بیوگرافی بازیگران مرد ایران
بیوگرافی شهرام قائدی + عکس
بیوگرافی و مصاحبه با شهرام قائدی : شاگـرد امین تـارخ
«شهرام قائدی» درشهرستان قیروکارزین ۱۷۵ کیلومتری جنوب شیراز و در استان فارس به دنیا آمد، از سال ۶۹، ۷۰ به تهران آمد. اولین کار تصویری تلویزیونیاش «خودروی پلاک ۱۱» بود و پس از آن در سریال «بازگشت پرستوها» بازی کرد. قائدی اعتقاد دارد، بازیگریاش از زیرصفر شروع شده، نه از صفر…او میگوید: بازیگری، مهمترین دغدغه زندگی من است، شاید بدون بازیگری هیچ چیزی برایم قشنگ نباشد.
«شهرام قائدی» از جمله بازیگرانی است که توانست در سالهای اخیر نام خود را به عنوان یک هنرمند، در جامعه هنری مطرح کند، او از سال ۷۳ در کاراگاه آموزشی «امین تارخ»، فعالیت خود را آغاز کرد و در سال ۷۴ برای خودش یک پا «بازیگردان» شد و در همان سال با کارگردانهای مطرحی چون؛ قطبالدین صادقی، گلاب آدینه و… کار کرد، میگوید: «در همان زمان میتوانستم بازی کنم، اما آنقدر پختگی در خودم نمیدیدم که مقابل دوربین قرار بگیرم، دلم نمیخواست به هر قیمتی بازیگر شوم، پس صبر کردم تا بازیگر شدن من در زمان خودش اتفاق بیفتد.»او در ایام ماه مبارک رمضان در سریال پرطرفدار «پنجمین خورشید» در کنار «حمید گودرزی» به ایفای نقش پرداخت و نقشی بسیار پررنگ هم از خود نشان داد، شهرام میگوید: در نقشهایی که بازی میکنم، اهل کمفروشی نیستم و تمام تلاشم را برای هر چه بهتر بازی کردن انجام میدهم.
قائدی در رابطه با بازی در سریالهایی که در ایام رمضان تهیه میشود، میگوید: سریالهایی که در ماه رمضان پخش میشوند، به دلیل معنویتی که در آنها دیده میشود، همواره مورد علاقه من بوده است.
او در سال ۸۰ در فیلم سینمایی زیبایی به نام «ارتفاع پست» بازی کرد، در فیلمی از ابراهیم حاتمیکیا… پس از آن حضور او در سینما ادامه یافت؛ روز کارنامه، من و نگین دات کام، ماجراهای اینترنتی (چای نت)، سرود تولد، قاعده بازی، امضاءشدگان، کلانتری غیرانتفاعی و در نهایت چارچنگولی که البته طی این سالها، بازی در سریالهای تلویزیونی هم دیدیم، که یکی از مهمترین بازیهای تلویزیونی او، «قرارگاه مسکونی» بود، همچنین مسابقه «مسیر سبز» که چند سال پیش روی آنتن شبکه تهران میرفت.
او با نقشهایش، صادقانه بازی میکند: من با نقشهایم بسیار صادقانه برخورد میکنم و هیچ وقت به نقشهایی که به من سپرده شده است نارو نزدم، سعی میکنم با صداقت کامل بازی کنم. این مسئله مهمترین دغدغه من در خصوص حرفهام است. من با نقشهایم همیشه صادقانه برخورد میکنم.ارتفاع پست که در ژانر جنگ بود، جزو اولین کارهای «قائدی» بود، او میگوید: این ژانر را خیلی دوست دارم، به نظرم جای کار زیادی دارد، خوشبختانه این شانس را هم داشتم که با کارگردانهای مطرحی چون: حاتمیکیا و محمدحسین لطیفی در ارتفاع پست و روز سوم کار کنم.او همچنان از امین تارخ به نیکی یاد میکند من چیزی یا کسی را ندیدم که به واسطه او عاشق سینما شوم و این تنها اعتماد امین تارخ بود که باعث شد من سینما را بشناسم، من فقط سعی کردم که یاد بگیرم.
