بیوگرافی بازیگران ایران
نیلوفر شهیدی +بیوگرافی و عکس
نیلوفر شهیدی
بیوگرافی نیلوفر شهیدی
نیلوفر شهیدی بازیگر تلویزیون و سینما و دختر اسفندیار شهیدی مدیر فیلمبرداری است که چند سالی است وارد این حوزه شده. از این بازیگر جوان مجموعه «به کجا چنین شتابان» که از شبکه پنجم سیما پخش شد که او در این سریال نقش مریم را بازی کرد.
او همچنین در فیلم سوم مهرشاد کارخانی با عنوان «سینما سوخته» بازی کرده که به نوعی اولین فیلم سینمایی وی محسوب میشود و هنوز اکران عمومی نشده است. البته شهیدی در کنار این دو کار، بازی در تلهفیلمهای مختلفی را نیز تجربه کرده است. میتوان به آینده این بازیگر جوان امیدوار بود، زیرا به دنبال نقشهای متفاوتی است تا بتواند برای مخاطب خود تکراری نباشد. این گفتگویی با نیلوفر شهیدی از زمان ورودش به این حرفه تاکنون است.
مصاحبه با نیلوفر شهیدی
پدر شما اسفندیار شهیدی یکی از مدیران فیلمبرداری قدیمی سینماست که در همین رشته کار تدریس نیز انجام میدهد. میشود گفت پس شما از سینما با وجود پدر دور نبودید. چقدر حضور ایشان مشوق بازیگری برای شما بود؟
سوال شما جالب است، باورتان نمیشود حتی پدرم دوست نداشت من وارد سینما یا حوزه بازیگری شوم. با اینکه رشته هنر در دانشگاه قبول شدم باز هم اجازه نداد در این رشته تحصیل کنم. به همین دلیل مهندسی کامپیوتر خواندم.
چند مدت بعد بدون اجازه پدر تصمیم گرفتم در کلاسهای بازیگری ثبتنام کنم، که باز بابا متوجه شدند و نتوانستم این کلاسها را ادامه دهم. تا این که حدود ۳ سال پیش به طور اتفاقی رفتم سر کاری که پدرم مدیر فیلمبرداری و آقای صادق کرمیار نیز کارگردان آن فیلم بودند.
پس کارهای آقای شهیدی را دورادور دنبال میکردید و سر صحنه میرفتید. با توجه به علاقهای که داشتید خودتان را از سینما یا حوزه بازیگری و کار دور نمیکردید. غیر از این موضوع دیدن فیلمهای روز دنیا یا سینمای ایران را هم قطعا برای رسیدن به هدفتان دنبال میکردید.
همیشه کارهای بابا را دنبال میکردم چون علاقه داشتم. من به نوعی کنار دوربین بزرگ شدم. از طرفی چون بابا در این حوزه بود ما تمام فیلمهای روز دنیا یا سینمای ایران را دنبال میکردیم. البته خیلی فرق میکند تو با کسی فیلم ببینی که با سینما آشناست و همیشه بعد از دیدن فیلم با هم بحث میکردیم و من در همان زمان نیز تجربه میکردم.
اولین تجربه بازیگری شما چطور شکل گرفت؟
همان زمانی که به طور اتفاقی سر کار آقای کرمیار رفته بودم ایشان به من پیشنهاد بازیگری دادند و من خودم حقیقتا زیاد جدی نگرفتم تا این که حدود دو ماه بعد یک روز به من زنگ زدند و گفتند قرار است یک فیلم تلویزیونی را به زودی کلید بزنند و از من دعوت کردند در آن بازی کنم که عنوان آن رویا بود. من هیچ وقت از دوربین نمیترسیدم ولی برای این فیلم که اولین کارم بود، خیلی برایم سخت بود و آن روز احساس کردم بازیگری کار بسیار سختی است.
من در این فیلم نقش رویایی خانم مرجان شیر محمدی را بازی میکردم؛ زنی که در حال مرگ بود و مدام یک رویا را میدید و او آن رویا را در واقعیت پیدا میکند و همسر و کودکش را به وی میسپارد و بعد فوت میکند.
پس پدرتان دیگر مخالفت نکرد و کار در حوزه بازیگری را دنبال کردید؟
به گونهای پدرم در عمل انجام شده قرار گرفت و خوشبختانه دیگر مخالفت نشان نمیداد. بعد از آن کار،من در ۶ ماه تقریبا در ۶ تلهفیلم از کارگردانانی چون سعید سلطانی، ابراهیم سلطانیفر و… بازی کردم و این لطف دوستان بود که من را معرفی میکردند.
البته من در این چند کار نقشهای کوتاهی بازی میکردم تا به هدف اصلی برسم. به نوعی شاید به نظر شما پرکاری بیاید، اما این حضورهای کوتاه به نوعی باعث ورود من به این حوزه میشدند. البته نمیخواستم به نوعی از حرفه بازیگری هم دور شوم و بیشتر در حال تجربه کسب کردن بودم.
حالا که بالاخره وارد این حوزه که مورد علاقهتان بوده، شدهاید، شهرت از ابتدا چقدر برایتان اهمیت داشت؟
برایم خیلی مهم نبود. هدف من چیز دیگری است. نمیگویم از شهرت بدم میآید، این که ذات آدمی است. ولی دغدغه اصلی من یک بازیگر خوب شدن بوده و هست. شاید میتوانستم از طریق عنوان پدرم بیشتر به هدفم برسم ولی هرگز چنین کاری نکردم. به هر حال ایشان موافق این موضوع نبود و در آن زمانها هیچ کمکی به من نمیکرد.
اما حالا خوشحال هستم، وقتی کاری از من پخش میشود زنگ میزند و انتقاد میکند و حتی بعضی وقتها تشویقم میکند. این برایم رضایتبخش بود. این آرزوی من است که بتوانم روزی جایگاهی مثل ایشان در سینما پیدا کنم.
میخواهم همیشه برای مخاطبم جذاب باشم و از دیدن من در نقشهای مختلف به وجد بیاید. دلم نمیخواهد روزی فرا برسد که برای مخاطبم تکراری شوم.
برگردیم به حضور شما در مجموعه «به کجا چنین شتابان» که فکر میکنم بعد از کار در این چند تلهفیلم برای بازی در آن دعوت شدید؟
سر یکی از همین تلهفیلمها آقای طالبی بازی من را دیده بودند و از من دعوت کردند که در این مجموعه حضور پیدا کنم. وقتی قرارداد بازی در نقش مریم را قبول کردم تصمیم گرفتم کار شخصی خودم که فعالیت در یک شرکت کامپیوتری بود را هم کنار بگذارم، زیرا تصمیم داشتم دیگر به صورت حرفهای بازیگری را دنبال کنم.
