کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید. (کوروش کبیر)
خوش آمدید - امروز : پنج شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

بیوگرافی سیاستمداران و روحانیون

علی لاریجانی +بیوگرافی و عکس

علی لاریجانی +بیوگرافی و عکس

بیوگرافی علی لاریجانی

علی لاریجانی

Biography

علی لاریجانی
بیوگرافی علی لاریجانی
علی لاریجانی در سال ۲۰۰۹ در مونیخ
رئیس مجلس شورای اسلامی
پس از غلامعلی حداد عادل
حوزه انتخاباتی قم
دبیر شورای عالی امنیت ملی
مشغول به کار
۲۴ مرداد ۱۳۸۴ – ۲۸ مهر ۱۳۸۶
رئیس‌جمهور محمود احمدی‌نژاد
پس از حسن روحانی
ریاست سازمان صداو سیما
مشغول به کار
۱۳۷۳ – خرداد ۱۳۸۳
پس از محمد هاشمی رفسنجانی
پیش از عزت‌الله ضرغامی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
مشغول به کار
۱۳۷۰ – بهمن ۱۳۷۲
رئیس‌جمهور اکبر هاشمی رفسنجانی
پس از محمد خاتمی
پیش از مصطفی میرسلیم
قائم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
اطلاعات شخصی
تولد علی اردشیر لاریجانی
۱۳۳۶
نجف، عراق
حزب سیاسی ائتلاف فراگیر اصولگرایان
همسر فریده مطهری
فرزندان فاطمه، سارا، مرتضی و محمدرضا
پیشه از اعضای سابق دفتر سیاسی سپاه پاسداران
تخصص سیاستمدار
دین اسلام شیعه

  بیوگرافی علی لاریجانی

بیوگرافی علی لاریجانی

علی اردشیر لاریجانی (زاده ۱۳۳۶ در نجف[۱]) سیاست‌مدار ایرانی است. وی پیش از این رییس سازمان صدا و سیما و وزیر ارشاد و دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده‌است و هم‌اکنون، نماینده و رئیس نهمین دوره مجلس شورای اسلامی[۲] از حوزه انتخابیه قم است

بیوگرافی علی لاریجانی

زندگی

علی لاریجانی در سـال ۱۳۳۶ در شهر نجف عراق متولد شد. وی فرزند روحانی شیعه، حاج میرزا هاشم آملی، نوه‌ی دختریِ سیّدمحسن نبویِ‌اشرفی و داماد مرتضی مطهری است. لاریجانی در سال ۱۳۵۸ در رشتهٔ علوم کامپیوتر در مقطع کارشناسی از دانشگاه صنعتی شریف با رتبه اول فارغ‌التحصیل شد و به پیشنهاد و توصیهٔ مرتضی مطهری تغییر رشته داد و کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشتهٔ فلسفه غرب از دانشگاه تهران اخذ کرد.

دکتر علی لاریجانی در زمینه‌های مختلف دارای تالیفات علمی است که از جمله آن سه کتاب در زمینه فلسفه کانت و ۱۵ مقاله پژوهشی در موضوعات مختلف علمی است.

او پس از پیروزی انقلاب به پیشنهاد و توصیه مرتضی مطهری به سازمان صدا و سیما رفت و به‌عنوان مدیرکل برون مرزی و دفتر مرکزی خبر سازمان صدا وسیما مشغول به کار شد.

در سال‌های ۱۳۶۰ و ۶۱ به عنوان رئیس سازمان صدا و سیما انتخاب شد. در فاصله سال‌های ۶۱ تا ۷۰ لاریجانی سمت‌هایی چون معاونت وزارت کارو امور اجتماعی، معاون وزارت پست و تلگراف و تلفن، معاونت وزارت سپاه و جانشین ستاد کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عهده گرفت.

در سال ۱۳۷۰ به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شد و تا سال ۱۳۷۲ در این وزارتخانه ماند. سپس در سال ۱۳۷۳ با حکم سید علی خامنه‌ای، رهبر ایران، به عنوان رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و تا سال ۱۳۸۳ به مدت ۱۰ سال مدیریت این سازمان را به عهده داشت.

لاریجانی که به‌عنوان نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی مشغول فعالیت بوده‌است، از سال ۱۳۸۴ و با آغاز به کار دولت نهم، دبیر شورای عالی امنیت ملی شد اما در ۲۸ مهر ماه سال ۱۳۸۶ از این سمت استعفا داد.

او در نخستین جلسه کاری هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی با رای قاطع نمایندگان رئیس مجلس هشتم شد. در جلسه‌ای که نمایندگان صبح روز چهارشنبه ۸ خرداد ۱۳۸۷تشکیل دادند علی لاریجانی منتخب مردم قم در مجلس هشتم، با کسب ۲۳۲ رای موافق از مجموع ۲۶۳ رای ماخوذه به عنوان رئیس مجلس هشتم انتخاب شد.

برادران او هر کدام راهی جداگانه در پیش گرفتند. محمد جواد، با خواندن ریاضی رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی شد. او همچنین رئیس پژوهشگاه دانش‌های بنیادی است. یکی دیگر از برادران او، صادق، استاد حوزه علمیه قم و عضو شورای نگهبان و مجلس خبرگان شد و هم اکنون رییس قوه قضاییه است. باقر هم پزشکی خواند، و رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران شد. فاضل نیز کارمند وزارت امور خارجه و از دیپلمات‌های جمهوری اسلامی است. خواهر علی لاریجانی همسر مصطفی محقق داماد است. پسرِ دخترخاله‌ی وی احمد توکلی فعال سیاسی ایرانی است.[۴]

علی لاریجانی در سن ۲۰ سالگی با فریده دختر ۱۵ ساله مرتضی مطهری ازدواج کرد.[۱] وی چهار فرزند دارد؛ دو دختر با نام‌های فاطمه و سارا و دو پسر با نام‌های مرتضی و محمدرضا.

بیوگرافی علی لاریجانی

تحصیلات دانشگاهی

وی دانش‌آموختهٔ دانشگاه صنعتی شریف در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشتهٔ کاربرد کامپیوتر در ریاضی و دانش‌آموخته در مقطع دکتری در رشتهٔ فلسفه غرب است.[۵][۶]

سوابق سیاسی

اولین سمت‌های اجرایی

اولین سمت اجرایی، مدیریت کل برون مرزی و واحد مرکزی خبر صدا و سیما بود. بین سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۰[۷]، وی معاون وزارتخانه‌های کار و امور اجتماعی و پست و تلگراف و تلفن (وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات فعلی) و همچنین سپاه را بر عهده گرفت و سپس جانشین ستاد کل سپاه بود وی همچنین از بنیانگذاران پایگاه مقاومت بسیج مسجدالمهدی مرداویج اصفهان بود.[۱]

در سال ۱۳۷۰ و در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و پس از استعفای سید محمد خاتمی از سمت وزارت ارشاد، لاریجانی در این سمت قرار گرفت و تا بهمن ۱۳۷۲ به‌عنوان وزیر در این وزارتخانه حضور داشت. در سال ۱۳۷۳ وی با حکم رهبری، ریاست سازمان صدا و سیما را برعهده گرفت

عبدالرضا رحمانی فضلی +بیوگرافی و عکس

عبدالرضا رحمانی فضلی +بیوگرافی و عکس

333625214

عبدالرضا رحمانی فضلی

iran Biography

عبدالرضا رحمانی فضلی
بیوگرافی عبدالرضا رحمانی فضلی
وزیر کشور ایران
مشغول به کار
۲۴ مرداد ۱۳۹۲ – تاکنون
رئیس‌جمهور حسن روحانی
پس از مصطفی محمدنجار
جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی
مشغول به کار
۲۵ مهر ۱۳۹۲ – تاکنون
رهبر علی خامنه‌ای
دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر
مشغول به کار
۱۴ شهریور ۱۳۹۲ – تاکنون
رئیس‌جمهور حسن روحانی
پس از مصطفی محمدنجار
عضو شورای عالی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران
مشغول به کار
۹ شهریور ۱۳۹۲ – تاکنون
رئیس‌جمهور حسن روحانی
رئیس دیوان محاسبات کشور
مشغول به کار
۱۲ تیر ۱۳۸۷ – ۲۴ مرداد ۱۳۹۲
پس از محمدرضا رحیمی
پیش از امین حسینی (موقت)
نماینده مجلس شورای اسلامی
مشغول به کار
۱۴ اردیبهشت ۱۳۷۱ – ۱۴ اردیبهشت ۱۳۷۵
حوزه انتخاباتی شیروان
اطلاعات شخصی
تولد ۱۹۵۹ (۵۴–۵۵ ساله)
۱۳۳۸
شیروان, ایران
ملیت ایرانی
حزب سیاسی اصول‌گرا[۱]
محل تحصیل دانشگاه تربیت مدرس
دین اسلام

  بیوگرافی عبدالرضا رحمانی فضلی

بیوگرافی عبدالرضا رحمانی فضلی

عبدالرضا رحمانی فضلی (زاده ۱۳۳۸، شیروان)، وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران، جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی، رئیس شورای امنیت کشور،[۲] دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر، عضو شورای عالی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران و نماینده رئیس جمهور در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. او از مدیران اصولگرای باسابقه در ایران است که سابقه فعالیت‌های مدیریتی و اجرایی متعددی را به همراه دارد. از مهمترین سوابق اجرایی وی می‌توان به ریاست دیوان محاسبات کشور، نماینده دوره چهارم مجلس شورای اسلامی از شهرستان شیروان و قائم‌مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی و همچنین معاون اجتماعی، فرهنگی رسانه‌ای در دوره ریاست علی لاریجانی در سازمان صدا و سیما، اشاره کرد. وی در بازه‌ای از دوره ریاستش که همزمان با دولت‌های نهم و دهم همزمان شد، همواره در مقابل تخلفات محمود احمدی‌نژاد اقدام به اعتراض می‌گشود و خواستار پاسخگویی دستگاه‌های دولتی نسبت به تخلفات مالی رخ داده در دولت بود.[۳] صادق زیباکلام در مورد پیشنهاد رحمانی فضلی برای وزارت کشور آنرا موافقت ومصالحه حسن روحانی با سایر مراکز قدرت دانست[۴]

پس از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس دولت یازدهم ایران، با این که در ابتدا علی یونسی برای تصدی وزارت کشور مطرح بود، رحمانی فضلی به عنوان گزینه نهایی روحانی جهت انتصاب پست وزیر کشور ایران در دولت یازدهم انتخاب شد. تا این که یک روز پیش از معرفی کابینه برخی خبرگزاری‌ها اعلام کردند، روحانی تصمیم گرفته است، علی یونسی را به جای وی معرفی نمایند.[۵] با این حال نهایتاً در روز معرفی کابینه پیشنهادی، عبدالرضا رحمانی فضلی به عنوان وزیر کشور به مجلس معرفی شد. این شائبه مطرح شده است که سپردن وزارت کشور به رحمانی فضلی، شرط علی لاریجانی (رئیس وقت مجلی شورای اسلامی) جهت اخذ رای اعتماد مجلس به سایر وزرای پیشنهادی روحانی می‌باشد

بیوگرافی عبدالرضا رحمانی فضلی

سوابق علمی مرتبط

وی دارای مدرک کارشناسی ارشد جغرافیای انسانی از دانشگاه فردوسی مشهد و دکترای جغرافیا گرایش انسانی از دانشگاه تربیت مدرس می‌باشد. وی از سال ۱۳۸۲ تا کنون استادیار دانشکده علوم زمین دانشگاه شهید بهشتی تهران می‌باشد.[۷]

سوابق اجرایی

۱. معاون آموزش و پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، از سال ۶۸ الی ۷۰
۲. موسس و رئیس دوره شبانه دانشکده ادبیات، دانشگاه فردوسی مشهد، از سال ۶۹ تا ۷۰
۳. نماینده دوره چهارم مجلس شورای اسلامی، حوزه انتخابیه شیروان، استان خراسان شمالی از سال ۷۱ تا ۷۵
۴. قائم مقام سازمان صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران (سال شروع:۱۳۷۵)
۵. معاون برنامه ریزی سازمان صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران
۶. معاون امور مجلس و استان‌های سازمان صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران
۷. معاون سیاسی سازمان صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران
۸. نماینده سازمان صدا و سیما در شورایعالی انقلاب فرهنگی
۹. نماینده سازمان صداو سیما در ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا
۱۰. نماینده صداو سیما در شورای هماهنگی پروژه شهرهای سالم، وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی
۱۱. رئیس حوزه خبر اتحادیه رادیو و تلویزیون‌های آسیا و اقیانوسیه ABU در سال ۱۳۸۲
۱۲. رئیس دوره نهم ستاد انتخابات ریاست جمهوری سازمان صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران (سال پایان فعالیت در سازمان صدا و سیما:۱۳۸۵)
۱۳. عضو کمیته شورای اطلاع رسانی دولت به مدت شش سال
۱۴. معاون فرهنگی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز
۱۵. معاون امور بین‌الملل و توسعه اقتصادی استان‌ها و ریاست شورای اطلاع رسانی وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران، از سال ۸۵ تا ۸۶
۱۶. رئیس اجلاس وزاری کشور و عضو سازمان همکاری‌های اقتصادی (اکو)، وزارت کشور
۱۷. قائم مقام و معاون فرهنگی رسانه‌ای و اجتماعی شورای عالی امنیت ملی به مدت ۱۸ ماه از سال ۸۶
۱۸. ریاست کل دیوان محاسبات کشور از سال ۸۷ تاکنون
۱۹. عضو شورای تحصیلات تکمیلی دانشکده علوم زمین دانشگاه شهید بهشتی از سال ۸۷ تاکنون
۲۰. رئیس سازمان موسسات عالی حسابرسی کشورهای عضو اکو (اکوسای) از مهر ۸۹ تا مهر ۹۲

از پست‌های دیگر وی می‌توان به ریاست دوره‌ای اجلاس سازمان همکاریهای اقتصادی منطقه‌ای (اکو) ECO و رئیس حوزه خبر اتحادیه رادیو و تلویزیون‌های آسیا و اقیانوسیه ABU اشاره کرد.

رحمانی فضلی از افراد نزدیک به علی لاریجانی است که معاونت وی در شورای عالی و اغلب پست‌های دولتی وی در همراهی با علی لاریجانی بوده است. او در جریان انتخابات ریاست جمهوری نهم در سال ۱۳۸۴ ریاست ستاد انتخابات صدا و سیما را برعهده داشت و شائبه سوگیری او به نفع علی لاریجانی، بارها سبب انتقاد از وی شد.[۸]

وزارت کشور دولت یازدهم

پس از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس دولت یازدهم ایران، وی، رحمانی فضلی را به عنوان نامزد پیشنهادی جهت تصدی پست وزارت کشور دولت یازهم به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد. پس از ۴ روز بحث در صحن علنی مجلس شورای اسلامی، نمایندگان طی مراسم رای‌گیری پایانی،(مورخ ۲۴ مرداد ۱۳۹۲) رحمانی فضلی را با ۲۵۶ رای موافق از ۲۸۴ رای به صندوق انداخته، به عنوان وزیر کشور جدید ایران تایید کردند. با این حساب، رحمانی فضلی با کسب ۹۰٫۱۴ درصد آرا<موافق، توانست تاییدیه خود را از جانب نمایندگان مجلس در انتخاب دوره یازدهم وزرای کشور نظام جمهوری اسلامی ایران، دریافت نماید.[۹]

در ۳ تیر ۱۳۹۳، رحمانی‌فضلی به دلیل بی‌تفاوتی نسبت به پدیده بانوان ساپورت‌پوش با کسب ۱۳۵ رأی مخالف، ۶۴ رأی موافق و ۱۵ رأی ممتنع از مجموع ۲۱۸ رأی مأخوذه از مجلس شورای اسلامی کارت زرد گرفت. پیش از وی علی طیب‌نیا، رضا فرجی دانا، علی جنتی و علی‌اصغر فانی از مجلس کارت زرد گرفته‌بودند و رحمانی فضلی پنجمین وزیر دولت یازدهم بود که از مجلس کارت زرذ گرفت.[۱۰]

دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر

بعد از انتصاب رحمانی فضلی به عنوان وزیر کشور دولت یازدهم، حسن روحانی بر اساس ماده ۳۳ اصلاحی قانون مبارزه با مواد مخدر، رحمانی فضلی (وزیر کشور وقت) را به سمت دبیرکلی ستاد مبارزه با مواد مخدر منصوب کرد.[۱۱]

نصب شنود در منزل رحمانی فضلی

پس از معارفه رحمانی فضلی در وزارت کشور، خانواده رحمانی که در حال تعویض منزلشان بودند، در جریان اسباب کشی متوجه وجود مجموعه‌ای از دستگاه‌های شنود و استراق سمع در منزل و حتی قسمتهای بسیار خصوصی نظیر اتاق خواب خانه می‌شوند.[۱۲] پیش از این در دفتر کار علی مطهری، نماینده مجلس نیز دستگاه‌های شنود کشف شده بود.