او پس از مدتی بازیگری ناگهان به سراغ ژانر طنز رفت، چون میخواستم سینمای کمدی را هم تجربه کنم، البته ابتدا کسی در این زمینه به من پیشنهادی نمیکرد، چون تا پیش از آن در کارهای جدی بازی کرده بودم و به همین دلیل چندی خانهنشین شدم و تیزر تبلیغاتی میساختم تا اینکه توانستم این نوع ژانر را هم تجربه کنم و دیگر آنقدر در نقشهایم جا افتاده بودم که حتی کسانی که قبلا با آنها کار جدی انجام داده بودم، دیگر به سراغ نیامدند…
او میگوید: به شخصه آدم شوخطبعی هستم، همین مسئله خیلی برای رسیدن به نقشهای کمدیام به من کمک میکرد و البته درباره تکتک کارهایم تحقیق میکردم، سعی میکردم نقشهایم را به شکل درستش طراحی و بازی کنم. گرچه در خصوص انتخاب نقشهایم وسواس زیادی به خرج میدهم و سعی میکنم آگاهانه آنها را انتخاب کنم.
شهرام قائدی میگوید: سینما به نوعی همان گمگشته من بود، من هیچ وقت نمیتوانم مثل یک کارمند رفتار کنم، چون خستهام میکند، بازیگری جواب بلندپروازیهایم را میداد و به نظرم سینما تنها رشتهای است که میتوانی با آن همیشه جوان بمانی…
شاید بپرسید، چرا هر نقشی که شهرام قائدی ایفا میکند، دیدنی است… در نقشهایی که بازی میکنم، اهل کمفروشی نیستم و تمام تلاشم را برای هر چه بهتر بازی کردن انجام میدهم. به نظر من صداقت رکن اصلی در بازیگری است و چنانچه این اصل در بازی وجود نداشته باشد، نتیجه کار مطلوب نخواهد بود.
بیوگرافی مسعودرایگان + عکس
بیوگرافی مسعودرایگان بازیگرسقوط یک فرشته
مسعود رایگان (زاده ۱۳۳۰، خرمآباد) هنرپیشه سینما و همسر رویا تیموریان است.وی دارای مدرک کارگردانی تئاتر از دانشکدههنرهای دراماتیک است. مسعود رایگان چند سالی را در اروپا و کشور سوئد به بازیگری پرداخته ولی در سال ۱۳۸۰ به ایران بازگشت. نام مسعود رایگان با فیلم خاموشی دریا بر سر زبانها افتاد اما خیلی دور، خیلی نزدیک او را به شهرت رساند، به طوری که جایزه جشن خانه سینما را برای بازی در این فیلم از آن خود کرد. وی همچنین کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در بیست و سومین دوره جشنواره فیلم فجر، برای بازی در این فیلم شده است.
رایگان هنرپیشگی را از کودکی و با پردهخوانی در کارهای پدرش آغاز کردهاست، بعدها در سالهای ۱۳۵۱ و ۱۳۵۲ در فیلمی از مرتضی جزایری بازی کرد در سالهای ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ با چند برنامه تلویزیونی همکاری کرد و سپس به سوئد رفت. وی علاوه بر تحصیل در مدرسه فیلم سوئد با مراکز اینترنشنال کالجر، فرهنگ ملل و تئاتر شهر، تئاتر ملی، تئاتر اوروبرد، تئاتر القبر همکاری کرد و برنامهای تحت عنوان دستهای روشن برای شبکه ۲ تلویزیون سوئد کارگردانی کرد، همچنین در فیلمی از سوزان اوستن کارگردان برادران آمادتوس، تحت عنوان زندگی خطرناک بازی کرد و همچنین در چهار مجموعه تلویزیونی در سوئد نقش آفرینی کرد. رایگان سال ۱۳۸۰ به دعوت وحید موساییان به ایران آمد و در فیلم خاموشی دریا بازی کرد. او بار دیگر به دعوت رضا میرکریمی به ایران آمد و در نقش اول فیلم خیلی دور، خیلی نزدیک، ساخته رضا میرکریمی بازی کرد.
