بایگانی برچسب ها: مشهور
بیوگرافی و زندگینامه ساموئل بکت ، نمایش نامه نویس مشهور + تصویر
ساموئل بکت
در جوانی با هموطن نامدارش جیمز جوس دوستی و مراوده ای پیدا کرده بود، یک جور رابطه استاد و شاگردی میان بکت با نویسنده ای که ستایشش می کرد.
نام اصلی: ساموئل بارکْلی بِکت
زمینهٔ کاری: رمان، شعر، نمایشنامه
زادروز: ۱۳ آوریل ۱۹۰۶ – دوبلین، ایرلند
مرگ: ۲۲ دسامبر ۱۹۸۹ میلادی (۸۳ سال) – دوبلین، ایرلند
ملیت: جمهوری ایرلند ایرلندی
محل زندگی: دوبلین، پاریس، لندن و …
جایگاه خاکسپاری: گورستان مونپارناس
پیشه: نمایشنامهنویس، رماننویس و شاعر
سالهای نویسندگی: ۱۹۸۹-۱۹۲۹
در سال ۱۹۶۹ بکت به نیت گذراندن تعطیلاتی آرام، به تونس رفت و هتلی در منطقه ای بی سرو صدا گرفت. اما مدتی بعد یکباره با هجوم سیل خبرنگاران به هتل روبه رو شد، به خیالش یکی از ستارگان سینما با آمدن به این منطقه دور افتاده سکوت و آرامش او را برهم زده است. اما وقتی در اتاقش را باز کرد و نور فلاش دوربین ها چشمانش را آزرد و خبرنگاران سمج از سروکولش بالا رفتند، برای دقایقی شوکه شد.
اگرچه در این زمان بکت اسم و رسمی در دنیای ادبیات پیدا کرده بود، اما سوژه ای آنقدر جذاب نبود که کسی او را تعقیب کند آن هم نه در اروپا، بلکه در این منطقه دورافتاده از تونس. کمرویی و ضعف بنیه بکت کار را برای او دشوار کرده بود، اما وقتی راز حضور خبرنگاران را دریافت، هر طور که بود برخود مسلط شد، جلوی آنها نشست تا به سوالاتی که از برنده نوبل ادبیات داشتند، پاسخ بگوید.
در آن زمان روزهایی را به یاد آورد که باوجود اعتماد به نفسی که داشت، کسی آثارش را جدی نمی گرفت. منتقدان نوشته هایش را کسل کننده و آشفته محسوب می کردند و ناشران نیز تمایلی برای چاپ آثارش نشان نمی دادند، خوشقلب ترین آنها که بارقه هایی از استعداد او را کشف کرده بود این شانس را به بکت می داد که با تقبل هزینه انتشار، نوشته اش را منتشر کند.
در جوانی با هموطن نامدارش جیمز جوس دوستی و مراوده ای پیدا کرده بود، یک جور رابطه استاد و شاگردی میان بکت با نویسنده ای که ستایشش می کرد. جویس بارقه های استعداد را در ناصیه این جوان ایرلندی دیده بود و به او اجازه می داد تا در نوشتن و اصلاح آثارش کمک حالش باشد به خصوص اینکه بینایی اش وضع درستی نداشت و حضور گاه به گاه بکت کمک حالش بود.
اما این رابطه ادبی سرانجامی تراژیک پیدا کرد. دختر جویس عاشق بکت شده بود و این جوان کمروی عاشقِ ادبیات، علاقه ای به دختر جویس نداشت که علاوه بر انحراف مردمک چشمانش، به مشکلات عدیده روانی هم دچار بود و در بیان احساستش بیش از حد صراحت به خرج می داد. با اینکه بکت رعایت شأن استاد را می کرد، اما کار به جایی رسید که حقیقت را برای او بازگو کرد که به مذاق دختر جویس خوش نیامد. بکت تصمیم گرفت با حفظ رابطه با استادش، فاصله دیدارها را طولانیتر کند کند اما در نهایت این جویس بود که تحت فشار همسر و دخترش با بکت قطع رابطه کرد.