بیوگرافی عبدالرضا رحمانی فضلی

عبدالرضا رحمانی فضلی

بیوگرافی عبدالرضا رحمانی فضلی

عبدالرضا رحمانی فضلی

بیوگرافی عبدالرضا رحمانی فضلی

عبدالرضا رحمانی فضلی

علی جنتی +بیوگرافی و عکس

علی جنتی +بیوگرافی و عکس

بیوگرافی علی جنتی

علی جنتی

iran Biography

علی جنتی
بیوگرافی علی جنتی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران
مشغول به کار
۲۴ مرداد ۱۳۹۲ – تاکنون
رئیس‌جمهور حسن روحانی
پس از سید محمد حسینی
معاون سیاسی وزیر کشور
مشغول به کار
۱۳۸۴ – ۱۳۸۵
وزیر مصطفی پورمحمدی
سفیر ایران در کویت
مشغول به کار
۱۳۷۷ – ۱۳۸۴
استاندار خراسان
مشغول به کار
۱۳۶۷ – ۱۳۷۱
رئیس‌جمهور سیدعلی خامنه‌ای
علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی
پس از امیر عابدینی
استاندار خوزستان
مشغول به کار
تاریخ انتصاب
۱۳۶۳
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۲۸
قم [۱]
ملیت بیوگرافی علی جنتی ایران
حزب سیاسی اعتدال‌گرایی
پیشه ، سیاستمدار
کابینه دولت یازدهم
دین اسلام شیعه
رئیس دفتر رئیس مجلس
رئیس صداو سیمای خوزستان (-۱۳۵۹)

  بیوگرافی علی جنتی

بیوگرافی علی جنتی

علی جنتی (زادهٔ ۱۳۲۸ در قم) سیاست‌مدار، دیپلمات ایرانی و وزیر فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی ایران است.

بیوگرافی علی جنتی

سوابق

وی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت حسن روحانی و پسر احمد جنتی است، اما برخلاف پدرش در حلقهٔ معتمدان اکبر هاشمی رفسنجانی جای دارد.

جنتی از دانش‌آموختگان مدرسه حقانی قم است. وی از نزدیکان محمد منتظری به شمار می‌رفت. پیش از انقلاب در مبارزه مسلحانه علیه حکومت وقت ایران فعال بود و ناچار به فرار از ایران شد و تا هنگام پیروزی انقلاب در کویت زندگی می‌کرد. پس از انقلاب هم محمد منتظری را در کمک به نهضت‌های آزادی‌بخش خارج از ایران یاری می‌داد. در سال ۱۳۵۸ عضو شورای نظارت بر صدا و سیما در سال ۱۳۵۹ رئیس صداوسیمای استان خوزستان و در سال ۱۳۶۳ استاندار خوزستان شد. در سال ۶۷ ریاست دفتر اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس را برعهده گرفت و در دوران ریاست جمهوری هاشمی از ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۱ به استانداری خراسان، از ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۷ به معاونت بین‌الملل وزارت ارشاد، و تا پایان دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی به سفارت ایران در کویت منصوب شد.[۲] با پیروزی محمود احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ وی از کویت فراخوانده و به عنوان معاون سیاسی وزیر کشور مصطفی پورمحمدی منصوب شد اما در آستانه انتخابات شوراها و مجلس خبرگان در سال ۱۳۸۵، تحت فشار هواداران محمود احمدی‌نژاد از این سمت کنار گذاشته و بار دیگر به عنوان سفیر به کویت فرستاده شد اما در سال ۱۳۸۹ از این مقام برکنار شد. ظن این می‌رود که این برکناری در ارتباط با ادعای کشف شبکه جاسوسی ایران در کویت بوده باشد.[۳]

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم

با آغاز کار دولت یازدهم، علی جنتی به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس معرفی شد و نهایتاً موفق به کسب رأی اعتماد گردید. او سومین وزیر دولت یازدهم بود که در ۱۷ دی ۱۳۹۲ برای پاسخ به سؤال حمید رسایی در مجلس حضور یافت، اما پاسخ‌های وی مورد قبول نمایندگان واقع نشد و در نهایت با کسب ۱۰۵ رأی موافق، ۹۷ رأی مخالف و ۱۸ رأی ممتنع از مجموع ۲۲۴ رأی مأخوذه کارت زرد مجلس را دریافت کرد. پیش از این علی طیب نیا، وزیر اقتصاد و رضا فرجی دانا، وزیر علوم نیز از مجلس کارت زرد گرفته بودند.[۴]

ارتباط نزدیک با چهره‌های سیاسی اصلاح طلب

جنتی در روز ۷ شهریور ۱۳۹۲ در مراسم افتتاح استودیوی ضبط صدای موزه موسیقی، ضمن تشکر از همکاری‌های احمد مسجد جامعی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت سید محمد خاتمی گفت:[۵] «امیدوارم با این کمک‌ها ادامه دهنده راهی باشیم که در ابتدا با آقای خاتمی شروع شد.»

چند هفته پس از استقرار جنتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عکس عطاءالله مهاجرانی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت اول سید محمد خاتمی که به دلیل گرایش‌های سیاسی و فکری وی، سکونتش در لندن و فعالیتش در شبکه بی‌بی‌سی فارسی، در دولت نهم و دهم از دیوار وزارت ارشاد حذف شده بود، بار دیگر در جای خود نصب گردید. مهاجرانی ضمن تشکر از این اقدام جنتی در نامه‌ای به وی خواستار تجدید انتشار کتاب‌هایش در ایران شد.[۶]

در نوروز ۱۳۹۳ علی جنتی، همراه عده ای از مسئولان دولتی برای تبریک سال نو به دیدار سید محمد خاتمی رفت، و زهرا اشراقی، عکسی را از این دیدار در صفحه اینستاگرام خود منشر کرد. [۷] این اقدام جنتی با مخالفت شدید نمایندگان اصولگرای مجلس مواجه شد.

بازگشائی خانه سینما

خانه سینما پس ازتقریبا سه سال تعطیلی همزمان با روز ملی سینما و با حضور گروهی از اعضای این نهاد صنفی ۲۱ شهریور ۱۳۹۲ بر اساس حکمی از علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد دولت حسن روحانی بازگشایی شد و بعد از آن جشن ملی روز سینما برگزار شد.[۸] علی جنتی در این مورد گفت: «خوشحالم که خانه سینما باز شده و من الان می‌توانم در جمع شما هنرمندان باشم، این لحظات جزو بهترین لحظات عمر من است.»

پخش صدای زن

علی جنتی، روز سه‌شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۲ در حاشیه رونمایی از نخستین و بزرگ‌ترین نهج‌البلاغه مطلا در محل دفتر وزارت‌خانه، در پاسخ به پرسشی درباره ایراد شرعی به صدای خوانندگان زن گفت: «طبق نظر مراجع اگر صدای تک‌خوان‌ها موجب مفسده نباشد ایرادی ندارد و برخی از مراجع در این باره چنین نظری دارند».[۹] پیش‌تر داریوش پیرنیاکان در جشن چهاردهمین سال تاسیس “خانه موسیقی ایران” که شامگاه دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۲ در تالار وحدت برگزار شد، به این معضل که در جمهوری اسلامی گریبانگیر خوانندگان زن شده است، پرداخته بود و و در حضور معاون وزیر ارشاد خواستار پخش صدای زنانِ خواننده شده بود. وی هشت روز بعد از طرح مشکل پخش صدای زنان، روز ۳۰ مهر ۱۳۹۲ از سمت خود استعفا داد.[۱۰]

پشتیبانی از دسترسی به شبکه‌های اجتماعی

علی جنتی در حاشیه نشستی با فعالان رسانه‌های دیجیتال، خواستار اقداماتی برای کاهش محدودیت دسترسی به سایت‌های اینترنتی و استفاده از شبکه‌های اجتماعی شد و گفت که “فیسبوک باید برای همه قابل دسترسی باشد.” در عین حال افزود که “با مجموعه دوستانی که در کمیته تعیین مصادیق مجرمانه هستند باید صحبت شود تا نه تنها فیسبوک بلکه سایر شبکه‌های اجتماعی هم قابل دسترسی شوند و قید غیرقانونی برای دسترسی به آنها برداشته شود.” همچنین در مورد محدودیت دسترسی به سایت‌های اینترنتی گفت که باید فیلترینگ این سایت‌ها به حداقل ممکن و به موارد ضروری کاهش یابد.[۱۱]

در بخش دیگری از اظهارات خود، به استفاده از تلویزیون‌های ماهواره‌ای در ایران پرداخت و گفت که “ایجاد پارازیت، ممانعت از دسترسی به شبکه‌های ماهواره‌ای نمی‌تواند تاثیرگذار باشد و باید به فکر راه حل باشیم و با تولید محتوای جذاب و مفید، مانع استفاده از تلویزیون بیگانه و رسانه‌های دیجیتال خارجی شویم.

بیوگرافی علی جنتی

علی جنتی

بیوگرافی علی جنتی

علی جنتی

بیوگرافی علی جنتی

علی جنتی

محمدعلی نجفی (سیاست‌مدار) +بیوگرافی و عکس

محمدعلی نجفی (سیاست‌مدار) +بیوگرافی و عکس

بیوگرافی محمدعلی نجفی (سیاست‌مدار)

محمدعلی نجفی (سیاست‌مدار)

Biography

محمدعلی نجفی
بیوگرافی محمدعلی نجفی (سیاست‌مدار)
مشاور رئیس‌ جمهور ایران
دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی
مشغول به کار
۱۰ بهمن ۱۳۹۲ – تاکنون
رئیس‌جمهور حسن روحانی
معاون رئیس‌جمهور ایران
رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
مشغول به کار
۲۶ مرداد ۱۳۹۲ – ۱۰ بهمن ۱۳۹۲
رئیس‌جمهور حسن روحانی
پس از محمدشریف ملک‌زاده
پیش از مسعود سلطانی فر
عضو شورای شهر تهران
مشغول به کار
۱۳۸۶ – ۱۳۹۲
معاون رئیس‌جمهور ایران
رئیس سازمان برنامه و بودجه
مشغول به کار
۱۳۷۶ – ۱۳۷۹
رئیس‌جمهور سید محمد خاتمی
پس از حمید میرزاده
پیش از محمدرضا عارف
وزیرآموزش و پروش
مشغول به کار
۱۳۶۷ – ۱۳۷۶
رئیس‌جمهور اکبر هاشمی رفسنجانی
پس از سید کاظم اکرمی
پیش از حسین مظفر
وزیر فرهنگ و آموزش عالی
مشغول به کار
۱۳۶۰ – ۱۳۶۳
رئیس‌جمهور محمدعلی رجایی
سیدعلی خامنه‌ای
نخست وزیر محمدجواد باهنر
محمدرضا مهدوی کنی
میرحسین موسوی
پس از حسن عارفی
پیش از ایرج فاضل
اطلاعات شخصی
تولد ۲۳ دی۱۳۳۰ (۶۲ سال)
تهران، ایران
ملیت ایرانی
حزب سیاسی حزب کارگزاران سازندگی
محل تحصیل دانشگاه صنعتی شریف (لیسانس)
موسسه فناوری ماساچوست (فوق لیسانس)
پیشه مدرس بازنشسته دانشگاه
کابینه دولت دوم، دولت موقت مهدوی کنی، دولت سوم، دولت پنجم، دولت ششم، دولت هفتم، دولت یازدهم
دین اسلام شیعه

  بیوگرافی محمدعلی نجفی (سیاست‌مدار)

بیوگرافی محمدعلی نجفی (سیاست‌مدار)

محمدعلی نجفی (زاده ۲۳ دی۱۳۳۰، تهران) سیاستمدار اصلاح طلب ، مدرس دانشگاه ایرانی ، مشاور رئیس‌ جمهور ایران و دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران است. او از بنیان‌گذاران حزب کارگزاران سازندگی، عضو هیئت علمی (بازنشسته) دانشکده ریاضی و علوم کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف[۱] و رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است. نجفی از ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ در دولت‌های دکتر باهنر، مهدوی کنی و مهندس موسوی وزیر فرهنگ و آموزش عالی و از ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۶ در دولتهای موسوی و هاشمی رفسنجانی وزیر آموزش و پرورش ایران بود. در دولت اول خاتمی از رییس سازمان برنامه و بودجه بود. در ۱۳۸۶ به عضویت در سومین دوره شورای شهر تهران در آمد و در ۲۹ مرداد ۱۳۹۲ به دنبال انتصاب به عنوان معاونت رئیس جمهور از این سمت استعفا کرد. او در جریان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) مشاور اقتصادی و برنامه‌ریزی مهدی کروبی از نامزدهای معترض به نتایج انتخابات بود.

نجفی یکی از سه وزیر پیشنهادی کابینه حسن روحانی بود که با وجودی که موافقت نیمی از مجلس را جلب کرده بود، با اختلاف یک رای از مجموع ۲۸۴ رای موفق به حضور در وزارت آموزش و پرورش نشد. بیشتر نمایندگان مخالف وی او را به حضور در جریان اعتراضات پس از اعلام نتایج انتخابات ۱۳۸۸ متهم نمودند. دو روز بعد حسن روحانی طی حکمی وی را به معاونت رئیس جمهور و ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور منصوب نمود. در ۱۰ بهمن ۱۳۹۲، نجفی از ریاست سازمان میراث فرهنگی استعفا کرد و حسن روحانی وی را به عنوان مشاور رئیس جمهور و دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران منصوب نمود.

 

بیوگرافی محمدعلی نجفی (سیاست‌مدار)

زندگی و تحصیل

محمدعلی نجفی، در ۲۳ دی ۱۳۳۰ در تهران بدنیا آمد و در دبیرستان مروی واقع در ناصر خسرو تحصیلات متوسطه را به پایان رساند و برای تحصیل مهندسی وارد دانشگاه صنعتی آریامهر شد که بعداً به ریاضی تغییر رشته داد. پس از دریافت لیسانس ریاضی، در مهر ۱۳۵۳ وارد دوره دکترای موسسه فناوری ماساچوست (اِم آی تی) شد و تحصیل خود را زیر نظر برترام کاستانت در زمینه نظریه لی شروع کرد. رسالهٔ او درباره گروه لی بیشتر با نگاه جبری بود. در زمان انقلاب ۵۷، با وجودی که نزدیک به پایان کار بود، به ایران آمد و چون به‌طور مستقیم وارد دوره دکترای ریاضی شده بود، به اصرار استادش، از کارهای ناتمام رساله دکترایش به عنوان پایان‌نامه کارشناسی ارشد دفاع کرد و در هشتم فروردین ۱۳۵۸، بدون گرفتن مدرک دکترا خود به ایران آمد. به گفته بیژن ظهوری زنگنه، همکارش در دانشگاه صنعتی شریف، «مطمئنا می‌توانست به سهولت- به دلیل توانایی-هایش، مدرک دکترای خود را از ایران دریافت کند و نکرده و این باعث افتخار است که ایشان، همه جا آخرین مدرک رسمی خود را کارشناسی ارشد ریاضی نوشته است، در حالی که واقعا شایسته مدرک دکترای ریاضی است.»[۲]

ریاست دانشگاه صنعتی اصفهان

نخستین مسئولیت نجفی بعد از ورود به ایران، ریاست دانشگاه صنعتی اصفهان از سال ۱۳۵۹ به مدت یک‌سال بود.

معاونت آموزشی صدا و سیما

وی در خلال سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ و در اواخر جنگ ایران و عراق سمت معاونت آموزشی صدا و سیما را عهده‌دار بود.

وزارت فرهنگ و آموزش عالی

نجفی در دولت محمد جواد باهنر، دولت موقت محمدرضا مهدوی کنی و دولت اول میرحسین موسوی تصدی وزارت فرهنگ و آموزش عالی را بر عهده داشت. نجفی در جریان دفاعیه خویش در مجلس نهم برای کسب رأی اعتماد نمایندگان به عنوان وزیر آموزش و پرورش، و در پاسخ به التزام به ولایت فقیه اظهار داشت حضور وی در دولت اول میرحسین موسوی با اصرار رئیس جمهور وقت و رهبر کنونی ایران، سید علی خامنه‌ای صورت گرفته است.

وزارت آموزش و پرورش

وی توسط دکتر باهنر به عنوان معتمد وی برای تصدی پست وزارت آموزش و پرورش انتخاب و از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفت، وی چندین دوره در دولت‌های دکتر باهنر، میر حسین موسوی و هاشمی رفسنجانی به عنوان وزیر آموزش و پرورش خدمت کرد. از مهمترین اقدامات وی در زمان تصدی وزارت آموزش و پرورش، تغییر نظام آموزشی به ترمی واحدی، افزایش بی‌سابقه حقوق معلمان و ایجاد مدارس نمونه دولتی و غیرانتفاعی می‌باشد.

معاونت رئیس جمهور و ریاست سازمان برنامه و بودجه

پس از دولت هاشمی با حکم سید محمد خاتمی به ریاست سازمان برنامه و بودجه انتصاب یافت. در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری، شایعاتی مبنی بر نامزدی وی به گوش می‌رسید که این امر محقق نشد.