فیلمشناسی
خاموشی دریا، ۱۳۸۲
تنهایی باد (به عنوان یکی از فیلمنامه نویسان)، ۱۳۸۳
خیلی دور، خیلی نزدیک، ۱۳۸۳
کافه ستاره، ۱۳۸۴
خون بازی، ۱۳۸۵
دستهای خالی، ۱۳۸۵
گوشواره، ۱۳۸۵
سنتوری، ۱۳۸۵
زادبوم، ۱۳۸۷
دوزخ، برزخ، بهشت، ۱۳۸۷
پرسه در مه، ۱۳۸۸
جرم، ۱۳۸۹
گلچهره، ۱۳۸۹
تلوزیون
مدار صفر درجه، ۱۳۸۶
شمس العماره، ۱۳۸۸
خسته دلان، ۱۳۸۸
جست و جو گران، ۱۳۸۸
در مسیر زایندهرود، ۱۳۸۹
سقوط یک فرشته ، ۱۳۹۰
کامل ترین بیوگرافی کاوه سماک باشی + تصاویر
کاوه سماک باشی + تصاویر کاوه سماک باشی
کاوه سماکباشی یکی از بازیگران نسل جوان ایران است او در سالهای اخیر بیشتر در مجموعههای تلویزیونی بازی کرده است و توانسته خود را به مخاطبین جعبه جادویی بشناساند.
گفتگویی کوتاه با کاوه سماکباشی
متولد فروردین سال ۱۳۵۹ در رشته ی مهندسی مکانیک تحصیل کرده ام، یک خواهر کوچکتر از خودم به اسم «تارا» دارم، در یک خانواده دوستداشتنی و بسیار با محبت بزرگ شدم. پدرم محمود سماکباشی از صدابردارهای قدیمی و مادرم هم فرهنگی است.
دوران کودکی کاوه سماکباشی
وقتی بچه بودم خیلی شیطون و بازیگوش بودم، تو مدرسه هم همیشه جزو شیطونترین بچهها بودم چند باری هم به خاطر همین شیطنتم از کلاس اخراج شدم، اما چون بچه درسخوانی بودم هر بار بخشیده میشدم.
خصوصیات اخلاقی کاوه سماکباشی
در کل آدم جدی هستم و برعکس نقشهایی که تا به حال ایفا کردم اصلا احساساتی و خیلی اهل شوخی کردن نیستم اما خدا نکند، روی دنده شوخی کردن بیفتم آن وقت… اصلا اهل غیبت کردن نیستم و تا به حال هم بد کسی رو نخواستم برعکس چهرهام، آدم متکبر و مغروری هم نیستم!
شهرت کاوه سماکباشی
اکثر کسانی که وارد حرفه بازیگری میشوند میل به دیده شدن در آنها وجود دارد، شهرت، دنیای عجیبی است و در آن کشش خاصی وجود دارد با تمام مشکلاتی که وجود دارد من شهرت را دوست دارم اما گاهی اوقات شهرت باعث میشود آدم در مکان عمومی معذب باشد. من مدتهاست که از غذا خوردن در رستوران لذت نمیبرم چرا که مجبورم سنگینی نگاه دیگران را دائم احساس میکنم. اوایل وقتی به بیرون میرفتم و میدیدم آدمهایی را که من نمیشناسمشان خیلی راحت با من برخورد میکنند و با من صمیمی هستند برایم جالب حتی عجیب بود اما الان با این قضیه به خوبی کنار آمدم.
خوشبختی ار نظر کاوه سماکباشی
من خوشبختی در کار را زمانی میبینم که اگر فردی کتاب سینما را ورق میزند از من به نیکی یاد کند و در بازیگری به ماندگاری برسم در زندگی شخصیام هم خوشبختی را در آرامش داشتن میبینم.
نظر کاوه سماک باشی در مورد دوست و رفیق
در کل آدم رفیقبازی نیستم و تعداد دوستانم محدود و اکثر دوستانم هم همکلاسیهای دوران دبیرستانم هستند چون معمولا با کسانی که قبل از شهرت با آنها دوست شدی صرفا تو را به خاطر خودتت میخواهند اما… در میان افراد مشهور هم با پژمان بازغی، حسام نوابصفوی، مهدی مقدم، حمید عسگری، علی لهراسبی و… دوست هستم.
خوانندگی کاوه سماکباشی
من دوستان خواننده زیادی دارم، خودم هم یک ته صدایی دارم و چند سال قبل هم تیتراژ یک برنامه تلویزیونی به اسم رژان را خواندم، اما خب الان تصمیم گرفتم تمرکزم را تنها روی بازیگریام بگذارم چرا که فعالیت در دو زمینه باعث میشود که تمرکز از بین برود و نتوانم در هیچ کدام موفق شوم به همین خاطر ترجیح دادم که فعلا تمرکزم را روی بازیگری بگذارم.
