دانشگاه تمام استعدادهای افراد از جمله بی استعدادی آن ها را آشکار می کند.(آنتوان چخوف)
خوش آمدید - امروز : پنج شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

بیوگرافی بازیگران مرد ایران

بیوگرافی کامل رضا رشید پور + عکس

بیوگرافی کامل رضا رشیدپور(مجری معروف)

رضا رشیدپور از مجریان پرکار و پرطرفدار تلویزیون است .وی متولد سال ۱۳۵۶ می باشد و اصالتا آذربایجانی است . او علاوه بر کار اجرا در زمینه های تهیه کنندگی , کارگردانی و حتی بازیگری نیز فعالیت دارد.

رضا رشیدپور در ۱۸ مرداد ۵۸ در تبریز زاده شده است . او متاهل است و همسر وی نغمه مهرپاک می باشد, و حاصل ازدواج آنها دختری به نام هلن می باشد . بد نیست بدانید همسر او نیز زمانی مجری برنامه تصویر زندگی بود . رشیدپور تا کنون برنامه های متعددی را اجرا کرده است که از معروف ترین برنامه های این مجری توانمند می توان, برنامه صبحگاهی حالا خورشید را نام برد.

ادامه مطلب

نوید محمدزاده + بیوگرافی و عکس

نوید محمد زاده + بیوگرافی و عکس

بیوگرافی نوید محمد زاده

navid-zadeh-biography-and-photos-6

نوید محمدزاده (زادهٔ ۱۷ فروردین ۱۳۶۵ در ایلام) بازیگر سینما و تئاتر ایرانی است. نقش‌آفرینی وی در فیلم عصبانی نیستم موجب تحسین بسیاری از منتقدین گردید،[۱] تا جایی که بسیاری محمدزاده را شایسته دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر می‌دانستند.

ادامه مطلب

بیوگرافی و زندگینامه حسین مهری + عکس

بیوگرافی و زندگینامه حسین مهری + عکس

بیوگرافی حسین مهری + تصاویر حسین مهری

حسین مهری
زمینه فعالیت :  بازیگر
تولد :  ۲۳ آبان ۱۳۶۳ تهران
ملیت :   ایران
سال‌های فعالیت :  ۱۳۷۷ – اکنون

حسین مهری متولد ۲۳ آبان ماه سال ۱۳۶۳ است، به گفته خودش سابقه‌ای ۱۸ ساله در عرصه تئاتر دارد. او اولین بار در نقش عباس در سریال زیر هشت به مخاطبین معرفی شد و در ۲ سریال تا ثریا و پنجره همزمان ایفای نقش نمود. وی بازیگر با استعدادی است که تاکنون در مجموعه‌های پایتخت، نابرده رنج و زیر هشت نیز ایفای نقش کرده است و در سریال زمانه بیشتر در رسانه ها نمایان شد.

سریال‌ها
*  همه چیز آنجاست (۱۳۹۳) کارگردان:شهرام شاه حسینی
*   معراجی ها (۱۳۹۳) کارگردان:مسعود ده نمکی
*    زمانه (۱۳۹۱) کارگردان : حسن فتحی
*   بالهای خیس (۱۳۹۱) کارگردان:عباس رنجبر
*   پنجره (۱۳۹۰) کارگردان: قدرت الله صلح میرزایی
*   تا ثریا (۱۳۹۰) کارگردان: سیروس مقدم
*   پایتخت (۱۳۸۹) کارگردان: سیروس مقدم
*   نابرده رنج (۱۳۸۹) کارگردان: علیرضا بذرافشان
*  زیر هشت (۱۳۸۹) کارگردان: سیروس مقدم

فیلم‌ها
*   عشق + ۲ (۱۳۷۷)
*    به نام مادر (۱۳۹۰)
*  ماهمه تنهاییم (۱۳۹۱)
*   شیپورچی (۱۳۹۳)

دستیار دوم کارگردان
*   فیلم سینمایی بن بست (۱۳۸۷)

منشی صحنه
*  فیلم سینمایی بن بست (۱۳۸۷)

به نظر می رسد بیشتر علاقه تان به سریال است تا فیلم.

 تئاتر، سینما و تلویزیون برای من فرقی نمی کند. من دنبال تجربه های خوب هستم و مدیوم برایم اولویت و ملاک انتخاب نیست.

گفتگویی کوتاه با حسین مهری

بیوگرافی حسین مهری,تصاویر حسین مهری,عکس حسین مهری,عکس جدید حسین مهری

 ملاک هایتان برای انتخاب چیست؟

– من سه تا فاکتور اصلی دارم که به شدت برایم مهم است؛ کارگردان، فیلمنامه نویس و نقش. ایده اولم این است که نقش، نقشی باشد که بتوانم خودم در آن تلاش کنم، کارگردان، کارگردانی باشد که بتوان به او اعتماد کرد و فیلمنامه هم فیلمنامه قرص و جانداری باشد. یک وقت هایی هم شد با کارگردان هایی کار کردم که نمی شده به آنها تکیه کرد ولی به هر حال شرایط طوری بود که چاره ای نداشتم. چیدمان کاری ما شرایط خاصی دارد. ما شرایط استاندارد و با ثبات کاری نداریم و همه چیز خیلی متزلزل است.

مگر چند تا کار خوب در سال ساخته می شود؟ من خدا را شکر می کنم که در ۲، ۳ سال گذشته در ۵ تا از بهترین سریال های این دوره تلویزیون کار کردم. من «زیر هشت»، «نابرده رنج»، «تا ثریا»، «پایتخت» و «زمانه» را در این سال ها داشتم. بنابراین تازه من در این شرایط جزو آدم های خوش شانسی بودم که کارهای قابل قبولی با کارگردان هایی انجام دادم که به دانش و مهارتم اضافه کردند.

شما برای کیفیت کارتان چه می کنید؟

– سعی می کنم به روز باشم و اتفاقات، اطلاعات و دانش کارم را دنبال می کنم. این به روز بودن از راه های متفاوت و البته مرسومی شکل می گیرد. راه هایی مثل کتاب خواندن، نشریات را مطالعه کردن و فیلم دیدن که مخصوصا برای این آخری خیلی زمان می گذارم فیلم دیدن و رمان خواندن تاثیر فوق العاده محسوسی روی کیفیت کار می گذارند. وقتی شما رمان می خوانید، کاراکترها و ماجراهایشان را در ذهن تان تصویرسازی می کنید. همینطور مشاهده آدم ها و رفتار و واکنش های آنها می تواند خیلی کمک کند و تئاتر که متاسفانه من مدتی است از آن دور شده ام و خیلی دوست دارم یک کار خوب تئاتر انجام دهم.

در بین بازیگران با چه کسانی بیشتر رفاقت دارید و معاشرت می کنید؟

– البته خیلی آدم پر رفت و آمدی نیستم اما دوستان خوب در بین همکارانم زیاد دارم؛ دوستانی مانند امیر جعفری و کامبیز دیرباز و خیلی دوستان پشت دوربین که احتمالا کمتر می شناسیدشان اما عموما آدم اهل تنهایی هستم و ترجیح می دهم بیشتر وقت آزادم را به کتاب خواندن و فیلم دیدن بگذرانم یا اوقاتم را صرف همسرم کنم و با او باشم.

شما به جز کار بازیگری شغل دیگری هم دارید؟

– به هیچ وجه. تنها کار من بازیگری است و فقط از این راه زندگی می کنم.

