی

جین آرتور

جین آرتور

لئوناردو دی‌کاپریو +بیوگرافی

لئوناردو دی‌کاپریو +بیوگرافی

لئوناردو دی‌کاپریو

لئوناردو دی‌کاپریو

 

بیوگرافی لئوناردو دی‌کاپریو

لئوناردو ویلهلم دی‌کاپریو (به انگلیسی Leonardo Wilhelm DiCaprio)‏ بازیگر آمریکایی و سینمای هالیوود است که به خاطر بازی در فیلم‌های مشهور و موفق هالیوود شهرت بسیاری کسب کرده‌است.

نام اصلی : لئوناردو ویلهلم دی‌کاپریو

زمینه فعالیت : بازیگر, تهیه کننده

تولد : ۱۱ نوامبر ۱۹۷۴

هالیوود، ایالت کالیفورنیا

والدین : پدرش جورج دی کاپریو – مادرش ارمهاین ایندربرکن

سال‌های فعالیت : ۱۹۸۹ – تا اکنون

همسر(ها) : بار رافائلی مُدل اسرائیلی

لئوناردو دی‌کاپریو

زندگی‌

لئوناردو ویلهلم دی‌کاپریو در ۱۱ نوامبر ۱۹۷۴ در شهر لس‌آنجلس در ایالت کالیفورنیا متولد شد. پدرش جورج دی کاپریو نویسنده کتاب‌های کومیک و مادرش ارمهاین ایندربرکن و مادربزرگش هلنا ایندربرکن. اجداد لئوناردو اهل ایتالیا و آلمان بودند و سه/ چهارم دی کپریو در واقع آلمانی است. نام لئوناردو توسط مادر او و به خاطر نام لئوناردو داوینچی هنگامی که نقاشی این هنرمند را در ایتالیا مشاهده نمود بر او گذاشته شد. مادر و پدر لئو هنگامی که تنها یک سال داشت از یکدیگر طلاق گرفتند و لئوناردو همراه مادرش در محلهٔ فقیرنشینی با نام ایکو پارک که موسوم به زاغه‌های هالیوود است زندگی کرد و بزرگ شد.

آغاز بازیگری

او بازیگری را در ۵ سالگی با بازی در مجموعهٔ تلویزیونی رامپر روم آغاز کرد اما به علت رفتارش از پروژه اخراج شد و پس از آن تصمیم گرفت تا تحصیلاتش را به طور جدی آغاز کند و به مدرسه John Marshall High School پیوست. در ابتدای دوران کارش مدیر آژانس و مدیر برنامه‌هایش به او گوش زد کردند که نام «لئوناردو» بیش از حد غیر انگلیسی و خارجی‌است و او باید نامش را به لنی ویلیامز تغییر دهد اما لئوناردو نپذیرفت و با بازی در فیلم زندگی این پسر در سال ۱۹۹۳ وارد سینما شد.

آغاز کار لئوناردو در ۱۹۸۹ با بازی در نقش گری بکمن در سریال تلویزیونی بود در همین هنگام بود که یکی دیگر از بازیگران سینما توبی مگوایر (Tobey Maguire) آشنا شد و دوستیشان تا کنون در جایش باقی‌است. در ۱۹۹۳ در نقش توبی در فیلم خوش درخشید و نامش در فهرست عنوان بهترین هنرپیشه نقش دوم قرار گرفت. در همان سال با ایفای زیبای نقش یک معلول ذهنی در فیلم چه چیزی گیلبرت گریپ را می‌خورد در کنار جانی دپ قرار گرفت که نمره‌اش کاندید شدن برای جایزهٔ اسکار در سن نوزده سالگی بود. در سال ۱۹۹۶ دی‌کاپریو در نقش رومئو در فیلم جدید رومئو و ژولیت (اثر شکسپیر) حاضر گشت. اما با این همه فعالیت و کارنامهٔ خوب هنری فیلم پر سرو صدای تایتانیک (۱۹۹۷) بود که او را تبدیل به فوق‌ستاره‌ای در دنیای هالیوود کرد.

افول و صعود پس از تایتانیک

بعد از موفقیت بزرگ تایتانیک او حضوری نه چندان دلچسب در فیلم سلبرتی وودی آلن داشت و بعد از آن نیز در سال ۲۰۰۰ یعنی ۴ سال بعد از تایتانیک در مصاحبه‌ای با مجله تایم اقرار کرد که دوران تایتانیک برای او سخت‌ترین دوران بوده‌است. لئوناردو می‌گوید: «در زمان تایتانیک هیچ گونه رابطه‌ای با خود نتوانستم برقرار کنم، دیگر به آن شهرت دست نخواهم یافت و انتظار مجددش را هم ندارم و چیزی نیست که من حال به دنبالش باشم«

بعد از آن لئو ناردو در فیلم ضعیف ساحل ظاهر شد فیلمی که نه از نظر منتقدان و نه از نظر تماشگران راضی‌کننده نبود و با شکست تجاری شدید مواجه شد.

در سال ۲۰۰۲ دی‌کاپیرو خود را از دنیای پر زرق و برق هالیوود و عکس‌های کلیشه‌ای مجلات دور کرد و تمرکزش را به روی دو اثر موفق اگه می‌تونی منو بگیر به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و دار و دسته‌های نیویورکی به کارگردانی مارتین اسکورسیزی را در کارنامه‌اش قرار داد که هر دو فیلم مورد توجه منتقدین قرار گرفتند و نمرات زیادی را دریافت نمودند و هر دو نزدیک به هم اکران شدند. او برای ایفای نقش فرانک آبیگنل جونیور در فیلم اگه می‌تونی منو بگیر نامزد دریافت گوی طلایی شد. بعد از آن نوبت به اثر قابل توجه هوانورد که بر اساس زندگی واقعی هاوارد هیوز کارگردان و هوانورد معروف آمریکایی ساخته شده بود رسید. دومین کار مشترک اسکورسیزی دومین کاندیدایی جایزه اسکار بهترین هنرپیشه نقش اول را برای او به ارمغان آورد.

همچنان دی‌کاپریو همکاریش را با اسکورسیزی ادامه داد به طوری که خیلی‌ها او را دنیروی جدید اسکور می‌خوانند گرچه هنوز هیچ اسکاری نصیبش نشده‌است.

دی‌کاپرو در سال ۲۰۰۵ مشغول همکاری سومش با اسکورسیزی به نام رفتگان با حضور ستارگان دیگری چون جک نیکلسون، الک بالدوین و مت دیمون شد در ضمن هنوز ۲ همکاری دیگر مارتین اسکورسیزی و دی‌کاپریو باقی‌مانده‌است. در این سال او برای سومین بار برای بازی در فیلم الماس خونین نامزد دریافت جایزه اسکار شد.