عضویت در شورای شهر تهران

او در پاییز ۱۳۸۵ با قرار گرفتن در لیست ائتلاف اصلاح طلبان نامزد شرکت در انتخابات شورای شهر تهران شد و توانست همراه با احمد مسجد جامعی، معصومه ابتکار و هادی ساعی از لیست ائتلاف اصلاح طلبان در جمع ۱۵ نفره شورای شهر تهران قرار بگیرد. او در شورای شهر به دلیل حفظ احترام آیت الله حق شناس با تغییر نام میدان حق شناس تهران به ۹ دی مخالفت نمود. تعدادی از نمایندگان مجلس در جریان بررسی صلاحیت وی در مجلس نهم برای تصدی وزارت آموزش و پرورش دولت یازدهم، دلیل مخالفت خود را با وی، این اقدام نجفی در شورای شهر دانستند. محمد علی نجفی نیز در دفاعیه خود، دلیل مخالفتش را بیان کرد.[۳] نجفی به دنبال انتصاب به عنوان معاونت ریاست جمهوری و ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در روز ۲۸ مرداد ۱۳۹۲، استعفانامه‌اش از عضویت در شورای شهر تهران را به مسئول بخش حقوقی شورا تقدیم کرده و راهی ساختمان میراث فرهنگی شد. روز بعد،روزنامهٔ بهار در شمارهٔ ۲۹ مرداد خود از نقش مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران، در رأی عدم اعتماد نمایندگان مجلس خبر داد.[۴] در روز ۲۹ مرداد ۱۳۹۲ نیز در حالی که استعفای نجفی در شورای شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت، با توجه به این که یک هفته بیشتر تا پایان عمر سومین دوره شورای شهر تهران باقی نمانده بود، و با وجود مخالفت‌های حمزه شکیب رئیس کمیسیون عمران شورای شهر، رأی گیری برای تصویب استعفای نجفی انجام شد. از ۱۱ نفری که در جلسه شورا حضور داشتند فقط ۵ نفر به استعفا رأی دادند اما چمران گفت تعداد ۶ نفر بوده و استعفا پذیرفته می‌شود.[۵]

سرکشی به خانواده های آسیب دیده در جریان حوادث پس از انتخابات ۱۳۸۸

در جلسات رأی اعتماد مجلس شورای اسلامی به وزرای پیشنهادی حسن روحانی ، علیرضا زاکانی، در مخالفت با محمد علی نجفی، وزیر پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش ضمن اشاره به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) گفت : «من در شورای عالی هلال‌احمر بودم. زمانی که گروه ها برای سرکشی به منازل آسیب دیدگان فتنه می‌رفتند، خانواده ها می گفتند قبل از شما آقای نجفی با خانم م. الف آمده و گفته اند که ما نماینده موسوی و کروبی هستیم، چرا شما مدعی شهدایی که داده‌اید نمی‌شوید؟» [۶]

محمد علی نجفی نیز در دفاع از خود سرکشی به خانواده های آسیب دیده را مطابق مصوبه شورای شهر تهران دانست. روز بعد معصومه ابتکار در مصاحبه ای گفت: «این م. الف ، معصومه ابتکار است و من خودم در مورد این موضوع توضیح را می‌دهم.اقدامات ما بر اساس مصوبه شورا در تاریخ ۲۵ مرداد ۸۸ بوده است و ما در راستای اقدامی انسان دوستانه برای پیگیری خانواده آسیب دیدگان آن حوادث اقداماتی را انجام دادیم و خدا را برای انجام این اقدامات شکر می‌کنیم.»[۷]

نامزدی وزارت آموزش و پرورش دولت یازدهم

بعد از انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس دولت یازدهم ایران، وی محمدعلی نجفی را به عنوان وزیر پیشنهادی جهت تصدی پست وزیر آموزش و پرورش در این دولت، به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد. وی وعده به تغییرات بنیادی در آموزش و پروش ایران را اعلام کرد.[۸] پس از معرفی نجفی به مجلس، چندین تشکل صنفی معلمان ایران از جمله: کانون صنفی معلمان، سازمان معلمان ایران، انجمن اسلامی معلمان و… با ارسال نامه‌های متعدد به نمایندگان مجلس، خواستار رای اعتماد به نجفی از سوی نمایندگان مجلس شدند.[۹] او تنها با اختلاف یک رای از مجموع ۲۸۴ رای (۱۴۲ رای مثبت،۱۳۳ رای منفی،۹ رای ممتنع) موفق به حضور در وزارت آموزش و پرورش نشد.

 

معاونت رئیس جمهور و ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری

 

دو روز بعد از رأی عدم اعتماد مجلس به نجفی ، حسن روحانی، رئیس جمهور ایران وی را به معاونت رئیس جمهور و ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور منصوب کرد.[۱۰] انتصاب قریب‌الوقوع وی مورد حمایت و استقبال جامعه باستان شناسان، ایکوموس و ایکوم ایران قرار گرفت و سید محمد بهشتی شیرازی رئیس اسبق میراث فرهنگی و رئیس ایکوم ایران، نجفی را مدیری خواند که ویرانه میراث فرهنگی را برپا خواهد ساخت. نجفی در اولین سخنان خود پس از تصدی سازمان میراث فرهنگی، وعده داد که هویت را به این سازمان باز خواهد گرداند. نجفی با شرکت در اولین جلسه هیئت دولت تدبیر و امید، همراه با وزیران و سایر معاونین رئیس جمهور سوگند یاد کرد. روز بعد روزنامه کیهان که حسین شریعتمداری، مدیر مسئول آن است، اقدام روحانی برای انتصاب محمد علی نجفی را دهن کجی وی به مجلس دانست. نجفی در ۲۹ مرداد ۱۳۹۲ رسماً تصدی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ایران را بر عهده گرفت. نجفی در سخنرانی در مراسم معارفه‌اش گفت:[۱۱] « بدن نحیفی از سازمان میراث فرهنگی باقی‌مانده که متأسفانه به زمین افتاده و با بی انصافی لگدکوب شده است باید آن را بلند کرده خاک رویش را پاک کنیم و در جایی که در شان آن است بنشانیم و بعد از آن انتظار داشته باشیم تا این موجود جدید افاضات کند. این کار بسیار سختی است. » نجفی کمی بعد معاونان و مشاوران خود را از میان افراد با تجربه در عرصه میراث فرهنگی برگزید. او مهدی حجت را به عنوان معاون میراث فرهنگی و قائم مقام ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، سید محمد بهشتی شیرازی را به عنوان مشاور ارشد ریاست سازمان و جلیل گلشن را به عنوان رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی تعیین نمود.

سفر به نیویورک و بازگرداندن جام شیردال کلماکره

نجفی در سفر حسن روحانی به نیویورک برای شرکت در شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۱۳ از همراهان رئیس جمهور بود.[۱۲] هدف وی از این سفر مذاکراتی برای بازگرداندن سی هزار لوح گلی هخامشی از مؤسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو بود.[۱۳] در جریان این سفر، وزارت امور خارجه آمریکا، جام شیردال غار کلماکره را به عنوان نشان حسن نیت دولت امریکا به مردم ایران هدیه کرد. این جام سال ها پیش از غار کلماکره در پلدختر لرستان به دست آمده و سپس از کشور خارج گردیده و در سال ۲۰۰۳ از سوی بخش مبارزه با قاچاق اشیاء عتیقه امریکا توقیف شده بود. نجفی پس از بازگشت به ایران در فرودگاه مهرآباد این جام را رونمایی کرد.[۱۴]

استعفا

محمد علی نجفی در ۱۰ بهمن ۱۳۹۲ از سمت خود استعفا کرد و مسعود سلطانی فر، عضو شورای شهر تهران و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام به جای وی به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری منصوب شد. به نظر برخی، از طرف، فشار زیاد کاری و بیماری قلبی عارض‌شده به ایشان و از طرف دیگر، تعدد مشکلات فراگیر در این سازمان و ناتوانی وی در رسیدگی به همه آنها از جمله دلایل استعفای وی بیان شده است.[۱۵]

مشاور رئیس جمهور و دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی

حسن روحانی رئیس جمهور ایران در ۱۰ بهمن ۱۳۹۲ طی حکمی محمدعلی نجفی را به سمت مشاور رئیس جمهور و دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی منصوب کرد.

مصطفی پورمحمدی +بیوگرافی و عکس

مصطفی پورمحمدی +بیوگرافی و عکس

بیوگرافی مصطفی پورمحمدی

مصطفی پورمحمدی

site Biography

مصطفی پورمحمدی
بیوگرافی مصطفی پورمحمدی
وزیر دادگستری ایران
مشغول به کار
۲۴ مرداد ۱۳۹۲ – تاکنون
رئیس‌جمهور حسن روحانی
پس از مرتضی بختیاری
وزیر کشور ایران
مشغول به کار
۲ شهریور ۱۳۸۴ – ۲۲ مرداد ۱۳۸۷
رئیس‌جمهور محمود احمدی‌نژاد
پس از عبدالواحد موسوی لاری
پیش از علی کردان
اطلاعات شخصی
تولد ۱۸ اسفند ۱۳۳۸ ۵۴ سال
قم، ایران
ملیت بیوگرافی مصطفی پورمحمدی ایران
حزب سیاسی انجمن حجتیه
کابینه دولت نهم. دولت یازدهم

بیوگرافی مصطفی پورمحمدی

بیوگرافی مصطفی پورمحمدی

مصطفی پور محمدی (زادهٔ ۱۳۳۸ در قم) روحانی، سیاست‌مدار ایرانی و وزیر دادگستری جمهوری اسلامی ایران است. او پیش از این معاون برون مرزی وزیر اطلاعات در دوران علی فلاحیان و در دولت اول محمود احمدی‌نژاد مدتی وزیر کشور جمهوری اسلامی ایران نیز بوده است.

  بیوگرافی مصطفی پورمحمدی

زندگی و تحصیلات

او در سال ۱۳۳۸ در قم زاده شد. پدر وی اصالتاً اهل شهر رفسنجان و مادرش یزدی بودند. پدرش در قم خیاط روحانیون بود.[۱][۲] وی مقدمات و سطح عالی (فقه، اصول فقه و فلسفه) را در قم، خارج فقه و اصول را در مشهد، قم و تهران به پایان رساند. پورمحمدی در سطح چهار فقه و حقوق اسلامی (معادل دکترا) در حوزهٔ علمیه تحصیل کرده‌است. او مؤلف دو جلد کتاب در رابطه با حقوق سیاسی، مبانی نظری اندیشهٔ سیاسی در اسلام و مباحث سیاسی و اجتماعی است. وی همچنین مقالاتی علمی پیرامون حق، مبانی نظری حکومت دینی، نظارت، ارتداد و سیاست خارجی نگاشته‌است.

کشتار مخالفان سیاسی

بر اساس گزارش سازمان دیده‌بان حقوق بشر که در سال ۲۰۰۵ منتشر شد، پورمحمدی به دلیل عضویت در هیئت ۳ نفره اعدام سراسری ۳۸۰۰ زندانی سیاسی موسوم به «هیئت مرگ»، به جنایت علیه بشریت متهم شده است.(وی در آن زمان سمت معاونت وزارت اطلاعات را بر عهده داشت) همچنین وی متهم شد در قتل روشنفکران و روزنامه‌نگاران منتقد حکومت ایران موسوم به قتل‌های زنجیره‌ای ایفای نقش کرده است. در گزارش سازمان دیده‌بان حقوق بشر، تمام این قبیل اقدامات فراقانونی و با برنامه‌ریزی برشمرده شده است.[۳]

وزارت کشور دولت نهم

وی در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ از سوی محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور وقت ایران برای تصدی وزارت کشور به مجلس معرفی و در اردیبهشت ۱۳۸۷ از این مقام برکنار شد. پورمحمدی در جریان دفاعیه خود در مجلس نهم برای تصدی وزارت دادگستری ، دلیل برکناری خود را اعتراض به اختلاس های گسترده در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد دانست.

اتهام فساد مالی

محمود احمدی‌نژاد، در سال ۱۳۹۲ و در یک سخنرانی عمومی وی را به یک اختلاس ۲۰ میلیارد تومانی متهم نمود.[۴]

وزارت دادگستری دولت یازدهم

وی در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۹۲ از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفت و وزیر دادگستری دولت یازدهم شد.

بیوگرافی مصطفی پورمحمدی

مسؤلیت‌ها

  1. دادستان انقلاب اسلامی خوزستان، بندرعباس، کرمانشاه و مشهد از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۵
  2. دادستان انقلاب نظامی در مناطق غرب کشور در سال ۱۳۶۵
  3. نماینده وزارت اطلاعات در محاکمه زندانیان سیاسی
  4. رئیس اطلاعات خارجی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۸
  5. مشاور ریاست دفتر و مدیرگروه «سیاسی – اجتماعی» دفتر رهبری از سال ۱۳۸۱ تا کنون
  6. معاون و جانشین وزیر اطلاعات از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۸
  7. عضو هیأت مدیره جامعه الزهرا قم از سال ۱۳۶۶ تا کنون
  8. عضو و رئیس هیأت امناء مرکز اسناد انقلاب اسلامی از سال ۱۳۷۵ تا کنون
  9. عضو هیأت مؤسس حوزه علمیه مسجد سلیمان
  10. استاد دانشگاه امام صادق از سال ۱۳۷۹ تاکنون
  11. وزیر کشور در دولت احمدی نژاد (پس از دو سال و نیم کنار گذاشته شد)
  12. ریاست سازمان باززسی کل کشور به حکم شاهرودی رییس قوه قضائیه
  13. رئیس هیئت موسس مؤسسه آموزش عالی طلوع مهر از سال ۱۳۹۰ تا کنون

حسین دهقان +بیوگرافی و عکس

حسین دهقان +بیوگرافی و عکس

بیوگرافی حسین دهقان

حسین دهقان

site Biography

حسین دهقان

بیوگرافی حسین دهقان

وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ایران
مشغول به کار
۲۴ مرداد ۱۳۹۲ – تا کنون
رئیس‌جمهور حسن روحانی
پس از احمد وحیدی
رئیس کمیسیون سیاسی، دفاعی و امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام
مشغول به کار
۱۳۸۹ – تاکنون
پس از احمد وحیدی
معاون رئیس‌جمهور ایران
رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران
مشغول به کار
۱۳۸۳ – ۲۶ تیر ۱۳۸۸
رئیس‌جمهور سید محمد خاتمی
محمود احمدی‌نژاد
پیش از مسعود زریبافان
قائم‌مقام وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح
مشغول به کار
۱۳۷۶ – ۱۳۸۲
مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه
مشغول به کار
۱۳۷۵ – ۱۳۷۶
جانشین رئیس ستاد مشترک سپاه پاسداران
مشغول به کار
۱۳۷۱ – ۱۳۷۵
فرمانده نیروی هوایی سپاه
مشغول به کار
۱۳۶۹ – ۱۳۷۱
پس از موسی رفان
پیش از محمدحسین جلالی
قائم‌مقام فرمانده نیروی هوایی سپاه
مشغول به کار
۱۳۶۵ – ۱۳۶۹
فرمانده قرارگاه ثارالله
مشغول به کار
۱۳۶۳ – ۱۳۶۵
فرمانده سپاه تهران
مشغول به کار
۱۳۵۷ – ۱۳۶۱
اطلاعات شخصی
تولد ۱۲ اسفند ۱۳۳۵ (۵۷ سال)
دهاقان، استان اصفهان
ملیت بیوگرافی حسین دهقان ایران
حزب سیاسی فاقد حزب سیاسی
همسر مریم تاجزاده
فرزندان ۳
محل تحصیل دانشگاه تهران
کابینه دولت هشتم، دولت نهم، دولت یازدهم
دین اسلام شیعه دوازده امامی
خدمت نظامی
سال‌های خدمت ۱۳۵۷-تاکنون
درجه بیوگرافی حسین دهقان سرتیپ
یگان نیروی هوایی سپاه پاسداران
رزم‌ها/جنگ‌ها جنگ ایران و عراق

بیوگرافی حسین دهقان

بیوگرافی حسین دهقان

حسین دهقانی پوده (زاده ۱۲ اسفند ۱۳۳۵، دهاقان اصفهان) وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است. او دارای مدرک دکترای مدیریت از دانشگاه تهران است.