 تصاویر حسن مهری

بیوگرافی حسین مهری,تصاویر حسین مهری,عکس حسین مهری,عکس جدید حسین مهری

 حسین مهری

بیوگرافی حسین مهری,تصاویر حسین مهری,عکس حسین مهری,عکس جدید حسین مهری

 تصاویر حسین مهری

بیوگرافی حسین مهری,تصاویر حسین مهری,عکس حسین مهری,عکس جدید حسین مهری

 عکس های  حسین مهری

بیوگرافی حسین مهری,تصاویر حسین مهری,عکس حسین مهری,عکس جدید حسین مهری

 تصاویر جدید حسین مهری

بیوگرافی حسین مهری,تصاویر حسین مهری,عکس حسین مهری,عکس جدید حسین مهری

  حسین مهری

بیوگرافی حسین مهری,تصاویر حسین مهری,عکس حسین مهری,عکس جدید حسین مهری

 عکس های  حسین مهری

بیوگرافی حسین مهری,تصاویر حسین مهری,عکس حسین مهری,عکس جدید حسین مهری

 حسین مهری

بیوگرافی حسین مهری,تصاویر حسین مهری,عکس حسین مهری,عکس جدید حسین مهری

تصاویر  حسین مهری

بیوگرافی حسین مهری,تصاویر حسین مهری,عکس حسین مهری,عکس جدید حسین مهری

 حسین مهری

بیوگرافی حسین مهری,تصاویر حسین مهری,عکس حسین مهری,عکس جدید حسین مهری

بیوگرافی و زندگینامه اصغر سمسارزاده + عکس

بیوگرافی و زندگینامه اصغر سمسارزاده + عکس

بیوگرافی اصغر سمسارزاده + تصاویر

عکس های اصغر سمسارزاده

اصغر سمسار زاده متولد ۱۳۱۵ است

 اصغر سمسارزاده

اصغر سمسارزاده «اصغر ترقه» به همراه گوگوش نام اصلی : اصغر سمسارزاده زمینه فعالیت : بازیگر تولد :  ۱۳۱۵ تهران محل زندگی :  تهران ملیت : ایرانی نام(های) دیگر : اصغر ترقه سال‌های فعالیت : ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷، ۱۳۸۳ تاکنون زندگی اصغر سمسارزاده اصغر سمسار زاده متولد ۱۳۱۵ تهران، اینک بیش از ۴۰ سال است که در عرصه نمایش حضور دارد. از سال ۱۳۴۸ ‏با فیلم امشب دختری می میرد بازی در فیلم های سینمایی را  آغاز نموده است. اما شهرتش را مدیون سریال خانه ‏بدوش و شخصیت اصغر ترقه است که از او چهره ای آشنا و مشهور ساخت.

اصغر سمسارزاده را با نقش های کمدی می ‏شناسند، اما دوستدارن نمایش های جدی، حضور او در نمایش های مرحوم ساعدی چون پرواربندان و دیکته و زاویه را ‏نیز به خاطر دارند. اصغر سمسارزاده از بازیگران قدیمی تئاتر، سینما و تلویزیون ایران است که فعالیت های هنری خود با گروه تئاتر ‏اسکار آغاز کرد و چند سال بعد به طور حرفه ای در تئاتر فردوسی مشغول بازیگری شد. این بازیگر قدیمی و نام آشنا در ‏فاصله سال های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۶ بیش از ۲۰ فیلم بازی کرد. اما انقلاب و دگرگونی های پیش آمده، او را نیز مانند ‏بسیاری به حاشیه راند. ولی سمسار زاده ابتدا از طریق حضور در تئاترهای لاله زار و سپس نقش های کوچک و بزرگ ‏تلویزیونی و گاه سینمایی کوشید تا در این حیطه فعال باقی بماند.

گفت و گو با اصغر سمسارزاده اصغر سمسارزاده می‌گوید خیلی اتفاقی وارد دنیای طنز شدم و از این اتفاق بسیار خوشحالم. او پس از سال‌ها با بازی در سریال چهارچرخ به تلویزیون بازگشت، اگرچه نقش قره‌گزلو در این سریال چندان باب میلش نبوده…. به نقش‌های طنز عادت کرده‌ام سال‌هاست که بازی می‌کند. ۱۶ ساله بوده که وارد حرفه بازیگری شده است. نسل‌های مختلف از او خاطره دارند. اصغر سمسارزاده را این سال‌ها بیشتر در کارهای طنز تئاتر و رادیو دیده‌ایم. اصغر سمسار زاده  می‌گوید خیلی اتفاقی وارد دنیای طنز شدم و از این اتفاق بسیار خوشحالم. او پس از سال‌ها با بازی در سریال چهارچرخ به تلویزیون بازگشت، اگرچه نقش قره‌گزلو در این سریال چندان باب میلش نبوده است.

تصاویر اصغر سمسارزاده,عکس های اصغر سمسارزاده

اصغر سمسارزاده را با نقش های کمدی می ‏شناسند

آقای سمسارزاده چند سال است که در زمینه بازیگری فعالیت می‌کنید؟

اصغر سمسار زادهمن از ۱۶ سالگی هم وارد این حرفه شده‌ام. حالا خودتان حساب کنید …

آیا هنوز هم با عشق کار می‌کنید یا دیگر این حرفه برایتان عادت شده است؟

اصغر سمسار زاده : خیر. هنوز هم با عشق کار می‌کنم و هر روز هم مشتاق‌تر می‌شوم. چون دنیای هنر آنقدر وسیع است که هر چه بیشتر جلو بروی، به عمق بیشتری دست پیدا می‌کنی. به هر حال هیچ گاه از سر عادت کار نکرده‌ام و اگر روزی این احساس به من دست بدهد، قطعا مرگ هنری‌ام فرا رسیده است. پیش از

انقلاب شما کارتان را با بازی در سریال‌های تلویزیونی آغاز کردید، اما امروز بیشتر شما را به عنوان یک بازیگر تئاتر می‌شناسند تا یک بازیگر تلویزیون. چرا؟

اصغر سمسار زاده : بله من با بازی در سریال‌هایی چون پهلوانان، آدم و حوا، روزهای خوش تیمارستان و… معروف شدم و در ادامه به صحنه تئاتر سوق پیدا کردم. شاید چون در سینما و تلویزیون فضا برایم محدودتر بود و نقش‌ها آن طور که باید دلخواهم نبودند.

خب، در این مدت دلتنگ تلویزیون نبودید؟

اصغر سمسار زاده : چرا. خیلی زیاد، ولی متاسفانه بخت با من یار نبود و نتوانستم طی این سال‌ها در این رسانه فعالیت کنم.

بازی روی صحنه تئاتر برایتان جذاب‌تر است یا مقابل دوربین؟

اصغر سمسار زاده : من تئاتر را با هیچ چیزی عوض نمی‌کنم. چون نقش تماشاگر و زنده بودن کار به من انرژی زیادی می‌بخشد که بسیار دلپذیر است. ضمن این که بازی در تئاتر کار هر کسی نیست.

در مورد تلویزیون چطور؟ چقدر مخاطبان این رسانه برایتان مهم‌اند؟

اصغر سمسار زاده : کار در تلویزیون را هم دوست دارم چون یک رسانه مردمی است و بهتر است بگویم خودمانی. من برای عام کار می‌کنم و نه خاص. به همین دلیل هر رسانه‌ای که مرا به مردم وصل کند فعالیت در آن برایم شیرین‌تر است.

چرا طی این سال‌ها بیشتر در زمینه طنز فعالیت کردید. فکر نمی‌کنید از این نظر خودتان را محدود کرده‌اید؟

اصغر سمسار زاده : اتفاقا من در ابتدا اصلا هنرپیشه طنز نبودم و بیشتر کارهایم جدی بود و کاملا بر حسب اتفاق وارد کارهای طنز شدم. البته از این مساله ناراضی نیستم و خوشحالم که توانسته‌ام مخاطبانم را به خنده مهمان کنم.

اما خیلی‌ها معتقدند که اساسا فیزیک و صدای شما چندان به درد این کار نمی‌خورد؟

اصغر سمسار زاده : بله. اوایل خودم هم به این موضوع فکر می‌کردم، اما خوشبختانه توانستم راهم را در این زمینه پیدا کنم و خدا را شکر تا حد زیادی هم موفق شده‌ام.