او فعالیت‌های وسیعی را برای منابع طبیعی به خصوص در حفظ و نگه‌داری گوریل‌ها انجام می‌دهد و نیز تقبل بخشی از کمک‌های بیمارستان لس آنجلس که مخصوص کودکان سرطانی‌است را به عهده دارد. لیو با موفقیت در سال ۲۰۰۶ به استراحتی کوتاه پرداخت و مشغول ساختن فیلمی در مورد محیط‌ زیست شد و این فیلم را به جشنواره فیلم کن برد. همچنین او در فیلم جاده انقلابی (۲۰۰۸) یک بار دیگر با کیت وینسلت همبازی شد. در سال ۲۰۱۰ او در دو فیلم جزیره شاتر و تلقین حضور یافت که هردو از پرفروش‌ترین فیلم‌های ان سال شناخته شدند. در آمد او در سال ۲۰۱۰ به ۶۰ میلیون دلار تخمین زده شد.

زندگی خصوصی

دی‌کاپریو دارای خانه‌ای در شهر لس‌آنجلس و آپارتمانی در شهر نیویورک آمریکا است. وی همچنین صاحب جزیره‌ای در بلیز است.

او از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ با ژیزل بوندشن سوپر مدل برزیلی و از ان پس تا سال ۲۰۱۰ با بار رافائلی مدل اسرائیلی رابطه عشقی داشته‌است.

لئوناردو دی‌کاپریو +بیوگرافی

جایزه‌ها

    برنده جایزه زیباترین مرد جهان در سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲

    ۲۰۰۸-نامزد گوی طلایی بهترین بازیگر برای فیلم جاده انقلابی

    ۲۰۰۶ -نامزد اسکار بازیگر نقش اول مرد برای فیلم الماس خونین

    ۲۰۰۶-نامزد گوی طلایی بهترین بازیگر برای فیلم الماس خونین

    ۲۰۰۶-نامزد گوی طلایی بهترین بازیگر برای فیلم رفتگان

    ۲۰۰۵ -نامزد اسکار بازیگر نقش اول مرد برای فیلم هوانورد

    ۲۰۰۵-برندهٔ گوی طلایی بهترین بازیگر برای فیلم هوانورد

    ۲۰۰۲ -نامزد گوی طلایی بهترین بازیگر برای فیلم اگه می‌تونی منو بگیر

    ۱۹۹۷ -نامزد گوی طلایی بهترین بازیگر برای فیلم تایتانیک

    ۱۹۹۶-برنده جایزه بهترین بازیگر خرس نقره‌ای جشنواره برلین برای فیلم رومئو و ژولیت

    ۱۹۹۴ -نامزد اسکار بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم چه چیزی گیلبرت گریپ را می‌خورد

    ۱۹۹۴-نامزد گوی طلایی بهترین بازیگر تکمیلی برای فیلم چه چیزی گیلبرت گریپ را می‌خورد

لئوناردو دی‌کاپریو +بیوگرافی

لئوناردو دی‌کاپریو +بیوگرافی

لئوناردو دی‌کاپریو +بیوگرافی

لئوناردو دی‌کاپریو

لئوناردو دی‌کاپریو +بیوگرافی

بیوگرافی

مهین دیهیم +بیوگرافی

مهین دیهیم +بیوگرافی

مهین دیهیم +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه مهین دیهیم

مهین دیهیم

مهین دیهیم +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه مهین دیهیم

بیوگرافی مهین دیهیم

مهین دیهیم (۱۳۰۴ – ۱۳۸۰),بازیگر سینما، تتاتر و تلویزیون.

نام اصلی : کبری رجایی آزادی

زمینه فعالیت : بازیگر

ملیت : ایرانی

تولد : ۱۳۰۴

تهران

 

مرگ : ۸ مهر ۱۳۸۰

تهران

مدفن : قطعه هنرمندان بهشت زهرا

سال‌های فعالیت : ۱۳۳۱ تا ۱۳۵۷

همسر(ها) : فریدون دیهیم

مدرک تحصیلی : دیپلم

مهین دیهیم +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه مهین دیهیم

 

بخشی از فیلموگرافی سینمایی

    چریکه تارا

    آلونک

    ایستگاه ترن

    دختر ساری

    فرار

    جدال به خاطر عشق

    سایه سرنوشت

    فرشته فراری

    پیمان

    افسانه شمال

    روزنه امید

    بوسه مادر

مجموعه تلویزیونی

    آرایشگاه زیبا

    حدیث عشق

    پاییز عشق

    یک گل بهار

نمایش‌ها

    نی نی کوچولو

    شعله

    زورق بی صاحب

    تاجر ونیزی

 

 

بابک نوری +بیوگرافی

بابک نوری +بیوگرافی

بابک نوری +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه بابک نوری +عکس,بیوگرافی

بابک نوری +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه بابک نوری +عکس,بیوگرافی بیوگرافی بابک نوری

بابک نوری (متولد ۱۶ اسفند ۱۳۵۲، تهران) بازیگر و کارگردان سینما و تئاتر است.

زمینه فعالیت : بازیگر سینما، تلویزیون، تئاتر – کارگردان

ملیت : ایرانی

تولد : ۱۶ اسفند ۱۳۵۲

تهران

والدین : محمدرضا نوری

سال‌های فعالیت : ۱۳۶۶ تاکنون

بابک نوری +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه بابک نوری +عکس,بیوگرافی

زندگی

بابک نوری (متولد ۱۶ اسفند ۱۳۵۲، تهران) بازیگر و کارگردان سینما و تئاتر است. وی فارغ‌التحصیل رشته بازیگری از دانشکده هنر و معماری و دوره دوم کارگاه آزاد بازیگری می‌باشد. بابک نوری فعالیت هنری خود را با بازی در فیلم سینمائی «باد سرخ» به کارگردانی ایرج ملک پور در سال ۱۳۶۶ آغاز کرد. او فرزند اولین نویسنده و خبرنگار مطبوعات شهر رفسنجان (محمدرضا نوری) است.

سوابق آموزشی

    گذراندن دوره عکاسی و فیلم برداری در انجمن سینمای جوانان ایران – طی دوره اول بازیگری و کارگردانی موسسه دانشگاهی رسام هنر

    طی دوره بازیگری زیر نظرهادی مرزبان در فرهنگسرای سرو

    طی دوره دوم کارگاه آزاد بازیگری (به مدیریت امین تارخ)۱۳۷۵

    تحصیل در رشته بازیگری دانشکده هنر و معماری۱۳۷۶

بازیگری سینما و تلویزیون

فیلم‌های سینمایی

    «باد سرخ»، ایرج ملک پور، ۱۳۶۶

    «تلفن»، شفیع آقا محمدیان، ۱۳۷۷

    «معصوم»، داوود توحیدپرست، ۱۳۷۷

    «شور عشق،نادر مقدس، ۱۳۷۹

    «دلاوران»، اکبر حر، ۱۳۷۹

    «گام‌های لرزان»، افسانه منادی، ۱۳۸۰

    «خداحافظ رفیق»، بهزاد بهزادپور، ۱۳۸۱

    «رویای جوانی»، نادر مقدس، ۱۳۸۱

    «جوان ایرانی»، داریوش بابائیان،۱۳۸۲

    «گل یخ»، کیومرث پور احمد، ۱۳۸۴

    «نسکافه داغ داغ»، علی قوی تن، ۱۳۸۴

    «آوای سکوت»، حسین بلنده، ۱۳۸۹

بابک نوری +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه بابک نوری +عکس,بیوگرافی