از بختیاری اش بود که پدر اگرنه ارثیهای بزرگ که آب باریکهای برای او باقی گذاشت که اگر ولخرجی در کار نمی بود، با صرفه جویی می توانست می توانست به ادبیات بپردازد و همین کار را هم کرد. اما توفیق ادبی دیر هنگام به سراغش آمد. با این حال خود همواره امیدوار بود اگرچه مادر مخالف خوانش بسیار کوشید پسرش را از وقت تلف کردن پای ادبیات منصرف کند که نتوانست. در طول سالهای بعد بکت آثار گوناگونی نوشت که همگی در جذب مخاطب و جلب نظر منتقدان ناکام ماندند.
با این احوال بکت به پنجاه سالگی نزدیک می شد بی آنکه شهرتی برای خود دست و پا کرده باشد. نمایشنامه ای نوشته بود با عنوان در انتظار گودو، چندماهی از انتشارش گذشته بود اما هنوز توجه خاصی بدان نشده بود. سرانجام صاحب سالنی ورشکسته این اثر به عنوان آخرین نمایشی که روی صحنه می فرستاد پذیرفت. البته این حقیقت را از بکت پنهان کرده بود.
بکت چنان با جدیت و سختگیری روی نحوه اجرا و بیان دیالوگها نظارت داشت که صدای بازیگران را درآورده بود. با این حال هنوز از نتیجه کار و واکنش تماشاگران نگران بود چنانکه شب اول اجرا در سالن حضور نیافت. تماشاگران از دیدن این نمایش متفاوت بهت زده، اما راضی به نظر می رسیدند.
در آغاز هر اجرا سالن پر از تماشاگر می شد اما به تدریج تعدادی از آنها سالن را ترک می کردند، اما گویی همانها نیز درمی یافتند که با اثر مهمی روبه رو هستند که قدرک درک آن را ندارند، برخی هم بی آنکه بدانند چرا، محو جذابیت و جادوی نمایشی می شدند که به نظرشان بالاتر از سطح درک آنها بود. البته در انتطار گودو طرفداران پرشوری هم داشت که در میان آنها منتقدان بسیاری حضور داشتند. منتقدانی که تا آن زمان به کارهای بکت، به دلیل اینکه سردرگم کننده و کسالت بار هستند، نهایت بی توجهی را روا داشته بودند!
تقدیر این گونه بود که در انتظار گودو نه تنها آن سالن را از ورشکستگی نجات دهد، بلکه ناجی نویسنده خود نیز باشد. اندک زمانی بعد آوازه شهرت این نمایشنامه به دیگر کشورها نیز رسید و بکت را به چنان اعتبار و موفقیتی رساند که آثار مهجور ماندهاش در مرکز توجه قرار گرفتند و در این ارزیابی تازه مهر با اقبالی بسیار روبه رو شدند.
دوران شهرت و ثروت برای بکت آغاز شده بود، دورانی که با کسب جایزه نوبل شکلی رؤیایی به خود گرفت و نام او را به عنوان یکی از نویسندگان بزرگ ادبیات انگلیسی زبان جاودان ساخت. ساموئل بکت کهدر سال ۱۹۰۶ در دوبلین به دنیا آمده بود، در سال ۱۹۸۹ در پاریس از دنیا رفت. بکت با نمایشنامه اش به شهرت جهانی رسید اما در کارنامه او رمانهای ارزنده ای چون مورفی (۱۹۳۸)، وات (۱۹۵۳)، مالوی (۱۹۵۱)، مالون میمیرد (۱۶۵۱)، نامناپذیر (۱۹۵۳)، گمگشتگان و … دیده می شوند که شاهکارهایی اصیل و البته دشوارخوان به شمار می روند!
کتاب «پارتیزان و کبوترها» شامل مقالاتی انتقادی درباره زندگی و آثار چنین نویسنده ایست. نام این کتاب که به همت بهروز حاجی محمدی گردآوری و ترجمه شده است، اشاره ظریفی دارد به دوره ای از زندگی بکت و مترجم با انتخاب این نام به روزگار پرفراز و نشیبی که ساموئل بکت پارتیزانِ پر شور نهضت مقاومت فرانسه در جنگ دوم جهانی بود. در واقع بکت نیز همانند بسیاری از نویسندگان نهضت مقاومت در فرانسه در جنگ علیه فاشیسم هیتلری حضور داشت. این در حالی است که او از جمله نویسندگان پوچگرا محسوب می شد که دیدگاهی بدبینانه به زندگی انسان دارد، ولی در عین حال باور دارد که انسان با مبارزه و کوشش می تواند بهبودی به اوضاع و احوال خود بدهد.