نمی‌خواهید خودتان را در نقش‌های جدی‌تر محک بزنید؟

اصغر سمسار زاده : چرا. اگر فرصتش برایم فراهم شود حتما این کار را خواهم کرد.

باز هم در تلویزیون بازی خواهید کرد‌؟

اصغر سمسار زاده : بله، اما این بار کمی بیشتر وسواس به خرج می‌دهم و بسادگی جواب مثبت نمی‌دهم چون کار در تلویزیون شوخی نیست و تو در برابر میلیون‌ها آدم بازی می‌کنی و طبیعتا مورد قضاوت قرار می‌گیری. بنابراین این بار حواسم را بیشتر جمع خواهم کرد.

تصاویر اصغر سمسارزاده,عکس های اصغر سمسارزاده

اصغر سمسارزاده، از سال ۱۳۴۸ ‏با فیلم امشب دختری می میرد کار در سینما را نیز آغاز نموده است

اگر در یک سریال ۹۰ شبی پیشنهاد بازی شود می‌پذیرید؟

اصغر سمسار زاده : بستگی به نقش دارد. اگر به درد بخور باشد می‌پذیرم ولی اگر حالت فانتزی داشته باشد، خیر، نمی‌پذیرم.

آقای سمسارزاده به عنوان یک بازیگر به این سطح رسیده‌اید که آن دانش کسب شده در شما نهادینه شود و بدون این که تلاش کنید وقت بازی خودش را بیرون بریزد؟

اصغر سمسار زاده : اگر منظور از تلاش عرق‌ریزان باشد باید یک جور به آن توجه کرد و اگر به معنای معطوف کردن همه وجود به یک نقطه است باید طور دیگری درباره آن حرف زد. من فکر می‌کنم لازمه کار هر انسانی در هر حرفه‌ای این است که چنین توجهی داشته باشد. کاری که بدون این توجه، شوق و نگرش صورت بگیرد، اصلا کار نیست، یک اتفاق غیرارادی است. به نظر من بازیگری در والاترین شکلش به نمایش گذاشتن تکه‌ای از زندگی یک انسان است، بدون این که این نمایش به صرف فعل نمایش انجام شود.

اگر قرار باشد من ۳۰ سال در همه آکادمی‌های دنیا تحصیل کنم و بعد که می‌روم جلوی دوربین مرتب به آموخته‌هایم فکر کنم تا بازی‌ام جلوه خاصی کند به نظرم بازی نکرده‌ام بلکه عرض اندام کرده‌ام.

چقدر لحظاتی را که بازی می‌کنید، زندگی می‌کنید؟

اصغر سمسار زاده : همه لحظه‌هایی را که بازی می‌کنم دارم زندگی می‌کنم. چون اگر زندگی در بازی‌‌ام جریان نداشته باشم، دیگر نقشم و خودم جلوه‌ای نخواهند داشت و تصنعی خواهد بود.

در طی این سال‌ها مخاطبان‌تان را چگونه شناخته‌اید؟

اصغر سمسار زاده : آنها سلایق مختلفی دارند و راضی نگه‌داشتن تمامی آنها کار بسیار دشواری است اما آنها در عین حال که سختگیر هستند، بسیار مهربان و همراهند و بزرگ‌ترین منتقدان کارهایم بوده‌اند که از این نظر برایم ارزش زیادی دارند. باور کنید گاهی اوقات بچه‌های ۷، ۸ ساله می‌آیند و در مورد کارهایم با من حرف می‌زنند و نظراتشان را در میان می‌گذارند.

طنز این روزها، با طنز آن سال‌ها چقدر فرق دارد؟

اصغر سمسار زاده : خیلی زیاد. در آن سال‌ها مردم راحت‌تر می‌خندیدند. اصلا دنبال بهانه بودند که بخندند، اما طنز این روزها سخت‌تر است چون مخاطب به هر قیمت نمی‌خندد یا حوصله‌اش را ندارد یا خنده‌اش نمی‌گیرد. بنابراین بازی در کارهای طنز این روزها مشکل‌تر است.

به کدام یک از نقش‌هایتان تعلق خاطر بیشتری دارید؟

اصغر سمسار زاده : به نقشی که در سریال مرادبرقی داشتم. چون به واسطه این نقش مسیر زندگی‌ام عوض شد و مخاطب هم همیشه این نقش را به خاطر دارد.

آقای سمسارزاده، امکانات سینما و تلویزیون را بهتر از تئاتر نمی‌بینید؟

اصغر سمسار زاده : چرا، در تئاتر شرایط کار دشوارتر از تلویزیون است. هم از لحاظ فیزیکی و مکانی و هم از لحاظ پشتیبانی‌های مالی و مادی. تئاتر ما هنوز به امکانات زیادی نیاز دارد، اما عشقی که در تئاتر وجود دارد در تصویر نیست. تئاتر خانه اول همه بازیگران دل‌خسته این کار است و بازی در آن باعث تولد دوباره آدمی می‌شود.

تصاویر اصغر سمسارزاده,عکس های اصغر سمسارزاده

 اصغر سمسارزاده از بازیگران قدیمی تئاتر، سینما و تلویزیون ایران است

آیا هنوز هم به تجربه‌های تازه‌تر آن هم پس از پنجاه‌ و اندی سال در این زمینه علاقه دارید؟

اصغر سمسار زاده : بله. چون هر چه بیشتر جلو می‌روم مشتاق‌تر می‌شوم و دوست دارم کارهای تازه‌تری انجام دهم، البته اگر فرصتش را به من بدهند.

آثار اصغر سمسارزاده

 آثار اصغر سمسارزاده سال
خوابم می‌آد  ۱۳۹۰
 فیتیله و ماه پیشونی ۱۳۹۰
گشت ارشاد ۱۳۹۰
 چپ دست ۱۳۸۴
 شارلاتان ۱۳۸۳
تشنه باران ۱۳۵۷
یک اصفهانی در سرزمین هیتلر ۱۳۵۶
پشمالو ۱۳۵۵
دلقک ۱۳۵۵
رابطه جوانی ۱۳۵۵
شوهر جونم عاشق شده ۱۳۵۵
نقص فنی ۱۳۵۵
ممل آمریکایی ۱۳۵۴
همسفر ۱۳۵۴
آب ۱۳۵۳
بزن بریم دزدی ۱۳۵۳
خوشگلا عوضی گرفتین ۱۳۵۳
شوهر کرایه‌ای ۱۳۵۳
عروس پابرهنه ۱۳۵۳
کوثر ۱۳۵۳
مراد برقی و هفت دخترون ۱۳۵۳
هفت دلاور ۱۳۵۲
حسن دینامیت ۱۳۵۱
آقای هالو ۱۳۴۹
تجاوز ۱۳۴۹

بیوگرافی ولی‌الله مؤمنی + خبر و علت مرگ وی

بیوگرافی ولی‌الله مؤمنی + خبر و علت مرگ وی

استادولی الله مومنی دراول خرداد سال۱۳۲۳دراردبیل به دنیاآمد. وی درکلاس چهارم ابتدایی تحصیل می کرد که همراه خانواده ازاردبیل به تهران نقل مکان کرد.

مومنی به خاطرعلاقه ای که به هنرداشت ازسال۱۳۴۳به بازی در تئاتر روی آورد و ازسال ۱۳۴۵ نیز با بازی درفیلم «دوانسان» ساخته آرامائیس آقامالیان وارد سینما شد.

فرانک میرقهاری ومرحوم ایرج قادری هنرمندان نقش اول این فیلم بودند.

Biography-Valiollah-Mo'meni-news-and-cause-mortality (1)

وی یک سال بعد در سال ۱۳۴۶فعالیت در گویندگی را آغاز و ازسال ۱۳۴۷به طورحرفه ای واردکاردوبلاژ شد.