از طرفی من حدود ۸ ماه آفیش بودم برای این مجموعه و نمیتوانستم کار خودم را دنبال کنم و آن زمان به بعد بازیگری در کنار علاقهای که به آن داشتم حرفه من شد و به نوعی به صورت حرفهای آن را دنبال کردم.
چطور در این مجموعه پرکاراکتر نقش مریم را انتخاب کردید؛ نقشی که کاملا مثبت است و حتی هیچ ویژگی منفی ندارد.
باور کنید نقش مریمی که در این مجموعه قرارداد بستم. این مریمی نیست که شما در این کار میبینید. البته درباره مثبت بودن آن باید بگویم قرار نیست ما چنین شخصیتی را در جامعه دیده باشیم. تلویزیون ما باید یک سری چیزها را به مخاطب بیاموزد. شاید آدمی بدون عیب و نقص مثل مریم در جامعه نباشد. چرا فکر نمیکنید گذشت مریم یک عیب نبوده است.
اولین باری که فیلمنامه را خواندم از دید من مریم یک دختر مستقل، تحصیلکرده امروزی، با نگاه باز و یک مسلمان واقعی است که معنی گذشت و فداکاری را میداند و به خاطر خانوادهاش چنین حرکتی را میکند. مریم یک الگویی خوبی برای جامعه است.
زمانی که حضور در نقش مریم را در یک مجموعه طولانی با زمان پخش بالا قبول کردید، این احساس را نداشتید که با یک داستان کلیشهای روبهرو هستید؟
فیلمنامهای که من در ابتدا خواندم متعلق به لیلا کریمان و ابوالقاسم طالبی بود. ولی در حال حاضر آن سریالی که شما میبینید آن چیزی نیست که ما در ابتدا به خاطر آن قرارداد بستیم. این نقشی که من باورش کردم و در خودم پرورش دادم، این مریمی نیست که شما میبینید. این مریم حالا، نقشی کاملا خنثی است. دختری که فقط یک گذشت و فداکاری میکند و هیچ نتیجهای در قبال آن نگرفت. همیشه از قدیم میگویند «خدا گر ببندد ز حکمت دری ز رحمت گشاید در دیگری» این موضوع را برای مریم ندیدم.
خیلی از سکانسها گرفته شد ولی در زمان پخش نبود یا یک سری سکانسها و صحنهها در فیلمنامه بود، اما نمیدانم اصلا چرا گرفته نشد.
شما به عنوان یک بازیگر هیچ صحبتی در این ارتباط نمیکردید یا نظر نمیدادید؟
به هر حال نظر اصلی را کارگردان میدادند. من فقط میتوانم عنوان کنم مریمی که من برای آن ۸ ماه انرژی گذاشتم این شخصیتی نیست که شما حالا در مجموعه میبینید. از این ۸ ماه فقط یک ماه آن سرکار نبودم و مابقی تمام مدت و هر روز سر صحنه حضور داشتم.
آیا در این زمان ۸ ماه پیشنهاد کار برای بازی در تلهفیلم یا مجموعه تلویزیونی نداشتید؟
اتفاقا پیشنهادات خوبی هم داشتم، اما قبول نکردم. چون آقای طالبی اجازه این کار را به کل بازیگران کار نمیدادند. یکی از این کارها پیشنهاد بازی در یک مجموعه تلویزیونی به کارگردانی اکبر خواجویی بود که حتی برای آن تست گریم هم شدم که باز آقای طالبی اجازه ندادند.
رابطه یونس (بابک حمیدیان) و مریم به لحاظ عاطفی در فیلمنامه چگونه بود؟
این رابطه عاطفی در فیلمنامه اولیه بسیار زیبا و به خوبی چیده شده بود. به طوری که وقتی یونس در پایان فیلم قصد فرار از مرز را دارد بهخاطر مریم و دیالوگی که او پای تلفن میگوید، برمیگردد.
از ابتدا چه توصیفی آقای طالبی برای شما از نقش مریم کرده بود؟
زمانی که رفته بودم قرارداد ببندم، ایشان گفتند شما نقش یک دختر این داستان هستید و توضیحاتی در این باره ارائه کردند. من با شنیدن چنین صحبتهایی با انرژی فوقالعادهای کار را شروع کردم، اما با دیدن این اتفاقات و حذف این سکانسها تقریبا در اواسط کار انرژی خودم را از دست داده بودم.
واکنش اطرافیان یا دیگران نسبت به نقش مریم چگونه بود؟
دوستان و نزدیکانم از من میپرسند ۸ماه برای بازی در این مجموعه آفیش بودی، اما حاصل تلاش و انرژی تو در این کار دیده نمیشود و من فقط به عنوان بازیگر کار از آنها عذرخواهی میکردم.
من برای بازی در این مجموعه سختیهای زیادی کشیدم. در صحنه اسیدپاشی واقعا موتور مرا مصدوم کرد. یا زمانی که در بیمارستان برای گرفتن صحنهها بستری بودم، پایم هر روز ۱۲ساعت در گچ به وزنههای سنگینی آویزان بود، اما این تلاشها و انرژیها به خوبی دیده نشده است. من میدانم این سختیها بخشی از کار بازیگری است، اما زمانی که نتیجه این سختیها دیده نمیشود بازیگر بیانگیزه و دلزده میشود. مریم در بخشی از داستان متاسفانه رها میشود و این به شخصیتپردازی لطمه میزند و او را یک آدم خنثی نشان میدهد. در صورتی که این شخصیت میتوانست در اواسط قصه تغییر مثبتی ایجاد کند.
رابطه مریم و یونس هم در نسخه پخششده تغییر پیدا کرد؟
در فیلمنامه مریم از طریق ماجراهایی متوجه میشود که یونس معتاد شده است و خانواده در جریان قرار میگیرند و این که او مجبور شده است بگوید راضی به این ازدواج نبوده است. اما در نسخه نهایی مریم وقتی از کوه به خانه برمیگردد برای خانوادهاش ماجرا را بازگو میکند که اصل سکوت او را زیر سوال میبرد. این تغییرها به شخصیت مریم و رابطهاش با یونس لطمه زد.