مجموعه‌های تلویزیونی

    «مرحمت عشق»، صدرالدین حجازی، ۱۳۷۵

    «میعاددر سپیده دم» سعید سلطانی ۱۳۷۶

    «گوهرکمال» عباس رنجبر۱۳۷۷

    «سالهای خاکستری»محمدرضا ورزی ۱۳۷۸

    «روایت محرم» شاهرخ حمیدی مقدم ۱۳۷۸

    «دلبندم»رضا عطاران ۱۳۷۸

    مجموعه «این یک دادگاه نیست» اصغر توسلی ۱۳۷۸

    «بازی پنهان»شاپور قریب۱۳۷۹

    «هم پیمان» فرزین مهدی پور ۱۳۷۹

    «خندان»قاسم جعفری۱۳۷۹

    «هم سفر» قاسم جعفری ۱۳۷۹

    «دختران» اصغر توسلی ۱۳۸۰

    «راز سکوت» حسین حکمت جو ۱۳۸۰

    «رستوران خانوادگی» سعید سهیلی زاده ۱۳۸۰

    «روزهای آخر» محسن محسنی نسب ۱۳۸۰

    «کلانتر» سری اول محسن شاه محمدی ۱۳۸۱

    «مهمانخانه طوبی» منوچهر پور احمد ۱۳۸۱

    «سوخته دل» سید مرتضی فتاحی ۱۳۸۱

    «مسافر پردردسر» شاهرخ حمیدی مقدم ۱۳۸۲

    «پای پیاده» اصغر توسلی ۱۳۸۵

    «خانه مهر» مهدی نور بخش ۱۳۸۷

فیلم‌های تلویزیونی

    «بزرگترین خط کش دنیا»، مهرداد غفار زاده، ۱۳۷۷

    «پول سیاه»، مهرداد پور احمد، ۱۳۸۰

    «آسمان آبی»، امیر حسین ترابی، ۱۳۸۰

    شاهد (از سریال تلویزیونی ناتمام مدرک اصلی)

    «اعتراف»، مهدی صباغ زاده، ۱۳۸۱

    «سمفونی خاموش»، سید حمید میر حسینی، ۱۳۸۲

    «ترافیک»، اصغر عبدالهیان، ۱۳۸۲

    «ستیز بادرون»، اصغر نصیری، ۱۳۸۳

    «توراندخت»، رضا کرم رضایی، ۱۳۷۵

    «سبقت از بی نهایت»، علی نیاکان، ۱۳۸۳

    «پنجمین نفر»، نصرت قاضی مقدم، ۱۳۸۴

    «راز نیاز»، نصرت قاضی مقدم، ۱۳۸۴

    «آسفالت سرخ»، امیر شیبات خاقانی، ۱۳۸۶

    «راز»، علی رضا کلانتری، ۱۳۸۸

کارگردانی

نوری علاوه بر چند فیلم کوتاه و مستند و نماهنگ، دو فیلم بلند داستانی را نیز کارگردانی کرده‌است:

    «بدشانس» ۱۳۸۵

    «کوچولوی خوش شانس» ۱۳۸۳

 

 

بابک نوری +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه بابک نوری +عکس,بیوگرافی

بابک نوری

بابک نوری +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه بابک نوری +عکس,بیوگرافی

بابک نوری

بابک نوری +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه بابک نوری +عکس,بیوگرافی

بابک نوری +بیوگرافی

بابک نوری +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه بابک نوری +عکس,بیوگرافی

بابک نوری +بیوگرافی

رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای +بیوگرافی

رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای +بیوگرافی

 حضرت آیت الله العظمی خامنه ای

 حضرت آیت الله العظمی خامنه ای

بیوگرافی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای 

رهبر عالیقدر حضرت آیت الله سید علی خامنه ای فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنه ای، در روز ۲۴ تیرماه ۱۳۱۸ برابر با ۲۸ صفر ۱۳۵۸ قمری در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگی سید جواد خامنه ای مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینی، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معنای عمیق قناعت و ساده زیستی را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند.

رهبر عالیقدر حضرت آیت الله سید علی خامنه ای فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنه ای، در روز ۲۴ تیرماه ۱۳۱۸ برابر با ۲۸ صفر ۱۳۵۸ قمری در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگی سید جواد خامنه ای مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینی، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معنای عمیق قناعت و ساده زیستی را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند.

رهبر عالیقدر حضرت آیت الله سید علی خامنه ای فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنه ای، در روز ۲۴ تیرماه ۱۳۱۸ برابر با ۲۸ صفر ۱۳۵۸ قمری در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگی سید جواد خامنه ای مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینی، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معنای عمیق قناعت و ساده زیستی را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند.

رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطره های زندگی خود از وضع و حال زندگی خانواده شان چنین می گویند:

«پدرم روحانی معروفی بود، امّا خیلی پارسا و گوشه گیر… زندگی ما به سختی می گذشت. من یادم هست شب هایی اتفاق می افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت برای ما شام تهیّه می کرد و… آن شام هم نان و کشمش بود.»

امّا خانه ای را که خانواده سیّد جواد در آن زندگی می کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف می کنند:

«منزل پدری من که در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگی من، یک خانه ۶۰ ـ ۷۰ متری در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه ای! هنگامی که برای پدرم میهمان می آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانی و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین می رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه ای که به پدر ارادتی داشتند، زمین کوچکی را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما دارای سه اتاق شدیم.»

رهبرانقلاب از دوران کودکی در خانواده ای فقیر امّا روحانی و روحانی پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگی به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسیس اسلامی «دارالتعّلیم دیانتی» ثبت نام کردند و این دو دوران تحصیل ابتدایی را در آن مدرسه گذراندند.

در حوزه علمیه

 حضرت آیت الله العظمی خامنه ای

ایشان از دوره دبیرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز کرده بود. سپس از مدرسه جدید وارد حوزه علمیه شد و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات را خواند.

درباره انگیزه ورود به حوزه علمیه و انتخاب راه روحانیت می گویند: «عامل و موجب اصلی در انتخاب این راه نورانی روحانیت پدرم بودند و مادرم نیز علاقه مند و مشوّق بودند».