مومنی درهمان سال با بازی درمجموعه سریال«پهلوان نایب» به عنوان بازیگر وارد تلویزیون شد. وی همزمان فعالیت درسینما دوبلاژ وتلویزیون را ادامه داد و تاپیروزی انقلاب اسلامی ایران دربیش از۱۰فیلم سینمایی ومجموعه سریال تلویزیونی ایفای نقش کردودرفیلمهای زیادی نیزبه جای بازیگران خارجی وایرانی گویندگی کرد که ازجمله آن ها می توان به زنده یاد «فرهادحمیدی» اشاره کرد که بیشتردرنقشهای منفی سینما ظاهر می شد.

مومنی پس ازانقلاب فعالیت بازیگری خود را بافیلم «قیام» ساخته استاد رضاصفایی آغازکرد.

Biography-Valiollah-Mo'meni-news-and-cause-mortality (2)

وی درسال۱۳۶۰به دلیل علاقه ای که به هنرخوشنویسی داشت به کلاس های استاد امیرخانی(خط نستعلیق) واستادکابلی (شکسته نستعلیق) رفت وموفق به اخذمدرک عالی خوشنویسی شد. مومنی درسال های۱۳۶۲و۱۳۶۳با بازی در فیلم های «میرزاکوچک خان» و«سردارجنگل» نقشی ماندگار و پا برجا درسینمای ایران ایفا نمود که باعث شهرت ومحبوبیت بیش ازپیش او در بین مردم وجامعه هنری شد.

وی پس از آن همچنان به فعالیت هنری خود ادامه داد.

مومنی درسال۱۳۷۵با بازی درمجموعه سریال «آفتاب وزمین» درنقش پدرامام خمینی(ره) نیزدوباره توانایی خودرابه تصویرکشید.

Biography-Valiollah-Mo'meni-news-and-cause-mortality (3)

وی ازجمله معدود بازیگرانی است که درتمام ژانرهای منفی ومثبت ایفای نقش می کند. بازی تاثیرگذار او در نقش بسیارمنفی «شرحبیل بن ذی الکلاع» درسریال«مختارنامه» و نقش مثبت«امیربخارا» درسریال «جلال الدین» فراموش نشدنی است.

مومنی درسال۱۳۹۰ نیزدرفیلم «سال های حادثه» در نقش امام خمینی(ره) ایفای نقش کرد که این فیلم به دلایلی ناتمام ماند.

وی همچنان درسینما تلویزیون ودوبلاژ فعالیت دارد.

ازجمله آثار بعدانقلاب وی درزمینه دوبله نیزمی توان به مجموعه سریال های «تنهاترین سردار»، «مزدترس»، «بازی بامرگ»، «این خانه دوراست»….و مجموعه کارتون های «هاچ زنبورعسل»، «جزیره کوری کودیل ها»، «سیاره میمون ها» و «لوک خوش شانس» نام برد که درلوک خوش شانس پس ازحسین عرفانی وی به جای اسب لوک خوش شانس صحبت کرد.

ازجمله نقش های دیگر و ماندگار او در دوبله نیزمی توان به گویندگی درفیلمهای«مادر» و «ای ایران» نام برد که به جای زنده یاد«محمودلطفی»(بلندقدترین بازیگرسینما)صحبت می کرد.

Biography-Valiollah-Mo'meni-news-and-cause-mortality (4)

نگاهی به آثار ولی الله مومنی در عرصه بازیگری:

=سینما:

سه قهرمان۱۳۴۵

ماموردوجانبه۱۳۴۵

ازجان گذشتگان۱۳۴۶

آواره های تهران۱۳۴۷

یک چمدان سکس۱۳۵۰

کوچ۱۳۵۶

قیام۱۳۵۹

عصیانگران۱۳۶۰

آفتاب نشین ها۱۳۶۰

میرزاکوچک خان۱۳۶۳

سردارجنگل۱۳۶۳

عروس حلبچه۱۳۶۹

افعی۱۳۷۱

دمرل۱۳۷۲

ضربه آخر۱۳۷۲

دل ودشنه۱۳۷۳

جهنم سبز ۱۳۷۴

شیخ مفید۱۳۷۴

بشارت منجی(مسیح)۱۳۸۳

تلویزیون:

پهلوان نایب۱۳۴۷

یعقوب لیث صفاری۱۳۴۷

قصرعشق۱۳۵۲

غارتگران۱۳۵۴

کوچک جنگلی۱۳۶۲

آفتاب و زمین۱۳۷۵

پهلوانان نمی میرند۱۳۷۶

ولایت عشق۱۳۸۰

کلانتر۱۳۸۷

مختارنامه۱۳۸۸

تبریزدرمه۱۳۸۹

جلال الدین۱۳۹۱

Biography-Valiollah-Mo'meni-news-and-cause-mortality (5)

«ولی‌الله مؤمنی» بازیگر پیشکسوت سینمای ایران که این روزها در حال ایفای نقش در سریال «معمای شاه» بود، ساعاتی قبل بر اثر سکته قلبی دار فانی را وداع گفت.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، این بازیگر آخرین بار در سریال معمای شاه در نقش «آژان» و مأمور سفارت شوروی مقابل دوربین رفته قرار بود فردا چهارشنبه نهم دی ماه در شهرک سینمایی غزالی مقابل دوربین برود که متأسفانه درگذشت.

روابط عمومی سریال معمای شاه درگذشت این هنرمند شریف را به خانواده وی و دست‌اندرکاران تلویزیون و سینمای ایران تسلیت گفته و برای او آمرزش آرزو می‌کند.

Biography-Valiollah-Mo'meni-news-and-cause-mortality (6)

بیوگرافی و زندگینامه کامل داریوش اسدزاده + عکس

بیوگرافی و زندگینامه کامل داریوش اسدزاده + عکس

بّیوگرافی داریوش اسدزاده بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون


فیلم های داریوش اسدزاده

داریوش اسدزاده در ۱ آذر ۱۳۰۲ در کرمانشاه به دنیا آمد

داریوش اسدزاده در ۱ آذر ۱۳۰۲ در کرمانشاه به دنیا آمد. پدرش ارتشی بود و زادهٔ تهران و ساکن و بزرگ شده خیابان ری. او فرزند اول خانواده و دارای یک خواهر و یک برادر است.

 داریوش اسدزاده (زاده ۱ آذر ۱۳۰۲، کرمانشاه -) بازیگر تئاتر، فیلم و سریال ایرانی می‌باشد. وی از حدود ۲۰ سالگی اقدام به ورود به عرصه بازیگری نمود و سرشناس‌ترین اثر نمایشی وی را می‌توان مجموعه تلویزیونی خانه سبز دانست. وی در حال حاضر در حال نوشتن کتابی می‌باشد.

زندگی نامه داریوش اسدزاده 
داریوش اسدزاده در ۱ آذر ۱۳۰۲ در کرمانشاه به دنیا آمد. پدرش ارتشی بود و زادهٔ تهران و ساکن و بزرگ شده خیابان ری. او فرزند اول خانواده و دارای یک خواهر و یک برادر است. او تا پنج سالگی به همراه خانواده، در کرمانشاه زندگی کرد و در سال ۱۳۰۷ همراه با خانواده به تهران مراجعت کرده و دوره‌های تحصیلی از ابتدایی تا دانشگاه را در تهران سپری کرد.

داریوش اسدزاده  از ابتدا به کارهای هنری علاقه زیادی داشت، در کودکی به همراه پدرش به دیدن تئاتر می‌رفت. هرهفته درسش را بخوبی می‌خواند تا پدرش برای تشویقش، او را به دیدن تئاتر ببرد بعدها که بزرگتر شد عاشق هنر شد. در جوانی ویلون می‌نواخت و طبع شعر هم داشت. نگاه بد مردم آن زمان به هنر، مانع نشد تا او از عشق به هنر خود دست بردارد. او پس از پایان دوره دبیرستان همزمان با کار در وزارت دارایی به تحصیل در دبیرستان هنرپیشگی پرداخت. او از همان ابتدا کار هنری خود را جدی گرفت و با توجه به اینکه کارمند دولت بود و پست و مقام‌های مهمی را برعهده داشت در آخر به علت ترافیک در کار هنری، تقاضای بازنشستگی خود را در سال ۱۳۴۸ داد و پس از آن به کار هنری که به آن علاقه داشت پرداخت.

