بیوگرافی کامل خانوم فاطمه معتمد آریا + عکس
بیوگرافی فاطمه معتمد آریا
نام :فاطمه(سیمین)
نام خانوادگی: معتمدآریا
تاریخ تولد: ۱۳۴۰
محل تولد: تهران
مدرک تحصیلی:فارغ التحصیل دانشسرای هنر
همسر: احمد حامد
فرزند: نریمان حامد
فاطمه معتمد آریا و همسرش
———————————————————-
فاطمه معتمد آریا در ۷ آبان ماه سال ۱۳۴۰ در تهران به دنیا آمد.
فاطمه معتمد آریا و نیکی مظفری
او همسر احمد حامد بازیگر و تهیه کننده سینما میباشد و یک پسر به نام نریمان دارد.
نریمان حامد ( به مریل استریپ ایران شهرت دارد) فیلم ساز پسر فاطمه معتمد آریا است. او مستند شیرین را ساخته که بخش های انیمیشن اش را مرجان ساتراپی برای او انجام داده است.
پسر فاطمه معتمد آریا
معتمدآریا فارغ التحصیل بازیگری از دانشسرای هنر تهران است. او با شرکت در کلاس های موسیقی، نقاشی، فیلمسازی، تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به اجرای نمایش های عروسکی و تئاترهای کودکان در سراسر کشور پرداخت.
همکاری با گروه تئاتر دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا و با صدا و سیما درزمینهٔ کارهای کودکان و تئاتر زنده و عروسکی از سوابق هنری اوست. شروع فعالیت وی در تلویزیون با عروسک گردانی مجموعهٔ مدرسه موش ها در سال ۱۳۶۰ آغاز شد.
او از سال ۶۴ بازیگری در سینما را با فیلم جدال آغاز کرد. از نقش آفرینی های محبوب معتمدآریا باید به بازی هایش در کنار ایرج طهماسب و حمید جبلی اشاره کرد. این سه نفر با همکاری در چندین فیلم از جمله کلاه قرمزی و پسرخاله، کلاه قرمزی و سروناز، دختر شیرینی فروش و یکی بود و یکی نبود و زیر درخت هلو یکی از موفق ترین گروه های هنری در سینمای ایران هستند.
و این هم یادداشتی با عنوان هفت درسی که میتوان از زندگی فاطمه معتمد آریا آموخت.
وقتی بیزحمت هیچ چیز به دست نمیآید
«سیمین معتمد آریا» را همه به نام «فاطمه» میشناسند. او یکی از نسل اولیهای سینمای بعد از انقلاب است و هفتم آبان سالروز تولد اوست. به همین بهانه زندگی ۵۰ سالهاش را زیر ذره بین میگذاریم تا بهتر بشناسیمش و شاید از او درس بگیریم.
در فیلمهایش جای خیلی از زنهای این خاک نشسته؛ از پیرزنی که در گیلانه پسر جانبازش همه زندگیاش بوده، تا مادر یک دختر معلول در اینجا بدون من. با صدایش در مدرسه موشها کودکیمان را گذراندیم و آنقدر چهره مادر گونهاش را دیدیم که حتی مادری کردنش برای یک عروسک در کلاهقرمزی و پسرخاله هم برایمان باورپذیر بوده است. «سیمین معتمد آریا» را همه به نام «فاطمه» میشناسند. او یکی از نسل اولیهای سینمای بعد از انقلاب است و هفتم آبان سالروز تولد اوست. به همین بهانه زندگی ۵۰ سالهاش را زیر ذره بین میگذاریم تا بهتر بشناسیمش و شاید از او درس بگیریم.
آهسته و پیوسته…
فاطمه معتمد آریا از سال ۶۴ با فیلم «جدال» بهطور رسمی به جمع بازیگران سینمای ایران وارد شده و پلههای ترقی را یکی یکی طی کرده است. چندی پیش جهانگیر کوثری در مورد او به روزنامه شرق گفته بود: «او سینما را از نوجوانی شناخته و بهدلیل آن استعداد ژنتیک که دارد، توانسته سیر تکاملی را بهخوبی طی کند. او یک روزه هنرپیشه نشده است؛ از عروسک گردانی شروع کرد، به نقشهای کوتاه رسید و این مراحل را یک به یک طی کرد و یک اساس و بنیان برای خود در بازیگری گذاشت. تفاوت معتمدآریا با دیگر بازیگران این است که هر لحظه حاضر است در هر نقش متفاوتی ظاهر شود؛ درنقشهای کمدی، سالارانه و نقشهای متفاوت دیگر.»