ایشان کتب ادبی ار قبیل «جامع المقدمات»، «سیوطی»، «مغنی» را نزد مدرّسان مدرسه «سلیمان خان» و «نوّاب» خواند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت می کرد. کتاب «معالم» را نیز در همان دوره خواند. سپس «شرایع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقداری را نزد مرحوم «آقا میرزا مدرس یزدی» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را بطور کم سابقه و شگفت انگیزی در پنچ سال و نیم به اتمام رساند. پدرش مرحوم سید جواد در تمام این مراحل نقش مهّمی در پیشرفت این فرزند برومند داشت. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی» و بعدها نزد مرحوم «شیخ رضا ایسی» خواندند.

در حوزه علمیه نجف اشرف

 

 

آیت الله خامنه ای که از هیجده سالگی در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیت الله العظمی میلانی شروع کرده بودند. در سال ۱۳۳۶ به قصد زیارت عتبات عالیات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهای خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودی، میرزا باقر زنجانی، سید یحیی یزدی، و میرزا حسن بجنوردی، اوضاع درس و تدریس و تحقیق آن حوزه علمیه را پسندیدند و ایشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولی پدر موافقت نکرد. پس از مدّتی ایشان به مشهد باز گشتند.

 حضرت آیت الله العظمی خامنه ای

در حوزه علمیه قم

آیت الله خامنه ای از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۳ در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالی در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، امام خمینی، شیخ مرتضی حائری یزدی وعلـّامه طباطبائی استفاده کردند. در سال ۱۳۴۳، از مکاتباتی که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که یک چشم پدر به علت «آب مروارید» نابینا شده است، بسیار غمگین شدند و بین ماندن در قم و ادامه تحصیل در حوزه عظیم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در تردید ماندند. آیت الله خامنه ای به این نتیجـه رسیدند که به خاطر خدا از قــم به مشهد هجرت کنند واز پدرشان مواظبت نمایند. ایشان در این مـورد می گویند:

«به مشهد رفتم و خدای متعال توفیقات زیادی به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم. اگر بنده در زندگی توفیقی داشتم، اعتقادم این است که ناشی از همان بّری «نیکی» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام». آیت الله خامنه ای بر سر این دو راهی، راه درست را انتخاب کردند. بعضی از اساتید و آشنایان افسوس می خوردند که چرا ایشان به این زودی حوزه علمیه قم را ترک کردند، اگر می ماندند در آینده چنین و چنان می شدند!… امّا آینده نشان داد که انتخاب ایشان درست بوده و دست تقدیر الهی برای ایشان سر نوشتی دیگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آیا کسی تصّور می کرد که در آن روز جوان عالم پراستعداد ۲۵ ساله، که برای رضای خداوند و خدمت به پدر و مادرش از قم به مشهد می رفت، ۲۵ سال بعد، به مقام والای ولایت امر مسلمین خواهد رسید؟! ایشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ایام تعطیل یا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمی تحصیلات فقهی و اصول خود را تا سال ۱۳۴۷ در محضر اساتید بزرگ حوزه مشهد بویژه آیت الله میلانی ادامه دادند. همچنین ازسال ۱۳۴۳ که در مشهد ماندگار شدند در کنار تحصیل و مراقبت از پدر پیر و بیمار، به تدریس کتب فقه و اصول و معارف دینی به طلـّاب جوان و دانشجویان نیز می پرداختند.

مبارزات سیاسی

آیت الله خامنه ای به گفته خویش «از شاگردان فقهی، اصولی، سیاسی و انقلابی امام خمینی (ره) هستند» امـّا نخستین جرقـّه های سیاسی و مبارزاتی و دشمنی با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهید راه اسلام شهید «سید مجتبی نوّاب صفوی» در ذهن ایشان زده است، هنگامیکه نوّاب صفوی با عدّه ای از فدائیان اسلام در سال ۳۱ به مشهد رفته در مدرسه سلیمان خان، سخنرانی پر هیجان و بیدار کننده ای در موضوع احیای اسلام و حاکمیت احکام الهی، و فریب و نیرنگ شاه و انگلیسی و دروغگویی آنان به ملـّت ایران، ایراد کردند. آیت الله خامنه ای آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سلیمان خان بودند، به شدّت تحت تأثیر سخنان آتشین نوّاب واقع شدند. ایشان می گویند: «همان وقت جرقه های انگیزش انقلاب اسلامی به وسیله نوّاب صفوی در من به وجود آمده و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد».

 

 حضرت آیت الله العظمی خامنه ای

همراه با نهضت امام خمینی (قدس سره)

آیت الله خامنه ای از سال ۱۳۴۱ که در قم حضورداشتند و حرکت انقلابی واعتراض آمیز امام خمینی علیه سیاستهای ضد اسلامی و آمریکا پسند محمد رضا شاه پهلوی، آغاز شد، وارد میدان مبارزات سیاسی شدند و شانزده سال تمام با وجود فراز و نشیب های فراوان و شکنجه ها و تعبیدها و زندان ها مبارزه کردند و در این مسیر ازهیچ خطری نترسیدند. نخستین بار در محرّم سال ۱۳۸۳ از سوی امام خمینی (قدس سره) مأموریت یافتند که پیام ایشان را به آیت الله میلانی و علمای خراسان در خصوص چگونگی برنامه های تبلیغاتی روحانیون در ماه محرّم و افشاگری علیه سیاست های آمریکایی شاه و اوضاع ایران و حوادث قم، برسانند. ایشان این مأموریت را انجام دادند و خود نیز برای تبلیغ، عازم شهر بیرجند شدند و در راستای پیام امام خمینی، به تبلیغ و افشاگری علیه رژیم پهلوی و آمریکا پرداختند. بدین خاطر در ۹ محرّم «۱۲ خرداد ۱۳۴۲» دستگیر و یک شب بازداشت شدند و فردای آن به شرط اینکه منبر نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پیش آمدن حادثه خونین ۱۵خرداد، باز هم ایشان را از بیرجند به مشهد آورده، تحویل بازداشتگاه نظامی دادند و ده روز در آنجا با سخت ترین شرایط و شکنجه و آزارها زندانی شدند.

دوّمین بازداشت

 

در بهمن ۱۳۴۲ ـ رمضان ۱۳۸۳ آیت الله خامنه ای با عدّه ای از دوستانشان براساس برنامه حساب شده ای به مقصد کرمان حرکت کردند. پس از دو ـ سه روز توقف در کرمان و سخنرانی و منبر و دیدار با علما و طلـّاب آن شهر، عازم زاهدان شدند. سخنرانی ها و افشاگری های پرشور ایشان بویژه درایـّام ششم بهمن ـ سالگرد انتخابات و رفراندوم قلـّابی شاه ـ مورد استقبال مردم قرار گرفت. در روزپانزدهم رمضان که مصادف با میلاد امام حسن (ع) بود، صراحت و شجاعت و شور انقلابی ایشان در افشاگری سیاستهای شیطانی و آمریکایی رژیم پهلوی، به اوج رسید و ساواک شبانه ایشان را دستگیر و با هواپیما روانه تهران کرد. رهبر بزرگوار، حدود دو ماه ـ به صورت انفرادی ـ در زندان قزل قلعه زندانی شدند و انواع اهانت ها و شکنجه ها را تحمّل کردند.