او از سال ۱۳۲۱ کار در تئاتر را با بازیگری کارگردانی و نویسندگی در تئاتر نصر و دهقان (لاله زار) شروع کرد و اولین بازی حرفه‌ای را  با نمایشی به نام لیلی و مجنون کمدی که فکری کارگردان آن بود شروع کرد. تئاتر تهران اولین جایی بود که در آن بازی کرد. این تئاتر اولین مکان ثابت و دائمی بود که در ایران برای تئاتر کلاسیک ساخته شده بود.

پس از آن در سال ۱۳۲۸ کار در سینما را با فیلم همسر مزاحم شروع کرد. داریوش اسدزاده همچنین در سال ۱۳۳۵ از طرف اداره کل هنرهای زیبای ایران برای بزرگترین فستیوال بین‌المللی تئاتر عازم فرانسه شهر پاریس شد و به مدت سه ماه به تحقیق مطالعه پرداخت. پس از بازگشت او به ایران از طرف رادیوی ملی دعوت بکار شد. از آنجایی که او به تئاتر علاقهٔ زیادی داشت به نویسندگی و کارگردانی نمایشنامه‌هایی چون: ازدواج فوری، سه زندانی، هنرپیشه، پرواز دخترها، میشل استراگف و مسیو ژوزف و… که تعداد آنها به ۲۰ نمایشنامه می‌رسد وایفای نقش در ۲۰۰ نمایشنامه پرداخت.

داریوش اسدزاده در بازدیدی که هنرمندان آمریکایی از تئاترهای ایران داشتند هنر او (کارگردانی، نویسندگی، و بازیگری) در دید آنها منحصر به فرد آمد و در سال ۱۳۴۶ به دعوت یک کمپانی فیلم سازی کشور آمریکا در شهر مینیاپولیس رهسپار آمریکا شد و در فیلم (در آمریکا اتفاق افتاد) که مضمون پلیسی داشت و تهیه کنندگی آنرا (کرول کتلسون) برعهده داشت و داریوش اسدزاده در آنجا به نویسندگی و ایفای نقش پرداخت و در همان سال‌ها این فیلم در ایران به اکران عمومی درآمد. شایان به ذکر است که او جوایز متعددی را به خود اختصاص داد که می‌توان جایزه دریافتی از پروفسور دیویدسن که استاد تئاتر در آمریکا بود و به دعوت وزارت فرهنگ و هنر و دانشگاه تهران به ایران آمده بود و بواسطهٔ نقشی که داریوش اسدزاده در تئاتری به نام شهر ما بازی کرد و جایزه را بدست آورد.

داریوش اسدزاده در سال ۱۳۵۱ به عضویت هیئت مدیرهٔ سندیکای سینمای ایران درآمد. در سال ۱۳۵۵ به تشویق پروفسور دیویدسن جهت مطالعه و پژوهش در امور تئاتر به آمریکا رهسپار شد و در سال ۱۳۶۵ به ایران بازگشت و در عرصهٔ بازیگری در تئاتر و سینما به ایفای نقش پرداخت. او در سال ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ به ریاست انجمن بازیگران ایران منصوب شد و همچنین به مدت پنج دوره عضویت داوران خانهٔ سینما را بر عهده داشت. نگارش در زمینهٔ تاریخ تئاتر از جمله فعالیت‌های مورد علاقهٔ او بوده که می‌توان به کتابهای سیری در تاریخ تئاتر ایران و خواندنی‌های تاریخی (برگ‌های خواندنی) اشاره کرد کتاب دیگری که در دست نگارش دارد، تاریخ تئاتر ایران از لاله زار تا شانزلیزه نام دارد. او همچنین جوایز و تقدیرنامه‌های فراوانی را از دولت مردان، استادان و صاحب نظران دریافت نموده است. او دارای دکتری درجهٔ یک هنری از طرف وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی نیز می‌باشد.

فیلم های داریوش اسدزاده

داریوش اسدزاده در سال ۱۳۹۱ مدرک درجه یک هنری را از وزارت فرهنگ وارشاد دریافت نمود

مخالفت خانواده داریوش اسد زاده برای بازیگر شدنش
داریوش اسدزاده برای فعالیت در عرصه‌های هنری مشوقی نداشت. هر چه بود علاقه و پشتکار خودش بود. البته بعدها که بیشتر روی صحنه رفت، تشویق مردم و دست‌زدن‌ها و حمایت‌هایشان، تنها و بهترین مشوق او بود.

پدرش که خود او را با هنر نمایش آشنا کرده بود به شدت با کار هنری مخالف بود واز او توقع داشت تا صاحب مقام و منصب شود وقتی متوجه شد که او مشغول کاری هنری است اورا از خانه بیرون کرد. بعد از یک ماه با وساطت اقوام به خانه برگشت اما پدرش همچنان با او قهر بود و تا ۸–۷ ماه با او حرف نمی‌زد.

او چون از مخالفت پدرش مطلع بود در خفا و دور از چشم او وارد این کار شد. یعنی بعد از اتمام دوره دبیرستان وارد هنرستان هنرپیشگی شد که تازه تأسیس شده بود و همزمان برای خاطرجمعی پدرش به دانشگاه هم رفت. پدرش تازه بعد از دومین یا سومین اجرای او که یک اجرای رادیویی بود متوجه کارش شد. اما بعدها وقتی پدرش پیشرفت او را در این عرصه دید اورا همراهی می‌کرد.

دریافت مدرک درجه یک هنری داریوش اسدزاده 
داریوش اسدزاده در سال ۱۳۹۱ مدرک درجه یک هنری را از سوی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی دریافت نمود. او همچنین مدرک دکتری هنری و معماری در رشته هنر حرفه‌ای (ادبیات هنر) را از دانشگاه تهران دریافت نمود.

فیلم های داریوش اسدزاده

داریوش اسدزاده در سال ۱۳۲۸ کار در سینما را با فیلم همسر مزاحم شروع کرد

مصاحبه با داریوش اسدزاده 
داریوش اسدزاده – نویسنده و هنرمند سینما، تلویزیون و تئاتر – ابتدا از یک عشق می‌گوید؛ آن هم عشق به هنرپیشگی و هنرمندی.

او می‌گوید: آن‌هایی که عاشقند از زندگی‌شان می‌گذرند. این کار هم خیلی ناراحتی دارد؛ هنرپیشگی و هنرمندی را می‌گوید. اگر وارد این کار می‌شوی باید عاشقش باشی، باید مطالعه کنی، باید مرتب مطالعه کنی، باید مرتب فیلم ببینی. این کار درآمدی ندارد، فقط عشق است.

داریوش اسدزاده در ادامه می‌گوید: من همیشه پند و اندرز خودم را به بچه‌ها می‌گویم. خیلی‌ها برای چهره شدن می‌آیند. اگر برای چهره شدن می‌آیی دیگر هنرمند نیستی. باید سواد داشته باشید. من تا الان سه کتابخانه داشتم که همگی را فروختم و الان یکی دیگر دارم که از آن استفاده می‌کنم. «تاریخ ایران» را می‌خوانم تاریخ خارج را می‌خوانم، سعدی را می‌خوانم، تا بتوانم اطلاعاتم کامل شود. چون نویسنده با خواندن است که نویسنده می‌شود.

وی همچنان تاکید می‌کند: مطالعه‌ی زیاد، فرد را نویسنده می‌کند، وگرنه هر کسی که از راه آمد نویسنده نمی‌شود. یا آدم، مادرزاد که نویسنده نمی‌شود.