مترجم کتاب در مقدمه آن آورده است:«کتاب حاضر برای پژوهشگران ادبی-هنری و دانشوران هنرهای نمایشی و ادبیات انگلیسی منبع سودمندی است. علاقهمندان تئاتر نیز این کتاب را مفید خواهند یافت. امیدوارم این مجموعه بهرغم کاستیهای احتمالی، تصویر وشنتری از بکت ترسیم کند: او که بازیگر ذهن و زبان بود، او که بر تراژدیِ وجود خندید، او که مفاهیم انتزاعی مرگ و سکوت را به صحنه برد، او که در نهضت مقاومت فرانسه، برای آزادی انسان جنگید و در آخرین روزهای عمرش به کبوترها دانه داد و رفت.»
سالشمار زندگی ساموئل بکت، اختصارات، پیشگفتار مترجم، بکت: زندگی و زمینه ها، ساموئل بکت، ریشههای تاریخی متنی و زندگینامهای، بکت دکارتی ۱۹۵۹ _ ۱۹۶۹، سه رمان و چهار نوول: تسلیم نهایی روح به زاده شدن، صحنههای هویت: از آخرین نوار کراپ تا نمایش، سرهای مردگان: روایت عذاب دوزخ در «نمایشنامکها»، سرچشمههای جاذبه در تئاتر بکت، بکت و کتابشناسی او؛ بخشهای مختلف این کتاب خواندنی را تشکیل می دهند.
ترجمه دو مقاله «زندگی و زمینهها» و «بکت و دکارتی» از کتاب دیوید پتی، «سه رمان و چهار نوول»، «صحنههای هویت» و «سرهای مردگان» از کتاب جان پیلینگ و نیز مقاله «ساموئل بکت» از ژان ژاک مایو، مهمترین مقالات کتاب را تشکیل می دهند که برای هر علاقمند جدی ادبیات واجد نکات تازه و سودمند هستند؛ چرا که تصویری انتقادی از نوع ادبیاتی که بکت نمایندگی می کند در اختیار خواننده قرار می دهد.
اولین اجرای «در انتظار گودو» قریب به شش دهه پیش از این در سالن تاتر بابیلون در پاریسبه اجرا گذاشته شد. ساموئل بکت در این نمایش آوانگارد کوچک چه کرده که «در انتظار گودو» بخشی از ادبیات نمایشی دنیا را شکل داده است؟
این در حالی است که ۶۰ سال پیش، پس از اولین اجرای نمایش به زبان فرانسه، پاریسیهایی که به تماشای آن نشسته بودند از تعجب ابرو بالا انداخته بودند و سعی میکردند جدیدترین تجربه دنیای تئاتر را هضم کنند.
جیمز نولسن دوست و زندگینامهنویس بکت در این مورد گفت: «هزاران نفری که میگویند اجرای اول را دیدهاند، راست نمیگویند. سالن بابیلون این تعداد صندلی نداشت!»
از طرفی مطمئنا آنها چیزی از این نمایش نمیفهمیدند. اجرای این نمایش جمع و جور که تغییری عظیم در تئاتر ایجاد کرد از پنجم ژانویه سال ۱۹۵۳ شروع شد.
اما چه شد که «در انتظار گودو» چنین ماندگار شد؟ چطور این نمایشنامه دربرابر خیل عظیم ایدههای نو و نویسندگان سنتشکن دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ مقاومت کرد و سرپا باقی ماند؟
پروفسور نولسن معتقد است: «به نظر من پاسخ در ابهام نمایشنامه نهفته است. نمایشنامه بطور تلویحی به خیلی چیزها اشاره میکند، اما آشکارا چیزی را بیان نمیکند. مردم میتوانند همان خوانشی را از نمایشنامه داشته باشند که خودشان دوست دارند.»
به گفته نولسن همین تفسیرپذیری «در انتظار گودو» است که آن را از سکه نینداخته است، چراکه وقتی اثری درمورد گذر زمان باشد، هرگز کهنه نمیشود.
از طرفی نمایش سئوالات فلسفی مهمی درمورد زندگی و مرگ و هدف نامعلوم آنچه میان این دو رخ میدهد، مطرح میکند و به نوعی این سئوالها مختص زمان و مکان خاصی نیستند. اجرای این نمایشنامه در کشورهای مختلف سراسر دنیا گواهی بر همین مدعاست.