سوّمین و چهارمین بازداشت

 

کلاسهای تفسیر و حدیث و اندیشه اسلامی ایشان در مشهد و تهران با استقبال کم نظیر جوانان پرشور و انقلابی مواجه شد. همین فعالیت ها سبب عصبانیت ساواک شد و ایشان را مورد تعقیب قرار دادند. بدین خاطر در سال ۱۳۴۵ در تهران مخفیانه زندگی می کردند و یک سال بعد ـ ۱۳۴۶ـ دستگیر و محبوس شدند. همین فعالیّت های علمی و برگزاری جلسات و تدریس و روشنگری عالمانه و مصلحانه بود که موجب شد آن بزرگوار بار دیگر توسط ساواک جهنّمی پهلوی در سال ۱۳۴۹ نیز دستگیر و زندانی گردند.

پنجمین بازداشت

حضرت آیت الله خامنه ای «مد ظله» درباره پنجمین بازداشت خویش توسط ساواک می نویسد:

«از سال ۴۸ زمینه حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیّت و شدّت عمل دستگاههای جاری رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانی نمی تواند با افرادی از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال ۵۰ مجدّداً و برای پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهای خشونت آمیز ساواک در زندان آشکارا نشان می داد که دستگاه از پیوستن جریان های مبارزه مسلـّحانه به کانون های تفـّکر اسلامی به شدّت بیمناک است و نمی تواند بپذیرد که فعالیّـت های فکری و تبلیغاتی من در مشهد و تهران از آن جریان ها بیگانه و به کنار است. پس از آزادی، دایره درسهای عمومی تفسیر و کلاسهای مخفی ایدئولوژی و… گسترش بیشتری پیدا کرد».

بازداشت ششم

در بین سالهای ۱۳۵۰ـ۱۳۵۳ درسهای تفسیر و ایدئولوژی آیت الله خامنه ای در سه مسجد «کرامت» ، «امام حسن» و «میرزا جعفر» مشهد مقدس تشکیل میشد و هزاران نفر ازمردم مشتاق بویژه جوانان آگاه و روشنفکر و طلـّاب انقلابی و معتقد را به این سه مرکز می کشاند و با تفکّرات اصیل اسلامی آشنا می ساخت. درس نهج البلاغـه ایشان از شور و حال دیگـری برخوردار بود و در جزوه های پلی کپی شده تحت عنوان: «پرتوی از نهج البلاغه» تکثیر و دست به دست می گشت. طلـّاب جوان و انقلابی که درس حقیقت و مبارزه را از محضر ایشان می آموختند، با عزیمت به شهرهای دور و نزدیکِ ایران، افکار مردم را با آن حقایق نورانی آشنا و زمینه را برای انقلاب بزرگ اسلامی آماده می ساختند. این فعالیـّت ها موجب شد که در دی ماه ۱۳۵۳ ساواک بی رحمانه به خانه آیت الله خامنه ای در مشهد هجوم برده، ایشان را دستگیر و بسیاری از یادداشت ها و نوشته هایشان را ضبط کنند. این ششمین و سخت ترین بازداشت ایشان بود و تا پاییز ۱۳۵۴ در زندان کمیته مشترک شهربانی زندان بودند. در این مدت در سلولی با سخت ترین شرایط نگه داشته شدند. سختی هایی که ایشان در این بازداشت تحمّل کردند، به تعبیر خودشان «فقط برای آنان

که آن شرایط را دیده اند، قابل فهم است». پس از آزادی از زندان، به مشهد مقدس برگشتند و باز هم همان برنامه و تلاش های علمی و تحقیقی و انقلابی ادامه داشت. البته دیگر امکان تشکیل کلاسهای سابق را به ایشان ندادند.

در تبعید

رژیم جنایتکار پهلوی در اواخر سال ۱۳۵۶، آیت الله خامنه ای را دستگیر و برای مدّت سه سال به ایرانشهر تبعید کرد. در اواسط سال ۱۳۵۷ با اوجگیری مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابی ایران، ایشان از تبعیدگاه آزاد شده به مشهد مقدس بازگشتند و در صفوف مقدم مبارزات مردمی علیه رژیم سفـّاک پهلوی قرار گرفتند و پس از پانزده سال مبارزه مردانه و مجاهدت و مقاومت در راه خدا و تحمّل آن همه سختی و تلخی، ثمره شیرین قیام و مقاومت و مبارزه؛ یعنی پیروزی انقلاب کبیر اسلامی ایران و سقوط خفـّت بار حکومتِ سراسر ننگ و ظالمانه پهلوی، و برقراری حاکمیت اسلام در این سرزمین را دیدند.

در آستانه پیروزی

درآستانه پیروزی انقلاب اسلامی، پیش از بازگشت امام خمینی از پاریس به تهران، «شورای انقلاب اسلامی» با شرکت افراد و شخصیت های مبارزی همچون شهید مطهری، شهید بهشتی، هاشمی رفسنجانی و… از سوی امام خمینی در ایران تشکیل گردید، آیت الله خامنه ای نیز به فرمان امام بزرگوار به عضویت این شورا درآمد. پیام امام توسط شهید مطهری «ره» به ایشان ابلاغ گردید و با دریافت پیام رهبر کبیر انقلاب، از مشهد به تهران آمدند.

Vista Pleasure

پس از پیروزی

آیت الله خامنه ای پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همچنان پرشور و پرتلاش به فعالیّت های ارزشمند اسلامی و در جهت نزدیکتر شدن به اهداف انقلاب اسلامی پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بی نظیر و بسیار مهّم بودند که در این مختصر فقط به ذکر رؤوس آنها می پردازیم:

۱) پایه گذاری «حزب جمهوری اسلامی» با همکاری و همفکری علمای مبارز و هم رزم خود: شهید بهشتی، شهید باهنر، هاشمی رفسنجانی و… دراسفند ۱۳۵۷.

۲) معاونت وزارت دفاع در سال ۱۳۵۸.

۳) سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۵۸.

۴) امام جمعه تهران، ۱۳۵۸.

۵) نماینده امام خمینی«قدّس سرّه» در شورای عالی دفاع ، ۱۳۵۹.

۶) نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، ۱۳۵۸.

۷) حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه های دفاع مقدس، در سال ۱۳۵۹ با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و تجاوز ارتش متجاوز صّدام به مرزهای ایران؛ با تجهیزات و تحریکات قدرت های شیطانی و بزرگ ازجمله آمریکا و شوروی سابق.

۸) ترور نافرجام ایشان توسط منافقین در ششم تیرماه ۱۳۶۰ در مسجد ابوذر تهران.

۹) ریاست جمهوری؛ به دنبال شهادت محمد علی رجایی دومّین رئیس جمهور ایران، آیت الله خامنه ای در مهر ماه ۱۳۶۰ با کسب بیش از شانزده میلیون رأی مردمی و حکم تنفیذ امام خمینی (قدس سره) به مقام ریاست جمهوری ایران اسلامی برگزیده شدند. همچنین از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ برای دوّمین بار به این مقام و مسؤولیت انتخاب شدند.