فیلم های داریوش اسدزاده

داریوش اسدزاده از حدود ۲۰ سالگی پا به عرصه بازیگری نهاد

* داریوش اسدزاده چگونه وارد عرصه بازیگری شد؟
این هنرمند می‌گوید: برخلاف میل پدرم وارد عرصه هنرپیشگی شدم. در شباب زندگی و نوجوانی آن زمانی که پدر زنده بود و من را به تعزیه و سیاه‌بازی می‌برد، خیلی علاقه‌مند به سیاه‌بازی شدم. پدرم می‌گفت اگر درس‌هایت را خوب بخوانی سیاه بازی می‌برمت. ما هم به هوای آن درسمان را خوب می‌خواندیم؛ البته جایی نبود، یک محلی بود روبروی پامنار و یک تئاتری بود به نام تئاتر سعادت، آنجا می‌رفتیم و کم کم علاقه‌مند به این کار شدیم. همچنین در عروسی‌هایی که سیاه‌بازها می ‌آمدند و کارهای نمایشی انجام می‌دادند. در سال ۱۳۱۹ برخلاف میل پدرم وارد عرصه هنرپیشگی شدم. بعد از سه سال که دوره دیدم دیگر یک هنرپیشه و هنرمند شده بودم و وارد تماشاخانه تهران شدم که البته در کتاب آخر که نوشتم همه را شرح داده‌ام. کار را ادامه دادیم، کمی پخته شدیم و بعد نویسنده و کارگردان شدیم. نقش اول تئاتر شدیم. از سال ۱۳۲۷ هم وارد سینما شدم. در سال ۱۳۳۵ بود که به جشنواره تئاتر پاریس از طرف اداره هنرهای ملی رفتم. به هر ترتیب دوران را این‌طور گذراندیم.

* داریوش اسدزاده  هنوز خسته نیست
اسدزاده با وجود اینکه ۹۲ سال از خداوند عمر گرفته است از کارش احساس خستگی نمی‌کند و می‌گوید: هر کاری که عاشقش باشید، عشق داشته باشید، مثلا موزیسین باشید، نویسنده باشید یا بازیگر باشید وقتی عاشق باشید هیچ وقت خسته نمی‌شوید. حتی اگر ۴۸ ساعت هم کار کنید. وقتی وارد کار اداری شده بودم وقتی دو ساعت پشت میز می نشستم فرار می‌کردم. اما در سینما این تجربه را داشتم که ۴۸ ساعت بی‌خوابی بکشم، وقتی آدم عاشق باشد خیلی چیزها را تحمل می‌کند.

داریوش اسدزاده می‌گوید: من هنوز هم در سن ۹۲ سالگی عاشقانه به کار ادامه می‌دهم. این کار بدون عاشقی ممکن نیست. من چندین دهه را پشت سرگذاشتم اما هنوز هم عاشق و علاقه‌مند این کار هستم.

* هر چه آمدیم جلوتر عقب رفتیم!
وقتی از او می پرسیم چرا سریال‌های قدیمی حس خوبی داشتند؟ پاسخ می‌دهد: بشر رو به تکامل است؛ یعنی هر چه جلوتر می‌آید باید پیشرفت کند. در هر فنی، در هر حرفه‌ای و در هر شغلی. اگر این کار را نکند عقب می‌ماند. اما الان هر چه آمدیم جلوتر، عقب رفتیم و نتوانستیم جلو برویم.

داریوش اسدزاده،عکس های داریوش اسدزاده

داریوش اسدزاده  از ابتدا به کارهای هنری علاقه زیادی داشت و در کودکی همیشه به دیدن تئاتر می‌رفت

* از وضعیت سریال‌ها و فیلم‌هایمان متأسف می‌شویم
داریوش اسدزاده اظهار می‌کند: وضعیت سریال‌ها و فیلم‌هایمان را که می‌بینیم، متأسف می‌شویم؛ البته می‌گوییم که خیلی خوب شده، ولی دروغ می‌گوییم. نمی‌خواهیم قبول کنیم کارها خوب پیش نمی‌رود؛ البته فیلم‌های خوبی هم داریم. در سال، ۱۰۰ فیلم ساخته می‌شود اما وقتی شما آن‌ها را نگاه می‌کنی شش – هفت فیلم قابل نمره دادن است.

داریوش اسدزاده بازیگر پیشکسوت می‌گوید: آدم بعضی فیلم‌ها را وقتی نگاه می‌کند، یاد فیلم «دختر لر» در سال ۱۳۱۲ می‌افتد. متأسفانه الان خیلی از کارها از نظر سوژه، داستان و کارگردانی ضعیف است.

* «سمندون»؛ اولین کار داریوش اسدزاده بعد از انقلاب
این هنرمند با اشاره به اینکه کارهای زیادی قبل و بعد از انقلاب داشته است، می‌گوید: قبل از انقلاب در ۱۰۰ فیلم بازی کردم. بعد از انقلاب هم در ۱۰۰ فیلم بازی کردم، تئاتر بازی کردم و نویسندگی کردم. بعد از انقلاب هم خیلی کارها داشتم. بعد از انقلاب وقتی که آمدم اولین کارم «سمندون» بود و بعد «خانه سبز» و «همه فرزندان من» بود.

* خاطرات اسدزاده از زنده‌یادان خیرآبادی و شکیبایی
اسدزاده به ارتباط خانوادگی و صمیمی‌اش با خسرو شکیبایی اشاره می‌کند و با بیان خاطره‌ای از او، توضیح می‌دهد: با آقای خسرو شکیبایی خیلی صمیمی بودم، رفت و آمد داشتیم، به خانه ما می‌آمد و با خانواده‌اش – پسر و همسرش – آشنا بودم. با خانم خیرآبادی هم که از سال ۱۳۲۶ در تئاتر کار می‌کردیم، صمیمی بودیم. انسان شاد و گرمی بود و تقریبا یک فامیل بودیم و این صمیمیت بود که کار را گرم می‌کرد. این صمیمیت است که الان تصنعی است و نیست. دیگر آن صمیمیت را نداریم. به داستان‌هایی که می‌توانستیم آن زمان بپردازیم دیگر نیست. اگر هم باشد خیلی کم است. این‌هایی که من می‌بینم کارهای قشنگی نیست.

داریوش اسدزاده،عکس های داریوش اسدزاده

داریوش اسدزاده تاکنون برای حفظ سلامتی و شادابی‌اش ورزش کردن را فراموش نکرده است

* کارهای قدیم خیلی بهتر از الان بود
وقتی از او می‌پرسیم آخرین سریال خوبی که دیدید چه بود؟ می‌گوید: کارهای خوبی که دیده باشم درست یادم نمی‌آید. ذهنم به یغما رفته است، این طبیعت خیلی ظالم است. اما خوب کارهای خوب هم داشته‌ایم. «خانه پدری» بد نبود. بنابراین کارهای قدیم خیلی بهتر از الان بود. اما الان چیزی که بتوانم بگویم ندارم.