از طرفی میشود ادعا کرد هیچ بحران یا مشکل اجتماعی بدون «گودو» نیست. این نمایش در دهه ۱۹۹۰ در سارایوو تحت اشغال روی صحنه رفت، در آفریقای جنوبی از این نمایش به عنوان اعتراضی به آپارتاید استقبال کردند و اجرای آن در نیواورلئان پس از توفان کاترینا، مقدمهای بود برای احیای نیواورلئان.
یکی از اجراهای جالب «در انتظار گودو»، اجرای آن در زندان سنکوئنتین در کالیفرنیا در دهه ۱۹۵۰ بود، جایی که بسیاری از زندانیان حس میکردند این نمایش حدیث نفس خودشان است.
دوستی پروفسور نولسن با بکت از طرفی میراثی غنی برای دانشگاه ریدینگ به همراه داشت، این داشگاه امروزه محل نگهداری از بزرگترین آرشیو آثار بکت است. بکت از اوایل دهه ۱۹۷۰ بسیاری از دستنوشتهها و یادداشتهای خود را که در کیف، جعبه یا ساک قرار داده بود به نولسن داد و بدین ترتیب «بنیاد بینالمللی بکت» به بزرگترین منبع تحقیقاتی درمورد این نویسنده بدل شد.
اما اجرای نمایش بدون سختی و مشکل نبود. حتی ممکن بود اصلا روی صحنه نرود. نه قرار بود بازیگری مطرح در نمایش بازی کند و نه چهرهای مهم از آن حمایت کرده بود. اتکای نمایش به راجر بلین بازیگر و کارگردان و بودجه اندکی بود و با شروع اجراهای نمایش این تبلیغ زبانی بود که آن را مطرح کرد.
هیچکدام از بازیگران اولین اجرای نمایشنامه زنده نیستند و سالن نمایش هم چند سال پس از این اجرا تعطیل شد. بلین در مصاحبهای که در دهه ۱۹۶۰ با تلویزیون فرانسه انجام دارد درمورد قدرت نمایش گفت: «به خودم گفتم این اثر خارقالعاده است و باید اجرا شود و به قیمت جانم هم شده از این نمایشنامه دفاع میکنم.»
اجرای نمایش در لندن (دو سال پس از اولین اجرای نمایش در فرانسه) به زبان انگلیسی و با کارگردانی پیتر هال ۲۴ ساله، همچنان کاری جنجالی بود. این درحالی است که هارولد پینتر، که آن زمان بیست و چند ساله بود بکت را «شجاعترین و جاودانهترین نویسنده زمان» توصیف کرد و در مقابلش برنارد لوین معروف در نقدش درمورد «در انتظار گودو» نوشت: «حماقت تمام و کمال».
نولسن که مهمترین رابطه دنیای امروز با بکت است، دلیل جذابیت بکت را در شخصیت معمایی او میداند. نویسندهای که انزوای سحرآمیزش به نوعی «بِرَند ادبی» بدل شد. او با این باور که بکت «بدبین» بوده موافق نیست و گفت: «بکت خیلیوقتها شوخطبع و بذلهگو و همصحبت دلنشینی بود که حس شوخطبعی معرکهای داشت، اما المانی ناامیدکننده و یاسآور بخشی از زندگی او بود. به ویژه بعد از پایان جنگ که به شدت درگیر رمان نوشتن بود.»
به عقیده نولسن، یکی از دلایل جذابیت «در انتظار گودو» طنز نهفته آن است. میشود گفت این نمایشنامه یک طنز سیاه است و طنز در آن برای تقلیل حس گرفتگی آن به کار رفته.
با همه این حرفها، «در انتظار گودو» امروز یکی از مهمترین آثار نمایشی قرن بیستم است و همانطور که بسیاری از بازیگران منتظر بودند به بلوغ کافی برای بازی در نقش «شاه لیر» برسند حالا منتظرند برای بازی در این نمایشنامه پخته شوند.
به گفته نولسن راتباط عمیقی بین این نمایشنامه و نقاشی دیده میشود. «بکت به شدت به نقاشی علاقه داشت، نه اینکه فقط دوست داشته باشد کنار نقاشها باشد، نه! او متخصص برجسته نقاشی قرن هفدهم هلند بود. او با تصاویر آن نقاشیها زندگی کرده بود و به نظرم حس آن نقاشیها در صحنه نمایش دیده میشود.»