از مردم فاصله نگیرید
شاید همین نگاه او به همنوعانش باعث شده بود که مجتبی میرطهماسب در روزنامه شرق اینطور توصیفش کند: «کافی است شما یک راسته خیابان را با او هم قدم شوید. کمتر کسی برای عکس گرفتن با او میآید، همه میآیند برای گفتن درددل و مشکلاتشان با سیمین. زن، مرد، پیر و جوان سفره دلشان را برای او باز میکنند. سیمین نبض جامعه را میشناسد، این آغوش باز او برای رویارویی با مردم و مشکلات آنها و حتی سرک کشیدن به فضاهایی که ممکن است با مشکلاتی همراه باشد جزو جدانشدنی از سیمین است و همین است که او را سیمین ماندگار سینمای ایران میکند.»
هرگز تکرار نشوید
معتمد آریا اهل تکرار نیست. برای او هنر حرف اول را میزند و هرگز به سینما بهعنوان یک فعالیت صرفا تجاری نگاه نکرده است. او در یکی از مصاحبههایش گفته بود: «من آدم قائم به ذاتى در کارکردن هستم و از اینکه نقش تکرارى را بازى کنم همیشه خوددارى کردهام. در هر فیلمى که بازى کردم بعد از آن اکثر سناریوهایى که به من دادند تکرار همان نقشم در آن فیلم بوده، فقط یا رنگ و لعاب یا اسمش تغییر کرده و من هرگز در بدترین شرایط روحى، مالى و هر چیزى که فکرش را بکنید حاضر نشدم خودم را در یک بخش جزئى هم تکرار کنم.»
کم توانها را فراموش نکنید
افتخارات فاطمه معتمد آریا کم نیست. او را نباید تنها یک هنرمند کار کشته بدانیم؛ معتمد آریا در کنار فعالیتهای هنریاش، دستی هم در امور خیریه دارد. او در سال ۸۶ بهعنوان «نخستین سفیر مهرآفرین» معرفی شد و در مراسم معرفیاش گفت: «هر کدام از ما سهمی داریم، میتوانیم سهم خود را برداریم و بقیه را به کسانی بدهیم که سهمشان پیش ماست. من در کار سینمایی تجلی اندیشه کارگردانم و در اینجا تجلی مهربانی یک ملت، امیدوارم شایسته باشم که بتوانم این جمع مهربان را دوباره در کنار هم جمع کنم.» معتمدآریا در یکی از مصاحبههای دیگرش که به مناسبت اکران فیلم «اینجا بدون من» صورت گرفته بود، گفت:«خیلی مفتخرم که میتوانم با خانوادهها و کودکانی که معلولیت دارند ارتباط داشته باشم مثلا موسسه «رعد» یا یک کارخانهای در قزوین هست که تمام مسئولان و کارکنانش معلول هستند. آدم در برابر تواناییهای آنها احساس ضعف شدید میکند. وقتی با آنها در ارتباط هستید بعد از یک مدت فراموش میکنید که از نظر جسمی بینتان تفاوتی وجود دارد. آنها نیروی مضاعفی برای انجام کارهای مثبت دارند.»
از تیمتان جدا نشوید
برای فاطمه معتمد آریا همه چیز در قالب تیمش تعریف میشود. او بهدنبال اثبات برتریاش نیست و سعی میکند با همتیمیهایش همراه شود و به جای اثبات بالاتر بودنش کار تیم را بالاتر ببرد. به همین دلیل به روزنامه شرق گفته بود: «چیزی که بیشتر از همه برایم اهمیت دارد، این است که همه در یک سطح بازیگری قرار بگیریم. این اصلی است که به آن اعتقاد دارم و عمل میکنم. گاهیاوقات برای همکارانی که نخستینبار است با هم کار میکنیم، رفتار من خندهدار میشود. معمولا سعی میکنم همکارانی که در کنار من کار میکنند را بالا ببرم. هیچ وقت دوست ندارم کسی از من پایینتر باشد یا من بالاتر از همه باشم.»
به ریشهها پایبند باشید
قدرشناسی او را تنها در رفتارش نمیبینیم. او بارها و بارها در عین به رسمیت شناختن تواناییهایش، خودش را به پیشکسوتان سینمای ایران وابسته میداند: «جهان در حال حرکت است و ما ناگزیریم که خودمان را نزدیک کنیم و این مسئله نیازمند شناخت دقیق از گذشته فرهنگی ماست. من بهعنوان فاطمه معتمد آریا اگر ندانم ریشههایم در سینمای ایران کجاست دیگر شاخ و برگی نمیتوانم داشته باشم. من بازیگری هستم که نوع کار خودم را وابسته به هنرمندان پیش از خودم میدانم و فکر میکنم سالها دوری که سینمای ایران طی کرده تا به اینجا برسد، شکلدهنده هویتی بوده که امروز من بهعنوان یک بازیگر دارم.»