* نپرسید! من نمی‌توانم چیزی بگویم
وقتی از داریوش اسدزاده می‌پرسیم چرا هنرپیشه‌های الان چهره‌شان را دست کاری می‌کنند؟ می‌گوید: نپرسید! من بعضی وقت‌ها متأسف می‌شوم که بعضی‌ها فقط برای چهره آمده‌اند و عاشق نیستند. من نمی‌توانم چیزی بگویم چون همه آنها را دوست دارم. من همیشه می‌گویم بچه‌ها بروید مطالعه کنید. بروید بخوانید. هر چه بخوانید در کار واردتر و عمیق‌تر می‌شوید. نگاه کنید، این‌طور نیست که فقط جلوی دوربین بروید، دو کلمه بگویید و بیرون بیایید. یک بازیگر خیلی کار دارد. برای چه می‌گویند اولین شغل دنیا کار بازیگری است. برای اینکه حرف زیادی در آن است هر چه بگویم کم گفتم. اما حالا شده یک چیز کوچه بازاری. شاید من تاکنون هفت، هشت هزار جلد کتاب خواندم و الان هم می‌خوانم. به هر جهت باید به این جوانان بگوییم از توی کوچه خیابان می‌روی، بازیگر می‌شوی، آخر سوادت چیست، چه خوانده‌ای؟

* نقش‌های منفی اصلا به من نمی‌خورد
وقتی از داریوش اسدزاده  می پرسیم کدام یک از نقش‌هایی را که تاکنون ایفا کرده است، دوست دارد، می گوید: نقش های منفی اصلا به من نمی‌خورد، در یکی از سریال‌ها ابتدا نقشم کمی منفی بود، یکی از مخاطبان در خیابان من را دیده بود و می‌گفت شما چرا نقش منفی بازی کردید، اصلا به شما نمی‌آید. من هم گفتم آخر داستان هنوز نرسیده و نقش من کاملا منفی نیست. اما به هر ترتیب به چهره‌ام نقش منفی نمی‌آید.

* تعدد شبکه‌ها را نمی‌پسندم
داریوش اسدزاده درباره‌ی تعدد شبکه‌های تلویزیونی می‌گوید: تعدد شبکه‌ها را نمی‌پسندم، کار قشنگی نیست. مردم را گم می‌کند، گیج می‌کند، ۲۵ تا شبکه است! برای چه، چرا؟ مگر مردم چه می‌خواهند، نمی‌دانم به هر حال عقیده و سیاست است. من وارد سیاست نمی‌شوم. اما به نظر من کار قشنگی نیست.

داریوش اسدزاده،عکس های داریوش اسدزاده

داریوش اسدزاده در جوانی ویلون می‌نواخت و طبع شعر هم داشت

* تصمیم گرفتم دیگر کار نکنم
وقتی از داریوش اسدزاده می‌پرسیم اگر کاری از طرف تلویزیون پیشنهاد شود کار می‌کنید؟ کمی گله‌مند می‌شود و می‌گوید: تصمیم گرفتم دیگر کار نکنم. چون پول نمی‌دهند، من همیشه طلبکارم. از سینما طلبکارم، از تلویزیون هم طلبکارم. اصلا سابقه نداشته به این وضع گرفتار شوم. تئاتر که کار می‌کردیم شب به شب پولمان را می‌گرفتیم. کارها که دولتی نبود. خصوصی بود. یک شخصی می‌آمد یک تشکیلاتی را درست می‌کرد، پول ما را هم مثل اداره، هفته به هفته ماه به ماه می‌داد. وقتی دولتی شد به این شکل درآمد. هیچ کاری را ترجیح نمی‌دهم. تنمان سالم است اما نمی‌توانیم که کار مجانی انجام بدهیم. خیلی‌ها الان هستند برای اینکه چهره شوند دوست دارند مجانی کار کنند. بروند با همان‌ها کار کنند.

* ورزشکار بودم اما دیگر نمی‌توانم ورزش نمی‌کنم
داریوش اسدزاده به هنرمندی شهرت دارد که تاکنون برای حفظ سلامتی و شادابی‌اش ورزش کردن را فراموش نکرده است. وقتی از او می‌پرسیم راز سلامتی و شادابی شما چیست؟ در پاسخ می‌گوید: دیگر نمی‌توانم ورزش کنم. من بهترین فوتبالیست و والیبالیست بودم، در آن دوران مسابقاتی که شرکت می‌کردم، کسی در دویدن به پای من نمی‌رسید، برنده دو بودم، خب ما خودمان را سالم نگه داشتیم. اینطوری است. در دو یا فوتبال در شهباز ورزشکار شماره ۳ بازی می‌کردیم. آن موقع خاکی بود و شن. آنجا ورزش می‌کردیم، زمین می‌خوردیم تمام پاهای من زخم بود. آن موقع که ما ورزش می‌کردیم ورزش به این شکل نبود. خدا بیامرزد مادرم را. همیشه یا شلوارم پاره شده بود یا کفش‌هایم. در امجدیه که الان شهید شیرودی است، جزو ورزشکاران بودم و کسی در دوی صد متر به من نمی‌رسید. الان به این روز افتادیم، روزگار این است دیگر.

داریوش اسدزاده در ادامه می‌گوید: ما همش خواندیم، نوشتیم، تئاتر و سینما درجه هنری وزارت ارشاد به من داده. دانشگاه رفتم. خب که چی؟ هیچی؟ اما اگر من عاشق این کارم نبودم الان وزیر دارایی بودم. پشیمان نیستم چون عاشق کارم بودم. هنرپیشه‌های خوب ما که الان کار می‌کنند چه در تئاتر چه در سینما چه ترفیعی دارند جز اینکه یک مجسمه به اسم حلبی به قول اکبر عبدی مجسمه گچی، دریافت کنند. حداکثرش و نهایت افتخار این است.

* افتخارات زیادی داشتم
داریوش اسدزاده با اشاره به افتخاراتی که تاکنون دریافت کرده است، می‌گوید: شما کتابخانه من را ببینید چه قدر افتخارات دارم. از وزیر گرفته تا معاونان. آیا یک قران بابت این‌ها به ما می‌دهند. ما هم زندگی باید کنیم. نمی‌شود خیلی چیزها را گفت. دوره الان خیلی بهتر از قدیم شده. آنقدری که الان تشویق می‌کنند و جایزه می‌دهند قبلا نبود ولی آن چیزی که باید و شاید نیست.

* کتاب‌های اسدزاده از زبان خودش

اسدزاده این روزها می‌نویسد. او پیش از این تالیفاتی هم داشته است.

این نویسنده درباره‌ی کتاب‌هایی که تاکنون نوشته است، می‌گوید: کتابی راجع به تئاتر نوشتم با عنوان «سیری در تاریخ تئاتر ایران از قبل از اسلام تا ۵۷»؛ کتاب دیگری نوشتم با عنوان گزیده‌هایی از تاریخ ایران. کتاب سومم هم با عنوان «تماشاخانه تهران» است که حدود سه سال نگارش و تحقیقات آن طول کشیده و با همکاری دوستان خوبم‌، غلامحسین دولت آبادی‌، اعظم کیان افراز و سیدمهدی واقفی به نتیجه رسید. این کتاب درباره تماشاخانه‌ای است که برای اولین بار در ایران احداث شد و اجرای دائمی تئاتر در ایران را بنا گذاشت که در سال‌های پیش از آن وجود نداشت و تئاترها را به صورت خیریه اجرا می‌َ‌کردند. این روند با تلاش سید علی خان نصر آغاز شد. تجربیات و نگاه خودم را به عنوان بازیگر و کارگردان در سال‌های ۱۳۲۰ در این کتاب ارائه کرده‌ام این کتاب حاوی عکس‌هایی قدیمی متعلق به آن دوران هم هست که فکر می‌کنم برای مخاطب پیگیر قابل توجه باشد.

* «تهران قدیم» را می‌نویسم
داریوش اسدزاده می گوید: «تهران قدیم» هم چهارمین کتابی است که تازه شروع کردم بنویسم که دو سه سال طول می کشد. و اکنون در حال چاپ کتابی به نام «تماشاخانه تهران» هستم که سال‌ها شاهد بوده‌ام روایت کنم.

او در ادامه‌ی گفت و گوی خود به کسانی که دنبال هنرپیشگی هستند، می‌گوید: به بچه‌هایی که عشاق سینه چاک هستند توصیه‌ام این است این کار ما بدبختی دارد، این کار ما پول ندارد، این کار ما عشق است، اگر عشق دارند بیایند. اگر نیستند نیایند و عمرشان را تلف نکنند. چهره شدن زندگی نیست، چهره شدن معنا ندارد. باید مطالعه بکنی، گرسنگی بکشی، در اجتماع برخی‌ها مخالفت باشند این چیزهاست. اگر خوب بود بچه‌هایم که خیلی هم عاشق این کار بودند، وارد بازیگری می‌کردم. خیلی از بازیگران هستند که بچه‌هایشان را وارد کار کردند که من مخالفم.