«در انتظار گودو» شهرت جهانی را برای بکت به همراه داشت و به واسطه همین نمایشنامه و آثاری دیگر بود که برنده جایزه نوبل ادبیات شد.
جان کالدر، ناشر «در انتظار گودو» خاطره جالبی از این نمایشنامهنویس دارد. «بکت با سراسیمگی از هواپیما بیرون آمد و وقتی درهای هواپیما دوباره بسته شد، از بلندگوها شنیدیم: کاپیتان گودو به شما خوشامد میگوید. همان موقع بکت به من گفت: انگار سرنوشتم بالاخره به من رسید!»
آنچه در ادامه میخوانید ۱۰ جمله ماندگار از بکت به انتخاب نشریه تلگراف است:
«سعی کردی. شکست خوری. اشکالی ندارد. دوباره سعی کن. دوباره شکست بخور. بهتر شکست بخور.»
«هیچ چیز بامزهتر از شاد نبودن نیست، مطمئن باشید. بله، بله، شاد نبودن مسخرهترین چیز دنیاست.»
«عادت بزرگترین میراننده است.»
«نه، از هیچ چیز پشیمان نیستم، تنها پشیمانی من به دنیا آمدنم است، همیشه به نظرم مرگ کسلکنندهترین چیز دنیا بوده.»
«همه ما دیوانه به دنیا آمدهایم. برخی دیوانه میمانیم.»
«کلمات تنها چیزی هستند که ما داریم.»
«تولد، مرگ او بود.»
«من از سرنوشت انسان چه میدانم؟ درمورد کلم بیشتر میتوانم برایتان حرف بزنم.»
«شما روی زمین هستید. هیچ درمانی برایش نداریم.»
«اول برقصید. بعد فکر کنید. نظم طبیعی همین است.»
تبریک شب یلدا توسط بازیگران و هنرمندان مشهور
بازیگران و هنرمندان مشهور در شب یلدا
باز هم یلدایی دیگر از راه رسید؛ همان شب زایش خورشید که با آئین و سنتهای قدیمی همراه است.
شب یلدا در آیین باستانی با رسومی خاص مورد توجه بوده و در طول این سالها این آیینها کمی تغییر یافته است اما سه اصل جشن گرفتن، گردهم آمدند خانوادهها و شکر نعمت پروردگار همچنان باقی است و در این شب که آخرین روز از فصل پاییز و طولانیترین شب سال است.
ایرانیان و وابستگان فرهنگی ایرانی گردهم می آیند و این شب را جشن می گیرند.
شب یلدا تنها شبی است که هر قشر از مردم ایران از آن خاطره دارند و در این میان هنرمندان هم گاهی با جشنهای مختلفی با این آیین همراه میشوند.
شب یلدا از آیینهای باستانی ایرانیان است که تاکید خاصی بر گردهم آمدن، جشن گرفتم و شکر نعمت ایزد کردن، دارد. سنتی که در عصر حاضر نیزهمچنان ادامه دارد.
بازیگران و هنرمندان مشهور در شب یلدا
شب یلدا برای ایرانیان بسیار با ارزش است
میلاد کیایی معتقد است، شب یلدا برای ایرانیان بسیار مهم است زیرا اهمیت آن به اندازه نوروز باستانی است و باید این سنتهای باارزش باستانی را پاس بداریم.
میلاد کیایی، نوازنده پیشکسوت سنتور در گفتوگو با هنرآنلاین درباره شب یلدا گفت: به طورکلی شب یلدا برای ایرانیان بسیار مهم است زیرا اهمیت آن به اندازه نوروز باستانی است و بسیار زیبا است که این شب را در کنار هم جشن می گیریم.
این نوازنده سنتور در ادامه بیان کرد: به نظر من سنتهای ایران و ایرانیان بسیار با ارزش است و باید این سنتهای با ارزش باستانی را پاس بداریم.
کیایی خاطرنشان کرد: به طور کلی در شب یلدا از موسیقی خاصی استفاده میکنند که هر قوم و طایفهای یک نوع موسیقی درباره شب یلدا دارد که بسیار زیبا و شنیدنی است، همچنین آثار زیادی توسط بزرگان موسیقی برای شب یلدا اجرا شده است که بیانگر ارزش و اعتبار این شب است.