بیوگرافی حسین دهقان

مسئولیت‌هایی پیشین

  • معاونت رییس جمهور
  • رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران در دولت‌های هشتم و نهم
  • جانشینی وزارت دفاع در دولت‌های هفتم و هشتم
  • فرماندهی رده‌های مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوران دفاع مقدس
  • دومین فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

را در کارنامه کاری خود داشته است.[۱]

 

سوابق علمی

دهقان دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته مهندسی متالوژی از دانشگاه تهران می‌باشد. وی در حین تحصیل رشته مدیریت دولتی در مرکز آموزش مدیریت دولتی، از تحصیل انصراف داد. وی سپس موفق شد مدرک دکتری مدیریت دولتی خود را از دانشگاه تهران اخذ نماید. وی همچنین سابقه تدریس دروس اصول و مبانی مدیریت، نظریه‌های نوین مدیریتی، سازماندهی، برنامه‌ریزی راهبردی رفتار سازمانی، سیاست دفاعی و… را در دانشگاه امام حسین در کارنامه خود دارد. دانشگاه صنعتی مالک اشتر، دانشگاه عالی دفاع ملی، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه آزاد اسلامی سایر مراکز آموزش عالی هستند که دهقان سابقه تدرس در آنها را دارد. وی همچنین استادا راهنما و استاد مشاور ده‌ها پایان‌نامه و رسالهٔ دانشجویی دانشجویان مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکتری در دانشگاه‌های مزبور بوده است. همچنین در زمان حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام، در دبیرخانه این مجمع بر اجرای پروژه‌های پژوهشی نظارت داشته است.

 

بیوگرافی حسین دهقان

حسین دهقان

 

صفدر رحمت‌آبادی +بیوگرافی و عکس

صفدر رحمت‌آبادی +بیوگرافی و عکس

33333

صفدر رحمت‌آبادی

Biography

صفدر رحمت آبادی

5555214110

معاون پارلمانی وزارت صنعت، معدن و تجارت
مشغول به کار
مرداد ۱۳۹۲ – آبان ۱۳۹۲
رئیس‌جمهور حسن روحانی
مشغول به کار
تیر ۱۳۹۰ – مرداد ۱۳۹۲
رئیس‌جمهور محمود احمدی نژاد
اطلاعات شخصی
تولد کنگاور[۱]
مرگ ۱۹ آبان ۱۳۹۲
تهران،
ملیت Flag of Iran.svg ایران
پیشه سیاستمدار
دین اسلام

8888000

بیوگرافی صفدر رحمت‌آبادی

صفدر رحمت‌آبادی معاون پارلمانی سابق وزارت صنعت، معدن و تجارت بود. او در تیرماه ۱۳۹۰ از سوی مهدی غضنفری، وزیر وقت صنعت به عنوان معاون پارلمانی وزارت صنعت منصوب شد[۲] و در آغاز کار دولت یازدهم و وزارت محمدرضا نعمت زاده، نیز معاون پارلمانی وزارت صنعت، معدن و تجارت بود.

سوء قصد

رحمت‌آبادی در شبانگاه ۱۹ آبان ۱۳۹۲ در خیابان گلبرگ تهران منطقه نارمک ترور شد و در دم جان باخت.[۳] گزارش خبرگزاری‌های ایران حاکی از آن بود که فردی ناشناس با اسلحه، دو تیر یکی به سینه و دیگری به سر رحمت‌آبادی شلیک کرده و از آنجا که دو گلولهٔ شلیک شده از داخل خودرو به مقتول شلیک شده بودند، فرد ضارب به احتمال زیاد در حال گفتگو با رحمت‌آبادی بوده است.[۴] یافته‌های بعدی نشان داد که انگیزه قتل اختلافات فامیلی بود.

 

حبیب‌الله عسگراولادی +بیوگرافی و عکس

حبیب‌الله عسگراولادی +بیوگرافی و عکس

بیوگرافی حبیب‌الله عسگراولادی

حبیب‌الله عسگراولادی

Biography

حبیب‌الله عسگراولادی
بیوگرافی حبیب‌الله عسگراولادی
نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی
حوزه انتخاباتی تهران
وزیر بازرگانی ایران
رئیس‌جمهور محمد علی رجایی
علی خامنه ای
نخست وزیر محمدجواد باهنر
محمدرضا مهدوی کنی
میرحسین موسوی
پس از حسین کاظم‌پور اردبیلی
پیش از حسن عابدی جعفری
اطلاعات شخصی
تولد ۱۳۱۱
تهران،
مرگ ۱۴ آبان ۱۳۹۲
ملیت بیوگرافی حبیب‌الله عسگراولادی ایران
حزب سیاسی حزب موتلفه اسلامی
پیشه ، سیاستمدار
دین اسلام شیعه
*نمایندگی ولی فقیه در کمیته امداد امام خمینی

  • عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام
  • ریاست سازمان اوقاف
  • عضو شورای کمیته امداد از ۱۴ اسفند ۵۷

  بیوگرافی حبیب‌الله عسگراولادی

بیوگرافی حبیب‌الله عسگراولادی

حبیب الله عسگراولادی مسلمان (زاده ۱۳۱۱ خورشیدی و درگذشته ۱۴ آبان ۱۳۹۲) سیاستمدار ایرانی بود. وی یکی از نامزدهایدومین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران و چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران و وزیر بازرگانی در دولت موقت مهدوی کنی و دولت اول میرحسین موسوی بوده است. وی از موسسین و اعضای حزب موتلفه اسلامی بود. وی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران ازمحمود احمدی نژاد حمایت کرد. برادر او اسدالله عسگراولادی از تجار معروف تهران و رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین است.[۱]

عسگراولادی پس از انقلاب اسلامی، مسئولیت‌هایی همچون نمایندگی ولی فقیه در کمیته امداد امام خمینی را برعهده داشته و تا پیش از مرگش رئیس شورای مرکزی کمیته امداد و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود.

 

بیوگرافی حبیب‌الله عسگراولادی

پیش از انقلاب

عسگراولادی در خانواده بازاری اصالتاً دماوندی در تهران متولد شد. خانواده او دارای پیشینه کلیمی بودند که به اسلام شیعه گرویدند.[۳][۴] [۵][۶][۷]از نوجوانی وارد فعالیت سیاسی شد.از سال ۱۳۴۱ با آیت الله خمینی آشنا شد و به نهضت او پیوست. در ۱۳۴۲ با جمعی از همفکران خود هیئت های موتلفه اسلامی را تاسیس کرد. موتلفه اسلامی اصلی ترین نیروی سیاسی در گسترش قیام و برپایی ۱۵ خرداد محسوب می شود. او همچنین در ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت ایران نقش داشت و به همین دلیل به حبس ابد محکوم شد. وی از زندانیان سیاسی در دوره محمد رضا پهلوی بود که پس از تحمل ۱۳ سال حبس از محکومیت حبس ابد خود، با تقاضای عفو از زندان آزاد شد. در همان موقع این اقدام به عنوان یک تاکتیک برای گسترش مبارزه از زندان به بیرون نام نهاده شد.[۸]

مواضع متفاوت در مورد رهبران جنبش سبز

حبیب‌الله عسگراولادی، دبیرکل بزرگ‌ترین ائتلاف اصول‌گرایان ایران، در اظهار نظری متفاوت با سایر اصولگرایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی را «برادر» خود خطاب کرد و گفت که آنها «فتنه‌ساز نیستند»، با وجود «انتقاد اعضای شورای مرکزی حزب» خود، بار “دیگر” بر این موضع خود پافشاری کرد. به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، حبیب‌الله عسگراولادی روز با اشاره به اظهارات اخیرش در ارتباط با آقایان موسوی و کروبی اعلام کرد که «اگر اظهارات او برای حزب مؤتلفه اسلامی مشکل‌ساز شده، حاضر است از این حزب برود، اما اظهاراتش بر اساس یک وظیفه الهی مطرح شده و خواسته که قبل از مرگ به وظیفه‌اش عمل کند و ناگفته‌های باقی‌مانده را بگوید.»

این سخنان یک روز پس از آن بیان شد که احمد خاتمی، خطیب نماز جمعه تهران، با انتقاد از اظهارات حبیب‌الله عسگراولادی گفت که «تطهیر سران فتنه» و «تخفیف جرم» آنها دارد به یک جریان تبدیل می‌شود و افزوده بود که «این خیلی گزنده است که کسی بگوید آنها سران فتنه نبودند».

عسگراولادی که از چهره‌های بزرگ اصول‌گرا است در اظهارات متفاوتی گفت که موسوی و کروبی، نامزدهای معترض انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸، را «اهل فتنه» نمی‌داند و صرفاً معتقد است «اهل فتنه آنها را محاصره کرده‌اند».

وی در این رابطه همچنین افزود که اگر میرحسین موسوی و مهدی کروبی از موضع خود برگردند، «با آغوش باز جمهوری اسلامی و نظام روبه‌رو خواهند شد».

حبیبالله عسگراولادی پس از آن در روز دوشنبه ۲۵ دی‌ماه نیز با وجود انتقادهای تندی که از این بابت از سوی طیف‌هایی از اصول‌گرایان متوجه او شده بود در میان جمعی از اعضای حزب موتلفه، اظهار داشت که موسوی و کروبی را مجرم نمی‌داند.

وی این دو رهبر مخالفان دولت را «برادر» خطاب کرده و گفت: «من به عنوان یک شهروند اظهارنظر کردم و به عنوان یک عضو هیئت منصفه می‌گویم که من موسوی و کروبی را در “فتنه ۸۸ ” مجرم نمی‌شناسم. آیا نباید این را بگویم، چون به من انتقاد می‌کنند؟ آقایانی که بر مرکب احساسات سوارند در آن دنیا نمی‌توانند جواب مرا بدهند.»

بیوگرافی حبیب‌الله عسگراولادی

حبیب‌الله عسگراولادی

بیوگرافی حبیب‌الله عسگراولادی

حبیب‌الله عسگراولادی

بیوگرافی حبیب‌الله عسگراولادیحبیب‌الله عسگراولادی

امام خمینی +بیوگرافی

امام خمینی +بیوگرافی

بیوگرافی و زندگینامه امام خمینی  +عکس,بیوگرافی امام خمینی ,زندگینامه امام خمینی ,امام خمینی ,همسر واقعی امام خمینی

امام خمینی

Biography

سید روح‌الله موسوی خمینی
امام خمینی
شناسنامه
نام کامل سید روح‌الله مصطفوی موسوی خمینی
سید روح‌الله مصطفوی (شناسنامه)
لقب آیت‌الله، امام، آیت‌الله العظمی
نسب سید احمد موسوی
زادروز ۱ مهر ۱۲۸۱
۲۰ جمادی‌الثانی ۱۳۲۰
۲۴ سپتامبر ۱۹۰۲
زادگاه خمین، ایران
تاریخ مرگ ۱۳ خرداد ۱۳۶۸
۲۴ شوال ۱۴۰۹ قمری
۳ ژوئن ۱۹۸۹
(۸۶ سال)
آرامگاه بهشت زهرا تهران
نام همسر خدیجه ثقفی
فرزندان پسران: مصطفی و احمد
دختران: زهرا، صدیقه و فریده
اطلاعات سیاسی
پست‌ها بنیانگذار و رهبر جمهوری اسلامی ایران
پیش از علی خامنه‌ای
اطلاعات علمی و مذهبی
استادان عبدالکریم حائری
بروجردی
شاه‌آبادی
شاگردان مرتضی مطهری
حسینعلی منتظری
محمد حسینی بهشتی
محمد صادقی تهرانی
سید علی خامنه‌ای
سید محمد صدر
اکبر هاشمی رفسنجانی
مهدی کروبی
محمد موسوی خوئینی‌ها
یوسف صانعی
حسین نوری همدانی
ناصر مکارم شیرازی
غلامحسین ابراهیمی دینانی
کتاب‌ها فهرست آثار سید روح‌الله خمینی
وبگاه رسمی www.imam-khomeini.ir
امضا IMZA-Khomainy.jpg

امام خمینی

بیوگرافی سید روح‌الله موسوی خمینی

سیّد روح‌الله مصطفوی موسوی خمینی (۱ مهر ۱۲۸۱ – ۱۳ خرداد ۱۳۶۸) با نام شناسنامه‌ای سید روح‌الله مصطفوی فقیه، مرجع تقلید شیعه و اولین رهبر ایران در نظام جمهوری اسلامی بود که انقلاب ۱۳۵۷ ایران را رهبری کرد و در پی به نتیجه رسیدن آن، نظام جمهوری اسلامی ایران را بنیان گذارد و تا پایان عمرش رهبر ایران ماند. از او بیش از چهل کتاب در زمینه‌های اخلاق، فقه، عرفان، فلسفه، حدیث، شعر و تفسیر به جای مانده که بیشتر آن‌ها را پیش از انقلاب ایران نگاشته‌است.[۱] در زمان حکومت محمدرضا پهلوی، یک بار به دلیل سخنرانی خطاب به شاه در عاشورای سال ۱۳۴۲، ۱۰ ماه زندانی و بار دیگر به دلیل سخنرانی علیه قانون کاپیتولاسیون در سال ۱۳۴۳، ۱۵ سال تبعید گردید. او نزدیک به یک سال در ترکیه، سپس عراق و در پایان برای چندماه در فرانسه دوران تبعیدش را گذراند. وی در دوران تبعید پیگیر اوضاع سیاسی ایران بود و با ارسال پیام و اعلامیه از دور، اسلام گرایان و مخالفان نظام شاهنشاهی را رهبری می‌کرد و در این دوران به تدوین نظریه ولایت فقیه پرداخت. تا پس از اینکه محمدرضا پهلوی ایران را ترک کرده بود در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ روانه ایران شد و در ۲۲ بهمن انقلاب به رهبری او به پیروزی رسید. وی مشهور به سید روح‌الله خمینی است. متداولترین لقب او «آیت‌الله خمینی» است اما در درون ایران بخصوص بین طرفدارانش «امام خمینی» می‌باشد وی برای امضا از نام روح اللَّه الموسوی الخمینی استفاده می‌کرد.[۲]

 

دهه حکمرانی خمینی همراه با افزایش مداوم قدرت طرفدارانش، حذف گروه‌های مخالف (معمولاً خشونت آمیز و به رغم مقاوت آنها)، افزایش اعمال کنترل‌های ایدئولوژیکی و رفتاری بر مردم بود.[۳][۴] او پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، پوشش حجاب اسلامی را برای بانوان اجباری کرد؛ صدها نفر از وابستگان حکومت شاهنشاهی ایران را اعدام نمود. به فرمان او و با هدف تصفیه دانشگاه‌ها از «اساتید و دانشجویان ضدانقلاب» که به «انقلاب فرهنگی» مشهور شد، بسیاری از دانشجویان و استادان چپ، لیبرال و بهایی از دانشگاه‌ها اخراج شدند[۵] و بسیاری از متحدان پیشین خود را سرکوب یا اعدام نمود.[۶] خمینی با وجود مخالفت زیاد ملتش، ایران را درگیر جنگی هشت ساله با عراق نمود.[۴] در تابستان سال ۱۳۶۷ بیش از ۳،۰۰۰ نفر از زندانیان سیاسی به «حکم حکومتی» او در زندان‌ها اعدام شدند.[۶][۷]

 

در طول زمامداری او، انتظار همگانی برای آزادی و برابری اجتماعی بیشتر نسبت به زمان شاه برآورده نشد و تعدادی برنامه‌های موفق اجتماعی به اجرا درآمد. [۸] به فرمان او کمیتهٔ امداد و جهاد سازندگی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نهضت سواد آموزی و سازمان بَسیج مستضعفین و شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شد.

 

در هنگام مرگ در خرداد ۱۳۶۸، خمینی دولتی نسبتاً قوی، اما با مشکلات عظیم در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاست خارجی به ارمغان گذاشت.[۹]

آیت الله خمینی را اغلب یک روحانی سنتی‌ می‌‌دانند ولی‌ در واقع او از لحاظ نظریه سیاسی و استراتژی پوپولیستی مذهب گرای خود، نو آور مهمی در ایران بود.