۱۰) ریاست شورای انقلاب فرهنگ، ۱۳۶۰.

۱۱) ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۱۳۶۶.

۱۲) ریاست شورای بازنگری قانون اساسی، ۱۳۶۸.

۱۳) رهبری و ولایت امّت، که از سال ۱۳۶۸، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبیرانقلاب امام خمینی (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبری به این مقام والا و مسؤولیت عظیم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک.

 حضرت آیت الله العظمی خامنه ای

 حضرت آیت الله العظمی خامنه ای

حسن روحانی +بیوگرافی

حسن روحانی +بیوگرافی

بیوگرافی و زندگی نامه حسن روحانی +عکس,زندگی نامه حسن روحانی,حسن روحانی

بیوگرافی و زندگی نامه حسن روحانی +عکس,زندگی نامه حسن روحانی,حسن روحانی

بیوگرافی حسن روحانی

حسن روحانی (متولد ۲۱ آبان ۱۳۲۷ در شهر سرخه) سیاست‌مدار و مجتهد شیعه ایرانی است.

نام کامل : حسن روحانی

زادروز : ۲۱ آبان ۱۳۲۷

زادگاه : سرخه، ایران

دین : اسلام

حزب سیاسی : حزب جمهوری اسلامی

جامعه روحانیت مبارز

سمت : نماینده رهبر در شورای عالی امنیت ملی

نماینده مجلس خبرگان رهبری

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام

رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک

 

پست‌های پیشین : دبیر شورای عالی امنیت ملی

مشاور امنیت ملی رئیس جمهور

نایب رئیس اول مجلس

نماینده مجلس

وبسایت        www.rouhani.ir

 

بیوگرافی و زندگی نامه حسن روحانی +عکس,زندگی نامه حسن روحانی,حسن روحانی

زندگی

حسن روحانی (متولد ۲۱ آبان ۱۳۲۷ در شهر سرخه) سیاست‌مدار و مجتهد شیعه ایرانی است. وی نماینده مجلس خبرگان رهبری از سال ۱۳۷۸،عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال ۱۳۷۰، عضو شورای عالی امنیت ملی از سال ۱۳۶۸ و رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک از سال ۱۳۷۱ است.

روحانی، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در دوره چهارم و دوره پنجم و دبیر شورای عالی امنیت ملی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ بوده است. او در این سمت، رئیس تیم هسته‌ای و مذاکره‌کننده ارشد ایران با سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و بریتانیا در مورد برنامه هسته‌ای ایران بود.

در ۲۲ فروردین ۹۲، حسن روحانی با شعار «دولت تدبیر و امید» برای انتخابات ریاست جمهوری رسماً اعلام کاندیداتوری کرد. وی در ۱۷ اردیبهشت، با حضور در ستاد انتخابات وزارت کشور، نام خود را برای رقابت ۲۴ خرداد ثبت کرد.

زندگی و تحصیلات

حسن روحانی در سال ۱۳۲۷ در شهرستان سرخه در استان سمنان به دنیا آمد. وی تحصیلات دروس ابتدایی را در سرخه و تحصیلات دروس دینی را از سال ۱۳۳۹، ابتدا در حوزه علمیه صادقیه (سمنان) آغاز نمود و سپس در سال ۱۳۴۰ وارد حوزه علمیه قم شد و از دروس و مباحث اساتیدی چون سید محمد محقق داماد، شیخ مرتضی حائری، سید محمدرضا گلپایگانی، سلطانی، محمد فاضل لنکرانی و شیخ محمد شاه‌آبادی بهره برد. او همزمان در سال ۱۳۴۸ به دانشگاه تهران راه یافت و در سال ۱۳۵۱ دانشنامه لیسانس خود را در مقطع کارشناسی در رشته حقوق قضایی اخذ کرد.

روحانی با ادامه تحصیل در بریتانیا، مدرک کارشناسی ارشد (M.Phil) در رشته حقوق عمومی و دانشنامه دکتری (Ph.D) در رشته حقوق اساسی را از دانشگاه کلدونیان گلاسکو دریافت کرد.

حسن روحانی دارای مرتبه علمی استاد پژوهشی مرکز تحقیقات استراتژیک می‌باشد.وی با کسب پروانه وکالت از کانون وکلای دادگستری مرکز در سال ۱۳۸۶، وکیل پایه یک دادگستری شد.

رد شائبه در مدرک دکتری حسن روحانی

در ۵ و ۸ بهمن ۱۳۹۱، سایت ایران الکشن واچ در خصوص مدرک دکتری حسن روحانی شائبه‌ای را مطرح کرده که براساس استعلام از دانشگاه گلاسکو می‌باشد، در حالی که روحانی با نام خانوادگی قبلی خود “فریدون” در دانشگاه کلدونیان گلاسکو تحصیل کرده که دانشگاه دیگری است. در وب سایت هرالد اسکاتلند، در اخبار آرشیوی، نام حسن روحانی با فامیلی قبلی‌اش (حسن فریدونHassan Feridon) در لیست دوره‌ای دانش‌آموختگان دانشگاه کلدونیان گلاسکو دیده می‌شود. پایان‌نامه کارشناسی و دکتری او نیز با همین نام، در کتابخانه دانشگاه ثبت شده است.

ایران الکشن واچ با پی‌بردن به اشتباه خود، ضمن انتشار اصلاحیه‌ای در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۲، مدعی شده که تحقیق و بررسی آنها موجب شده تا بیوگرافی رسمی حسن روحانی تصحیح شود.

پیش از انقلاب

حسن روحانی در آغاز جوانی، فعالیت سیاسی خود را با پیروی از آیت‌الله خمینی آغاز کرد. وی از سال ۱۳۴۴، سفرهای تبلیغی و سخنرانی علیه حکومت وقت را در شهرهای مختلف ایران آغاز نمود و در همان اولین سفر، توسط مأموران حکومتی بازداشت شد .وی در طول سال‌های مبارزه بارها دستگیر و ممنوع‌المنبر شد.

روحانی در آبان ۱۳۵۶، در مراسم بزرگداشت مصطفی خمینی در مسجد ارک تهران، برای نخستین بار لقب «امام» را برای آیت‌الله خمینی (رهبر در تبعید نهضت اسلامی) بکار برد. با تحت تعقیب قرار گرفتن توسط ساواک، به توصیهٔ دکتر بهشتی و [مرتضی مطهری مرتضی مطهری] از کشور خارج شد و مدتی به سخنرانی و تبلیغ برای دانشجویان خارج از کشور پرداخت و پس از ورود خمینی به پاریس، به او پیوست.