من برای سکانس گریه مریم حدود ۵ ساعت واقعا اشک میریختم. دوست داشتم احساس این دختر با اتفاقی که برایش افتاده به مخاطب منتقل شود. از این سکانس راضی هستم.
مریم و کتایون دو رقیب یکدیگر بودند اما حتی یکبار با هم روبهرو نشدند.
خودم هم نمیدانم چرا. این دو حتی برای لحظهای با یکدیگر دیدار نداشتند. در هر صورت این موضوع را باید از نویسنده یا کارگردان سوال کرد.
گویا پایان مجموعه نیز تغییر کرده است و مریم در پایان قبلی نقش پررنگتری داشته است؟
در فیلمنامه اینگونه بود که یونس هنگام فرار از مرز برای خداحافظی با خانه تماس میگیرد و مریم به او میگوید به خاطر من و خانوادهات برگردد، منتظرت هستم. این پایان نشان میداد که مریم هنوز عاشق یونس است و یونس عشق معنویش به مریم را حفظ کرده است. اما این سکانسها گرفته نشد!
من هم با وجود راضی نبودن از شخصیتی که شما در حال حاضر از مریم میبینید اما احساس میکنم هر کاری یک تجربه محسوب میشود. همکاری با بازیگری مثل آهو خردمند برای من ارزش زیادی داشت و یک کلاس بازیگری بود.
بعد از بازی در این مجموعه چه کار دیگری را در حوزه بازیگری آغاز کردید؟
بعد از «به کجا چنین شتابان» حدود ۴ ماه، کاری را قبول نمیکردم و بیشتر با پیشنهاداتی روبهرو بودم که شباهتهای زیادی به مریم داشت. بعد از آن در تلهفیلم «نقطه صفر» کاری از امیر قاسم راضی یک نقش منفی بازی کردم.
چطور با مهرشاد کارخانی آشنا شدید و در فیلم سینمایی سینما سوخته بازی کردید؟
من در دفتر یکی از دوستانم رفت و آمد داشتم که به طور اتفاقی آقای کارخانی من را دیده بودند و از طریق مهدی پورموسی دستیارشان پیگیر شدند و از من برای بازی در این فیلم دعوت شد. اول راجع به فیلمنامه صحبت کردیم و بعد قرارداد بستیم.
با فضای کارهای کارخانی آشنا بودید یا فیلمهای قبلی او را دیده بودید؟
«گناه» من را قبلا دیده بودند. قبل از کلید زدن سینما سوخته هم من و میلاد کیمرام و آقای کارخانی با هم «ریسمان باز» را دیدیم. همان شب کارگردان درباره فضای سینما سوخته و نگاه مستندی که به موضوع دارد، صحبت کرد.
به نظر میرسد فیلم در ستایش سینما است.
بخشهایی از این فیلم در خیابان لالهزار گرفته شد. باورتان نمیشود این خیابان جزو معدود خیابانهای جهان است که در آن بیش از ۲۰ سالن سینما بوده و حالا خیلی از آنها از بین رفته است.
به طور نمونه سینما کوچ در نظامآباد که یکی از سینماهای قدیمی تهران است حالا قرار است به پاساژ تبدیل شود. وقتی درباره علت این موضوع سوال کردیم متوجه شدیم به دلیل نداشتن امکانات قرار است خراب و به پاساژ تبدیل شود.
یا وقتی من، کیمرام و کارخانی وارد سینما اروپا شدیم که حالا تعطیل است، ۳ نفری گریه کردیم. باورتان نمیشود سالن سینمایی بزرگ با یک پرده عظیم. هنوز نمیدانم چرا باید چنین سینمایی تعطیل شود.
فکر میکنم بیشتر صحنههای شما در سینما سوخته خیابانی باشد.
بله، بیشتر لوکیشنهای ما در جوادیه، قلعهمرغی، لالهزار و… گرفته شد. ما در خیابان لالهزار با شرایط سختی کار را دنبال میکردیم. چند بار در آن صحنهها کسبه با ما دعوا کردند. در لوکیشن دیگری ما تصادف کردیم. به هر حال با همه این شرایط سعی کردیم تقریبا ۳۰ روزه کار را تمام کنیم.
از ابتدا به عنوان یک کار سینمایی قرارداد بستید؟
روز اول آقای کارخانی گفتند که کار برای سیما فیلم است. ولی قصد داریم آن را به ۳۵تبدیل کنیم.
از شخصیت خود در فیلم سینما سوخته کمی توضیح میدهید؟
اولا این شخصیت اسم ندارد زیرا برای آن هیچ محدودیتی نداریم. هر مخاطب با هر طبقه اجتماعی میتواند با او همذات پنداری کند و ما تنها چیزی که از او میبینیم ع مویی است که آپاراتچی سینما بوده و از گذشته و آینده وی هیچ اطلاعاتی بیان نمیشود.
عکسهای منتشر شده نشان میدهد شما به انبار فیلمی رفتید که حلقههای مختلفی از آثار قدیمی در آنجا بوده است.
بله، ما به یک انبار قدیمی در یک زیرزمینی رفتیم که به نوعی تمام فیلمهای قدیمی ایرانی و خارجی به صورت نگاتیو آنجا بود. من و کیمرام آنجا دنبال حلقههای فیلمها میگشتیم و بعد آنها را میبردیم سینما و آقای اکبر معززی پخش میکردند. ایشان با دیدن این فیلمها گریه میکردند این صحنهها خیلی روی من تاثیر گذاشت. معززی بهترین انتخاب برای این نقش بودند و سکانسهایی که کنار ایشان بازی کردم برای من کلاس بازیگری بود.
در این انبار پوستر فیلمهایی بود که شاید من فقط اسم آنها را شنیده بودم. مردی در همان انبار مسوول بود و از همه سینمای ایران و جهان اطلاعات داشت و در پلانی در سینما با ما بازی کردند. این انبار متروکه به اندازهای کثیف بود که من و کیمرام آلرژی پوستی گرفتیم.
کار در سینما سوخته چه جایگاهی برای شما دارد؟
این فیلم را با تمام وجودم دوست دارم. من غرق این کار شده بودم و هیچکدام از سختیهای آن را متوجه نمیشدم.
بعد از سینما سوخته چه کارهای دیگری انجام دادید؟
بعد از این فیلم، دیدم نسبت به سینما تغییر کرد و خیلی چیزها یاد گرفتم. حالا حاضرم مدتها کار نکنم تا با یک فیلمنامه متفاوت روبهرو شوم تا انرژی لازم را بگذارم و نتیجه آن را دریافت کنم.