بهترین و بدترین اتفاقات زندگی کاوه سماکباشی
بهترین اتفاقی که تو زندگیام افتاده، داشتن یک خانواده خوب و صمیمی و تو کار هم همکاری با بهروز افخمی است و بدترین اتفاق زندگیام فوت دایی بزرگم بود…
نقش اصلی
شروع فعالیت من در عرصه بازیگری به گونهای بوده که از ابتدا نقشهای تاثیرگذار و کلیدی به من میرسید، به همین خاطر ترجیح میدهم که در کارهایم ایفاگر نقش اصلی باشم اکثر نقشهایی هم که به من پیشنهاد میشود نقش اول است.
گریم متفاوت سماک باشی
عدهای از من میپرسند فکر نمیکنی این پرکاری تو باعث شود که چهرهات برای مردم تکراری شود من هم در جواب به آنها گفتم: من برای اینکه با این مسئله مواجه نشوم سعی کردم تا آنجا که میشود از گریمهای متفاوت استفاده کنم، گریم اگر خوب و متفاوت باشد به بازیگر کمک زیادی میکند.
عکس و بیوگرافی پندار اکبری
بیوگرافی پندار اکبری + تصاویر پندار اکبری
پندار اکبری
زمینه فعالیت : سینما و تلویزیون
تولد : ۱۴ آذر ۱۳۶۱ تهران، ایران
والدین : عبدالرضا اکبری
محل زندگی : تهران
ملیت : ایران
پیشه : بازیگر
سالهای فعالیت : ۱۳۷۸ – تاکنون
مدرک تحصیلی : دانشآموخته عکاسی
پندار اکبری (زاده ۱۴ آذر ۱۳۶۱، تهران) بازیگر سینما و تلویزیون است.
زندگی پندار اکبری
پندار اکبری فرزند اول عبدالرضا اکبری یک تدوینگر و بازیگر است. اکبری فارغ التحصیل رشته ی عکاسی و تصویر برداری است. پندار اکبری از سال ۱۳۸۰ بازیگری را در آموزشگاه «سپیده آذین» زیر نظر پدرش عبدالرضا اکبری آغاز کرد و با بازی در سریال «نوعروس» به تلویزیون راه یافت. مدتی پس از بازی به کار تدوین پرداخت و دوباره با سریال «طفلان مسلم» به تلویزیون بازگشت.
پندار اکبری در مجموعه «تلاش»، « زمزمه محبت» به کارگردانی پدرش، «عید آن سال» به کارگردانی سعید ابراهیمیفر، سریال «نو عروس»، سریال «پشت صحنه»، «بوی غریب پاییز»، مجموعه «پس از سال ها» و مجموعه «پنجمین خورشید» بازی کرده است. همچنین پندار اکبری در سریال «فاصله ها» و مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیافتد» به ایفای نقش پرداخته است.
جالب است بدانید که عمو و پدر پندار اکبری نوازنده و استاد ویالن هستند و برادر کوچکترش، عرفان هم نوازنده خوب تنبک و تار است.
آشنایی بیشتر و مصاحبه با پندار اکبری
به نظرتان اگر آدم پدری مشهور و محبوب داشته باشد چقدر خوب یا بد است؟
طبیعتا خوب و دلپذیر است اما به هر حال مشکلاتی هم دارد. مثلا هر وقت همراه پدرم به سینما یا رستوران می رویم ارامش نداریم. برای مردم خیلی جالب است بدانند ما چه غذایی می خوریم یا حتی پول غذایمان چقدر شده است. به هر حال گاهی نگاه های مردم واقعا معذبمان می کند البته این را خیلی خوب می دانم که این توجه ها همه از سر لطف است و برای همین هم خودم بازیگر شدم تا این حس را تجربه و درک کنم اما کاش گاهی رعایت یکدیگر را بکنیم.
– موضوع شهرت پدرتان شما را بیشتر به انزوا سوق داده است یا اجتماعی تر شده اید؟
به نظرو منزوی هستم چون ترجیح می دهم کمتر بیرون بروم و تنهایی ام را دوست دارم.
– یادتان می اید وقتی پدرتان به مدرسه می آمدند عکس العمل بچه های مدرسه چه بود؟
معمولا عکس العمل جالبی داشتند مثلا اینکه از پدرم در مورد اخر سریال ها سوال می کردند یا از ایشان می خواستند برایشان کاغذی را امضا کنند. به هر حال این چیز ها شاید برای مردم جذاب باشد اما برای ما این گونه نیست.