امام خمینی

زندگی‌نامه

اطلاع چندانی در مورد دوران کودکی او در دست نیست. این ابهام سبب شده‌است که داستان‌های گوناگونی در مورد آن ذکرشود. زندگی‌نامه‌های خمینی معمولاً یا تذکره‌ای هستند که او را تجلی مسیح زمان نشان می‌دهند که با هدایت الهی زمینه ساز عصری جدید شد یا هجونامه‌هایی هستند که او را رهبری عوام فریب، با سوادی اندک و عاری از هرگونه اخلاقیات و تشنه قدرت معرفی می‌کنند

 

نسب خمینی

 

نوشتار اصلی: نسب روح‌الله خمینی

 

نوشتار اصلی: سید احمد موسوی هندی

 

خمینی در خانواده‌ای به دنیا آمد که سابقه فعالیت‌های دینی و مذهبی در آن به قرن‌ها قبل برمی‌گشت. آن‌ها «سید موسوی» بودند، به این معنی که نسب‌شان به محمد – پیامبر اسلام – و از طریق دختر او فاطمه و نیز به موسی کاظم – هفتمین امام شیعیان – برمی‌گشت.[۱۲][۱۳] خاندان خمینی ابتدا ساکن شهر نیشابور بودند، اما در اواسط قرن یازدهم هجری برای ترویج مذهب و نیز راهنمایی امور دینی جامعهٔ بزرگ شیعیان هند، راهی شمال این کشور و شهر لکنو واقع در ناحیهٔ اوده شدند. در این منطقه قوانین اسلام و شیعهٔ دوازده‌امامی که از زمان صفویان دین و مذهب رسمی ایران به حساب می‌آمد، برقرار بود.[۱۳] در آنجا، آن‌ها ساکن شهر کوچکی به نام کینتور شده و آغاز به رسیدگی به امور دینی شیعیان آن ناحیه کردند. مشهورترین عضو این خاندان میرحامد حسین موسوی، نویسندهٔ کتاب عبقاتالانوار فی مناقب الائمهالاطهار بود.[۱۴][۱۲][۱۵]

سید احمد موسوی هندی پدر بزرگ سید روح‌الله، در کینتور به دنیا آمد. او که از هم‌دوره‌های میرحامد حسین محسوب می‌شد، در اواسط قرن سیزدهم هجری، لکنو و کشور هند را ترک کرده و راهی نجف شد. سید احمد موسوی هندی به دعوت بزرگان خمین تصمیم به اقامت در خمین و به‌عهده گرفتن مسئولیت رسیدگی به امور دینی مردم آن منطقه گرفت

 

کودکی

سید مصطفی پدر خمینی، روحانی.[۱۶][۱۷] و مجتهد ساکن خمین بود[۱۸][۱۹] حاصل ازدواج سید مصطفی با هاجر، دو فرزنددختر بنام مولودآغا خانم و فاطمه و سه فرزندپسر به نام‌های مرتضی، نورالدین و روح‌الله بود.[۱۶] روح‌الله آخرین فرزند این خانواده بود. سید مصطفی در اسفند ۱۲۸۱ خورشیدی (ذی‌الحجه ۱۳۲۰ قمری) و در پنج‌ماهگی روح‌الله، در مسیر خمین به اراک مورد حمله قرار گرفت و با اصابت چند گلوله به ناحیه کتف و کمر کشته شد و جنازه وی به نجف منتقل و درآنجا دفن شد.[۲۰] روح‌الله موسوی خمینی، اول مهرماه ۱۲۸۱ خورشیدی (۲۴ سپتامبر سال ۱۹۰۲ میلادی) در شهر خمین بدنیا آمد. علت کشته شدن پدر خمینی در هاله‌ای از ابهام می‌باشد. منابع طرفدار خمینی، ایادی رضاشاه را عامل قتل پدرش می‌دانند. اما به نظر می‌رسد که این داستان صرفاً هدفی سیاسی داشته باشد زیرا رضا شاه بیست و دو سال بعد از کشته شدن پدر خمینی به پادشاهی رسید. خمینی توسط سه زن بزرگ شد. دایه او که خاور نام داشت، مادرش و عمه‌اش. مادر و عمه او در موج اپیدمی آنفلوآنزای اسپانیایی و وبا که در سال ۱۲۹۷ خورشیدی ایران را فرا گرفت درگذشتند. چیز زیادی از دوران کودکی او نمی‌دانیم.[۱۱]

 

احمد خمینی در مورد دوران کودکی پدرش گقته‌است:

پدرم خیلی شیطان بود. مثلاً ایشان هر دو دستش شکسته، یک پایش شکسته، صورتش چند جایش شکسته و اینها همه در اثر بازی‌ها و شیطنت‌هایی بوده که آن موقع می‌کرده. ایشان (روح‌الله خمینی) گفته‌است: بردار من آقای پسندیده خیلی تمیز بود و به قدری تمیز و مودب بود که وقتی بزرگترها او را میدیدند از الاغ پیاده می‌شدند. اما من نزدیکی‌های شب یکی باید بیاید لای آشغال‌ها، لای خاک و گل‌ها و توی جوی‌ها مرا پیدا کند و ببرد

تحصیلات

خمینی تحصیلات مقدماتی خود را در مکتب محلی و سپس مدرسه‌ای در خمین گذراند سپس در سال ۱۲۹۹ خورشیدی، برای تکمیل تحصیلات خود راهی اراک شد.[۲۲] او در آن‌جا وارد مدرسهٔ سپهدار شد.[۱۶] در آن سال‌ها اراک به دلیل حضور آیت‌الله عبدالکریم حائری یزدی به مرکز مهمی برای یادگیری علوم دینی تبدیل شده بود.[۲۳] یکسال بعد بدنبال مهاجرت آیت‌الله حائری به حوزه علمیه قم، خمینی نیز راهی این شهر شد.[۱۲][۲۴]

او بعد از گذراندن دورهٔ سطح، در درس خارج فقه و اصول عبدالکریم حائری یزدی شرکت کرد و پس از درگذشت حائری با آمدن آیت الله بروجردی به قم، در درس خارج او حضور پیدا کرد.[۲۵] در قم فلسفه را از میرزا علی اکبر حکیم یزدی و محمدرضا نجفی اصفهانی آموخت و نزد ابوالحسن رفیعی قزوینی علاوه بر فلسفه، ریاضیات و هیئت را نیز فراگرفت.[۲۶][۲۷][۱۶] در عرفان ابتدا از میرزا جواد ملکی تبریزی و سپس میرزا محمدعلی شاه‌آبادی بهره برد

 

ازدواج و خانواده

روح‌الله در سال ۱۳۰۸ هجری خورشیدی با خدیجه ثقفی دختر میرزا محمد ثقفی تهرانی ازدواج کرد.[۲۹][۳۰] برخلاف سنت رایج چند همسری و متعه در بین روحانیان آن زمان، خمینی هیچگاه همسر دیگری و متعه اختیار نکرد و برخلاف رسم آن زمان خمینی در امور منزل به همسرش کمک می‌کرد.[۱۱] حاصل این ازدواج، دو پسر و سه دختر بود

 

تدریس

زمانی که آیت‌الله شاه‌آبادی در ۱۳۱۵، قم را به قصد تهران ترک کرد، خمینی جوان را جانشین خود در تدریس اخلاق کرد. کلاس‌های او علاوه برآن به جایی برای طرح نگرانی‌ها و دغدغه‌های مربوط به آن دوره نیز بود. حکومت پهلوی دستور داد که کلاس‌های درس او از مدرسهٔ فیضیه به مدرسهٔ کوچکی بنام مدرسه ملاصادق، منتقل شود. اما با سقوط رضاشاه در سال ۱۳۲۰، کلاس‌های درس دوباره به مکان قبلی خود بازگشت و با همان محبوبیت از سر گرفته شد. در حین تدریس اخلاق به جمع کثیری از مستمعین، خمینی شروع به تدریس فلسفه، به گروهی از طلبه‌های جوان کرد که در بین آن‌ها نام مرتضی مطهری و حسینعلی منتظری نیز دیده می‌شد که این طلاب بعدها از یاران او در نهضت بودند. وی در سال ۱۳۲۵، تدریس خارج فقه را با استفاده از کتاب «کفایه الاصول» آغاز کرد.

مرگ

علت اصلی مرگ سید روح‌الله خمینی «ایست قلبی» اعلام شد، اما بنا به گفته محمدحسین خوشنویس، عضو گروه پرستاری از آیت‌الله خمینی، «او در یک‌ماهه آخر حیات به سرطان معده مبتلا شده بود و در زمان دومین مرتبه از تزریق داروی شیمی درمانی، دچار سکته وسیع قلبی شد و درگذشت».[۳۲]

 

حسن عارفی، سرپرست گروه پزشکی رهبر پیشین ایران، در مصاحبه‌ای با یکی از نشریات چاپ ایران[۳۳] گفت که «بیماری سرطان معده آیت‌الله خمینی زمانی آشکار شد که او اعلام کرد: اجابت مزاجش به شدت تیره است».[۳۴]

 

وی در اواخر شب، ۱۳ خرداد سال ۱۳۶۸، (۳ ژوئن ۱۹۸۹) برابر با ۲۴ شوال ۱۴۰۹، در ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه در سن ۸۷ سالگی درگذشت.[۳۵]

مراسم تشییع وی در روز ۱۶ خرداد بر‌گزار و همان‌روز در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد[۳۶] که امروزه محل آرامگاه وی می‌باشد. مراسم تشییع وی دارای رکورد گینس بزرگترین تشییع جنازه جهان است که بنا یر گزارش‌های رسمی در ایران ده میلیون و بنا به گزارش رسانه‌های غربی دو میلیون نفر در آن شرکت کردند

 

 

امام خمینی

دوران مبارزات

سال‌های آغازین زندگی در قم

خمینی در دههٔ ۱۳۱۰ به هیچ فعالیت سیاسی آشکاری دست نزد.[۶] با این‌که او با معدود علمایی که به‌صورت آشکار به اقدامات رضاشاه اعتراض می‌کردند، همدردی داشت اما هیچگاه آشکارا وارد صحنه اجتماعی نشد.[۶] عباس میلانی می‌نویسد که دوران رضا شاه، دوران محدودیت و عقب‌نشینی برای روحانیت بود و خمینی به مانند سایر روحانیون تنها برای بقا تلاش می‌کرد. با رفتن رضا شاه و شروع جنگ جهانی این فضا تغییر کرد. در این حوزه قم تحت نفوذ محمدحسین بروجردی بود که به عدم دخالت روحانیان در امور سیاسی اعتقاد داشت. خمینی به عنوان یک روحانی جوان با این رویه عمیقاً مخالف بود و بعنوان مخالفت مخفیانه به تدریس عرفان می‌پرداخت. هرچند تدریس عرفان در آن زمان در حوزه ممنوع بود. او همچنین بطور مخفیانه از نواب صفوی حمایت می‌کرد. او در هنگام تدریس روش مرسوم در قم که مباحثه بین طلاب بود را برنمی‌تافت. عباس میلانی می‌نویسد که خصوصیاتی مانند استبداد رای و قاطعیت که بعدها در زندگی سیاسی او می‌بینیم، در خمینی بعنوان یک معلم جوان هویدا است

دوران آیت‌الله بروجردی

 

بعد از مرگ آیت‌الله حائری (۱۳۱۵)[۱۶] سید حسین طباطبایی بروجردی، که در آن سال‌ها ساکن همدان بود، به‌عنوان یک شخصیت علمی برجستهٔ آن زمان،[۱۲] به‌عنوان گزینهٔ مناسب ریاست حوزه در سال ۱۳۲۴، وارد قم شد و مورد استقبال قرار گرفت، و سرپرستی حوزه را بر عهده گرفت. ریاست بروجردی بر حوزه به‌مدت پانزده سال طول کشید. در این مدت تغییرات اساسی در ساختار حوزه به‌وجود آمد و تحولات بسیاری زیر نظر او رخ داد و استقبال از طرح اصلاح و نوسازی حوزه که از جمله اقدامات صورت گرفته در زمان ریاست او محسوب می‌شوند.[۱۶]

 

با این وجود پیشنهادهای خمینی درباره اصلاحات در حوزه[۳۶] نهایتاً از طرف بروجردی -علیرغم تمایل اولیه- عملی نشد.[۳۸]

خمینی در زمان ریاست بروجردی بر حوزه، بیشتر بر تدریس و آموزش متمرکز بود تا هرگونه فعالیت سیاسی. در آن زمان، او اصول و خارج فقه را آموزش می‌داد، شاگردانی را به دور خود جمع کرده‌بود که بعدها در فعالیت‌های سیاسی او که در پایان منجر به سقوط حکومت پهلوی شد، تبدیل به یاران اصلی او شدند. جز مرتضی مطهری و حسینعلی منتظری، جوانانی مانند محمدجواد باهنر و اکبر هاشمی رفسنجانی نیز از آن جمله بودند.

رابطه با دیگر چهره‌ها

رابطهٔ خمینی با شخصیت‌های مذهبی فعال آن دوران که به شکل آشکاری در حوزهٔ سیاست به مبارزه با اقدامات حکومت می‌پرداختند، نظیر آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی و مجتبی نواب صفوی رهبر فدائیان اسلام، مقطعی و اکثراً بی‌ثمر بود. علت اصلی عدم تمایل او بر مبارزات مستقیم و صریح سیاسی در آن زمان به عقیدهٔ خاص او در این زمینه بازمی‌گشت. او معتقد بود که هرگونه جنبش مبارز و خواهان تغییرات می‌بایست توسط یک روحانی دینی هدایت شود. این در حالی بود که تأثیرگذارترین چهرهٔ این راه در آن زمان، محمد مصدق بود که فردی سکولار و ملی‌گرا محسوب می‌شد

  امام خمینی

دعوت به کشتن احمد کسروی

 

سید روح‌الله خمینی در نامه‌ای سرگشاده ظاهراً خطاب به مردم و روحانیان با عنوان «بخوانید و به کار بندید» به تاریخ اردیبهشت ۱۳۲۳ خورشیدی، در پاسخ به کتاب جنجالی «شیعیگری؛ بخوانند و داوری کنند» از احمد کسروی، وی را «یک نفر تبریزی بی‌سروپا» خطاب کرد[۳۹] و از روحانیونی بود که «مسلمانان با غیرت» را به کشتن «این مرتد جاهل مفسدالارض» فراخواند.[۴۰]

 

انتقادات احمد کسروی از برخی عقاید مذهبی شیعه منجر به سوءقصد به وی از سوی روحانی ۲۱ ساله‌ای به نام سید مجتبی میرلوحی (نواب صفوی) در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۲۴ شد.[۴۱] کسروی از این سوء قصد جان سالم بدر برد، اما گروهی از اعضای فدائیان اسلام در اسفند همان سال وی را هنگامی که در کاخ دادگستری تهران، به اتهامات توهین به مقدسات پاسخ می‌داد، به طرز فجیعی به قتل رساندند.[۴۲]

سید روح‌الله خمینی یک سال پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران، در تفسر سوره حمد به تمجید از «اطلاعات تاریخی» و «قلم کسروی» پرداخت

آغاز مخالفت‌ها با حکومت شاه

اولین حضور خمینی در سطح اجتماع چند سال بعد از شروع سلطنت محمد رضا پهلوی و در اوایل دهه چهل زندگی او بود. در سال ۱۹۴۴ خمینی بطور ناشناس کتاب کشف‌الاسرار را در مقابل کتاب اسرار هزار ساله بدون امضایی بر ضد کسانی نوشت که اصلاحات در شیعه را تبلیغ می‌نمودند. این کتاب از طرف روحانیت شیعه نوشته شد که با طرح ایده‌های اصلاحی به چالش کشیده شده بود. خمینی در این کتاب به کسانی ماند علی‌اکبر حکمی‌زاده روزنامه نگار، روحانی اصلاح طلب، محمدحسن شریعت سنگلجی و همچنین به کسانی مانند کسروی حمله نمود.[۶] این کتاب نشاندهنده موضع سنتی و سخت خمینی در برابر چالشگران روحانیت شیعه و همچنین مدرنیسم است. او در این کتاب حملات اصلاح طلبان را جزئی از نقشه امپریالیسم برای نابودی شیعه می‌دانست.[۶] روحیهٔ مبارزه‌طلبی و تمرد خمینی الهام‌بخش اولین اثر منتشرشده توسط او، یعنی کشف‌الاسرار (تهران، ۱۳۲۴ هجری شمسی) بود

8787870000

درگذشت آیت‌الله بروجردی و تغییر رویه آیت‌الله خمینی

به گفته حمید الگر پس از مرگ بروجردی (۱۳۴۰) خمینی به عنوان یکی از جانشینان بروجردی برای رهبری مطرح شد. از نشانه‌های این ظهور انتشار کتاب‌هایی در فقه و از جمله توضیح المسائل بود. طولی نکشید که خمینی به عنوان مرجع تقلید جمع کثیری از شیعیان ایران شناخته شد.[۴۶] اما به گفته عباس میلانی، پس از مرگ بروجردی، هرچند خمینی از مدرسان تاثیر گذار حوزه بود و مورد علاقه روحانیان نسل جوان بود اما بطور قطع هم سطح سایر مراجع تثبیت شده قم نبود.

مخالفت با اصلاح قانون انتخابات

 

بر طبق قانون اصلاح انتخابات، برای به رسمیت شناختن اقلیت قابل توجه زردشتی، یهودی، مسیحی و بهایی ایران، بجای شرط «سوگند به قرآن» تنها از واژه سوگند خوردن به یک «کتاب» استفاده شده بود.[۴۸] این موضوع مخالفت شدید روحانیان را به همراه داشت. در این میان خمینی طبق یک اقدام خارج عرف دو بار مستقیماً به شاه نامه نوشت. در نامه اول خمینی چنین نوشت:

 

بسم الله الرحمن الرحیمحضور مبارک اعلیحضرت همایونی پس از اهدای تحیت و دعا، به طوری که در روزنامه‌ها منتشر است، دولت درانجمنهای ایالتی و ولایتی، “اسلام ” را در رای دهندگان و منتخبین شرط نکرده؛ و به زنها حق رای داده‌است. و این امر موجب نگرانی علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین است. بر خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام وآرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامه‌های دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود.

الداعی: روح‌الله الموسوی

 

و در نامه دوم خمینی شاه را از خشم مسلمانان برحذر نمود.