البته بعد از سینما سوخته در فیلمی با عنوان مهراوه بازی کردم. البته قرار بود ۳۵ شود که به دلیل برخی مشکلات به موسسه رسانههای تصویری فروخته شد و به زودی وارد شبکه نمایش خانگی میشود. من در این فیلم نقش یک دختر معتاد به نام مهراوه را بازی کردم که فیلم با اعتیاد وی شروع میشود.
من این نقش را خیلی دوست داشتم و برای رسیدن به آن خیلی تلاش کردم. مهراوه اعتیاد به کراک داشت. در این فیلم ۴ مقطع مختلف زندگی این شخصیت را میبینید. برای این نقش تحقیقات زیادی کردم و خماری کسانی را دیدم که به موادهای مختلف اعتیاد داشتند تا بتوانم فرق استفاده از کراک را نسبت به سایر مواد پیدا کنم و سعی کردم لایههای درونی شخصیت مهراوه را پیدا کنم. امیدوارم نتیجه کار خوب باشد. البته در دو اپیزود مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» با عنوان شهربانو کاری از محمدرضا رحمانی و رویای تلخ به کارگردانی احمد معظمی بازی کردم.
اما احساس میکنم حالا دیگر کم کار شدهاید یا گزیده کار.
نه من خودم را محدود نمیکنم ولی سعی میکنم فیلمنامههای خوب را انتخاب کنم. در این مدت به من کار پیشنهاد شده است ولی باور کنید دنبال متن خاصی هستم و دوست دارم بیشتر متفاوت ظاهر شوم. امسال سال من است. من به این موضوع باور دارم. باید موقعیتها را در اختیار من قرار دهند تا من آنها را بسازم، باید این امکان داده شود. من خودم را به خودم ثابت کردم.
الگویی در سینما برای بازیگری دارید؟
الگوی من پنهلوپه کروز است. من عاشق بازی او هستم. بازیگری که برای بازی در ۷سکانس جایزه اسکار میگیرد.
درباره جایگاه خود در سینما یا تلویزیون چه نظری دارید؟
اگر من حالا اینجا هستم و در این جایگاه قرار دارم خدا خواسته است. اگر روزی به جایی برسم و برای آن جایگاه تلاش کرده باشم حتما خواست آن بالایی بوده است و حتی اگر تلاش کرده باشم و به جایی نرسم باز هم حتما زمانش نبوده است. شاید اگر در «به کجا چنین شتابان» آن اتفاقی که میخواستم میافتاد من بعد از آن دیگر این همه تلاش نمیکردم.
شاید باید میرفتم و در سینما سوخته بازی میکردم یا در مهراوه حضور پیدا میکردم تا به جایی که میخواستم برسم. من به دنبال شهرت نیستم، اما میخواهم اگر قرار است به جایی برسم به خاطر این باشد که بازیگر خوبی هستم.
نیلوفر شهیدی
نیلوفر شهیدی
نیلوفر شهیدی
نیلوفر شهیدی
نیلوفر شهیدی
نیلوفر شهیدی
نیلوفر شهیدی
نیلوفر شهیدی
نیلوفر شهیدی
نیلوفر شهیدی
نیلوفر شهیدی
نیما رئیسی +بیوگرافی و عکس
نیما رئیسی
نیما رئیسی | |
---|---|
زمینه فعالیت | بازیگر و گوینده |
تولد | مرداد ۱۳۵۴ رشت |
محل زندگی | ساری شهرک مسکونی نکاجوب |
ملیت | ایرانی |
بیوگرافی نیما رئیسی
نیما رئیسی ، بازیگر و گوینده ایرانی است. نیما رییسی در بیمارستان فامیلی رشت بدنیا آمد اما تمام دوران کودکی و نوجوانی خود را در شهرک مسکونی نکاچوب واقع در ساری و منطقه زیبا و توریستی دشت ناز گذرانده است . این منطقه به دلیل نزدیکی به ساحل دریا و همچنین محدوده ی حفاظتی جهت زیست آهوان جنگل دشت ناز دارای جذابیت توریستی می باشد.این منطقه دارای فرودگاه بین المللی دشت ناز ساری است. ایشان در سال های ۶۸ تا ۷۳ در خود شهر ساری اقامت داشته و پس از قبولی در دانشگاه به تهران مهاجرت نموده است. شهر بابل زادگاه پدری ایشان می باشد.
بازیگر
- ۱۳۷۹ – داستان یک شهر، به کارگردانی اصغر فرهادی
- ۱۳۸۶ – عشق را خط نزن، به کارگردانی عباس رنجبر
- ۱۳۸۶ – میوه ممنوعه، به کارگردانی حسن فتحی
- ۱۳۸۶ – تله فیلم تنگنا به کارگردانی علیرضا بذر افشان
- ۱۳۸۷ – تله فیلم پس از پایان
- ۱۳۸۷ – تله فیلم لالایی برای بیداری
- ۱۳۸۷ – فیلم تلویزیونی تا فردا
- ۱۳۹۱ – سریال پروانه به کارگردانی جلیل سامان
- ۱۳۹۲ – سریال ستاره حیات به کارگردانی جواد ارشاد
گوینده
- ۱۳۸۵ – گرگ و میش
- برنامه پارازیت از رادیو جوان
نیما رئیسی
نیما رئیسی
نیما رئیسی
نیما رئیسی
نیما رئیسی
نیما رئیسی
نیما رئیسی
نیما رئیسی
هدایت هاشمی +بیوگرافی و عکس
هدایت هاشمی
هدایت هاشمی | |
---|---|
زمینه فعالیت | سینما و تلویزیون |
تولد | ۱۷ اسفند ۱۳۵۳ سبزوار |
محل زندگی | مشهد |
ملیت | ایران |
پیشه | بازیگر |
سالهای فعالیت | «کارشناسی ارشد کارگردانی» |
مدرک تحصیلی | ۱۳۷۷ |
بیوگرافی هدایت هاشمی
هدایت هاشمی بازیگر سینما و تلویزیون در ایران است.
زندگینامه
وی در هفدهم اسفند ماه سال ۱۳۵۳ در شهر سبزوار متولد شد[۱] ولی تا زمان سربازی در شهر مشهد زندگی کردهاست و در آنجا به ورزش فوتبال نیز میپرداختهاست. این بازیگر دارای مدرک تحصیلی «کارشناسی ارشد کارگردانی» است و از سال ۱۳۷۷ به طور حرفهای بازی در تئاتر را آغاز کردهاست. نخستین فیلم سینمایی با بازی وی یک بوس کوچولو به کارگردانی بهمن فرمانآرا است.