شب یلدا از آیینهای باستانی ایرانیان است که تاکید خاصی بر گردهم آمدن، جشن گرفتم و شکر نعمت ایزد کردن، دارد. سنتی که در عصر حاضر نیزهمچنان ادامه دارد.
عکس بازیگران و هنرمندان مشهور در شب یلدا
این نوازنده پیشکسوت سنتور در ادامه تاکید کرد: به نظر من زیباترین و تاثیرگذارترین نغمه و موسیقی برای شب یلدا قطعه “دل شیدا” علی اکبر شیدا است که من به همه پیشنهاد می کنم به نوای این قطعه در این شب زیبا گوش بسپارند.
میلاد کیایی افزود: این اثر موسیقایی در مایه مخالف سهگاه است و علی اکبر شیدا توانسته به زیبایی شب یلدا را به تصویر کشد.
این نوازنده در پایان به شعر این ترانه اشاره کرد و گفت: از غم زلفت دل شیدا شکست/ شیشه می در شب یلدا شکست/ خال لبت مرده کند زنده را/ رونق بازار مسیحا شکست/ پیرهن عصمت یوسف درید/ از غم آن پشت زلیخا شکست/ کشتی ما بر لب دریا رسید/ خیر نبیند که دل ما شکست/ قیس به صحرای جنون جان بداد/ وحش بیابان خم دلها شکست/ بس که زدیم ریگ بیابان به پای/ خار مغیلان به کف پا شکست/ بس که جفا دید ز اغیار تو/ عهد ترا جامی شیدا شکست.
شب یلدا را نباید فراموش کنیم
علیرضا خمسه از جمله بازیگرانی است که همیشه لبخند برلبان مردم مینشاند. این بازیگر مجموعههای طنز، از شب یلدا به عنوان یک سنت و رسم قدیمی یاد کرد و گفت: اگر مراسم و آداب ما مورد فراموشی قرار گیرد، این اتفاقات سبب میشود تا رفتارهای نامتعادل در جامعه فراگیر شود. تصور میکنم در جامعه سالم و متعادل همه چیز در جای خود قرار دارد.
شادیها، مراسم، مناسک و آئینها در فرهنگ ما باید تعریف شده باشند.
او در ادامه بیان کرد: اما اگر مراسم و آداب ما مورد فراموشی قرار گیرد، این اتفاقات سبب میشود تا رفتارهای نامتعادل در جامعه فراگیر شود. اما پیگری، پژوهش و تحقیق بر ارزشهای فرهنگی و اسلامی سبب میشود تا جامعهای متعادل شکل گیرد و همه در مسیر واقعی حرکت کنند. سلامت جامعه در گرو آئینها و مناسک ملی و فرهنگی است.
شب یلدا از آیینهای باستانی ایرانیان است که تاکید خاصی بر گردهم آمدن، جشن گرفتم و شکر نعمت ایزد کردن، دارد. سنتی که در عصر حاضر نیزهمچنان ادامه دارد.
علیرضا خمسه در شب یلدا
با این همه متاسفانه در سالهای اخیر حتی مراسم نوروزی هم در جامعه ما کمرنگ شده است. نباید بگذاریم مراسم و آیینهایی همچون شب یلدا فراموش شود.
این بازیگر کمدی تئاتر و تلویزیون در ادامه عنوان کرد: باید تحقیقاتی در این مورد انجام شود که چرا آیینهایی همچون شب یلدا در حال فراموشیست.
انگار مردم ما از شادیها فاصله گرفتهاند. اگر روحیه مناسب در میان جامعه برقرار نباشد سنتها و مناسک از بین خواهند رفت و این موضوع از جامعه به هنر هم تزریق میشود.
وی در ادامه گفت: تحرک نداشتن در جامعه، آثار هنری را هم تحت تأثیر قرار میدهد.
خمسه درباره نقش شب یلدا در سینما و تلویزیون عنوان کرد: ملت ما هویتی درخشان دارند، اما متاسفانه گاه بیشتر از شادی ستایشگر سوگواری هستیم. باید سطح باورهایمان را بالا ببریم. تلویزیون به عنوان رسانه ملی نقش مهمی در یادآوری این مراسم دارد.