با افزایش فشار به حکومت شاه، سرانجام شاه و دولت از شرط سوگند خوردن به کتاب عقب‌نشینی کردند و دولت نیز به صورت رسمی آن را اعلام کرد.[۴۹] خمینی که تا این زمان کمتر در خارج از حلقه روحانیان شناخته شده بود. در راس نویسندگان نامه‌ای قرار گرفت که این پیروزی را به رهبران مذهبی سراسر کشور تبریک گفته‌بود

 

مخالفت با طرح انقلاب سفید

 

در دی‌ماه ۱۳۴۱ طرحی جدید توسط شاه با عنوان «انقلاب سفید» یا «انقلاب شاه و میهن» با اصولی شش‌گانه اعلام شد.[۳۶] معروف‌ترین بند این اصول شش‌گانهٔ انقلاب سفید، الغای رژیم ارباب و رعیتی بود.[۱۶] شاه در دی‌ماه ۱۳۴۱ اصول شش‌گانهٔ اصلاحات خود را اعلام کرد و از مردم درخواست کرد که به پای صندوق‌ها آمده و به‌آن رأی بدهند.[۴۶] خمینی این اصلاحات را بیش از هر چیز به سود شاه و سلطنت او و زمینه برای نفوذ بیشتر آمریکا و اسرائیل به ایران می‌دانست.[۱۶] بنابراین او در نشست علمای قم، خواهان تحریم رفراندوم شد.[۴۶]

شاه وارد قم شد تا نظر موافق علمای دین در مورد برنامه‌های خود را بگیرد.[۴۶] سرانجام این رفراندوم انجام شد و رسانه‌های دولتی خبر از تصویب آن با اکثریت آراء دادند.[۵۱]

بدنبال آن خمینی، مردم ایران را به مبارزه منفی علیه حکومت فراخواند و شاه را به تمکین در برابر اسلام و علماء.[۵۲] شاه نیز در ۲۳ اسفند آن سال در سخنانی تند، کسانی را که رفراندوم را تحریم کرده‌بودند به سرکوب و شدت عمل تهدید کرد. متقابلاً خمینی، طی بیانیه‌ای نوروز سال جدید، یعنی ۱۳۴۲ را عزای عمومی اعلام کرد.[۴۶] او در این بیانیه از انقلاب سفید شاه به «انقلاب سیاه» تعبیر کرد و آن‌را هم‌سو با اهداف آمریکا و اسرائیل دانست.

 

زندگینامه امام خمینی

حادثهٔ مدرسهٔ فیضیه

روز دوم فروردین سال ۱۳۴۲، مصادف با ۲۵ شوال ۱۳۸۳ هجری قمری، سالگرد شهادت جعفر صادق و مطابق معمول، مجالس بسیاری به همین مناسبت در قم بر‌گزار شده‌بود. منزل خمینی در محلهٔ «یخچال قاضی» نیز مملو از عزاداران بود، شماری از ماموران مخفی با لباس شخصی نیز در جمعیت درصدد راه‌اندازی اغتشاش و هیاهو در مجلس بودند.[۱۶] خمینی، متوجه حضور مشکوک آنها شد. و از طریق یکی از روحانیان هشدار داد که برای سخنرانی در حرم فاطمه معصومه حاضر خواهد شد اینکار موجب دفع اهداف اغتشاشگرانه ماموران شد.[۱۶]

عصر همان روز به دعوت آیت‌الله گلپایگانی، مجلسی در مدرسهٔ فیضیه بر‌گزار شد. ماموران مذکور در اواسط سخنرانی، وارد شدند و طلاب را مورد حمله قرار دادند. زد و خورد بین طلاب و مامورین مخفی شدت گرفت. در این هنگام، نیروهای مسلح وارد درگیری شدند و گروه بسیاری از طلاب را زخمی و مجروح کردند.[۱۲][۱۶]

در زمان حمله به فیضیه، خمینی برای حضور در مدرسه به راه افتاد، اما حاضران او را از این تصمیم منصرف کردند.[۱۶] خمینی همانجا در یک سخنرانی شخص شاه به‌عنوان عامل اصلی جنایت و هم‌پیمان با آمریکا و اسرائیل یاد می‌کند و از سکوت علمای قم و نجف و دیگر کشورهای اسلامی گلایه می‌کند و می‌گوید[۴۶][۳۶]: «امروز سکوت، همراهی با دستگاه جبار است.» روز بعد، خمینی بیانیه‌ای را با عنوان «شاه‌دوستی یعنی غارتگری»[۳۶] منتشر کرد که در تاریخ انقلاب جایگاه ویژه‌ای دارد. در این اعلامیه، او به محاکمهٔ حکومت شاه پرداخت و «تقیه» را در آن شرایط حرام دانست.[۵۳][۵۴]

پس از این وقایع، شاه خدمت نظام وظیفه را برای طلاب جوان الزامی کرد. این کار، یعنی برتن کردن لباس نظامی و خدمت زیر پرچم شاهنشاهی برای طلاب مخالف بسیار دشوار و سخت بود. اما خمینی پیکی به سربازخانه‌ها فرستاد و از طلاب درخواست کرد که «تزلزل به خود راه ندهند» و «از این فرصت برای تقویت جسم و روح خود استفاده کنند.»[۱۶] خمینی در چهلم حادثهٔ فیضیه، دولت آن زمان را محکوم کرد که به فرمان آمریکا و اسرائیل، خواهان از ریشه‌برکندن اسلام است و خود را مصمم به مبارزه با این امر نشان داد

 

زندگینامه امام خمینی

سخنرانی روز عاشورا و دستگیری

در فاصلهٔ میان حادثهٔ مدرسهٔ فیضیه و آغاز ماه محرم، یعنی ۲ فروردین تا ۴ خرداد ۱۳۴۲، مبارزات خمینی در قالب صدور اعلامیه‌های متعدد بود.[نیازمند منبع] اما با آغاز ماه محرم، اعتراضات رفته‌رفته به یک قیام تبدیل شد.[۴۶]

ساعت ۳ بامداد ۱۵ خرداد، چند مامور در تاریکی شب و پس از محاصرهٔ بیت خمینی، به درون خانه ریختند و او را،[۳۶] دستگیر کرده و ابتدا به بازداشتگاه باشگاه افسران[۳۶] و س‍پس غروب روز بعد، به زندان قصر واقع در تهران بردند

 

واقعه ۱۵ خرداد

بعد از انتقال خمینی به تهران، خبر دستگیری او ابتدا در قم و سپس در شهرهای دیگر به سرعت پیچید و واکنش‌هایی را به‌دنبال داشت. مردم در تهران، قم، شیراز، مشهد و ورامین به خیابان‌ها ریختند و شعارهایی نظیر «یا مرگ یا خمینی» سردادند. این قیام‌ها توسط نیروهای امنیتی سرکوب شد.[۴۶] تظاهرات تا دو روز بعد از ۱۵ خرداد نیز ادامه یافت و ۳۲ نفر در این تظاهرات کشته شدند.[۵۵][۵۶] قیام ۱۵ خرداد یکی از مهم‌ترین حوادث سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی محسوب می‌شد و موجب شد که بسیاری از علما سکوت خود را بشکنند و به نهضت خمینی بپیوندند.[۴۶]

این‌طور به نظر می‌رسید که حکومت تصمیم داشت خمینی را پس از محاکمه اعدام کند.[۵۷] تا این‌که اعلامیه‌ای به امضای علما و مراجع و به ابتکار حسینعلی منتظری و امضای مهاجرین تهیه و منتشر شده‌بود، به صراحت مرجعیت خمینی را تایید کرده و بعد از بیان شمول قانون مراجع و مصونیت خمینی از حکم اعدام، خواهان آزادی او شده‌بود.[۵۸][۱۶] سرانجام پس از اعتراضات زیاد خمینی با اسکان در منزل یکی از متدینین در تهران از زندان آزاد شد.[۱۶] و صبح روز ۱۹ فروردین ۱۳۴۳، بدون اطلاع قبلی[۳۶] و پس از دو ماه زندان و مراقبت به قم برگردانده‌شد.

مبارزه با کاپیتولاسیون و آغاز دوران تبعید

طبق این طرح ایران همانند ۳۸ کشور دیگر در دنیا مانند کشورهای عضو پیمان ناتو به مستشاران نظامی آمریکا اجازه می‌داد که همچون دیپلمات‌ها و کارمندان اداری و فنی سفارتخانه‌ها از مصونیتها و معافیتهایی که در کنوانسیون وین به امضا رسیده بود برخوردار باشند.[۵۹] در همین راستا، کابینهٔ علم لایحه‌ای را به مجلس سنا برد که در اصطلاحات سیاسی به آن کاپیتولاسیون می‌گویند. این قانون که برای تمام مستشاران نظامی مصونیت قضایی و سیاسی در حوزه خدمت نظامی ایجاد می‌کرد، در تاریخ ۱۴ مهر ۱۳۴۳ در مجلس شورای ملی به تصویب رسید.[۶۰] مجلهٔ داخلی مجلس شورا، پس از گذشت چند روز از تصویب لایحه به دست خمینی رسید و او متن کامل سخنرانی‌ها و گفتگوهایی که میان نمایندگان مجلس و رئیس دولت ردوبدل شده‌بود را مطالعه کرد.[۶۱] خمینی تصمیم گرفت در ۴ آبان ۴۳، که آنسال مصادف با سال‌روز میلاد فاطمه دختر محمد نیز بود، برای مردم سخنرانی کرده و دربارهٔ لایحهٔ کاپیتولاسیون با آن‌ها صحبت کند.[۳۶]

شاه این‌بار تصمیم گرفت خمینی را به خارج از کشور تبعید کند.[۱۶] سحرگاه روز سیزده آبان گروهی مامور اعزامی از تهران وی را دستگیر و مستقیماً راهی فرودگاه مهرآباد کردند.[۴۶] او در آن‌جا با یک فروند هواپیمای نظامی، به آنکارا انتقال داده‌شد. پس از تبعید خمینی موجی از اعتراض‌ها در قالب تظاهرات در تهران، تعطیلی طولانی‌مدت درس حوزه‌ها و ارسال طومارها و نامه‌ها به سازمان‌های بین‌المللی و مراجع تقلید به‌راه افتاد

زندگینامه امام خمینی

خمینی در سال‌های تبعید

تحریکات خمینی بر ضد نظام حاکم بر ایران سرانجام به تبعید او منجر شد. او ابتدا برای چند ماه در ترکیه بسر برد و سپس از آنجا به نجف رفت. در آنجا برای مدت چهارده سال به تدریس پرداخت و به آرامی نیروهایش را ساماندهی می‌کرد. سلسله سخنرانی‌هایی که او در پایان دهه شصت میلادی انجام داد را می‌توان مبانی جمهوری اسلامی دانست. دوران اقامت او در نجف بعد از اعتراضاتی که بدنبال چاپ مقاله‌ای در روزنامه اطلاعات علیه او پایان یافت. در آن زمان صدام حسین تصمیم گرفت که خمینی را از عراق اخراج کند. خمینی پس از اخراج از عراق به فرانسه رفت.[۱۱]

در ایران بتدریج شخصیت‌ها و چهره‌های بسیاری در کنار احزاب و گروه‌های مختلف، تبعیت خود را نسبت به خمینی اعلام می‌کردند. مدتی بعد از تبعید او، گروهی به نام هیأت موتلفهٔ اسلامی شکل گرفت که هستهٔ اصلی آن در تهران بود.[۴۶] در اویل دهه پنجاه شمسی خمینی توانست حامیانی در میان روشنفکران سکولار بیابد. جلال آل احمد و علی شریعتی از مهمترین افرادی بودند که با نوشته‌ها و سخنرانی هایشان زمینه را برای پذیرش داخلی خمینی بعنوان رهبر جنبش دمکراتیک بر ضد شاه هموار نمودند.[۶۳] تبعید خمینی به فرانسه با نظر مساعد شاه انجام شد. شاه چنین می‌پنداشت که ژورنالیسم شفاف غرب به روشن شدن مواضع خمینی و به حاشیه رانده شدن او منجر می‌شود. به نوشته عباس میلانی محاسبات شاه در این مورد اشتباه از کار درآمد. خمینی در پاریس ردای یک لیبرال پوشید. او اعلام کرد که در بازگشت به ایران به قم خواهد رفت و نقشی در قدرت نخواهد داشت. او اعلام کرد که تنها قصد دارد در قم در کسوت یک روحانی به امور معنوی مقلدان خود بپردازد.[۱۱] در آن زمان کتاب‌های خمینی برای دو دهه در ایران ممنوع بود و به همین دلیل هم برای مردم مشکل بود که ایدئولوژی واقعی خمینی را درک کنند. در دوران اولیه مبارزه، خمینی هیچ تلاشی برای پنهان کردن ایده‌های خلاف دمکراسی خود نکرد. اما در چند ماه پیش از انقلاب خمینی کوچکترین اشاره‌ای به مواضع مخالف پیشین خود در قبال اصلاح اراضی، حق رای زنان و ولایت فقیه ننمود.[۶۴] با وجود توصیه مشاورانش خمینی در پاریس از هرگونه مصالحه با شاه خوداری نمود و جز به سقوط شاه رضایت نداد. این امر در کوتاه زمانی صورت پذیرفت. بعد از رفتن شاه، خمینی به مانند قهرمانی به ایران بازگشت. چند روز بعد و در زمانی که ارتش شاه اعلام بی طرفی نمود او به این هدف خود دست یافت

 

 

 

زندگینامه امام خمینی

خمینی و انقلاب

خمینی در سال‌های آغازین پس از پیروزی انقلاب

 

خمینی در طول دوران تبعید با ارسال نوارهای سخنرانی به رهبری فکری انقلاب می‌پرداخت و سرانجام پس از ۱۴ سال در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ از فرانسه به ایران بازگشت.

ده روز بعد به دنبال شکست گارد شاهنشاهی، آخرین سنگر مقاومت نیروهای شاهنشاهی شکسته شد و انقلاب ایران به طور رسمی پیروز گردید و او به عنوان رهبر این انقلاب زمام امور را در دست گرفت. این ده روز، دههٔ فجر نامیده می‌شود و هر ساله جشن‌های دولتی در این ایام بر‌گزار می‌شود.

پس از انقلاب، در ۱۲ فروردین همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی در ایران برای تعیین نوع حکومت بر‌گزار گردید. این رفراندم اولین مورد رویارویی بین خمینی و سایر نیروهای انقلابی بود.[۵] چهره‌های لیبرال‌تر روحانیون مانند طالقانی و شریعتمداری به همراه گروه‌هایی مانند جبهه ملی و بازرگان موافق وجود چندین گزینه انتخابی برای رفراندم بودند. اما سرانجام به فرمان خمینی مردم تنها می‌توانستند بین گزینه جمهوری اسلامی در مقابل نظام سلطنتی انتخاب کنند.[۵]

با وجود آنکه آزادی بیان یکی از محورهای اعتراضات زمان انقلاب بود، به زودی معلوم شد که این آزادی بیان شامل انتقاد از نظام نمی‌شود. هرکسی که به مخالفت برمی‌خواست و یا علیه اعمال کمیته‌های انقلاب اسلامی سخنی می‌گفت قربانی همان کمیته‌های انقلاب می‌شد.[۵] به طور آشکاری شیفتگی مردم نسبت به نظام روز به روز کاهش می‌یافت بطوری که ۲۰۴۰۰۰۰۰ شرکت کننده در رفراندم ۱۲ فروردین به چهارده میلیون در اولین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی در ژانویه ۱۹۸۰ کاهش یافت و این تعداد شرکت کننده در اولین انتخابات مجلس شورای ملی در مارس ۱۹۸۰ به شش میلیون و صدهزار نفر رسید.[۵]

سید روح‌الله خمینی، بازرگان و بنی‌صدر

بعد از بازگشت به ایران هر کسی که حرفی متفاوت با خمینی می‌زد یا مخالفتی با او می‌کرد به مانند ناکثین با او برخورد می‌شد. یعنی کسانی مانند طلحه و زبیر و یا عایشه که در زمان خلافت علی، بعد از بیعت با او، به مخالفت با علی پرداختند. اتهام معمول برای کسانی که در دادگاه‌های انقلاب دوران خمینی به اعدام محکوم می‌شدند «مفسد فی الارض» بود: اتهامی مبهم و غیر قابل تعریف از نظر کیفری با بار لغوی قرآنی بسیار سنگین.[۶۵]

پس از پیروزی انقلاب ۵۷ روح‌الله خمینی و طرفدارانش به تدریج برخی از چهره‌های اصلی انقلاب را حکومت حذف کردند یا به حاشیه راندند. مانند مهدی بازرگان اولین نخست وزیر ایران پس از انقلاب، ابوالحسن بنی صدر اولین رییس جمهور ایران، حسینعلی منتظری قائم مقام رهبری، محمدکاظم شریعتمداری مرجع تقلید شیعه، عباس امیرانتظام سخنگوی دولت موقت و صادق قطب زاده رییس صدا و سیما. همچنین به مانند سایر انقلاب‌ها ائتلاف گروه‌ها و احزابی که در سرنگونی شاه مشارکت داشتند دیری نپایید. در دوران رهبری خمینی، گروه‌های مخالف حذف شدند که این حذف اغلب به صورت خشونت آمیز و با وجود مقاوت این گروه‌ها بود. از جمله این گروه‌ها می‌توان مجاهدین خلق، جبهه ملی، حزب توده، فدائیان خلق اکثریت و اقلیت، حزب پیکار و … را نام برد.[۶۶]