بیزحمت هیچ چیز به دست نمیآید
او که ۳۰ سال با سینمای ایران زندگی کرده و هرگز خودش را از این مسیر جدا ندانسته است، انتقادهایی هم به نسل جدید سینما وارد میکند. او در مصاحبهاش گفته: «این ویژگی نسل جوان امروز است. به دست آوردن چیزی بدون زحمت، خودشان هم هیچ تقصیری ندارند. بخشی از آن مربوط به شرایط اجتماعی میشود و بخش دیگر آن مربوط به حمایت بیشازحد خانوادهها از فرزندانشان، آنها هم مقصر نیستند، والدین میخواستند امنیتی که در جامعه حس نمیشود را در خانه برای فرزندانشان فراهم کنند. این نسل- نمیخواهم بگویم همه، حتما استثنا هم دارد- از سینما طلبکار است، در نتیجه قرار نیست به چیزی فکر کند. قرار است طالب چیزی باشد.»
حقایقی درباره فاطمه معتمدآریا
فاطمه معتمد آریا به روایت پرستویی
اوائل دهه هشتاد پرویز پرستویی ستاره مشهور سینما که در تعدادی از کارهای ماندگار سینما وتلویزیون همبازی خانم معتمد آریا بوده است در کتاب “نقش آبی سیمین ” یادداشت تاریخی درباره معتمد آرامی نویسد که پس از سالها همچنان خواندنی به نظر می رسد . پرستویی دراین کتاب که به کوشش زاون قوکاسیان منتشر شده بود نوشته بود :بازی وحس او به گونه ای نو ،معاصر ،ساده و غنی است که هنگام دیدن آن ابدا متوجه حضور بازیگر نمی شویم .بلکه رفتار او مارا با خود به سوی افقهای حسی و عاطفی می برد .
فاطمه معتمد آریا و کریم باقری
نوگرایی منحصر به فرد
به اعتقاد پرستویی زبان و بیان صمیمی ،سادگی رفتار ،صداقت و جوهره فطری سیمین تا به حدی است که اورا رفیق روحیه مردم زمانه خود می بینی .جسارت نواندیشی و نوگرایی منحصر به فرد در سیمین حالتی ممتاز دارد که پیش تر در کسی سراغ نداشتیم .
تصویر گررنج واندوه انسان معاصر
بازیگر فیلمهایی چون آژانس شیشه ای و سریال زیر تیغ در پایان یادداشت خود نوشته بود که من ،سیمین را سر شار از حساسیتهای زنانه و بهتر بگویم مادرانه دیده ام .رنج واندوه انسان معاصر در آثار او بازتابی تاثیر گذار و عمیق دارد . سیمین را بازیگری انسان و انسانی مهر انگیز و سخت وتنها می بینم .
عاشق سینمای ایتالیا
فاطمه معتمد آریا از دوران نوجوانی عاشق سینما نئورالیسم ایتالیا بوده است .او آنقدر عاشق سینمای ایتالیا بود که عکسی از هنر پیشه فیلم رم شهر بی دفاع را در دوران نوجوانی و از روزنامه ای در سال ۱۳۵۴قیچی کرد و تا سالهای سال آن را نگه داشت .
واکنش جالب خانواده فاطمه معتمد آریا به بازی های او
اما جالب است بدانید که خانواده خانم معتمد آریا به خاطر بازی های منحصر به فرد او همیشه واکنشهای جالبی دراین باره داشته اند .خود معتمد آریا در مصاحبه ای دراین باره گفته :یک بار با مادرم فیلم برهوت را می دیدیم ،در تمام طول فیلم مادر او نگران و مضطرب حال زن فیلم بود. یعنی نمی توانست مرا با شخصیت فیلم تفکیک کند و مدام می زدند روی پای شان ومی گفتند : وای خدایا ،بچه ام . این حسی است که پسرم هم وقتی فیلم هنر پیشه را می دید داشت . پسرم بعد از دیدن فیلم هنر پیشه تب کرد و مریض شد . چون نمی توانست مرااز شخصیت داخل فیلم تفکیک کند .او عکس فیلم هنر پیشه را که در خانه ما بود برمی گرداند و نمی خواست دوباره فیلم را نگاه کند .
خانم معتمد آریا نمونه یه زن ایرانیه