بیوگرافی و زندگی نامه حسن روحانی +عکس,زندگی نامه حسن روحانی,حسن روحانی

پس از انقلاب

با پیروزی انقلاب، حسن روحانی در اولین اقدام در سال ۱۳۵۸، به ساماندهی ارتش آشفته و پادگان‌های از هم پاشیده پرداخت.وی در سال ۱۳۵۹ به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و در پنج دوره قانونگذاری به مدت بیست سال (از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۷۹) فعالیت نمود. او نایب رئیس اول مجلس (در دوره‌های چهارم و پنجم) و رئیس کمیسیون‌های دفاع (دوره‌های اول و دوم) و سیاست خارجی (دوره‌های چهارم و پنجم) بود. عضویت و ریاست شورای سرپرستی سازمان صدا و سیما از سال ۱۳۵۹ تا سال ۱۳۶۲ نیز از دیگر مسئولیت‌های وی در دوران پس از انقلاب بوده است.

در دوران جنگ ایران و عراق، روحانی مسئولیت‏های متعددی، از جمله عضویت در شورای عالی دفاع (از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۷)، عضویت در شورای عالی پشتیبانی جنگ و رئیس کمیسیون اجرائی آن (از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷)، معاونت فرماندهی جنگ (از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴)، ریاست ستاد قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء (از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶) و فرماندهی پدافند هوایی کل کشور (از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۰) را برعهده داشت. روحانی بین سال‌های ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۸ به معاونت جانشین فرماندهی کل قوا منصوب شد.

بعد از پایان جنگ، حسن روحانی به همراه تعدادی از فرماندهان سپاه و ارتش، نشان درجه دو فتح و در مراسم دیگری در سالروز آزادسازی خرمشهر، به همراه جمعی دیگر از فرماندهان و مسؤولان پشتیبانی جنگ، نشان درجه یک نصر را از آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده کل قوا، دریافت کرد.

روحانی پس از بازنگری قانون ‏اساسی جمهوری اسلامی ایران و تشکیل نهاد شورای عالی امنیت ملی، سمت نمایندگی آیت‌الله خامنه‌ای را در این شورا تاکنون در اختیار داشته و به مدت ۱۶ سال (از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴) در دوره‌های ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده است. وی همچنین به مدت ۱۳ سال (از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ و از ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴) مشاور امنیت ملی رئیس جمهور وقت بوده است.

روحانی از سال ۱۳۷۰ به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب و تاکنون در این سمت فعالیت دارد. وی ریاست کمیسیون سیاسی-امنیتی-دفاعی این مجمع را نیز برعهده دارد.

روحانی در انتخابات میان‏دوره‏ای سومین دوره مجلس خبرگان رهبری در ۲۹ بهمن ۱۳۷۸، از حوزه انتخابیه استان سمنان به نمایندگی مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد. در سال ۱۳۸۵ نیز به عنوان نماینده استان تهران به عضویت دوره چهارم این مجلس برگزیده شد. سمت‌های وی در مجلس خبرگان، ریاست کمیسیون سیاسی-اجتماعی این مجلس (از ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵ و از ۱۳۹۲ تاکنون) و عضویت هیأت رئیسه و ریاست دفتر دبیرخانه این مجلس در تهران (از ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷) بوده است.

حسن روحانی در کنار مسئولیت‌های اجرایی، به فعالیت‌های علمی نیز پرداخته است. وی از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۸، عضو هیأت امنای دانشگاه‌های تهران و منطقه شمال بوده و از سال ۱۳۷۱، ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک را برعهده دارد. وی با مرتبه علمی استاد پژوهشی، دارای کتب و مقالاتی به زبان‌های فارسی، انگلیسی و عربی است. سه فصلنامه علمی-پژوهشی به زبان‌های فارسی و انگلیسی (فصلنامه راهبرد، فصلنامه بین‌المللی روابط خارجی و فصلنامه Iranian Review of Foreign Affairs) با مدیر مسئولی وی منتشر می‌شود.

1414 (2)

پرونده هسته‌ای

حسن روحانی به مدت ۱۶ سال مسئولیت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی را بر عهده داشت؛ سمتی که در دولت هاشمی به او رسید و در دولت خاتمی نیز ادامه یافت؛ اما دوران تصدی وی در پرونده هسته‌ای تنها ۶۷۸ روز (از ۱۳۸۲/۷/۱۴ تا ۱۳۸۴/۵/۲۴) بود. این دوران پس از طرح موضوع هسته‌ای ایران در سطح بین‌المللی و صدور قطعنامه شدیداللحن آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آغاز گردید. شورای حکام آژانس، نخست در خرداد ۱۳۸۲ طی یک بیانیه و سپس در شهریور همان سال طی قطعنامه‌ای به پرونده هسته‌ای ایران پرداخته و تلاش کرد تا تعهدات سختی را بر دوش ایران قرار دهد. در این هنگام که مقارن با پیروزی آمریکا در عراق و تشدید فضای جنگ در منطقه بود، جامعه بین‌المللی دچار التهاب و تنش بی‌سابقه‌ای بود و نسبت به روند پیشرفت‌های هسته‌ای ایران نیز حساسیت خاصی به وجود آمده بود.

با تشدید تنش‌ها و باتوجه به اختلافات موجود میان وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی، با پیشنهاد کمال خرازی وزیر امور خارجه و موافقت رئیس جمهور و همچنین سایر اعضای جلسه سران نظام، تصمیم گرفته می‌شود تا با تشکیل یک هسته قوی کارآمد سیاسی-فنی-حقوقی، مسئولیت مذاکرات برعهده حسن روحانی گذاشته شود تا با اختیارات ویژه، برنامه جامعی برای ادامه کار تهیه کند و هماهنگی لازم بین ارگان‌های ذی‌ربط را برقرار نماید. بدین ترتیب با حکم سید محمد خاتمی و تأیید سید علی خامنه‌ای، حسن روحانی در تاریخ ۱۳۸۲/۷/۱۴ مسئول پرونده هسته‌ای می‌شود و از آن تاریخ، این پرونده بطور کامل به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی محول می‌گردد. متعاقباً مذاکرات ایران با سه کشور اروپایی از تهران (سعدآباد) شروع و در ماه‌های بعد در بروکسل، ژنو و پاریس ادامه می‌یابد.

روحانی و تیم او که متشکل از دیپلمات‌هایی بودند که ولایتی و خرازی آنان را به عنوان بهترین‌های وزارت امور خارجه معرفی کرده بودند، به دلیل شرایط سیاسی-امنیتی و تبلیغاتی که علیه ایران بود،تاکتیک خود را بر گفت‌وگو و اعتمادسازی استوار کردند. بدین صورت که در گام اول از گسترده‌شدن اتهامات و مجموعه مسائلی که علیه ایران مطرح می‌شد، ممانعت کردند تا از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری شود. از این رو در مسیر اعتمادسازی، در چند مقطع، برخی فعالیت‌های هسته‌ای ایران بصورت داوطلبانه تعلیق شد.