خمینی مهدی بازرگان را به سِمت نخست وزیر دولت موقت انتخاب کرده بود. اما در کنار این دولت رسمی کمیته‌های انقلاب اسلامی شکل گرفت که عملاً دولتی در سایه بود و دولت بازرگان کنترلی بر آن نداشت.[۵] پس از انقلاب ایران به فرمان سید روح‌الله خمینی، برای محاکمه مقامات نظام شاهنشاهی پهلوی، صادق خلخالی به عنوان حاکم شرع دادگاههای انقلاب منصوب شد.[۶۷] کمیته‌های انقلاب در هر شهری تشکیل شد. صدها نفر در اویل انقلاب اعدام شدند. این اعدام‌ها بعضی بخاطر جرایم ناچیز و حتی گاهی بدون محاکمه انجام می‌شد.[۵]

پس از بازرگان، ابوالحسن بنی‌صدر که از حلقه نزدیکان او در پاریس بود به ریاست جمهوری رسید. هر چند خمینی در ابتدا حامی بنی صدر بود به مرور حمایت خمینی به انتقاد خمینی از بنی صدر تبدیل شد و سرانجام بنی صدر از ریاست جمهوری خلع شد.[۵]

در فروردین سال ۱۳۶۰ در پی انقلاب فرهنگی ایران، به فرمان خمینی دانشگاه‌ها بسته شد و به دنبال آن کسانی که به ظن نظام، اسلامی نبودند و یا سوابق راضی کننده‌ای در قبل از انقلاب نداشتند از دانشگاه‌ها اخراج شدند. همچنین دانشگاه‌ها از چپگرایان و بهایی‌ها پاکسازی شدند. در همان زمان حجاب در ایران اجباری شد و حزب‌الله به هر زنی که در خیابان حجاب مناسب نداشت حمله می‌کردند.[۵]

روابط خمینی با روحانیان برجسته قم و مشهد در سالهای ۶۱ و ۶۲ به تیرگی گرایید. علمای برجسته مشهد مانند شیرازی و قمی در بهار سال ۱۳۶۱ در سخنرانی‌های خود چندین مورد به رژیم انقلابی حمله کردند. همچنین روحانیانی مانند آیت الله زنجانی، بهاالدین محلاتی و شیخ علی تهرانی به انتقاد از خمینی، جمهوری اسلامی و ایده ولایت فقیه پرداختند. در قم شریعتمداری و گلپایگانی علیه استیلای جمهوری اسلامی موضع گرفتند. هرچند سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی سعی کرد موضعی خنثی بگیرد. با اعلام خمینی مبنی بر اینکه وجوهات اسلامی باید به امام جمعه‌های منتصب او پرداخت شود، ضربه اقتصادی سختی به مراجع مستقل خورد و آنها دیگر نمی‌توانستند با جمع آوری وجوهات طلبه‌های دینی و کارهای خیریه خود را تامین مالی نمایند.[۵]

با تمام این مخالفت‌ها در سطح روحانیان که بعضاً مانند شریعتمداری از نظر دینی برجسته‌تر از خمینی بودند و همچنین در میان انقلابیون منتقد، خمینی به دلایل چندی توانست خود را به عنوان رهبر حکومت اسلامی در ایران بقبولاند. امین سیکل این دلایل را نام می‌برد:[۶۸]

  1. خمینی پیش از همه روحانیان هم دوره‌اش صحبت از تشکیل حکومت اسلامی در ایران کرده بود.[۶۸]
  2. شخصیت اسرار آمیز خمینی: بیشتر مردم ایران او را به عنوان چهره‌ای مبارز علیه شاه می‌شناختند. اما به اندازه کافی در مورد او و افکارش نمی‌دانستند تا خمینی را به طور انتقادی مورد ارزیابی قرار دهند.[۶۸]
  3. شخصیت کاریزماتیک خمینی که او را از سایرین متمایز می‌کرد.[۶۸]
  4. نبود رهبری در سطح خمینی در میان مخالفان سکولار و مذهبی خمینی[۶۸]
  5. فراست سیاسی خمینی و قدرت او در به حرکت درآوردن توده مردم.[۶۸]

در مارس ۱۹۸۰ خمینی قانون حمایت خانواده را لغو کرد و حجاب زنان را اجباری نمود. هر چند بعد از تظاهرات پرشمار زنان مخالف در اسفند ۵۷، خمینی موقتاً عقب نشینی کرد، اما در ماه ژوئیه پوشش اسلامی را در ادارات دولتی اجباری نمود و یک سال بعد نیز مجلس بقیهٔ زنان را موظف به این کار کرد.

 

 

 

 

زندگینامه امام خمینی

شروع جنگ ایران و عراق تا سال ۱۳۶۷

عراق در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ به ایران حمله کرد چرا که صدام حسین گمان می‌کرد که ایران در این زمان ضعیف و آسیب پذیر است و اقلیت عرب‌های خوزستان او را در جنگ یاری خواهند نمود. اما اشتباه محاسباتی صدام و جنگ باعث اتحاد ایرانیان و به غلیان درآمدن آمیزه‌ای از احساسات ملی و شیعی شد. جنگ ایران و عراق باعث تقویت بسیج و سپاه پاسداران و خمینی شد. در وضعیت اضطراری جنگ، طرفداران خمینی سرکوب داخلی را افزایش دادند و برای مثال روزنامه مجاهدین را تعطیل کردند.[۷۰] تا پاییز ۱۳۵۹ (۱۹۸۰) طرفداران خمینی کنترل تمام نهادهای حکومتی به جز ریاست جمهوری و چند وزارت کلیدی را در دست گرفته بودند.[۷۱] در این زمان خمینی دستور داد که مساله گروگان‌گیری کارکنان سفارت آمریکا که به انزوای سیاسی ایران و تحریم‌های آمریکا انجامیده بود باید حل شود. مذاکرات پنهانی بین ایران و امریکا انجام شد و توافقات حاصل شد. اما گروگان‌ها با تاخیر و کمی بعد از آنکه جیمی کارتر دفتر ریاست جمهوری را در ۲۰ ژانویه ترک کرد آزاد نمودند.[۷۲] ایران موفق شد اراضی اشغالی را از عراق پس بگیرد و در تابستان ۱۹۸۲ با امید حمایت از شیعیان عراق، جنگ را به داخل خاک عراق کشانید.[۷۳] مهمترین واقعه سیاست خارجی در نیمه دهه هشتاد میلادی، ماجرای ایران-کنترا بود.

سال‌های پایانی

خمینی تا پایان عمر قاطعیت و تغییر ناپذیری خود را حفظ نمود. او با پایان دادن به جنگ با صدام که به طور مداومی نارضایتی مردم را افزایش می‌داد مخالفت می‌کرد. تنها زمانی که ورق جنگ در سال آخر آن برگشت و نیروی‌های آمریکایی هواپیمای مسافربری ایران را سرنگون کردند خمینی به تعبیر خود «جام زهر را نوشید» و آتش‌بس را پذیرفت.[۶] در این زمان دیگر آرزوی وی برای سرنگونی صدام دست نیافتنی بود. هرچند خمینی در ابتدا قطع نامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی بر آتش‌بس بین ایران و عراق را رد کرده بود، در اواسط تیر ماه سال ۱۳۶۷ که علی اکبر رفسنجانی که به تازگی جای علی خامنه‌ای را به عنوان فرمانده جنگ گرفته بود خمینی را راضی نمود که امیدی به ادامه این جنگ نیست و خمینی سرانجام با پذیرش قطع نامه موافقت کرد.[۶]

در اولین روز سال ۱۹۸۹ میلادی (۱۱ دی ۱۳۶۷) نامه سید روح‌الله خمینی به گورباچف را عبدالله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و مرضیه حدیدچی دباغ به نمایندگی از سوی خمینی، به میخائیل گورباچف آخرین دبیرکل حزب کمونیست شوروی تسلیم کردند. رهبر ایران در این نامه نسبت به مرگ کمونیسم هشدار داد.[۷۴]

در سال ۱۳۶۷ و ۶۸ خمینی که پایان حیاتش نزدیک به نظر می‌رسید، اقدامات متعددی برای ضعیف کردن مخالفان احتمالی و قدرت دولت و طرفدارانش انجام داد. در ژانویه ۱۹۸۸ و در پی اختلافات مداوم مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان، خمینی دستور تشکیل مجمع تشخیص مصلحت را صادر کرد. به دنبال اعتراضات حسینعلی منتظری و اختلافات پیش آمده، در ماه فروردین ۱۳۶۸ خمینی دستور تشکیل مجلس خبرگان را صادر نمود و از آنها خواست که با منتظری مذاکره کنند و عملاً به منتظری اعلام نمودند که استعفایش مورد قبول واقع گرفته است.[۷۵] در آوریل سال ۱۹۸۹ خمینی، خامنه‌ای را مامور به سرپرستی هیات بازنگری قانون اساسی کرد زیرا در مواجهه با شرایطی که هیچ یک از مراجع عظما به طور کامل ایده ولایت فقیه را قبول نداشتند، باید تاکید موجود بر صلاحیت مذهبی فقیه را تعدیل می‌کرد. در این زمان شورایی که بخشی منصوب خمینی و بخشی منتخب مجلس بود، بازنگری قانون اساسی ایران را به‌عهده گرفت. در این بازنگری پست نخست وزیری حذف شد و اختیارات ولی فقیه با جزییات بیشتری تعریف شد.[۷۶]

اعدام زندانیان سیاسی ۱۳۶۷ و فتوای سلمان رشدی

نوشتار اصلی: اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷)

در تابستان ۱۳۶۷ به دنبال فرمان خمینی هزاران زندانی سیاسی در زندانهای جمهوری اسلامی طی محاکماتی سرپایی اعدام گردیدند. از این اعدام‌ها به عنوان کشتاری درتاریخ ایران یاد می‌شود که شدت خشونت در آن در تاریخ معاصر ایران بی سابقه‌است.[۷۷] این اعدام پس از درهم شکستن حمله سازمان مجاهدین در روزهای پایانی جنگ ایران و عراق بود. با وجود اعتراض شدید جانشین خمینی، منتظری، با حکم حکومتی خمینی بیش از سه هزار زندانی سیاسی که دوران محکومیت قضایی خود را گذرانده بودند یا در حال گذراندن بودند اعدام شدند.[۶]

خمینی دلیل خود را برای صدور دستور اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷، طی نامه‌ای چنین بیان کرد:

«از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده‌اند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری‌های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانهٔ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تاکنون، کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند.»[۷۸]

در اواخر سال ۱۳۶۷ خمینی فتوای کشتن سلمان رشدی را صادر کرد زیرا سلمان رشدی کتاب آیات شیطانی را نوشته بود. به گفته نیکی کدی، در این زمان خمینی تازه بیرون آمده از ناکامی جنگ با عراق، کوشید تا تصویر خود به عنوان رهبر اسلام پیکار جو را زنده کند. بسیاری از مسلمانان اعتبار چنین فرمانی، توسط یک روحانی شیعه علیه یک مسلمان سنی و تبعه یک کشور خارجی را زیر سوال بردند. این اقدام باعث شد تا وجهه ایران در بین کشورهای غیر مسلمان بسیار مخدوش شود و به تلاش‌های خامنه‌ای و رفسنجانی برای بهبود روابط و از سرگیری پیوندهای اقتصادی با غرب و کشورهای غربی پایان داد.[۷۹]

برنارد لوئیس نویسنده کتاب «بحران اسلام» عقیده دارد کتاب آیات شیطانی یک کتاب ادبی و تخیلی بوده و اظهار تردید می‌کند که روح‌الله خمینی با وجود کهولت سن این کتاب ۵۰۰ صفحه‌ای را خوانده باشد. وی صدور فتوای کشتن سلمان رشدی را تخلف آشکار خمینی از قوانین اسلام می‌داند و می‌افزاید: «بر طبق قوانین اسلام باید به متهم فرصت دفاع از خود داده شود و نمی‌توان بدون محاکمه برای کسی حکم صادر کرد».[۸۰]

اگرچه پس از مدتی سلمان رشدی در بیانیه‌ای از اینکه موجب ناراحتی پیروان اسلام شده ابراز تاثر و افسوس کرد اما خمینی بر فتوای خود تاکید کرد و گفت:

حتی اگر سلمان رشدی اصلاح شده و مردی دیندار شود بر هر مسلمانی واجب است که از جان و مال خود بگذرد و او را به جهنم بفرستد

Imam Khomeini r.w.a

وعده‌ها

خمینی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ پس از تصرف رادیو توسط انقلابیون در بیانیه‌ای با تقدیر از عقب‌نشینی و عدم دخالت ارتش در امور سیاسی، از مردم خواست از خرابکاری و اخلال‌گری و حمله به سفارتخانه‌ها جلوگیری کنند و نوشت «به امرای ارتش اعلام می‌کنم که در صورت جلوگیری از تجاوز ارتش، پیوستن آنان به ملت و دولت قانونی ملی اسلامی، ما آنان را از ملت و ملت را از آنان می‌دانیم و مانند برادران با آنان رفتار می‌نماییم.»[۸۲] و در همان شب شورای عالی ارتش شاهنشاهی در جلسه‌ای با شرکت تقریباً تمامی فرماندهان عالی‌رتبه خود و بدون هیچ مخالفتی پشتیبانی کامل خود از خواسته‌های ملت را اعلام کرد.[۸۳]

اما تنها ساعاتی پس از آن عده‌ای از سران حکومت پهلوی از جمله سرلشکر منوچهر خسروداد فرمانده هوانیروز، سپهبد مهدی رحیمی رئیس شهربانی کل، سرلشکر رضا ناجی (سرلشکر) اولین فرماندار نظامی ایران و تیمسار نعمت نصیری رئیس سابق ساواک در مدرسه رفاه به حکم صادق خلخالی اعدام شدند.[۸۴][۸۵]

روح‌الله خمینی قبل از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ وعده‌هایی در خصوص برابری زنان و مردان و آزادی مطبوعات[۸۶] به مردم ایران داده بود. همچنین او در تاریخ ۱۰ اسفندماه ۱۳۵۷ در سخنرانی که در روز ورود به شهر قم انجام داد، از اهداف انقلاب به تحویل دادن سرمایه ملی به مردم و مجانی کردن آب، برق و اتوبوس برای مستمندان اشاره کرده بود.[۸۷]

[بخشی از سخنرانی ۱۰ اسفندماه ۱۳۵۷ در شهر قم:] تمام کمیته‌هایی که در تمام اطراف ایران هـست موظفند که آنچه به دست آمد از مخازن ایران، هر چه که اینها بردند و مخفی کردند و اتباع آنها بردند و مخفی کردند، آنها را که به دست آمده‌است. به بانکی که شـماره‌اش را بعد تعیین می‌کنم تحویل بدهند که برای کارگرها، برای مستضعفین، برای بینوایان، هم‌خانه بسازند، هـم زندگی آنها را مرفه کنند. ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را می‌خواهیم مرفه بشـود، زندگی معنوی شما را هم می‌خواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط بسازیم، آب و برق را مجانی می‌کنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی می‌کنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید، معنویات شما را، روحیات شما را عظمت می‌دهیم[۸۷]

همچنین بخشی از سخنرانی او در بهشت زهرا پس از انقلاب ۵۷ به صورت سانسور شده در رسانه‌های ملی پخش می‌گردد.