– ایا معلم ها به شما توجه ویژه ای هم داشتند؟
نه تنها توجهی نداشتند بلکه بیشتر سخت می گرفتند.
– پسر عبدالرضا اکبری بودن سخت است یا آسان؟
به نظرم چیزی که از همه مهمتر است و باید به آن توجه کنیم این است که آبروی پدر حفظ شود و ارزش زحمات او را بدانیم چرا که او پله پله این مسیر را بالا رفته است. من بسیار پایبند این موضوع هستم که حرمت و ارزش او را حفظ کنم و اینقدر که نگران پدرم هستم نگران خودم نیستم.
از مشکلات و معضلاتی که امروز گریبانگیر حوزه بازیگری است قطعاً اطلاع دارید، به نظر شما برای سامان دادن به بحث بازیگری در حوزه سینما و تلویزیون چه باید کرد؟
متأسفانه در این چند سال بچههایی که چهره مناسبی داشتهاند و با پرداخت پول و… وارد عالم بازیگری شدهاند. من فکر میکنم هر کسی که اینجوری وارد بازیگری شده ظلم به یک دانشکده بازیگری کرده است. ای کاش سازمانی تشکیل می شد که این موارد را کنترل و جهت دهی میکردند. چرا مثلاً یک بازیگری که جوان است و پای قرارداد میرسد تهدید میشود که اگر دستمزد بالایی بخواهی کسی را جایت میگذاریم که حاضر است برای ایفای نقش تو پول بدهد. به نظر من باید این موارد به صورت جدی پیگیری و حل شود.
– پیشنهاد شما چیست؟
من فکر میکنم همینطور که در فوتبال یک کمیته، منشور اخلاقی را تدوین میکند در اینجا هم با استفاده از کسانی که از هر جهت مورد اعتمادند، استفاده شود و قوانینی برای انتخاب بازیگر در فیلمها و سریالها نوشته شود.
– میدانید که پدر شما یکی از کسانی است که امروزه دچار بی مهری و بیرحمی سینما و تلویزیون شده و ناخواسته و ناحق کنار گذاشته شده آیا پیش آمده که با نگاهی به سرنوشت پدرتان به حوزه بازیگری شک کنید و از عشق به بازیگری سرخورده شوید؟
ببینید، من یک وقتی کار تئاتر میکردم. شاید در پایان ماه مبلغ بسیار ناچیزی گیر ما میآمد اما راضی و عاشق کار بودیم و لذت میبردیم. باید کاری صورت بگیرد که این عشق به کار به نفرت تبدیل نشود که در مجموع به ضرر سینما و تلویزیون تمام شود. به هر حال کسی مثل پدر من توقع زیادی ندارد. در حدی که زندگیاش معمولی بچرخد کافی است چون مسأله مادی یک چیز است و عشق به کار و تداوم کار یک چیز دیگر است و اگر کسی به عشقش هر چه باشد نرسد، میدانید چه حال و روزی پیدا میکند. من هم به خاطر عشق و علاقه زیاد به بازیگری تا به حال به طور جدی مشکلات را در نظر نگرفتهام.
– همینطور که اشاره کردید نکته حائز اهمیت در رشد شما کمکهای بیدریغ پدرتان بوده و این یکی از نکات مثبت است. فکر میکنید موارد منفی و بازدارنده هم در حیطه کار کسانی مثل شما که پدرانشان بازیگر هستند وجود دارد یا خیر و اگر وجود دارد، اشاره کنید.
قطعاً موارد بازدارنده و محدود کننده است. من فکر میکنم کسانی مثل ما در واقع کار سختتری را به عهده داریم. چون با یک اشتباه و کم کاری، سابقه کاری بزرگترهایمان را خراب میکنیم. از طرفی هم من ضمن اینکه باید تلاش کنم باید انتظارات پدرم را هم برآورده کنم چون ایشان کارهای مرا به طور کامل قبول ندارد و معتقد است که میتوانم بهتر از این باشم.
– میدانم که به عکاسی هم علاقهمندید. دید و انتظارتان از کار عکاسی چیست؟
واقعیت این است که عکاسی برای من جنبه درآمدزایی دارد و در وهله دوم به خاطر یادگیری مسائل فنی است که به کارگردانی کردنم در آینده ختم شود.