شب یلدا یعنی تولد یک شب به یاد ماندنی
آتیلا پسیانی بازیگر . کارگردان باسابقه تئاتر معتقد است که شب یلدا فقط سنت نیست، ایده و طرز تفکر و یک حرکت به سمت نو شدن در زندگی است و میتواند این تازگی و نویی شامل هنر هم باشد.
پسیانی گفت: شب یلدا برای من یعنی جمع بودن، یعنی نزدیک بودن دل انسانها، شب یلدا یعنی تولد یک شب به یاد ماندنی.
شب یلدا از آیینهای باستانی ایرانیان است که تاکید خاصی بر گردهم آمدن، جشن گرفتم و شکر نعمت ایزد کردن، دارد. سنتی که در عصر حاضر نیزهمچنان ادامه دارد.
وی در ادامه گفت: شب یلدا میتواند شبی نو باشد، و این شب تنها فقط یک سنت نیست، ایده و طرز تفکر یک حرکت به سمت نو شدن زندگی است که میتواند موضوعی جذاب در هنر و فرهنگ ما باشد.
تفأل به حافظ یکی از سنتهای ادبی این جشن است
ضیا موحد، شاعر ایرانی به جای آوردن شب یلدا و سنتهایی از این دست را پاسخگوی بخشی از نیاز مردم به شادی میداند و اهمیت آنرا در سلامت روحی جامعه میداند.
موحد درباره سنت قصهگویی در شب یلدا گفت: تا جایی که من میدانم، قصهگویی به اندازه حافظ خوانی در این شب مرسوم نیست و تفأل به حافظ یکی از سنتهای ادبی این جشن است.
وی ادامه داد: مراسم شب یلدا پیش از این چندان جدی گرفته نمیشد و به نظر میرسد در این چند سال اخیر احیا شده و رنگو بوی گذشته خود را بازیافته است. گمان میکنم جدی گرفته شدن شب یلدا در میان مردم دلایل متفاوتی دارد و یکی از این دلایل، نیاز عمیق مردم به شادی است.
شب یلدا از آیینهای باستانی ایرانیان است که تاکید خاصی بر گردهم آمدن، جشن گرفتم و شکر نعمت ایزد کردن، دارد. سنتی که در عصر حاضر نیزهمچنان ادامه دارد.
موحد همچنین گفت: برگزاری این مراسم با شکوه و جلالی که امروز شاهد آن هستیم، بسیار خوشایند است و هرچقدر یک ملت بیشتر بتوانند برای خود موقعیتهای شاد ایجاد کنند و از دور هم جمع شدن لذت ببرند، روح سالمتری خواهند داشت.
شب یلدا یادآور قصههای مادربزرگها و پدربزرگها
بهاره رهنما بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر معتقد است شب یلدا و مراسم مرتبط آن فراموش شده و جامعه از سنتهای دیرینه آن فاصله گرفته. این بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر گفت: شب یلدا برای من مثل اکثر ایرانیان شب یادآور قصهها و خاطرات مادربزرگان و پدربزرگهایمان است. حضور یک بزرگتر در خانه همانند نگین گردنبدی میماند که همه اعضا خانواده را دور هم جمع میکند.
شب یلدا از آیینهای باستانی ایرانیان است که تاکید خاصی بر گردهم آمدن، جشن گرفتم و شکر نعمت ایزد کردن، دارد. سنتی که در عصر حاضر نیزهمچنان ادامه دارد.
وی در ادامه عنوان کرد: تصویر شب یلدا، شکل گرفته از فال حافظ و دور هم بودنهایی است که هر کدام از ما از آن خاطرات فراوانی داریم؛ “شب یلدای” به یادماندنی در ذهن من به مراسم شب چله مجله چلچراغ بر میگردد که تقریباً همه دوستان سینمایی و هنرمندان در آن حضور داشتند.