کارنامه هنری
تئاتر
- افرا (بهرام بیضایی ۱۳۸۷)
- رومئو و ژولیت
- یک نوکر و دو ارباب
- والس مردهشوران
- آبگوشت زهرماری
- آندرانیک
- لوله
- تیغ کهنه
- دن کیشوت
- دو متر در دو متر جنگ
- پینوکیو
- غولتشنها
سینما
- یک بوس کوچولو (۱۳۸۴)
- آرام باش و تا هفت بشمار (۱۳۸۶)
- خاک آشنا (۱۳۸۶)
- وقتی همه خوابیم (۱۳۸۷)
- سوت قرمز کوچک – (بابک شیرین صفت ۱۳۸۷)
- لطفا مزاحم نشوید (۱۳۸۸)
- یه حبه قند (۱۳۸۸)
- گلچهره (۱۳۸۹)
- میگرن (۱۳۹۰)
- محمد (ص) (۱۳۹۰)
- آزمایشگاه (حضور افتخاری) (۱۳۹۰)
- شیر تو شیر (۱۳۹۰)
تلویزیون
سال | نام | سمت | کارگردان | توضیحات |
---|---|---|---|---|
۱۳۹۲ | پایتخت ۳ | بازیگر | سیروس مقدم | در نوروز ۱۳۹۳ از شبکه ۱ پخش شد. |
۱۳۹۱-۱۳۹۲ | نوشدارو | بازیگر | جواد اردکانی | شبکه ۱ |
۱۳۹۰ | چک برگشتی | بازیگر | سیروس مقدم | در نوروز ۱۳۹۱ از شبکه ۱ پخش شد. |
۱۳۸۱ | تلهتئاتر «بازرس کل» | بازیگر | محمد رحمانیان | نویسنده: «نیکلای گوگول» کارگردان تلویزیونی: «ساسان امیرپور» |
جوایز
برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم لطفا مزاحم نشوید
هدایت هاشمی
هدایت هاشمی
هدایت هاشمی
همسر و فرزند هدایت هاشمی
هدایت هاشمی
هدایت هاشمی
همسر هدایت هاشمی
هدایت هاشمی
رامتین خداپناهی +بیوگرافی و عکس
رامتین خداپناهی
رامتین خداپناهی | |
---|---|
زمینه فعالیت | بازیگر سینما و تلویزیون |
تولد | ۱۳۵۰ گرگان |
ملیت | ایران |
سالهای فعالیت | از ۱۳۷۷ تا کنون |
مدرک تحصیلی | کارشناسی ارشد رشته نمایش گرایش کارگردانی |
بیوگرافی رامتین خداپناهی
رامتین خداپناهی بازیگر، سینما و تلویزیون ایران میباشد.
زندگینامه
رامتین خداپناهی کارگردان، بازیگر و مدرس سینما و تلویزیون در سال ۱۳۵۰ در خانوادهای اهل هنر در گرگان به دنیا آمد.
تحصیلات
وی دارای مدرک کارشناسی رشته نمایش گرایش بازیگری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک و کارشناسی ارشد رشته نمایش گرایش کارگردانی و مدرس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک است.
زندگی هنری
او از سال ۱۳۷۸، پس از فارغ التحصیل شدن از مقطع کارشناسی، به صورت حرفهای وارد کار بازیگری شد. اولین تجربه اش تله تئاتر «کشتی نوح» بود و پس از آن بلافاصله در فیلم «ارتفاع پست» ساخته ابراهیم حاتمی کیا به ایفای نقش پرداخت. از جمله فعالیتهای هنری او میتوان به بازی در فیلم کوتاه «گوشه امن»(۱۳۸۱) و فیلمهایی چون «مزرعه پدری»(۱۳۸۱)،«صبحانه برای دو نفر» (۱۳۸۲)، «قند تلخ»(۱۳۸۶) و سریالهای «معصومیت از دست رفته»(۱۳۸۱)، «فقط بخاطر تو»(۱۳۸۲)، «هنگامه»(۱۳۸۳)،«پیلههای پرواز»(۱۳۸۴)، «برای آخرین بار»(۱۳۸۴)، «خسته دلان»(۱۳۸۷) و… اشاره کرد.
فیلمشناسی
سینما:
- ارتفاع پست – کارگردان: ابراهیم حاتمی کیا – اکران در سینماهای کشور – ۱۳۸۰
- مزرعه پدری – کارگردان: رسول ملا قلی پور – اکران در سینماهای کشور – ۱۳۸۱
- صبحانه برای دو نفر – کارگردان: مهدی صباغ زاده – اکران در سینماهای کشور – ۱۳۸۲
- سنگ، کاغذ، قیچی – کارگردان: سعید سهیلی – حضور در بیست و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر و اکران در سینماهای کشور – ۱۳۸۵
- دوشیزهٔ باران – کارگردان: علی سلیمان تاش – ۱۳۸۶
- قند تلخ – کارگردان: محمد عرب – اکران در سینماهای کشور – ۱۳۸۶
سریال:
- برگردین گنج اینجاست – کارگردان: نبی دوش – پخش از شبکهٔ ۱ سیما – ۱۳۷۷
- مریم مقدس – کارگردان: شهریار بحرانی – پخش از شبکهٔ ۱ سیما – ۱۳۷۸
- معصومیت از دست رفته – کارگردان: داوود میر باقری – پخش از شبکهٔ ۳ سیما – ۱۳۸۱
- فقط به خاطر تو – کارگردان: اکبر منصور فلاح – پخش از شبکهٔ ۳ سیما در ماه مبارک رمضان – ۱۳۸۲
- هنگامه – کارگردان: مجید جوانمرد – پخش از شبکه ۱ سیما – ۱۳۸۳
- پیلههای پرواز – کارگردان: حسین سهیلی زاده – پخش از شبکهٔ ۲ سیما – ۱۳۸۴
- و خداوند عشق را آفرید – کارگردان: مسعود شاه محمدی – پخش از شبکهٔ ۳ سیما – ۱۳۸۴
- برای آخرین بار – کارگردان: اکبر منصور فلاح – پخش از شبکهٔ شبکه ۵ سیما در ماه مبارک رمضان – ۱۳۸۴
- به خاطر من – کارگردان: اکبر منصور فلاح – پخش از شبکهٔ ۲ سیما – ۱۳۸۵
- تا صبح – کارگردان: مجید جوانمرد – پخش از شبکهٔ ۵ سیما به مناسبت ایام مبارک دهه فجر – ۱۳۸۵
- خسته دلان – کارگردان: سیروس الوند –۱۳۸۷
- یک وجب خاک – کارگردان: علی عبدالعلی زاده – پخش از شبکهٔ ۳ سیما – ۱۳۸۶
تله فیلم:
- مهر و آئینه – کارگردان: محمد ترابی – پخش از شبکهٔ جهانی جام جم – ۱۳۷۹
- کوچولوی خوش شانس – کارگردان: بابک نوری – موجود در ویدئو کلوپهای سراسر کشور – ۱۳۸۳