– درچه بخشی از عکاسی فعال هستید؟ و مگر دستمزد بازی کفاف زندگی را نمیدهد.
من عکاسی تبلیغاتی و صنعتی را دنبال میکنم. در واقع بازیگری جوابگوی هزینههای زندگی نیست و ادامه کار بازیگری من مستلزم امرار معاش از طریق عکاسی است.
سابقه هنری پندار اکبری
سریال
* دختری به نام آهو
* زمزمه مجبت
* تلاش
* عید آن سال
* نوعروس
* بوی غریب پاییز
* طفلان مسلم
* رازها و روزها
* پنجمین خورشید
* فاصلهها
* سراب
*معراجیها[۲]
* نیاز
تله فیلم
* داستانهای نا تمام دنیا
* بوسه باد
* جان و مرجان
* شمال شهر جنوب شهر
* فریاد سکوت
* بیگانه با خود
* لبخند خدا
* تشنج
فیلم سینمایی
* معراجیها
تدوین
* عسلها و مثلها
* فری فضایی
* مداح
* طفلان مسلم
بیوگرافی ساعد هدایتی + عکس
ساعد هدایتی متولد ۹ آوریل ۱۹۵۵ – فروردین ماه ۱۳۳۴ شمسی ) بازیگر ایرانی است.
او کارش را از سال ۱۳۴۹ با استودیو پارس فیلم شروع کرد و در فیلمهایی چون «آب نبات چوبی» و «جنگجویان کوچولو»، نقش هایی را ایفا کرد. سپس بعد از وقفه ای طولانی در فعالیتهای هنری، در سال ۱۳۷۸ و به دنبال بستری شدنِ پدرِ مهران مدیری در بیمارستان محل کارش، با مهران مدیری آشنا شد و در آنجا از سابقه کار خود در دهه پنجاه با مدیری سخن گفت. این آشنایی به اولین همکاری آنها در تلویزیون انجامید و او اولین کار تلویزیونی مشترک خود با مدیری به نام «پلاک ۱۴» را بازی کرد.
سال نام سمت کارگردان ۱۳۹۰ بازگشت به آینده بازیگر علی عبدالعلی زاده ۱۳۸۹ آژانس ازدواج بازیگر محمد درمنش ۱۳۸۸ لج و لج بازی بازیگر سید مهدی برقعی ۱۳۸۷ شبانه روز بازیگر کیوان علی محمدی
امید بنکدار ۱۳۸۵ هر چی تو بخوای بازیگر محمد متوسلانی ۱۳۸۴ سرتو بدزد رفیق بازیگر علی عبدالعلی زاده ۱۳۸۴ قلقلک بازیگر مسعود نوابی ۱۳۸۱ توکیو بدون توقف بازیگر سعید عالم زاده ۱۳۵۲ جنگجویان کوچولو بازیگر اسماعیل کوشان ۱۳۵۱ آب نبات چوبی بازیگر امان منطقی
تلویزیون
سال نام سمت کارگردان توضیحات ۱۳۹۳ در حاشیه بازیگر مهران مدیری شبکه ۳ ۱۳۹۳ آخرین بازی بازیگر حسین سهیلی زاده شبکه تهران ۱۳۹۲ تله فیلم «از بچه ها چه خبر» بازیگر اسماعیل فلاح پور شبکه آموزش ۱۳۹۲ تله فیلم «بجنب، دیر شد!» بازیگر مهدی فارغی ۱۳۹۱ تله فیلم «ماشین مش ممدلی» بازیگر حمیدرضا شرفی شبکه ۱ ۱۳۹۱ تله فیلم «تلاش نهایی» بازیگر حمیدرضا بنایی ۱۳۹۰ تله فیلم «تلاقی» بازیگر حجت ذیجودی شبکه ۱ ۱۳۹۰ تله فیلم «آوا» بازیگر فربد شکرایی ۱۳۹۰ مسیر انحرافی بازیگر بهرنگ توفیقی فروردین ۱۳۹۱ از شبکه ۳ پخش شد. ۱۳۹۰ تله فیلم «پاسگاه» بازیگر عباس رافعی شبکه ۱ ۱۳۹۰ سایه روشن بازیگر آرش معیریان ۱۳۸۹ ساختمان ۸۵ بازیگر مهدی فخیم زاده ۱۳۸۹ ورود زنده ها ممنوع بازیگر جواد مزدآبادی ۱۳۸۹ تله فیلم «همه چی روبراهه» بازیگر حجت ذیجودی شبکه ۱ ۱۳۸۸ به کجا چنین شتابان بازیگر ابوالقاسم طالبی ۱۳۸۸ تله فیلم «میش» بازیگر مجید صالحی ۱۳۸۷ تله فیلم «یه آسمون آبی سقف اتاق منه» بازیگر مجتبی چراغعلی ۱۳۸۶ مرد هزارچهره بازیگر مهران مدیری در نقش «قاضی دادگاه»