همراه با پیام های تبریک شب یلدا بازیگران و هنرمندان
مریم معصومی : یلدا یلدا یلداتون مبارک یک سالِ دیگه هم کنار شما عزیزانم گذشت، خدارو شکر که هستید دعا میکنم به خواسته هاتون برسید، شما هم اگه دوست داشتید واسه من دعاى خیر کنید خیلى زیاد دوستون دارم سلولیا یلدا بهتون خوش بگذره راستى بفرمایید هندونه کیلویى ۶/٠٠٠ هزار تومنى
مبینا نصیری : امشب برنامه خانه مهر با این خوراکی های خوشگل و خوشمزه حال و هوای یلدایی داشت…. انشاالله فردا هم در شبکه “شما” مهر و ابان و اذر و همراه شما به یلدا پیوند می زنیم…. یلداتووووووون مبارررررررررررک
سارا خویینی ها : یلدا یکی از زیباترین یادگاریهای اصیل از فرهنگ و سنّت ایرانیست……..باید بهترین شکل اون رو حفظ کنیم و به نسل های بعد از خودمون هدیه بدیم. در این بین هستن عزیزانی که این شب رو مثل ما نمیگذرونند،به یاد اونها هم باشیم . شب شیرین و شادی رو براتون ارزو دارم دوستان عزیز پایان پاییز با عشق .
فقیهه سلطانی : یلدایتان خوشرنگ از مهربانی و عشق از امید و ایمان از صفا و یکرنگی …شادیهایتان جاودانه
کوروش تهامی : ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب سال است، تا سپیده دم بیدار میمانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم میدارند تا اندوه غیبت #خورشید و تاریکى و سردى، روحیه آنان را تضعیف نکند و با خواندن شعر و مثل گویى و داستان همچنین خوردن تنقلات و میوه شب تیره را به سپیده دمان میرسانند. بگذریم… دعایم برایتان این است : غمهایتان نیست و نابود، شادیتان هزار بار طولانى تر از شب یلدا . آمین
بهاره افشاری : هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها یلدایتان رویایی روزهایتان پر فروغ شبهایتان ستاره باران! ممنون از دوست عزیزى که زحمت این تصویر رو کشیدند
شهرزاد کمال زاده : شب یلدا رو پیشاپیش به شما دوستاى عزیزم تبریک عرض مى کنم با آرزوى بهترین ها براى بهترین دوستاى خودم .
یلداتون مبارک .
پیام الناز شاکردوست ویژه شب یلدا
النازشاکردوست بازیگر سینما و تلویزیون در پستی ویژه شب یلدا را تبریک گفت و به باهم بودن بدون اینترنت در این شب تاکید کرد.
النازشاکردوست در صفحه شخصی اینستاگرام خود نوشت :
شب یلدا اینترنت چندساعت ممنوع
بیایید شب یلدا بجاى زندگى در دنیاى مجازى وقتمان را با بزرگترها و عزیـزان زندگى واقعیمان بگذرانیم، یادمون باشه همیشه خیلى زود دیر میشه⌛️پس قدر این با هم بودن ها رو بدونیم ❤️
پیام الناز شاکردوست ویژه شب یلدا
عکس های قدیمی هنرمندان در شب یلدا
مرجان سپهری و حسین رفیعی
مجید یاسر
حدیثه مدنی
بهاره افشاری
صدف طاهریان
سپند امیرسلیمانی
سحر ولدبیگی و همسرش نیما فلاح
پرستو گلستانی
مهران رجبی، شهره سلطانی ،داریوش اسد زاده،اردلان شجاع کاوه
شهرزاد کمال زاده
نیلوفر شهیدی
نفیسه روشن
فقیهه سلطانی ،فلورا سام ،دانیال عبادی
تصاویر جدید بازیگران و افراد مشهور با همسرانشان (سری ۲)
عکسهای جدید بازیگران و چهره های مشهور با همسرانشان
بازیگران و چهره های مشهور با همسرانشان
امیر کاظمی و همسرش
بهداد سلیمی و همسرش
زیبا بروفه در کنار همسر محترم
آرام جعفری و همسرش
پوریا فیاضی و همسرش
عاطفه رضوی و همسرش حسین پاکدل
فرهاد آئیش و همسرش مائده طهماسبی
ماه چهره خلیلی و همسرش
نیلوفر امینی فر و همسرش
شیلا خداداد و همسرش
تصاویر جدید بازیگران و افراد مشهور با همسرانشان (سری ۱)
عکسهای جدید بازیگران و چهره های مشهور با همسرانشان
بازیگران و چهره های مشهور با همسرانشان
داوود عابدی و همسرش
وحید طالب لو و همسرش
نیما کرمی و همسرش
روناک یونسی و همسرش
امیریل ارجمند و همسرش
ارام جعفری در کنار همسرش
رویا میر علمی و همسرش
سپهر حیدری و همسرش در نمایشگاه مطبوعات
علی سرابی و همسرش
علی عمرانی و همسرش