- پایان تاریکی – کارگردان: محمد راوندی – آمادهٔ پخش – ۱۳۸۴
- از اعماق زمین – کارگردان: اکبر منصور فلاح – آماده پخش از شبکهٔ ۱ سیما – ۱۳۸۵
- پرندهٔ شاهین – کارگردان: علی عبدالعلی زاده – پخش از شبکهٔ ۱ سیما – ۱۳۸۵
- نشانی لالهها – کارگردان: اکبر منصور فلاح – پخش از شبکهٔ اول سیما – ۱۳۸۶
- فراموشی – کارگردان: مسعود مددی – پخش از سینما ۴ – ۱۳۸۶
- اکباتان – کارگردان: سعید اسعدی – پخش از شبکهٔ ۱ سیما – ۱۳۸۶
- بازی با مهرهٔ سفید – کارگردان: حسن لفافیان – آمادهٔ پخش از شبکهٔ ۱ سیما – ۱۳۸۶
- مانگرو – کارگردان: مهدی صباغ زاده – آمادهٔ پخش از شبکهٔ ۱ سیما – ۱۳۸۶
- بر باد رفته – کارگردان: پرویز جعفری – ۱۳۸۷
- هکر – کارگردان: حسین تبریزی – پخش از شبکهٔ ۳ سیما – ۱۳۸۷
- چراغ خاموش، چراغ روشن – کارگردان: حسین تبریزی – پخش از شبکهٔ تهران – ۱۳۸۷
- کیش و مات – کارگردان: مهران مرادیان – پخش از شبکهٔ ۲ سیما – ۱۳۸۷
- حباب – کارگردان: بیژن شکرریز – پخش از شبکهٔ ۲ سیما – ۱۳۸۷
سایر آثار:
- کارگردانی نمایش مستخدم ماشینی – اجرا در تالار فخرالدین اسعد – گرگان – ۱۳۷۷
- تله تئاتر کشتی نوح – کار گردان: نور الدین استوار – پخش از شبکهٔ ۲ سیما –۱۳۷۸
- فیلم کوتاه گوشه امن – کارگردان: نگار آذر بایجانی – پخش از شبکهٔ تلویزیونی میشیگان – ۱۳۸۱
- آنونس جشنواره فیلم پلیس – کارگردان: مسعود مددی – ۱۳۸۳
رامتین خداپناهی
رامتین خداپناهی
رامتین خداپناهی
رامتین خداپناهی
گیتی معینی +بیوگرافی و عکس
گیتی معینی
گیتی معینی | |
---|---|
زمینه فعالیت | سینما و تلویزیون |
تولد | ۲۹ دی ۱۳۲۳ کرمانشاه |
ملیت | ایرانی |
پیشه | بازیگر |
بیوگرافی گیتی معینی
گیتی معینی (زاده ۲۹ دی ۱۳۲۳ در کرمانشاه) بازیگر تلویزیون و سینما ایران است. وی فعالیت سینمایی خود را در مقام بازیگری از سال ۱۳۷۳ با فیلم حسرت آغاز کرد
فیلمشناسی
سینمایی
- اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند (۱۳۹۱)
- گشت ارشاد (۱۳۹۰)
- پوست موز (۱۳۸۷)
- توفیق اجباری (۱۳۸۶)
- چند میگیری گریه کنی (۱۳۸۴)
- کوچولوی خوش شانس (۱۳۸۳)
- من بن لادن نیستم (۱۳۸۳)
- مربای شیرین (۱۳۸۰)
- یکی بود یکی نبود (۱۳۷۹)
- کودک و سرباز (۱۳۷۸)
- دو زن (۱۳۷۷)
- حسرت (۱۳۷۳)
تلویزیونی
وی تاکنون در سریالهای متعددی که عموماً قالب طنز دارد به ایفای نقش پرداخته است.
- دودکش
- سایهروشن
- خوشنشینها
- سه دونگ، سه دونگ
- عید آن سالها
- ماجراهای خانه شماره ۱۳
- مدرسه مادربزرگها
- تهران ۱۱- ۵۹۵ ج ۴۸
- دزدان مادربزرگ
- خانه در آتش
- خاله سارا
- برگریزان
بهاره کیانافشار +بیوگرافی و عکس
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار | |
---|---|
زمینه فعالیت | سینما ، تلویزیون |
ملیت | ایرانی |
پیشه | بازیگر |
بیوگرافی بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار از بازیگران سینما و تلویزیون ایران است. وی بازیگری را بهطور حرفهای از سال ۱۳۸۲ با بازی در مجموعه تلویزیونی کلاه پهلوی (در نقش «شادی مستشارنیا» با دوبلهی فریبا رمضانپور ) آغاز کرد.
فیلمشناسی بهاره کیانافشار
سینمایی
- گناهکاران (۱۳۹۱) به کارگردانی فرامرز قریبیان)[۱][۲][۳][۴]
- هیچ کجا هیچکس (۱۳۹۱) به کارگردانی ابراهیم شیبانی)[۵]
تلویزیونی
- کلاه پهلوی (۱۳۹۱) به کارگردانی سید ضیاءالدین دری)[۶][۷][۸]
گزینه بازیگری نقش اول فیلم جنجالی «لاله
همزمان با روزهای برگزاری جشنواره فیلم فجر سال ۱۳۹۱، از سوی تولیدکنندگان فیلم سینمایی جنجالی «لاله» (درباره لاله صدیق، قهرمان اتومبیلرانی ایران) اعلام شد که سرانجام بهاره کیانافشار برای ایفای نقش اول این فیلم انتخاب شده است. ولی، چندی بعد در بعضی رسانهها اعلام شد که به دلیل عدم آشنایی کامل این بازیگر با زبان انگلیسی این انتخاب منتفی شده است. آنجلینا جولی، جسیکا آلبا و مهناز افشار نیز از گزینههای قبلی ایفای این نقش بودند.[۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳] سرانجام، سارا امیری به عنوان بازیگر نقش اول فیلم «لاله» انتخاب شد.[۱۴][۱۵][۱۶]
ترانهسرایی
بهاره کیانافشار ترانهسرایی قطعه «تو هستی»، با صدای بهرام رادان، را انجام داده است. نماهنگ این قطعه در سال ۱۳۹۲ منتشر شد
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
بهاره کیانافشار
شراره درشتی +بیوگرافی و عکس
شراره درشتی
شراره درشتی | |
---|---|
زمینه فعالیت | سینما و تلویزیون |
ملیت | ایرانی |
پیشه | بازیگر |
همسر(ها) | رضا ژیان |
بیوگرافی شراره درشتی
شراره درشتی بازیگر زن ایرانی است.