در نوروز ۱۳۸۷ از شبکه ۳ پخش شد. ۱۳۸۵ باغ مظفر بازیگر مهران مدیری در نقش «جان نثار» (پاچه خوار سردارخان) ۱۳۸۴ شب های برره بازیگر مهران مدیری در نقش «پاچه خوار اعظم» ۱۳۸۳ جایزه بزرگ بازیگر مهران مدیری در نقش «پدرام»
در نوروز ۱۳۸۴ از شبکه ۳ پخش شد. ۱۳۸۲-۱۳۸۳ نقطه چین بازیگر مهران مدیری در نقش «دستیار کارآگاه» ۱۳۸۱ پاورچین بازیگر مهران مدیری در نقش «سعید» ۱۳۸۰ دردسر والدین بازیگر مسعود نوابی شبکه ۳ ۱۳۷۹-۱۳۸۰ نیستان بازیگر حسین مختاری شبکه ۳ ۱۳۷۹ نود شب بازیگر مهران مدیری شبکه ۳ ۱۳۷۸-۱۳۷۹ پلاک ۱۴ بازیگر مهران مدیری شبکه ۳ ۱۳۷۳ سلام آشنا بازیگر محمد حسینی خواه در نوروز ۱۳۷۴ پخش شد.
بیوگرافی و عکس پولاد کیمیایی
بیوگرافی “پولاد کیمیایی” + عکس
نام : پولاد
نام خانوادگی : کیمیایی
تاریخ تولد : ۱۳۵۹/۴/۲۳
محل تولد : تهران
——————————–
پولاد کیمیایی در ۲۳ تیر ماه سال ۱۳۵۹در تهران متولد شد. او فرزند مسعود کیمیایی، کارگردان وگیتی پاشایی خواننده است.
شروع فعالیت سینمایی او با فیلم سرب مسعود کیمیایی به عنوان بازیگر در سال ۱۳۶۷ بود.
با حضور در فیلم تجارت ساخته پدرش ، از آلمان به ایران آمد و در ایران ماند و در فیلم های پدرش در نقش های دوم ظاهر شد. در اعتراض گوشه هایی از توانایی هایش را نشان داد اما در فیلم حکم عالی بازی کرد و از همه بازیگران قدرتمند فیلم ، بهتر ظاهر شد.
بهترین کار او را می توان سریال مرگ تدریجی یک رویا دانست که پولاد در آن با گریمی خاص و نقشی متفاوت ظاهر شده است . پولاد فیلم های دیگری چون صحنه جرم، ورود ممنوع و شمعی در باد را نیز در کارنامه خود دارد.
پولاد کیمیایی که سال ها در سینمای پدرش، مسعود کیمیایی بازی کرده بود درباره جدایی از این قالب تعریف شده و کلیشه ای برای خودش با بازی در فیلم گشت ارشاد (سعید سهیلی) می گوید:
من و پدرم دو جور مختلف زندگی کردیم و دو عقیده متفاوت داریم. و قهرمان سینمای کیمیایی بودن خودش بزرگ ترین فرصت است، چون این فرصت آرزوی خیلی از ستارگان سینماست اما برای من در جاهایی هم فرصت های زیادی را گرفته. قهرمان سینمای کیمیایی شدن برای من راه طولانی و سختی بود از سرب و تجارت و سلطان تا رئیس و حکم و محاکمه در خیابان و جرم، رسیدن به این نقطه خیلی سخت بود. من در جرم خودم را شایسته سیمرغ می دانستم ولی این اتفاق نیفتاد اما درس بزرگی برای من بود و استقلالم را بیشتر کرد.