دیدگاهها و آثار عرفانی

گذشته از رهبری سیاسی و جایگاه فقهی، سید روح‌الله خمینی همچنین از جوانی در عرفان نیز دارای تبحر بود. عرفان گونه‌ای از شناخت شهودی است که توسط ابن عربی بنیانگذارده و توسط سایر عرفای اسلامی همچون مولوی ادامه یافت. او همچنین تبیین کننده نمونه‌های بنیادین عرفان شیعی نیز بود.[۸۹]

اندیشه‌شناسی

خمینی در سخنانی پیشنهاد برخی گروه‌های سیاسی مبنی بر نوع حکومتی که باید در ایران ایجاد شود را رد نموده و هیچ یک از عناوین «جمهوری»، «جمهوری دمکراتیک»، «جمهوری اسلامی دمکراتیک» را نپذیرفته و گفته بود «فقط جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر، ما نباید از کلمه دمکراتیک استفاده کنیم که غربی است و ما آن را نمی‌خواهیم.»[۹۰] خمینی همچنین در مصاحبه با اوریانا فالاچی در اوایل انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، در پاسخ به سوألی درباره تیرباران زنی که مرتکب زنای محصنه شده و کشتن مردان همجنسگرا، گفت که کشتن این افراد شبیه بریدن انگشت افراد مبتلا به قانقاریا می‌باشد که باعث جلوگیری از نفوذ بیماری به سراسر بدن می‌شود.[۹۱]

درباره حق رای زنان، خمینی در آغاز مخالف قانونی شدن حق رای زنان بود. او به همراه آیت‌الله کاشانی از کسانی بودند که با اعطای حق رای به زنان در پیش‌نویس لایحه انتخابات در دوران نخست وزیری مصدق مخالفت کردند. در ۶ آبان ۱۳۴۱ نیز در جمع تعدادی از کاسبان بازار تهران اعلام کرد که «از ۱۰ میلیون نفر جمعیت زن ایران، فقط یک صد نفر زن هرجایی مایل هستند که این کار بشود». با این حال بعدها مخالفتش با حق رای زنان را به دلیل شرایط خفقان سیاسی حاکم بر ایران دانست و گفت که در جایی که مردان هم حق واقعی رای ندارند حق رای زنان ابزار سیاسی است

ولایت فقیه

خمینی ایده «ولایت فقیه» را ابتدا طی یک سری سخنرانی در اوایل دهه هفتاد میلادی مطرح کرد. هر چند در آن زمان عده کمی در داخل و خارج ایران این ایده را جدی گرفتند. خود خمینی تا روزهای آخر سلطنت شاه ایران پیش بینی نمی‌کرد که روزی رهبر و سکاندار کشور ایران شود. بعلاوه نه او و نه هیچ یک از حلقه یاران نزدیک او تجربه عملی سیاسی و کشورداری نداشتند. بنابراین هیچگاه خمینی تا پیش از ورود به ایران در صدد بسط این نظریه و تبیین راهبردهای عملی این نظریه برای بکار گیری آن برنیامد.[۹۳] در سالهای ۱۳۵۶-۵۷ و در دوران انقلاب، در مصاحبه‌هایی متعددی که خمینی با رسانه‌ها داشت بارها اعلام داشت که نه او و نه هیچ از یک علما قدرت را در دست نخواهند داشت. همچنین هیچگاه در این دوران و اوایل پیروزی انقلاب اشاره‌ای به ولایت فقیه نکرد.[۹۴]

در اولین پیشنویس قانون اساسی بعد از انقلاب که توسط کمیته‌ای انتصابی تهیه شده بود. اشاره‌ای به ولایت فقیه نشده بود و اختیار علما فراتر از قانون اساسی مشروطه نبود. خمینی در ابتدا تمایل به قبول این پیش‌نویس و به همه‌پرسی گذاشتن آن داشت. اما بخاطر فشار هر دو طیف سکولار و مذهبی، بررسی بیشتر این پیشنویس به یک مجلس خبرگان انتخابی محول شد. در طی بررسی‌های این مجلس، اصل ولایت فقیه به عنوان اصل چهارم قانون اساسی گنجانده شد و قدرت فوق العاده‌ای به خمینی داده شد.[۹۵]

طبق تعریف وبگاه مجلس خبرگان، ولایت از ریشه ولی است. تعریف فقهی آن از جمله در کتب مربوط به نظریه ولایت فقیه؛ امارت و سلطنت بر جان و مال و امور دیگری و اولویت تصمیمات او نسبت به مولی (ولایت شونده) است.

 

خمینی و اقتصاد

برای خمینی توسعه وسیله بود نه هدف نهایی. هدف از توسعه، بوجود آوردن یک «امت اسلامی» واقعی بود.[۹۷] خمینی در ۲۴ اوت ۱۹۷۹ گفته بود[۶] «اقتصاد مال خر است. مردم ما برای اسلام انقلاب کرده‌اند نه خربزه»[۶][۹۸][۹۷] و با این جمله جایگاه اقتصاد را در مرتبه پایینی قرار داده‌بود.[۹۷]

در هنگام مرگ خمینی، درآمد سرانه ایران ۴۰ درصد افت کرده بود و اتکا به نفت و خودکفایی در کشاورزی کشور در بدترین وضع خود در طول زمان بود.[۹۹] هنگامی که پس از مرگ سید روح‌الله خمینی، علی اکبر هاشمی رفسنجانی دولت را در دست گرفت. اقتصاد ایران بمانند «کشتی غرق‌شده» بود. با وجود چهار برابر شدن قیمت نفت تولید ناخالص ملی ایران به سطح ۲۱ سال قبل برگشته بود. یعنی حتی به چند سال قبل از انقلاب و زمانی که ایران رشد اقتصادی خوبی را شاهد بود. در کنار این بازدهی نیروی کار نیز در وضع بدی بود

 

aavanehi . khomeini. leader . rahbar . roohollah . enghelab . ir

آثار

نثر و کتاب‌شناسی

به باور فرج سرکوهی، نویسنده و منتقد ادبی، نثر فارسی سید روح‌الله خمینی، بر خلاف نثر عربی او، نثری است «نازل» و نزدیک به «نثر منشیانه دوران انحطاط نثر فارسی در دوران صفوی و قاجاری».[۱۰۱]

  • شرح دعای سحر
  • شرح حدیث رأس الجالوت
  • حاشیه بر شرح حدیث رأس الجالوت
  • التعلیقه علی الفوائد الرضویه
  • شرح حدیث جنود عقل و جهل
  • مصباح الهدایه إلی الخلافه والولایه
  • تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الانس
  • شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)
  • سرالصلوه
  • آداب نماز (آداب الصلوه)
  • رساله لقاءالله
  • حاشیه بر اسفار
  • کشف الاسرار
  • انوار الهدایه فی التعلیقه علی الکفایه (۲ جلد)
  • بدایع الدرر فی قاعده نفی الضرر
  • الرسائل العشره
  • رساله الاستصحاب
  • رساله فی التعادل و التراجیح
  • رساله الاجتهاد و التقلید
  • مناهج الوصول الی علم الاصول (۲ جلد)
  • رساله فی الطلب و الاراده
  • رساله فی التقیه
  • رساله فی قاعده من ملک
  • رساله فی تعیین الفجر فی اللیالی المقمره
  • کتاب الطهاره (۴ جلد)
  • تعلیقه علی العروه الوثقی
  • المکاسب المحرمه (۲ جلد)
  • تعلیقه علی وسیله النجاه
  • رساله نجاه العباد
  • حاشیه بر رساله ارث
  • تقریرات درس اصول آیت‌الله العظمی بروجردی
  • تحریر الوسیله (۲ جلد)
  • ترجمه تحریر الوسیله (۴ جلد)
  • کتاب البیع (۵ جلد)
  • حکومت اسلامی یا ولایت فقیه
  • کتاب الخلل فی الصلوه
  • جهاد اکبر یا مبارزه با نفس
  • رساله توضیح المسائل
  • مناسک حج «احکام مطابق با فتاوای حضرت امام خمینی»
  • تفسیر سوره حمد
  • استفتائات (۳ جلد)
  • دیوان شعر
  • سبوی عشق
  • ره عشق
  • باده عشق
  • نقطه عطف
  • محرم راز
  • مقام رهبری در فقه اسلامی با استفاده از کتاب البیع
  • مسائل امر به معروف و نهی از منکر از تحریر الوسیله
  • مسئله قضاوت از کتاب تحریر الوسیله
  • جهاد نفس از کتاب اربعین حدیث
  • رابطه نیت و اخلاص از کتاب اربعین حدیث
  • صحیفه امام «مجموعه آثار امام خمینی» ۲۲ جلد
  • صحیفه نور
  • وصیتنامه
  • لمحات الاصول
  • کوثر (۳ جلد)
  • منشور روحانیت
  • وعده دیدار
  • فریاد برائت
  • آوای توحید

اشعار

نوشتار اصلی: اشعار سید روح‌الله خمینی

چند روز پس از درگذشت وی اولین شعر او که غزلی با مضامین عرفانی بود، توسط فرزندش دراختیار نشریات قرار گرفت و بالافاصله بازتاب بین‌المللی یافت. این غزل توسط ویلیام چیتیک به انگلیسی ترجمه و در هفته نامه سیاسی هنری نیو ریپابلیک منتشر شد. شائول بخاش در روزنامه نیویورک تایمز آنرا ستود و بسیار برجسته و قابل توجه دانست. .[۱۰۲] از وی مجموعه اشعاری به جا مانده که در قالب دیوان او (دیوان امام) پس از مرگش انتشار یافت.

تصویرپردازی

سینما

در سال ۱۹۸۸ در فیلم کمدی اسلحه عریان با نام اصلی The Naked Gun – From the Files of Police Squad بازیگر آمریکایی چارلز گراردای در نقش روح‌الله خمینی ظاهر شد.[۱۰۳] این فیلم با اعتراض جمهوری اسلامی مواجه شد. در صحنه‌ای از این فیلم شخصیت اصلی داستان فرانک ربین که یک کارآگاه است به بازیگر نقش خمینی سیلی می‌زند.[۱۰۴]

بهروز افخمی نیز در فیلمی به نام فرزند صبح زندگی خمینی را به تصویر می‌کشد که بخش عمده فیلم مربوط به دوران پیش از هفت سالگی است. مراحل تهیه این فیلم تاکنون بارها به دلایل مختلف به تعویق اقتاده‌است.[۱۰۵]

موزه

در موزه‌ای موسوم به خانه مومی در ایالت تگزاس آمریکا تندیس مومی روح‌الله خمینی در کنار جوزف استالین و آدولف هیتلر در زمره بدترین انسان‌ها قرار گرفته است.[۱۰۶]

اهانت‌ها

نوشتار اصلی: اهانت به روح‌الله خمینی

موضوع اهانت به خمینی چندین بار در ایران انجام شده و جنجال برانگیخته‌است. قانون مجازات اسلامی ایران در همین راستا اهانت به وی را جرم تلقی کرده و مستوجب شش ماه تا دو سال حبس دانسته‌است.[۱۰۷]

در ۲۲ دی ۱۳۸۱ روی روزنامه حیات نو کاریکاتوری تاریخی مربوط به سال ۱۹۳۷ را چاپ کرد که شباهت تصویر رئیس دیوان عالی آمریکا در آن زمان، با خمینی موجب توقیف این روزنامه شد.[۱۰۸][۱۰۹]

در جریان تظاهرات روز دانشجو در سال ۸۸ نیز بحران پدید آمده بر سر نمایش تصاویری از پوستر پاره شده خمینی از سوی تلویزیون دولتی ایران بار دیگر فضای سیاسی این کشور را به شدت ملتهب کرد و به دامنه برخوردها و مجادلات لفظی، ابعاد کم سابقه‌ای بخشید

55454878700امام خمینی,بیوگرافی,سایت بیوگرافی

آیت‌الله موسوی شیرازی +بیوگرافی

آیت‌الله موسوی شیرازی +بیوگرافی

آیت‌الله موسوی شیرازی +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه آیت‌الله موسوی شیرازی +عکس,بیوگرافی آیت‌الله موسوی شیرازی

آیت‌الله موسوی شیرازی

Biography

بیوگرافی آیت‌الله موسوی شیرازی

آیت‌الله شیرازی در پی عوارض داخلی در بیمارستان امام رضا(ع) تهران بستری شده بود. آیین تشییع و ترحیم این مرجع عالم تشیع به زودی به اطلاع عموم می‌رسد.

آیت الله حاج سید محمد باقر موسوی شیرازی در رجب المرّجب۱۳۵۰ هجری قمری همزمان با ولادت با سعادت حضرت باقر العلوم امام محمّد باقر(علیه السلام) در شهر شیراز و در خانواده ای متدیّن و عالم پرور که در عصر خود شهره خاص و عام بود، دیده به جهان گشود.

والد معظّم ایشان مرجع عالیقدر جهان تشیّع مرحوم آیت الله العظمی حاج سید عبدالله شیرازی بود که تلاشهای بی وقفه ایشان در پاسداری از دین و مکتب از گذشته های دور در شهرهای شیراز و نجف، و اخیراً در شهر مقدس مشهد خصوصاً همزمان با مبارزات بی امان بر علیه شاه ملعون، و در وقایع پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بر کسی پوشیده نیست.

آیت‌الله سید محمد باقر موسوی علاوه بر دارا بودن مزایای علمی، در تحوّلات سیاسی و اجتماعی عراق و ایران دارای نقش ارزنده‌ای بود و در عین حال برای والد معظّم خویش نیز معین فکری مورد قبولی بشمار می رفت و قسمت مهمی از روابط والد معظّم خویش با مراجع عظام تقلید وقت به خصوص رهبر کبیرانقلاب اسلامی امام خمینی(ره) را به عهده داشت و از آن جمله می توان به مقابله ایشان با نقشه منزوی ساختن مرحوم آیت الله العظمی حکیم توسط رژیم بعث عراق به منظور تضعیف کیان شیعه و صیانت علماء اعلام، اشاره کرد که با جدّیت تمام، مراجع وقت را پس از دیدار و ملاقات معظّم له و والد معظمشان ازآن فقید سعید ـ با وجود جوّ خفقان و رعب و وحشت ـ تشجیع به دیدار با آن مرجع عالیقدر در حمایت از مرجعیت شیعه نموده، و نقشه های شوم رژیم تازه به قدرت رسیده منحوس بعث مبنی بر منزوی ساختن مرجعیت شیعه را نقش بر آب ساخت.

مرحوم موسوی شیرازی همچنین در اقدامی شجاعانه رژیم بعث عراق را به رعایت حال طلاب و فضلای ایرانی مقیم عراق که توسط رژیم بعث به طرز بسیار دلخراشی به منظور تسفیر و باز گرداندن به ایران دستگیر و روانه زندانها شده بودند، وادار نمود و رژیم بعث آن زمان را به بدتر از سگهای هارون الرشید تشیبه نمود که در نهایت منجر به دستگیری و زندانی شدن ایشان در زندانهای مخوف رژیم بعث و روانه شدن ایشان به ایران گردید.

وی در مقاطعی از تصمیم گیریها با شجاعت کامل نقش اساسی داشت که از آن جمله می توان به تحصّن اعتراض آمیز مراجع و علماء در مدرسه علمیّه نوّاب و بیمارستان امام رضا(ع) جهت محکوم کردن اعمال دژخیمان رژیم منحوس پهلوی و نیز تجمّع اعتراض آمیز جهت آزادی رهبران مبارزه ازجمله شهید هاشمی نژاد که توسط سران رژیم دستگیر و از سرنوشت ایشان اطلاعی در دست نبود تا آزادی بی قید و شرط ایشان، اشاره نمود . و در آغاز ورود رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(قده) و اقامت ایشان در شهر مقدس قم نیز به منظور حمایت ایشان و ریشه های انقلاب، با ابتکاری شایسته جمع کثیری از علماء را به منظور دیدار با ایشان از مشهد مقدس به سمت قم حرکت داده و در این میان والد معظمشان نیز به ملاقات با ایشان پرداختند که این عمل توأم با حرکتهای مشابه در سایر بلاد و نقاط کشور، تأثیر بسزایی در تقویت پیکره انقلاب و نیرو های آن داشت.

معظّم له پس از پیروزی عظیم انقلاب اسلامی ایران به رهبری رهبر فرزانه و کبیر انقلاب و با اتحاد مراجع عظام وقت و از جمله والد معظّمشان از دیر باز و در جریان مبارزه با کشف حجاب رضا شاه ملعون و اجتماع اعتراض آمیز در مسجد گوهرشاد به همراه سایر مراجع و علماء وقت، عَلَم مبارزه علنی با خاندان پهلوی ـ که کمر به نابودی مقدّسات اسلام و مکتب اهل بیت(علیهم السلام) بسته بود ـ را برافراشته و مبارزه بی امانی را بر علیه طاغوتیان در ایران و عراق آغاز نمود و در این راه مشقتها و مصیبتها و تبعیدهای فراوانی را متحمّل گردید که تلاشهای بی وقفه این مرجع عالیقدر جهان تشیّع در دفاع از مکتب تشیّع علوی زبانزد خاص و عام است.

آیت‌الله شیرازی عصر امروز در سن ۸۵ سالگی در بیمارستان امام رضا(ع) تهران به رحمت حق پیوست.

آیت‌الله موسوی شیرازی +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه آیت‌الله موسوی شیرازی +عکس,بیوگرافی آیت‌الله موسوی شیرازی

آیت‌الله موسوی شیرازی

آیت‌الله موسوی شیرازی +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه آیت‌الله موسوی شیرازی +عکس,بیوگرافی آیت‌الله موسوی شیرازی

آیت‌الله موسوی شیرازی

آیت‌الله موسوی شیرازی +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه آیت‌الله موسوی شیرازی +عکس,بیوگرافی آیت‌الله موسوی شیرازی

آیت‌الله موسوی شیرازی

آیت‌الله موسوی شیرازی +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه آیت‌الله موسوی شیرازی +عکس,بیوگرافی آیت‌الله موسوی شیرازی

آیت‌الله موسوی شیرازی

آیت‌الله موسوی شیرازی +بیوگرافی,بیوگرافی و زندگینامه آیت‌الله موسوی شیرازی +عکس,بیوگرافی آیت‌الله موسوی شیرازی

آیت‌الله موسوی شیرازی

طراحی و توسعه توسط بهترین بک لینک