فیلمشناسی شراره درشتی
سینمایی
- عشق آباد (۱۳۹۰)
- جدا افتاده (داود موثقی, ۱۳۸۳)
- شاخه گلی برای عروس (قدرت الله صلح میرزایی, ۱۳۸۳)
- بله برون (داود موثقی, ۱۳۸۲)
مجموعه تلویزیونی
- دفترخانه شماره ۱۳
- آخرین روز ماه (۱۳۸۵)
سوگل طهماسبی +بیوگرافی و عکس
سوگل طهماسبی
سوگل طهماسبی | |
---|---|
نام اصلی | سوگل طهماسبی |
زمینه فعالیت | تئاتر، سینما و تلویزیون |
تولد | ۲۵ بهمن ۱۳۶۴ اصفهان |
ملیت | ایرانی |
پیشه | بازیگر |
سالهای فعالیت | ۱۳۸۱ تا کنون |
بیوگرافی سوگل طهماسبی
سوگل طهماسبی (زادۀ ۲۵ بهمن ۱۳۶۴ در اصفهان) بازیگر ایرانی تئاتر، سینما و تلویزیون است.
بزرگ شده اهواز و فوق دیپلم گرافیک هستند. سال اول دبیرستان در اهواز موفق به دریافت جایزه از جشنواره تئاتر استان می شود. داور این جشنواره مریم معترف بودند و کیانوش عیاری نیز در این جشنواره حضور داشتند که سوگل طهماسبی برای بازی در سریال روزگار قریب انتخاب می شود. به این ترتیب اولین تجربه حرفه ای سوگل طهماسبی با سریال روزگار قریب آغاز می شود.
سینما سوگل طهماسبی
- ۱۳۹۱ – چارسو (فرهاد نجفی)
- ۱۳۹۱ – بزرگ مرد کوچک (صادق دقیقی)
- ۱۳۹۰ – زندگی خصوصی آقا و خانم میم (سید روح الله حجازی)
- ۱۳۸۸ – دختران (قاسم جعفری)
- ۱۳۸۶ – پرچم های قلعه کاوه (محمد نوری زاد)
تله فیلم
- ۱۳۹۲ – سرزمین بارانی (جواد مزدآبادی)
- ۱۳۹۱ – عاشقی در وقت اضافه (صمد یاری)
- ۱۳۹۱ – نیمه شب (سیامک صرافت)
- ۱۳۹۱ – لباسی برای خدمت (هادی شریعتی)
- ۱۳۹۰ – کلاس سوم ب (غلامرضا رمضانی)
- ۱۳۹۰ – دو خرمای نارس (سید مجید امامی)
- ۱۳۹۰ – این هفت نفر (سیامک صرافت)
- ۱۳۹۰ – گنجینۀ پنهان (جواد مزدآبادی)
- ۱۳۹۰ – کور گره (جمشید محمودی)
- ۱۳۹۰ – بوسۀ باد (حسین عامری)
- ۱۳۹۰ – برهوت (شهرام شاه حسینی)
- ۱۳۹۰ – گردنۀ خان (حسین تبریزی)
- ۱۳۹۰ – مردان نمکی (سامان سالور)
- ۱۳۸۹ – سکوت مطلق (جواد مزدآبادی)
- ۱۳۸۸ – رهایی از زمین (محمد قاسمی)
- ۱۳۸۸ – دم زری (غلام رضا رمضانی)
- ۱۳۸۸ – تنهایی رود (علیرضا رزازی فر)
- ۱۳۸٧ – قبل از غروب (محمد جواد کاسه ساز)
مجموعۀ تلویزیونی
- ۱۳۹۱ – ستارۀ حیات (جواد ارشاد)
- ۱۳۹۱ – بال های خیس (عباس رنجبر)
- ۱۳۹۰ – مهرآباد (سید فرید سجادی حسینی)
- ۱۳۹۰ – ساعت فراموشی (عباس رنجبر)
- ۱۳۸۹ – فاصله ها (حسین سهیلی زاده)
- ۱۳۸۸ – خانۀ بی پرنده (کاظم معصومی)
- ۱۳۸۷ – مثل هیچکس (عبدالحسین برزیده)
- ۱۳۸۳ – زائر سرای ممتاز (حمید بهمنی)
- ۱۳۸۳ – یوسف پیامبر(ع) (فرج الله سلحشور)
- ۱۳۸۱ – روزگار قریب (کیانوش عیاری)
سوگل طهماسبی
سوگل طهماسبی
سوگل طهماسبی
سوگل طهماسبی
سوگل طهماسبی
سوگل طهماسبی
سوگل طهماسبی
سوگل طهماسبی
سوگل طهماسبی
سوگل طهماسبی
سوگل طهماسبی
نسیم ادبی +بیوگرافی و عکس
نسیم ادبی
بیوگرافی نسیم ادبی
تاریخ و محل تولد: ۱۳۵۵ – تهران
تحصیلات: کارشناسی نمایش با گرایش بازیگری از دانشگاه آزاد اسلامی تهران
اجراها نسیم ادبی
بازی در نمایش
”تنبور نواز“ به کارگردانی ”هادی مرزبان“؛تهران،تئاتر شهر،تالار اصلی؛ ۱۳۷۲
”اقلیما“ به کارگردانی ”اعظم بروجردی“؛تهران، تالار محراب؛۱۳۷۲
”ایلیات“ به کارگردانی ”محرم زینالزاده“؛تهران،تئاتر شهر،تالار قشقایی؛ ۱۳۷۳
”تولد تا تولد“ به کارگردانی ”نادر رجبپور“؛تهران، تالار وحدت؛ ۱۳۷۴
”سرشت سوگناک زندگی“ به کارگردانی ”محمود عزیزی“؛ تهران،تالار وحدت؛۱۳۷۵
”طوفان روح“ به کارگردانی ”هوشنگ هیهاوند و حسین مسافر“؛ تهران،تالار وحدت؛ ۱۳۷۶
” اهل اقاقیا“ به کارگردانی ”آناهیتا اقبالنژاد“؛تهران،جشنواره فجر؛ ۱۳۷۷