اگرچه همزمان با اعتمادسازی، تثبیت حقوق ایران، کاستن فشارهای بین‌المللی، ایجاد شکاف در غربی‌ها و دور شدن از ارجاع پرونده به شورای امنیت، ایران توانست چرخه سوخت خود را تکمیل کرده و پیشرفت‌های قابل توجهی بکند ولی بعداً به تصمیمات دوران مسئولیت روحانی انتقادات فراوانی مطرح شد.

بعد از روی کار آمدن دولت احمدی‌نژاد، حسن روحانی در تاریخ ۱۳۸۴/۵/۲۴ از سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی، بعد از ۱۶ سال کناره‌گیری کرد و علی لاریجانی به عنوان دبیر جدید منصوب شد و مسئولیت پرونده هسته‌ای را برعهده گرفت. او نیز با سیاست‌های دولت جدید کنار نیامد و در تاریخ ۱۳۸۶/۷/۲۸ استعفا داد و سعید جلیلی جایگزین وی شد.

خاطرات هسته‌ای

کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای که شرح عملکرد و نیز خاطرات دوران تصدی حسن روحانی به عنوان مسئول پرونده هسته‌ای ایران و در مقام دبیری شورای عالی امنیت ملی است، چگونگی تصمیم‌گیری در ساختار سیاسی ایران، نقش نهادهای عالی‌رتبه در پرونده هسته‌ای و تمام مراحل مذاکرات با اروپایی‌ها را با ذکر مستندات روایت می‌کند. این خاطرات، جزئیات خواندنی و مهمی را شامل می‌شود که قضاوت درباره عملکرد این گروه و تصمیم‌هایی که مقامات و رهبران بلندپایه ایران طی آن گرفته‌اند را ممکن می‌سازد.

انتشار این کتاب در دورانی که روحانی و تیم وی به «وادادگی در برابر کشورهای غربی» متهم می‌شوند و درحالیکه شاهد تشدید دامنه تحریم‌ها و مشکلات سیاسی-اقتصادی ناشی از رویکرد اتمی و تصمیمات جانشینان او هستیم، نوعی پاسخ به تاریخ و حضور در برابر هیأت منصفه افکار عمومی است.

کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای، در دوازده فصل و هفت پیوست در ۱۲۰۹ صفحه نگارش شده و اولین کتاب جامع در موضوع انرژی هسته‌ای ایران است که تا به حال منتشر شده و در زمره کتب تاریخ شفاهی ایران قرار می‌گیرد.

استقبال از این کتاب منجر به چاپ مکرر آن در مدت کوتاهی شده و در زمستان ۱۳۹۱ برای بار پنچم تجدید چاپ شده است.گزیده‌ای از این کتاب نیز تحت عنوان «روایت تدبیر و امید» همراه با تصاویری از مذاکرات در ۵۵۲ صفحه، در اسفند ۱۳۹۱ منتشر شده است.

بیوگرافی و زندگی نامه حسن روحانی +عکس,زندگی نامه حسن روحانی,حسن روحانی

شیخ دیپلمات

گرچه حسن روحانی به عنوان رئیس شورای سرپرستی سازمان صدا و سیما، رئیس کمیسیون‌های دفاع و سیاست خارجی مجلس و پس از آن با مقام نایب رئیسی مجلس و دبیری شورای عالی امنیت ملی، در نقش یک دیپلمات، ظاهر شده و دیدارها و مذاکرات متعددی را با مقامات کشورهای خارجی تجربه کرده بود ولی ریاست و حضور او در مذاکرات هسته‌ای بود که عنوان “شیخ دیپلمات” را برایش به ارمغان آورد.

این عنوان برای اولین بار در آبان ۱۳۸۲ در تیتر صفحه اول روزنامه نوپای شرق نقش بست و بعد از آن بارها در رسانه‌های داخلی و خارجی فارسی‌زبان تکرار شد و به نظر برای همیشه برای او ماندگار شد. روحانی تنها شیخ عضو تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران تا به امروز بوده است.

نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری

حسن روحانی، در روز ۲۲ فروردین ۹۲، با شعار «دولت تدبیر و امید» در میان هوادارانش رسماً اعلام کاندیداتوری کرد.در این همایش که با حضور جمعی از حامیان و مسؤولین برگزار شد، یاسر و فاطمه، فرزندان هاشمی رفسنجانی نیز حضور داشتند.

روحانی که پیشتر اعلام کرده بود مستقل می‌آید،در همایش اعلام کاندیداتوری خود گفت: رئیس جمهوری باید مسئولیت را به عهده بگیرد که ملی باشد نه حزبی. وی تدوین «منشور حقوق شهروندی» را از جمله اولویت‌های خود در صورت انتخاب برای ریاست جمهوری عنوان کرد و گفت: دولت من، دولت تدبیر و امید است و گفتمان آن، “نجات اقتصاد، احیای اخلاق و تعامل با جهان” است.

در ۳۱ اردیبهشت ۹۲، حسن روحانی به همراه ۷ نامزد دیگر برای انتخابات ریاست جمهوری تأیید صلاحیت شدند.

آثار

از آثار منتشرشده حسن روحانی می‌توان به کتب زیر اشاره کرد:

•امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای (۱۳۹۰)

•امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران (۱۳۸۹)

•اندیشه‌های سیاسی اسلام؛ جلد اول: مبانی نظری (۱۳۸۸)

•اندیشه‌های سیاسی اسلام؛ جلد دوم: سیاست خارجی (۱۳۸۸)

•اندیشه‌های سیاسی اسلام؛ جلد سوم: مسائل فرهنگی و اجتماعی (۱۳۸۸)

•خاطرات دکتر حسن روحانی؛ جلد اول: انقلاب اسلامی (۱۳۸۷)

•روایت تدبیر و امید (۱۳۹۱)

•مقدمه‌ای بر تاریخ امامان شیعه (۱۳۹۱)

•سن اهلیت و مسئولیت قانونی (۱۳۹۱)

•آشنایی با کشورهای اسلامی (۱۳۸۷)

•انقلاب اسلامی؛ ریشه‌ها و چالش‌ها (۱۳۷۶)

•مبانی تفکر سیاسی امام خمینی (ره) (۱۳۷۸)

•نقش حوزه‌های علمیه در تحولات اخلاقی و سیاسی جامعه (۱۳۹۰)

•امنیت ملی و سیاست خارجی (آماده چاپ)

•امنیت ملی و محیط زیست (آماده چاپ)

•خاطرات دکتر حسن روحانی؛ جلد دوم: دفاع مقدس (آماده چاپ)

 (The Islamic Legislative Power )1994

 (The Flexibility of Shariah; Islamic Law )1996

بیوگرافی و زندگی نامه حسن روحانی +عکس,زندگی نامه حسن روحانی,حسن روحانی

بیوگرافی و زندگی نامه حسن روحانی +عکس
زندگی نامه حسن روحانی
حسن روحانی

 

طراحی و توسعه توسط بهترین بک لینک