سینمایی :
صفر (۱۳۹۳)
متروپل (۱۳۹۲)
گشت ارشاد (۱۳۹۰)
بوی گندم (۱۳۸۹)
جرم (۱۳۸۹)
به هدف شلیک کن (۱۳۸۷)
زندگی با چشمان بسته (۱۳۸۷)
محاکمه در خیابان (۱۳۸۷)
رئیس (۱۳۸۵)
حکم (۱۳۸۴)
صحنه جرم، ورود ممنوع! (۱۳۸۴)
سربازهای جمعه (۱۳۸۲)
شمعی در باد (۱۳۸۲)
اعتراض (۱۳۷۸)
فریاد (۱۳۷۷)
سلطان (۱۳۷۵)
ضیافت (۱۳۷۴)
تجارت (۱۳۷۳)
سرب
تلویزیون:
مرگ تدریجی یک رویا (۱۳۸۵ تا ۱۳۸۷)
ششمین نفر (۱۳۹۰)
خون بها (۱۳۸۵)
ماتادور (۱۳۹۲)
همان روز
جوایز و افتخارات
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم جرم
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد از سیمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم گشت ارشاد
کاندید بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنوارهٔ دنیای تصویر
تصاویری از فردوس کاویانی + بیوگرافی
بیوگرافی “فردوس کاویانی” + عکس
نام : فردوس
نام خانوادگی : کاویانی
تاریخ تولد : ۱۳۲۰
تحصیلات : لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر
فردوس کاویانی متولد سال ۱۳۲۰ در کرمان است ، زرتشتی است ، لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر را از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۰ دریافت کرد. وی همچنین در رشته شیمی در برلین تحصیل می کرد که آن را نیمه کاره رها کرد ، بازی در تئاتر را از سال ۱۳۴۰ آغاز کرد و بازی در سینما را از سال ۱۳۵۱ با فیلم «تجاوز» به کارگردانی «حمید مصداقی» شروع کرد. وی همچنین یک دوره یک ساله بازیگری را در کلاسهای استاد سمندریان گذرانده است.
سینما
۱۳۹۰ نارنجی پوش
۱۳۸۷ کلانتری غیرانتفاعی
۱۳۸۳ جایی برای زندگی
۱۳۷۹ سگ کشی
۱۳۷۸ میکس
۱۳۷۷ جنگجوی پیروز
۱۳۷۶ اصحاب کهف
۱۳۷۴ سفر پرماجرا
۱۳۷۳ دل و دشنه
۱۳۷۲ جادۀ عشق
۱۳۷۲ همۀ دختران من
۱۳۷۱ یک مرد یک خرس
۱۳۷۰ بانو
۱۳۷۰ سیرک بزرگ
۱۳۶۹ سایۀ خیال
۱۳۶۸ دخترک کنار مرداب
۱۳۶۸ ساوالان
۱۳۶۸ هامون
۱۳۶۷ در مسیر تندباد
۱۳۶۶ بهار در پاییز
۱۳۶۶ یاد و دیدار
۱۳۶۵ اجاره نشین ها
۱۳۶۳ آن سفر کرده
۱۳۶۲ پرونده
۱۳۵۹ چوپانان کویر
۱۳۵۲ شهر قصه
۱۳۴۹ تجاوز
مجموعه های تلویزیونی
۱۳۹۱ پشت کوه های بلند
۱۳۸۸ تله تئاتر «پرواز از فراز چراغ برق» اجاقی
۱۳۸۸ غذا حاضر است
۱۳۸۸ مدرسه ما
۱۳۸۴ مرده متحرک
۱۳۸۳ شبی از شبها
۱۳۸۱ حامی
۱۳۸۱ باران عشق
۱۳۷۷-۱۳۸۱ تفنگ سر پر
۱۳۷۵-۱۳۷۸ آژانس دوستی
۱۳۷۶ یک مرد آبی
۱۳۷۵ طنز
۱۳۷۳ همسران
۱۳۷۲ تله تئاتر «فیزیکدانها»
۱۳۷۰ قصه های پدر و پسر
۱۳۷۰ مش خیرالله صندوقچه اسرار
۱۳۶۵ راویان اخبار
۱۳۶۴ آینه بازیگر
۱۳۶۴ طنزآوران جهان
۱۳۶۳ محله بهداشت
۱۳۶۱ محله برو بیا
۱۳۶۱ تله تئاتر «شیطان در تاریکی»
۱۳۶۱ همشهری