بیوگرافی امید علومی دوست پسر سحر قریشی

بیوگرافی امید علومی دوست پسر سحر قریشی

بیوگرافی امید علومی

بیوگرافی امید علومی

وی یکی از خواننده ای جوان ایرانی هستش و تا امروز کار های مجاز زیادی رو از خودش منتشر کرده .

بیوگرافی امید علومی

امیدعلومی و نامزدش سحر قریشی

امیدعلومی متولد ۲۳آبان؟۱۳۶ هستش و به نظر میرسه که ساکن غرب تهران و گویی تا این لحظه مجرد و یه خواهر کوچکتر از خودشون دارن.

بیوگرافی امید علومی

آلبوم های امیدعلومی :

 بیوگرافی امید علومی

آلبوم بهونه از امیدعلومی
آلبوم استرس از امیدعلومی

بیوگرافی امید علومی

امیدعلومی و نامزدش

ماجرای نامزدی سحر قریشی با امیدعلومی

بیوگرافی امید علومی

امیدعلومی در دریا کنار

امیدعلومی بازیگر و خواننده است. عکسی از او در اینستاگرام و وب فارسی وجود دارد که همراه با سحر قریشی است و این خود شایعات و غیبت‌هایی را پیش آورده بود که رضا رشیدپور هم نتوانست در گفتگوی خود از آن بگذرد. او درباره نسبت سحر قریشی وامیدعلومی پرسید و او پاسخ داد.

 بیوگرافی امید علومی

امیدعلومی و سحر قریشی

سحر قریشی در این گفتگو می‌گوید: «حتما یک نسبتی دارد دیگر، اگر نه من را می‌خواستند تا بدانند چه نسبتی دارد.»

 بیوگرافی امید علومی

او می‌گوید که زنی است که در شرایطی که دارد تنها نمی‌تواند زندگی کند، در مراحل آشنایی هستند و فعلا در مرحله نامزدیِ محرم است که مردم زودتر از ارشاد پیگیر شده‌اند.

بیوگرافی امید علومی

امیدعلومی و شهین تسلیمی

سحر قریشی بازیگر سینما و تلویزیون در سیزدهمین برنامه اینترنتی “دید در شب” با اجرای رضا رشیدپور حضور پیدا کرد. در بخشی از این برنامه رضا رشیدپور با نمایش تصاویری، نظر وی را در خصوص محمود احمدی‌نژاد و حسن روحانی پرسید که این بازیگر هم به این سوالات پاسخ داد.

بیوگرافی امید علومی

 محمود احمدی نژاد

من آقای احمدی نژاد را از نزدیک و بر سر سفره افطاری دیدم. خیلی جالب است! من هیچ احساسی به سیاست ندارم. بسیار خنثی هستم. چون سواد آن را ندارم و نمی فهمم، کوچکترین صحبتی درباره سیاست نمی کنم. جالب این است که من فکر می کردم اگر ایشان را ببینم، ایشان برای من با بقیه افراد که سر صحنه ی فیلم برداری می آیند فرقی نخواهد کرد. وقتی آقای احمدی نژاد از یک متر و نیمی من رد شده و به همه ما خوش آمد گفتند، ناخودآگاه و یکدفعه تحت تاثیر کاریزمای ایشان، در همین حال خنده ای بر لبان من آمد و با ایشان احوال پرسی کردم. گویی که ایشان را ده سال است که میشناسم. در حالی که هیچ حسی نسبت به سیاست ندارم، در وجود ایشان یک کاریزمای عجیبی دیدم و از لبخند ایشان لبخند زدم و از وجود ایشان انرژی خوبی گرفتم.

بیوگرافی امید علومی

حسن روحانی

من یک کلیدی دست ایشان دارم که اگر آن را بدهند در خیلی از گاوصندوق ها را باز می کنم و دیگر با کسی کار ندارم. اینستاگرامم هم می بندم که کسی را اذیت نکنم. البته خیلی خوشحالم از اینکه رییس جمهورمان وقتی جایی می روند مترجم ندارند و به زبان مسلط هستند.

بیوگرافی امید علومی

امیدعلومی و مهران غفوریان

 بیوگرافی امید علومی

امیدعلومی و حامد پهلان




بیوگرافی زندگینامه زنده یاد انوشیروان ارجمند + عکس

بیوگرافی زنده یاد انوشیروان ارجمند + تصاویر انوشیروان ارجمند

بیوگرافی زندگینامه زنده یاد انوشیروان ارجمند + عکس

بیوگرافی و عکس های زنده یاد انوشیروان ارجمند
انوشیروان ارجمند (زاده ۲۷ مهر ۱۳۲۰ در زاهدان – درگذشت ۲۳ آذر ۱۳۹۳ در تهران)هنرپیشه اهل ایران بود. امام علی، روزی روزگاری و مختارنامه از مهمترین مجموعه‌هایی بودند که او در آنها ایفای نقش کرد.

انوشیروان ارجمند,بیوگرافی  انوشیروان ارجمند,زنده یاد انوشیروان ارجمند

 خانواده و شروع فعالیت
او برادر بزرگتر داریوش ارجمند و همچنین پدر برزو ارجمند و بهار ارجمند است.
انوشیروان ارجمند از اواخر دهه ۱۳۴۰ خورشیدی به عنوان بازیگر و کارگردان تئاتر در مشهد فعالیت خود را آغاز کرد.

فیلم‌شناسی
سینمایی
* شهر دقیانوس (۱۳۹۰)
*  دوشیزه باران (۱۳۸۶)
*  محیا (۱۳۸۶)
* قاعده بازی (۱۳۸۵)
*  دوئل (۱۳۸۲)
*  صبحانه‌ای برای دو نفر (۱۳۸۲)
*  قارچ سمی (۱۳۸۰)
*  دل نمک (۱۳۶۸)
*  گنج (۱۳۶۳)
*  گفت زیرسلطه من آیید (۱۳۶۲)

 انوشیروان ارجمند,بیوگرافی  انوشیروان ارجمند,زنده یاد انوشیروان ارجمند

تلویزیونی
* سقوط آزاد (۱۳۹۰)
* پنجمین خورشید (۱۳۸۸)
* مختارنامه (۱۳۸۹-۱۳۸۱) در نقش رفاعه بن شداد
*   امام علی (۱۳۷۶) در نقش اشعث بن قیس
* عیاران (۱۳۷۴)
*  روزی روزگاری (۱۳۷۰) در نقش رفعت‌خان (خان خله)
* کمند خاطرات (۱۳۶۹)
*  روایت عشق (۱۳۶۴)

درگذشت
انوشیروان ارجمند مدتی به دلیل بیماری قلبی در بیمارستان پارسیان تهران بستری بود و ظهر روز ۲۳ آذر ۱۳۹۳ بر اثر این بیماری درگذشت.

تصاویر انوشیروان ارجمند

انوشیروان ارجمند,بیوگرافی  انوشیروان ارجمند,زنده یاد انوشیروان ارجمند

   انوشیروان ارجمند

انوشیروان ارجمند,بیوگرافی  انوشیروان ارجمند,زنده یاد انوشیروان ارجمند

  انوشیروان ارجمند

 انوشیروان ارجمند,بیوگرافی  انوشیروان ارجمند,زنده یاد انوشیروان ارجمند

  انوشیروان ارجمند

 انوشیروان ارجمند,بیوگرافی  انوشیروان ارجمند,زنده یاد انوشیروان ارجمند

منبع:topnaz.com

طراحی و توسعه توسط بهترین بک لینک