”شمس پرنده“ به کارگردانی ”پری صابری“؛تهران،تالار وحدت؛ ۱۳۷۸ – یونسکو , پاریس؛ ۱۳۸۳
”زینب“ به کارگردانی ”محمود عزیزی“؛ تهران،تالار وحدت؛ ۱۳۷۸
”آنتیگونه“ به کارگردانی ”پری صابری“؛ تهران،تالار وحدت؛ ۱۳۷۹
”آنتیگونه“ به کارگردانی ”پری صابری“؛اجرا در ایتالیا، کلوزئوم روم؛ ۱۳۷۹
”رند خلوت نشین“ به کارگردانی ”پری صابری“؛تهران، تالار وحدت؛ ۱۳۸۰
”روز رستاخیز“ به کارگردانی ”فرهاد مهندسپور“؛تهران،تالار چهارسو؛ ۱۳۸۱
”یوسف و زلیخا“ به کارگردانی ”پری صابری“؛ تهران،تالار وحدت؛ ۱۳۸۱
”من و هزار تو“ به کارگردانی ”آرش دادگر“؛ تهران،تئاتر شهر ،تالار شماره ۲؛ ۱۳۸۱
”آنتیگونه“ به کارگردانی ”مجید جعفری“؛ تهران،تئاتر شهر، تالار چهارسو؛ ۱۳۸۲
”سوگ سیاوش“ به کارگردانی ”پری صابری“؛تهران،تئاتر شهر، تالاراصلی، ۱۳۸۲یونسکو , پاریس؛ ۱۳۸۳
”زمستان“ به کارگردانی ”هما روستا“؛تهران،تئاتر شهر، تالارچهارسو؛ ۱۳۸۳
”۳۱/۶/۱۳۷۷“ به کارگردانی ”علیرضا نادری“؛ تهران،تئاتر شهر،تالار چهارسو؛ ۱۳۸۳
” ۲۳۴۲ روز بد“ به کارگردانی ”بهروز غریبپور“؛تهران، جشنواره فجر؛ ۱۳۸۳ – پاریس؛ ۱۳۸۳
”من از کجا عشق از کجا“ به کارگردانی ”پری صابری“؛تهران،تئاتر شهر، تالاراصلی؛ ۱۳۸۳
”خانم سرگرد باربارا“ به کارگردانی ”مهرداد رایانیمخصوص“؛ ۱۳۸۴
”سانتا کروز“ به کارگردانی ”هما روستا“؛تهران، تئاتر شهر، تالار چهارسو؛ ۱۳۸۴
”ایکارو“ به کارگردانی ”بهروز غریبپور“؛تهران،تئاتر شهر، تالار چهارسو؛ ۱۳۸۴
جوایز
دریافت جایزه بهترین بازیگر زن برای بازی در نمایش “اهل اقاقیا” از جشنواره اردبیل؛ ۱۳۷۵
دریافت جایزه بهترین بازیگر زن برای بازی در نمایش”عروسکی به نام مترسک“ از جشنواره دانشجویی؛ ۱۳۸۱
دریافت جایزه بهترین بازیگر برای بازی در نمایش”عروسکی به نام مترسک“ از جشنواره کانونها؛
نسیم ادبی
نسیم ادبی
نسیم ادبی
نسیم ادبی
الهام چرخنده +بیوگرافی و عکس
الهام چرخنده
الهام چرخنده | |
---|---|
زمینه فعالیت | سینما و تلویزیون |
تولد | ۴ تیر ۱۳۵۷ ۲۱ آوریل ۱۹۷۸ (۳۶ سال) تهران |
محل زندگی | تهران |
ملیت | ایران |
پیشه | بازیگر |
همسر(ها) | فرشید نوابی(سابق) |
فرزندان | یک فرزند |
بیوگرافی الهام چرخنده
الهام چرخنده (زاده ۴ تیرماه ۱۳۵۷) بازیگر سینما و تلویزیون ایران. وی پس از تحصیل در رشتهٔ معماری فعالیتهای هنری خود را با تدریس طراحی و نقاشی در اصفهان پی گرفت. تله تئاتر شباشب یکی دیگر از کارهای وی است. او همچنین سابقه بازی در فیلم سینمائی شب یلدا را هم دارد.
اعتقادات و اظهار نظرها الهام چرخنده
خانم چرخنده در یک مصاحبه تلویزیونی نوروزی، با نامیدن سید علی خامنهای با عنوان نائب امام زمان تبریک نوروزی خود را به او تقدیم کرد [۲]. الهام چرخنده در برنامه “مثبت یک” شبکه یک سیما که به مناسبت میلاد امام علی روی آنتن رفت، گفت: خدا را شاکرم که در همچین شبی در تلویزیون هستم. دوست دارم امشب رساتر صحبت کنم و میلاد امام علی را به رهبر عظیمالشأن کشورم تقدیم کنم و تبریک بگویم. آقاجان این عید بر شما مبارک و سایهتان بر سر ما مستدام باشد
فیلم شناخت الهام چرخنده
مجموعه تلویزیونی
- آوای باران (۱۳۹۲)
- پروانه (۹۲-۱۳۹۱)
- من یک مستاجرم
- دایره تردید
سینمایی
- ۱ – دامنههای سفید (۱۳۹۱)
- ۲ – سوگند (۱۳۸۷)
- ۳ – شب یلدا (۱۳۸۰)
- ۴ – عروسی مهتاب (۱۳۷۵)
سایر آثار
- شباشب (تله تئاتر)
- هما (شبکهٔ ویدئویی)
- والس خداحافظی (تئاتر)
- ستارهٔ مهاجر (اجرا)
- جنایت و مکافات (فیلم کوتاه)
الهام چرخنده
الهام چرخنده
الهام چرخنده
الهام چرخنده
الهام چرخنده
الهام چرخنده
الهام چرخنده
الهام چرخنده
الهام چرخنده
همسر الهام چرخنده
الهام چرخنده
همسر الهام چرخنده